اخبار داغ

خاطره‌ای از یک همرزم شهید؛

عشق شهید مجتبی زیوری‌پایدار به شغل معلمی+عکس

عشق شهید مجتبی زیوری‌پایدار به شغل معلمی+عکس
یک همرزم شهید با خاطره ای شهید مجتبی زیوری‌پایدار می‌گوید: این شهید همه دلخوشی و عشق دهه شصتم بود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا هوشنگ نادری در گفت‌وگو با آوای سیدجمال؛ یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس  و همرزم شهید مجتبی زیوری‌پایدار است؛ او از این شهید به عنوان عشق، زندگی، دوست، برادر و همه دلخوشی دهه شصتی خود یاد می‌کند؛

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آوای سیدجمال, ؛,

این همرزم شهید با خاطره ای از این شهید نقل می‌کند: شهید مجتبی زیوری‌پایدار با همه احساس تکلیفی که برای حضور در جبهه داشت و سالی چند نوبت به جبهه می‌رفت و به جز ساعاتی که مشغول تحصیل یا تدریس بود، باقی اوقات را با دوستان پایگاه سپری می‌کرد، اما همه این‌ها باعث نمی‌شد تا ذره ای از علاقه‌اش به شغل معلمی کم بشود.

,

او ادامه می‌دهد: برای همین با تمام جرأت و جسارتی که داشت و استعدادش در مدیریت و فرماندهی و با تمام احترامی که به دوستان سپاهی می‌گذاشت، معتقد بود پوشیدن این لباس کار هر کسی نیست و قداست دارد؛

,

نادری می‌گفت:  شهید زیوری پایدار در جبهه از سر تکلیف حاضر می‌شد و اصلا" نظامی‌گری ولو در جلوه سپاهی آن ذره ای (حتی فقط ذره ای) در قلبش نمی‌توانست جایگزینی برای معلمی باشد.

,

این همرزم شهید با خاطره ای از خردادماه سال 64، ادامه داد: بر همین اساس زمانی که متوجه شد برادرش یعنی شاهرضا رأی مرا زده و من قصد دارم به سپاه بپیوندم کلی با من کلنجار رفت که اینکار را نکنم و دلیلش ارجحیت و حساسیت تعلیم بود.

,

او گفت: روزی ام که پرونده کامل شده بود و من برگ تعهد را ده ساله نوشته بودم (البته به شرط حیات چون عمیقا" به شهادت فکر می‌کردیم و طول عمری مطرح نبود)، نمی‌دانم به چه دلیلی به پذیرش امده بود، یواشکی از من پرسید کار تمام شد؟ گفتم: اره، گفت: تعهد را چند ساله نوشتی؟ گفتم ده سال، گفت: برگه را بده به من و برگه را گرفت و با آن خط واقعا زیبایش تعهد را به پنج سال کاهش داد. من هم که همیشه برایش احترام ویژه قائل بودم اعتراضی نکردم.

,

نادری گفت: چه بسیار اوقاتی که ما با نام شهدا سیاه مشق می‌زنیم تا خاطر خود را که از راه ماندگانیم تسلی دهیم، اما نیاز ما به ذکر شهدا گمشده امروزی‌مان در وانفسای این زمانه است.

,

او  با بیان اینکه باید یاد شهدا و البته شهید زیوری را دم گرفت و با آوایشان نالید، شاید بالها گشوده شود و بادی بر این پرهای خشکیده بدمد و چه می‌دانیم شاید دست تقدیر زمانه ار صخره حیات بسوی شوقی بی نهایت رهایمان کرد، در آن هنگام نباید پرکشیدن آموخته باشیم؟

,

, ,

از سمت راست شهید مجتبی زیوری و رزمنده همدانی تابستان 63 قبل از عملیات میمک جبهه جنوب منطقه پدافندی جزیره مجنون

,

, ,

سال 67 مراسم تجلیل از رزمندگان حاضر در عملیات مرصاد.پادگان بروجروی کرمانشاه
ردیف جلو نفر سوم هوشنگ نادری نفر چهارم حاج احمد نوروزی از رزمندگان اسدآبادی

,
,

, ,

ردیف جلو از راست نفر دوم به بعد به ترتیب:
حسین محمدی هوشنگ نادری احمد نوروزی گودرزی جعفری محمد رضا بزرگی و احمد جاور

,
,

, ,

از سمت راست هوشنگ نادری جهانشبر زیوری شهید سبزعلی بسطامی ایرج فرهادی و سید کاظم نقیب. پاییز 63 پادگان ابوذر

,

, ,

از سمت راست شهید مجتبی زیوری حاج آقا شمس و مرحوم حاج محمد بنیاسی.
سال 62 منطقه عملیاتی چنگوله

,
,

انتهای پیام/م

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه