اخبار داغ

رشم، زیباترین روستاهای ساحل شمالی کویر ایران

رشم، زیباترین روستاهای ساحل شمالی کویر ایران
روستای رشم در 105 کیلومتری جنوب دامغان درمنطقه سرکویر واقع شده است، مساحت روستا و مراتع آن حدود 150 کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا یک هزار و 300 متر است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا،به نقل از مرآت نیوز،روستای رشم به عنوان یکی از توابع شهرستان دامغان زیباترین روستاهای ساحل شمالی کویر ایران محسوب می گردد. این روستا در جنوب دامغان و در دامنه کوه انارو قرار دارد رشم در فاصله ده کیلومتری روستاهای حسینان و معلمان و سینک و در فاصله 118 کیلومتری شهر دامغان واقع می باشد.

, شبکه اطلاع رسانی دانا, مرآت نیوز, .,

 جالب ترین چیزی که به دره رشم عظمت و شکوهی تاریخی می دهد، گورستان این دره است. گورستانی به پهنای تقریبی 200 متر و به درازای یک کیلومتر در جانب شرقی بستر خشک دره رشم. کهن سالترین گورهای این گورستان در قسمت شمال قرار دارند و هر چه به سمت جنوب می رویم از عمر گورها کم تر می شود، تا سرانجام در جنوبی ترین حد گورستان به گورهای رشمی های معاصر برمی خوریم که در کنار آرامگاه امامزاده عباس قرار دارند. ظاهراً، گورهای حد شمالی مربوط به اوایل صدراسلام هستند و از آن مردمی که هنوز اسلام نیاورده اند. چون جهت آن ها شرقی غربی نیست. در این گورستان عظیم که در طول زمان به کرات غارت شده است و مورد دست برد حفارهای شبانه قرار گرفته است. سنگ های قبرها به صورت هندسی حجاری نشده است، بلکه نام صاحب گور را بر قلوه سنگی بزرگ نقش کرده اند.

با توجه به کثرت گورها و آرایش آنها می توان گمان برد، که در روزگاران گذشته در نزدیکی این دره آبادی و یا شهر پرجمعیتی وجود داشته است. در میان گورهای بزرگ و کوچک گوری یافتیم که سه متر عرض و شش متر طول داشت و اطراف آن را با تخته سنگ های بزرگی جدول بندی کرده بودند. این گور بزرگ از طول به دو قسمت شده است و بر قلوه سنگ بزرگی که در وسط این دو قسمت قرار دارد به خط زیبایی نوشته شده است : «عباسه».

تنها گوری که از بنای مختصری برخوردار بود، گوری بود با یک طاق، چهار پایه آجری، که سقفش ریخته بود و در داخل طاق حفاری وسیعی صورت گرفته بود. کدخدای رشم تعریف می کرد: «پدر بنده می گفت؛ این بقعه را شکافتیم و معلوم شد که پیش از ما هم در اینجا حفاری کرده اند. ما کمی پایین تر رفتیم و چیزی به دست نیاوردیم. به جز یک لوح سنگی که بر آن نوشته بود: میرزا حسین وزیر شداد. این لوحه همچنان به حال خود بود، تا در سال 1340 شمسی چند نفر شبانه ماشین شان را پشت امامزاده نگه می دارند و در این بقعه حفاری می کنند و در قسمت شرق گور، که پشت به میت باشد، برمیخورند به دیواری از ساروج و بعد در حفره ای که به قدر بیست من بار گنجایش دارد، چیزهایی می یابند و همراه سنگ گور با خودشان می برند.» تنها چیزی که دال بر صحت گفته های کدخدا است، آثار حفاری وسیعی است که صورت گرفته است. جالب توجه است که حفاری های شبانه اثری از اسکلت داخل گور بر جای نگذاشته اند. آیا طاقی را که گور می پنداریم مورد استفاده دیگری داشته است، یا حفارها به خاطر برنانگیختن خشم مردم بومی پوسیده استخوان ها را در جای دیگری دفن کرده اند؟ نمی دانیم.

اهالی محل این گورستان را «قبرستان ایراج» می خوانند و آن را از عهد شداد و متعلق به شهر «بی سرخس» می دانند. «ایراج» و «بی سرخس» نام هایی هستند که مارا خیلی به خود مشغول می سازند. با تمام کوششی که کردیم در هیچ یک از منابع تاریخی قابل دسترس نشانی از «بی سرخس» نیافتیم. اما تردیدی نداریم که «بی سرخس» کلید حل معمایی است که دره رشم یا گورستان ایراج و به عبارت دیگر گورستان ایرج مطرح می کند.  

 

معروفترین بنای رشم امامزاده آن است.در کنار این امامزاده گورستان تاریخی دیده می‌شود که جهت قبرهای آن شمالی-جنوبی است. معمولا این جهت به ما گوشزد می‌کند که این قبرها، قبرهای اسلامی نیستند.بنابراین روزگار رشم از قبل از دوران اسلامی تا به امروز تداوم داشته است

روی سنگ قبرها خطوطی دیده می‌شوند که احتمالا حاوی پیامی هستند که هنوز برای ما کاملا مکشوف نشده‌اند.گفته می‌شود قدمت بعضی ار این قبر ها به 3000 سال می رسد.


اهالی منطقه این گورستان قدیمی را به " ایرجی‌ها " منسوب می‌کنند. ایرج یکی از سه پسر فریدون، پادشاه اساطیری ایران بود که بخش میانی دنیا که ایران هم جزو آن بود به او رسید. معماری رشم صخره‌ای و پلکانی است و خانه‌های آن پشت به کوه دارند و از روبرو به زمین‌های زراعی نظر دارند. وجود چشمه‌هایی همچون چشمه علی و جاری شدن آنها به روستا شادابی و زندگی را به ارمغان آورده‌اند.

وجود چنین مکانی دردل ‌کویر که گاهی تا کیلومتر‌ها اثری از زندگی در آن نیست، آن چنان شگفت آور است که ایران‌شناسی همچون مهرداد بهار را تحت تاثیر قرار داده است.

گفتنی است دامغان یکی از کهن‌ترین شهرهای ایران است و از قدیم تا حال دارای اهمیت خاصی می باشد. نام این شهر از مغان یعنی آتش پرستان گرفته شده و به ده مغان معروف بوده و گفته‌اند که مغان باعث آبادی آن شده‌اند. بعدها در اثر گذشت زمان حرف ه –از میان رفته و الف جای آن قرار گرفته است. بنای شهر دامغان را به هوشنگ نبیره کیومرث که از پادشاهان پیشدادی بوده نسبت می دهند و  روزگاری نیز پایتخت اشکانیان بوده و همینطور دامغان را جزء اقلیم چهارم می دانسته اند .در بیشتر کتب جغرافیا و تاریخ نام دامغان برده شده که تمامی نوشته های آنها اشاره بر اهمیت و اعتبار شهر قدیمی دامغان دارد چرا که دامغان در سر راه جاده ابریشم و مسیر گذر از غرب به شرق از گذشته های دور تا به امروز بوده و صحت و دلیل این ادعا این است: زمانی که یونانیها به شهر تاریخی دامغان میرسند آن را آباد می بینند و بخاطر بزرگی و وجود آذوقه و علوفه فراوان آن را "هکاتم پلیس" می نامند که هنوز هم به نامهای هکاتم پلیس و صد دروازه معروف و مشهور است. دلیل دیگر این ادعا وجود کاروانسراها ، قلعه ها و تپه های قدیمی و برج و بار و حصار عظیم داخل و خارج شهر دامغان است.

در حال حاضر در این شهرستان گارگاه‌های گلیم بافی و معرق، قلمکار و سفال گری مشغول به فعالیت می باشد که در این زمینه هنرجویان زیادی آموزش دیده و یا در حال آموزش می باشند.

انتهای پیام/

,

 جالب ترین چیزی که به دره رشم عظمت و شکوهی تاریخی می دهد، گورستان این دره است. گورستانی به پهنای تقریبی 200 متر و به درازای یک کیلومتر در جانب شرقی بستر خشک دره رشم. کهن سالترین گورهای این گورستان در قسمت شمال قرار دارند و هر چه به سمت جنوب می رویم از عمر گورها کم تر می شود، تا سرانجام در جنوبی ترین حد گورستان به گورهای رشمی های معاصر برمی خوریم که در کنار آرامگاه امامزاده عباس قرار دارند. ظاهراً، گورهای حد شمالی مربوط به اوایل صدراسلام هستند و از آن مردمی که هنوز اسلام نیاورده اند. چون جهت آن ها شرقی غربی نیست. در این گورستان عظیم که در طول زمان به کرات غارت شده است و مورد دست برد حفارهای شبانه قرار گرفته است. سنگ های قبرها به صورت هندسی حجاری نشده است، بلکه نام صاحب گور را بر قلوه سنگی بزرگ نقش کرده اند.

با توجه به کثرت گورها و آرایش آنها می توان گمان برد، که در روزگاران گذشته در نزدیکی این دره آبادی و یا شهر پرجمعیتی وجود داشته است. در میان گورهای بزرگ و کوچک گوری یافتیم که سه متر عرض و شش متر طول داشت و اطراف آن را با تخته سنگ های بزرگی جدول بندی کرده بودند. این گور بزرگ از طول به دو قسمت شده است و بر قلوه سنگ بزرگی که در وسط این دو قسمت قرار دارد به خط زیبایی نوشته شده است : «عباسه».

تنها گوری که از بنای مختصری برخوردار بود، گوری بود با یک طاق، چهار پایه آجری، که سقفش ریخته بود و در داخل طاق حفاری وسیعی صورت گرفته بود. کدخدای رشم تعریف می کرد: «پدر بنده می گفت؛ این بقعه را شکافتیم و معلوم شد که پیش از ما هم در اینجا حفاری کرده اند. ما کمی پایین تر رفتیم و چیزی به دست نیاوردیم. به جز یک لوح سنگی که بر آن نوشته بود: میرزا حسین وزیر شداد. این لوحه همچنان به حال خود بود، تا در سال 1340 شمسی چند نفر شبانه ماشین شان را پشت امامزاده نگه می دارند و در این بقعه حفاری می کنند و در قسمت شرق گور، که پشت به میت باشد، برمیخورند به دیواری از ساروج و بعد در حفره ای که به قدر بیست من بار گنجایش دارد، چیزهایی می یابند و همراه سنگ گور با خودشان می برند.» تنها چیزی که دال بر صحت گفته های کدخدا است، آثار حفاری وسیعی است که صورت گرفته است. جالب توجه است که حفاری های شبانه اثری از اسکلت داخل گور بر جای نگذاشته اند. آیا طاقی را که گور می پنداریم مورد استفاده دیگری داشته است، یا حفارها به خاطر برنانگیختن خشم مردم بومی پوسیده استخوان ها را در جای دیگری دفن کرده اند؟ نمی دانیم.

اهالی محل این گورستان را «قبرستان ایراج» می خوانند و آن را از عهد شداد و متعلق به شهر «بی سرخس» می دانند. «ایراج» و «بی سرخس» نام هایی هستند که مارا خیلی به خود مشغول می سازند. با تمام کوششی که کردیم در هیچ یک از منابع تاریخی قابل دسترس نشانی از «بی سرخس» نیافتیم. اما تردیدی نداریم که «بی سرخس» کلید حل معمایی است که دره رشم یا گورستان ایراج و به عبارت دیگر گورستان ایرج مطرح می کند.  

 

معروفترین بنای رشم امامزاده آن است.در کنار این امامزاده گورستان تاریخی دیده می‌شود که جهت قبرهای آن شمالی-جنوبی است. معمولا این جهت به ما گوشزد می‌کند که این قبرها، قبرهای اسلامی نیستند.بنابراین روزگار رشم از قبل از دوران اسلامی تا به امروز تداوم داشته است

روی سنگ قبرها خطوطی دیده می‌شوند که احتمالا حاوی پیامی هستند که هنوز برای ما کاملا مکشوف نشده‌اند.گفته می‌شود قدمت بعضی ار این قبر ها به 3000 سال می رسد.


اهالی منطقه این گورستان قدیمی را به " ایرجی‌ها " منسوب می‌کنند. ایرج یکی از سه پسر فریدون، پادشاه اساطیری ایران بود که بخش میانی دنیا که ایران هم جزو آن بود به او رسید. معماری رشم صخره‌ای و پلکانی است و خانه‌های آن پشت به کوه دارند و از روبرو به زمین‌های زراعی نظر دارند. وجود چشمه‌هایی همچون چشمه علی و جاری شدن آنها به روستا شادابی و زندگی را به ارمغان آورده‌اند.

وجود چنین مکانی دردل ‌کویر که گاهی تا کیلومتر‌ها اثری از زندگی در آن نیست، آن چنان شگفت آور است که ایران‌شناسی همچون مهرداد بهار را تحت تاثیر قرار داده است.

گفتنی است دامغان یکی از کهن‌ترین شهرهای ایران است و از قدیم تا حال دارای اهمیت خاصی می باشد. نام این شهر از مغان یعنی آتش پرستان گرفته شده و به ده مغان معروف بوده و گفته‌اند که مغان باعث آبادی آن شده‌اند. بعدها در اثر گذشت زمان حرف ه –از میان رفته و الف جای آن قرار گرفته است. بنای شهر دامغان را به هوشنگ نبیره کیومرث که از پادشاهان پیشدادی بوده نسبت می دهند و  روزگاری نیز پایتخت اشکانیان بوده و همینطور دامغان را جزء اقلیم چهارم می دانسته اند .در بیشتر کتب جغرافیا و تاریخ نام دامغان برده شده که تمامی نوشته های آنها اشاره بر اهمیت و اعتبار شهر قدیمی دامغان دارد چرا که دامغان در سر راه جاده ابریشم و مسیر گذر از غرب به شرق از گذشته های دور تا به امروز بوده و صحت و دلیل این ادعا این است: زمانی که یونانیها به شهر تاریخی دامغان میرسند آن را آباد می بینند و بخاطر بزرگی و وجود آذوقه و علوفه فراوان آن را "هکاتم پلیس" می نامند که هنوز هم به نامهای هکاتم پلیس و صد دروازه معروف و مشهور است. دلیل دیگر این ادعا وجود کاروانسراها ، قلعه ها و تپه های قدیمی و برج و بار و حصار عظیم داخل و خارج شهر دامغان است.

در حال حاضر در این شهرستان گارگاه‌های گلیم بافی و معرق، قلمکار و سفال گری مشغول به فعالیت می باشد که در این زمینه هنرجویان زیادی آموزش دیده و یا در حال آموزش می باشند.

انتهای پیام/

,

 جالب ترین چیزی که به دره رشم عظمت و شکوهی تاریخی می دهد، گورستان این دره است. گورستانی به پهنای تقریبی 200 متر و به درازای یک کیلومتر در جانب شرقی بستر خشک دره رشم. کهن سالترین گورهای این گورستان در قسمت شمال قرار دارند و هر چه به سمت جنوب می رویم از عمر گورها کم تر می شود، تا سرانجام در جنوبی ترین حد گورستان به گورهای رشمی های معاصر برمی خوریم که در کنار آرامگاه امامزاده عباس قرار دارند. ظاهراً، گورهای حد شمالی مربوط به اوایل صدراسلام هستند و از آن مردمی که هنوز اسلام نیاورده اند. چون جهت آن ها شرقی غربی نیست. در این گورستان عظیم که در طول زمان به کرات غارت شده است و مورد دست برد حفارهای شبانه قرار گرفته است. سنگ های قبرها به صورت هندسی حجاری نشده است، بلکه نام صاحب گور را بر قلوه سنگی بزرگ نقش کرده اند.

با توجه به کثرت گورها و آرایش آنها می توان گمان برد، که در روزگاران گذشته در نزدیکی این دره آبادی و یا شهر پرجمعیتی وجود داشته است. در میان گورهای بزرگ و کوچک گوری یافتیم که سه متر عرض و شش متر طول داشت و اطراف آن را با تخته سنگ های بزرگی جدول بندی کرده بودند. این گور بزرگ از طول به دو قسمت شده است و بر قلوه سنگ بزرگی که در وسط این دو قسمت قرار دارد به خط زیبایی نوشته شده است : «عباسه».

تنها گوری که از بنای مختصری برخوردار بود، گوری بود با یک طاق، چهار پایه آجری، که سقفش ریخته بود و در داخل طاق حفاری وسیعی صورت گرفته بود. کدخدای رشم تعریف می کرد: «پدر بنده می گفت؛ این بقعه را شکافتیم و معلوم شد که پیش از ما هم در اینجا حفاری کرده اند. ما کمی پایین تر رفتیم و چیزی به دست نیاوردیم. به جز یک لوح سنگی که بر آن نوشته بود: میرزا حسین وزیر شداد. این لوحه همچنان به حال خود بود، تا در سال 1340 شمسی چند نفر شبانه ماشین شان را پشت امامزاده نگه می دارند و در این بقعه حفاری می کنند و در قسمت شرق گور، که پشت به میت باشد، برمیخورند به دیواری از ساروج و بعد در حفره ای که به قدر بیست من بار گنجایش دارد، چیزهایی می یابند و همراه سنگ گور با خودشان می برند.» تنها چیزی که دال بر صحت گفته های کدخدا است، آثار حفاری وسیعی است که صورت گرفته است. جالب توجه است که حفاری های شبانه اثری از اسکلت داخل گور بر جای نگذاشته اند. آیا طاقی را که گور می پنداریم مورد استفاده دیگری داشته است، یا حفارها به خاطر برنانگیختن خشم مردم بومی پوسیده استخوان ها را در جای دیگری دفن کرده اند؟ نمی دانیم.

اهالی محل این گورستان را «قبرستان ایراج» می خوانند و آن را از عهد شداد و متعلق به شهر «بی سرخس» می دانند. «ایراج» و «بی سرخس» نام هایی هستند که مارا خیلی به خود مشغول می سازند. با تمام کوششی که کردیم در هیچ یک از منابع تاریخی قابل دسترس نشانی از «بی سرخس» نیافتیم. اما تردیدی نداریم که «بی سرخس» کلید حل معمایی است که دره رشم یا گورستان ایراج و به عبارت دیگر گورستان ایرج مطرح می کند.  

 

معروفترین بنای رشم امامزاده آن است.در کنار این امامزاده گورستان تاریخی دیده می‌شود که جهت قبرهای آن شمالی-جنوبی است. معمولا این جهت به ما گوشزد می‌کند که این قبرها، قبرهای اسلامی نیستند.بنابراین روزگار رشم از قبل از دوران اسلامی تا به امروز تداوم داشته است

روی سنگ قبرها خطوطی دیده می‌شوند که احتمالا حاوی پیامی هستند که هنوز برای ما کاملا مکشوف نشده‌اند.گفته می‌شود قدمت بعضی ار این قبر ها به 3000 سال می رسد.


اهالی منطقه این گورستان قدیمی را به " ایرجی‌ها " منسوب می‌کنند. ایرج یکی از سه پسر فریدون، پادشاه اساطیری ایران بود که بخش میانی دنیا که ایران هم جزو آن بود به او رسید. معماری رشم صخره‌ای و پلکانی است و خانه‌های آن پشت به کوه دارند و از روبرو به زمین‌های زراعی نظر دارند. وجود چشمه‌هایی همچون چشمه علی و جاری شدن آنها به روستا شادابی و زندگی را به ارمغان آورده‌اند.

وجود چنین مکانی دردل ‌کویر که گاهی تا کیلومتر‌ها اثری از زندگی در آن نیست، آن چنان شگفت آور است که ایران‌شناسی همچون مهرداد بهار را تحت تاثیر قرار داده است.

گفتنی است دامغان یکی از کهن‌ترین شهرهای ایران است و از قدیم تا حال دارای اهمیت خاصی می باشد. نام این شهر از مغان یعنی آتش پرستان گرفته شده و به ده مغان معروف بوده و گفته‌اند که مغان باعث آبادی آن شده‌اند. بعدها در اثر گذشت زمان حرف ه –از میان رفته و الف جای آن قرار گرفته است. بنای شهر دامغان را به هوشنگ نبیره کیومرث که از پادشاهان پیشدادی بوده نسبت می دهند و  روزگاری نیز پایتخت اشکانیان بوده و همینطور دامغان را جزء اقلیم چهارم می دانسته اند .در بیشتر کتب جغرافیا و تاریخ نام دامغان برده شده که تمامی نوشته های آنها اشاره بر اهمیت و اعتبار شهر قدیمی دامغان دارد چرا که دامغان در سر راه جاده ابریشم و مسیر گذر از غرب به شرق از گذشته های دور تا به امروز بوده و صحت و دلیل این ادعا این است: زمانی که یونانیها به شهر تاریخی دامغان میرسند آن را آباد می بینند و بخاطر بزرگی و وجود آذوقه و علوفه فراوان آن را "هکاتم پلیس" می نامند که هنوز هم به نامهای هکاتم پلیس و صد دروازه معروف و مشهور است. دلیل دیگر این ادعا وجود کاروانسراها ، قلعه ها و تپه های قدیمی و برج و بار و حصار عظیم داخل و خارج شهر دامغان است.

در حال حاضر در این شهرستان گارگاه‌های گلیم بافی و معرق، قلمکار و سفال گری مشغول به فعالیت می باشد که در این زمینه هنرجویان زیادی آموزش دیده و یا در حال آموزش می باشند.

انتهای پیام/

,

 جالب ترین چیزی که به دره رشم عظمت و شکوهی تاریخی می دهد، گورستان این دره است. گورستانی به پهنای تقریبی 200 متر و به درازای یک کیلومتر در جانب شرقی بستر خشک دره رشم. کهن سالترین گورهای این گورستان در قسمت شمال قرار دارند و هر چه به سمت جنوب می رویم از عمر گورها کم تر می شود، تا سرانجام در جنوبی ترین حد گورستان به گورهای رشمی های معاصر برمی خوریم که در کنار آرامگاه امامزاده عباس قرار دارند. ظاهراً، گورهای حد شمالی مربوط به اوایل صدراسلام هستند و از آن مردمی که هنوز اسلام نیاورده اند. چون جهت آن ها شرقی غربی نیست. در این گورستان عظیم که در طول زمان به کرات غارت شده است و مورد دست برد حفارهای شبانه قرار گرفته است. سنگ های قبرها به صورت هندسی حجاری نشده است، بلکه نام صاحب گور را بر قلوه سنگی بزرگ نقش کرده اند.

,

, ,

با توجه به کثرت گورها و آرایش آنها می توان گمان برد، که در روزگاران گذشته در نزدیکی این دره آبادی و یا شهر پرجمعیتی وجود داشته است. در میان گورهای بزرگ و کوچک گوری یافتیم که سه متر عرض و شش متر طول داشت و اطراف آن را با تخته سنگ های بزرگی جدول بندی کرده بودند. این گور بزرگ از طول به دو قسمت شده است و بر قلوه سنگ بزرگی که در وسط این دو قسمت قرار دارد به خط زیبایی نوشته شده است : «عباسه».

,

تنها گوری که از بنای مختصری برخوردار بود، گوری بود با یک طاق، چهار پایه آجری، که سقفش ریخته بود و در داخل طاق حفاری وسیعی صورت گرفته بود. کدخدای رشم تعریف می کرد: «پدر بنده می گفت؛ این بقعه را شکافتیم و معلوم شد که پیش از ما هم در اینجا حفاری کرده اند. ما کمی پایین تر رفتیم و چیزی به دست نیاوردیم. به جز یک لوح سنگی که بر آن نوشته بود: میرزا حسین وزیر شداد. این لوحه همچنان به حال خود بود، تا در سال 1340 شمسی چند نفر شبانه ماشین شان را پشت امامزاده نگه می دارند و در این بقعه حفاری می کنند و در قسمت شرق گور، که پشت به میت باشد، برمیخورند به دیواری از ساروج و بعد در حفره ای که به قدر بیست من بار گنجایش دارد، چیزهایی می یابند و همراه سنگ گور با خودشان می برند.» تنها چیزی که دال بر صحت گفته های کدخدا است، آثار حفاری وسیعی است که صورت گرفته است. جالب توجه است که حفاری های شبانه اثری از اسکلت داخل گور بر جای نگذاشته اند. آیا طاقی را که گور می پنداریم مورد استفاده دیگری داشته است، یا حفارها به خاطر برنانگیختن خشم مردم بومی پوسیده استخوان ها را در جای دیگری دفن کرده اند؟ نمی دانیم.

,

, ,

اهالی محل این گورستان را «قبرستان ایراج» می خوانند و آن را از عهد شداد و متعلق به شهر «بی سرخس» می دانند. «ایراج» و «بی سرخس» نام هایی هستند که مارا خیلی به خود مشغول می سازند. با تمام کوششی که کردیم در هیچ یک از منابع تاریخی قابل دسترس نشانی از «بی سرخس» نیافتیم. اما تردیدی نداریم که «بی سرخس» کلید حل معمایی است که دره رشم یا گورستان ایراج و به عبارت دیگر گورستان ایرج مطرح می کند.  

,

 

,

معروفترین بنای رشم امامزاده آن است.در کنار این امامزاده گورستان تاریخی دیده می‌شود که جهت قبرهای آن شمالی-جنوبی است. معمولا این جهت به ما گوشزد می‌کند که این قبرها، قبرهای اسلامی نیستند.بنابراین روزگار رشم از قبل از دوران اسلامی تا به امروز تداوم داشته است

, ,

, ,

روی سنگ قبرها خطوطی دیده می‌شوند که احتمالا حاوی پیامی هستند که هنوز برای ما کاملا مکشوف نشده‌اند.گفته می‌شود قدمت بعضی ار این قبر ها به 3000 سال می رسد.

, .,


اهالی منطقه این گورستان قدیمی را به " ایرجی‌ها " منسوب می‌کنند. ایرج یکی از سه پسر فریدون، پادشاه اساطیری ایران بود که بخش میانی دنیا که ایران هم جزو آن بود به او رسید. معماری رشم صخره‌ای و پلکانی است و خانه‌های آن پشت به کوه دارند و از روبرو به زمین‌های زراعی نظر دارند. وجود چشمه‌هایی همچون چشمه علی و جاری شدن آنها به روستا شادابی و زندگی را به ارمغان آورده‌اند.

, ,
, " , . , .,

وجود چنین مکانی دردل ‌کویر که گاهی تا کیلومتر‌ها اثری از زندگی در آن نیست، آن چنان شگفت آور است که ایران‌شناسی همچون مهرداد بهار را تحت تاثیر قرار داده است.

, .,

, ,

گفتنی است دامغان یکی از کهن‌ترین شهرهای ایران است و از قدیم تا حال دارای اهمیت خاصی می باشد. نام این شهر از مغان یعنی آتش پرستان گرفته شده و به ده مغان معروف بوده و گفته‌اند که مغان باعث آبادی آن شده‌اند. بعدها در اثر گذشت زمان حرف ه –از میان رفته و الف جای آن قرار گرفته است. بنای شهر دامغان را به هوشنگ نبیره کیومرث که از پادشاهان پیشدادی بوده نسبت می دهند و  روزگاری نیز پایتخت اشکانیان بوده و همینطور دامغان را جزء اقلیم چهارم می دانسته اند .در بیشتر کتب جغرافیا و تاریخ نام دامغان برده شده که تمامی نوشته های آنها اشاره بر اهمیت و اعتبار شهر قدیمی دامغان دارد چرا که دامغان در سر راه جاده ابریشم و مسیر گذر از غرب به شرق از گذشته های دور تا به امروز بوده و صحت و دلیل این ادعا این است: زمانی که یونانیها به شهر تاریخی دامغان میرسند آن را آباد می بینند و بخاطر بزرگی و وجود آذوقه و علوفه فراوان آن را "هکاتم پلیس" می نامند که هنوز هم به نامهای هکاتم پلیس و صد دروازه معروف و مشهور است. دلیل دیگر این ادعا وجود کاروانسراها ، قلعه ها و تپه های قدیمی و برج و بار و حصار عظیم داخل و خارج شهر دامغان است.

,

در حال حاضر در این شهرستان گارگاه‌های گلیم بافی و معرق، قلمکار و سفال گری مشغول به فعالیت می باشد که در این زمینه هنرجویان زیادی آموزش دیده و یا در حال آموزش می باشند.

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه