بدترین استبداد، استبداد دینی است/ جامعه ای مورد تایید خدا و رسول است که صداهای مختلف در آن باشد

قائم‌مقام و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی با اشاره به اینکه جامعه ای مورد تأیید خدا و رسول است که صداهای مختلف در آن باشد، گفت: انسان ها بر اساس اختیار و آگاهی بهترین را انتخاب کنند و جامعه رستگار و هدایت شده، جامعه چند صدایی است یعنی اگر در جامعه ای فقط یک صدا باشد این جامعه، جامعه اسلامی و زنده نیست هر کجا صدا نباشد حیات و هدایت نیست

[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دانشجو پرس ، حجت الاسلام و المسلمین رسول منتجب نیا سیاست‌مدار اصلاح‌طلب و قائم‌مقام و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی شب گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه بیرجند گفت: در ابتدا می خواهم سخن خود را با بیان یک سوال مطرح کنم و آن اینکه آیا در ذات ادیان آسمانی و به خصوص دین مبین اسلام اصل اول آزادی است یا استبداد؟ آیا آزادی است یا محدودیت؟

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دانشجو پرس,

منتجب نیا بیان کرد: بعضی چنین تصور می کنند که ادیان آسمانی آمده اند انسان را محدود بکنند و اصل را بر محدودیت گذاشته اند و اگر در مواردی آزادی را بیان کردند این استثناء است.

وی اذعان کرد: در این زمینه ابتدا مقدمه ای را بیان می کنم بدون شک آزادی به معنای وسیع کلمه مطلوب و گمشده انسان ها است طبع و وجدان انسان طالب آزادی است. خداوند در قرآن سوره قیامت آیه 5 می فرماید" انسان می خواهد جلویش باز باشد انسان دوست دارد محدودیتی نداشته باشد". این را خداوند از ذات ما نقل می کند و امیر المؤمنین فرمودند: "خدا تو را آزاد آفریده بنده کسی نباش".

این سیاست‌مدار اصلاح‌طلب و قائم‌مقام و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی با بیان اینکه پیامبران هم برای باز کردن زنجیرها از گردن انسانها آمدند و عقل و منطق هم همین شهادت وجدان را می پذیرد، گفت: عقل می گوید انسان باید آزاد باشد تا بتواند از استعدادهایش استفاده کند محدودیت استعداد انسان را از بین می برد سیره عقلا بر آن است که محدودیت و سلب آزادی اصل نباشد اصل آزاد گذاشتن انسان است مگر اینکه موارد استثنایی باشد.

منتجب نیا تصریح کرد: با توجه به اینکه وجدان و فطرت انسان چنین حکمی را دارد، آیا اسلام می گوید اصل آزادی است یا محدودیت است ؟ در جامعه اصل محدودیت و در سطح حکومت استبداد و دیکتاتوری است یا آزادی عمل برای افراد؟ پاسخش اینست که در قرآن گفته می شود" لا اکراه فی الدین "در انتخاب دین اکراه نیست .

وی در ادامه گفت: خوب دقت کنید ما یک اجبار و یک اکراه در دین داریم اجبار یعنی سلب اختیار و اراده یعنی کسی را به گونه ای اجبار کنند که از خودش اراده ای نداشته باشد این اجبار است و اکراه یعنی وادارش کنند به زور او را وادار به کاری کنند. اکراه یک مرتبه از اجبار پایین تر است و قرآن هم می گوید در دین اکراه هم نیست یعنی انتخاب دین باید کاملا آزادانه باشد.

وی بیان کرد: در این مورد روایات زیادی داریم از جمله روایتی از پیامبر است که می فرمایند: "اگر کسی به کار خلافی مجبور شد اجبار یا اکراه برداشته می شود" پس می شود گفت در اسلام اجبار و اکراه برداشته شده است.

قائم‌مقام و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی با بیان اینکه ادله فراوانی در این مورد وجود دارد، گفت: من در کتاب جمال الشریعت، روایات و آیات و نظرات بزرگان و ادله علمی و اصولی را در این زمینه آورده ام از جمله اینکه امام صادق فرمودند:"هر چیزی برای شما آزاد است مگر آنکه نهی آن رسیده باشد" و حدود 22 اداله در این زمینه آورده ام و اثبات کرده ام که اسلام اصل اولی را آزادی عمل ،اختیار و قدرت انتخاب انسان می داند و اگر موردی را محدود می کند محدودیتی ضروری است.

منتجب نیا اظهار کرد: تکلیف از کلفت به معنای سخت گیری کردن است تکلیف در موارد خاص است اما آنجایی که تکلیفی نیامده باشد اصل آزادی و عدم محدودیت است این نسبت به افراد است در سطح جامعه هم اسلام می گوید انسان ها باید آزاد باشند مگر در موارد استثنایی. البته آزادی مطلق برای انسان معقول و مقدور نیست انسان هر چه که باشد باز هم محدود به زمان و مکان است منظور از آزادی، آزادی بی بند وباری نیست بلکه آزادی در انتخاب و گزینش دین ،شغل ، فکر و خط مشی و هر چه ممنوعیت نباشد اسلام انسان را آزاد می گذارد.

وی با اشاره به اینکه جامعه ای مورد تأیید خدا و رسول است که صداهای مختلف در آن باشد گفت:انسان ها بر اساس اختیار و آگاهی بهترین را انتخاب کنند و جامعه رستگار و هدایت شده، جامعه چند صدایی است یعنی اگر در جامعه ای فقط یک صدا باشد این جامعه، جامعه اسلامی و زنده نیست هر کجا صدا نباشد حیات و هدایت نیست پس جواب سوال می شود اینکه اسلام می گوید در ذات هم آزادی وجود دارد و محدودیت استثنا است اصل اولی آزادی انسان ها در انتخاب و در گزینش در همه امور است حتی امام (ره)می فرمایند: "اول مرتبه تمدن آزادی ملت است" یعنی اگر آزادی نباشد تمدن نیست نقطه مقابل آزادی، توحش است.

این سیاست مدار اصلاح طلب اذعان کرد: انحطاط و سقوط بشر به خاطر سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسان ها است و آزادی در اسلام در حدود قوانین اسلام است اسلام یک دین مترقی به معنای واقعی است امام می فرمایند "اسلام بهترین دموکراسی را بیان می کند دموکراسی اسلام کامل تر از دموکراسی غرب است" شهید مطهری می گوید: "نمی توان با زور و شلاق کسی را وادار کرد که چیزی را دوست داشته باشد و یا اگر دوست داشته باشد از آن دست بردارد و دیگری را دیگر دوست نداشته باشد"

حجه الاسلام منتجب نیا با بیان اینکه به کار بردن زور برای تحمیل فکر دلیل بر ضعف فرد است گفت: باید زور را در برابر زور و منطق را در برابر منطق به کار ببریم و در برابر افکار عمومی منطق باید باشد چراکه هر وقت زور به کار بردیم دلیل بر عجز و ضعف است.

وی ادامه داد: من در دانشگاه شهید بهشتی گفتم برای ورود اسلام و معنویت در دانشگاهها هم نباید متوسل به زور شویم هر وقت بنده روحانی و آن مسئول خواستیم با زور دانشجویی را متدین کنیم نه تنها متدین نمی شود بلکه از دین بیزار و گریزان می شود.

عضو سابق شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در ادامه گفت: شهید مطهری می گوید ایمان از اموری نیست که زور بردار باشد. در زمان پیامبر و ائمه که نگاه می کنیم می بینیم جامعه ای درست کرده بودند که مردم کاملا آزاد بوده اند.

منتجب نیا بیان کرد: این جامعه آزاد و اسلامی است ولی این جامعه را بستند و فضا را، فضای تنگی کردند به گونه ای که برخی تصور می کنند اگر به مردم آزادی بدهند نظام در مخاطره قرار می گیرد و خودشان در معرض خطر قرار می گیرند در حالی که این کاملا بر خلاف تصور افراد است یعنی اگر مردم آزاد باشند و با آزادی حرف بزنند و آنان حرف مردم را پاسخ دهند مردم آنها را دوست دارند.

وی گفت: البته انشاءالله که مسئولان ما اینگونه نباشند آن کسی که ریگ در کفش دارد و پاسخی برای مردم ندارد آنجا ناچار است که فضا را بسته و صداها را خاموش کند و اگر کسی حرف زد به قول شهید مطهری با شلاق و زور جلوی او را بگیرد. به کار بردن زور در برابر مردم دلیل بر عجز است.

وی تصریح کرد: در برابر دموکراسی و آزادی کلمه ی استبداد است. حال استبداد از کجا نشآت می گیرد و چه چیزهایی موجب استبداد می شود؟ عقل ،عقلا، وجدان، پیامبر و امام می گویند آزادی . حال اگر کسی رئیس جایی شد و فضا را بست و گفت حرف، حرف من است و اگر غیر این باشد تنبیه می شود این استبداد است.

این سیاست مدار اصلاح طلب افزود: مرحوم آیت الله نائینی که یکی از علمای بزرگی بودند، جهل و نادانی مردم ، پیروی کورکورانه و بدون دلیل حتی در قالب دین ، نفوذ و اختیار مطلق به حاکمان ، الغای اختلاف بین امت وملت، وجود ترس ، ارعاب و امنیتی کردن جامعه و شکنجه و تحقیر، ارتکاب رذیله استبداد و نوکر پروری (ضعیفان را نوکر قرار دادن) و در اختیار گرفتن اموال عمومی و نیروهای مسلح و صرف آنها در سرکوبی ملت را از جمله مهم ترین عوامل پیدایش استبداد برشمردند.

منتجب نیا ادامه داد: برخی عوامل اجتماعی مثل احساس حقارت و خودکم بینی در برخی از مسئولین، خود را عقل کل و بی نیاز از اندیشه دیگران دانستن، وجود اطرافیان متملق و چاپلوس، فقدان روحیه شهامت و شجاعت برای نقادی و اعتراض در بین مردم، فاصله گرفتن حکومت از مردم و بی اعتمادی مردم (وقتی من احساس کردم مردم من را قبول ندارند با زور حرف خود را به مردم تحمیل می کند)، پاسخگو نبودن به مردم، دائمی بودن قدرت و تمرکز و اجتماع قوه قهریه مال و زور موجب استبداد و حکومت دیکتاتوری می شود.

وی با بیان اینکه قدرت یک خاصیتی دارد که اگر چرخشی نباشد و دائمی باشد موجب دیکتاتوری می شود، گفت: تمرکز و اجتماع قوه قهریه مال و زور اگر در اختیار مان باشد کم کم ما را به دیکتاتور تبدیل می کند و پیامبر در این زمینه می فرمایند: "قدرت مانند گرگ درنده و چون روباه فریبنده است" و تفسیرهای غلط و تفسیر به رای و بر خلاف منطق از اصول و قرآن و قانون اساسی توسط اربابان قدرت و همچنین مرزبندی های غلط و غیر اصولی از دیگر عوامل دیکتاتوری است.

وی بیان کرد: مرحوم نائینی می گویند : "بدترین و سیاه ترین نوع استبداد، استبداد دینی است به این که فردی یا حکومتی با استفاده از ابزار دین بر مردم دیدگاه و خواسته های خود را تحمیل کند که در آیات و روایات مختلف از این کار نهی شده است" مرحوم نائینی از این امر اینگونه تعبیر می کند این افرادی که با ابزار دین، استبداد و دیکتاتوری را تجویز می کنند شجره خبیثه استبداد دین معرفی می کند این افراد ضررشان بر اسلام و شیعیان ضعیف و مستضعف از ضرری که یزید بر امام حسین وارد کرد بیشتر است پس بدترین نوع استبداد، استبداد دینی است.

انتهای پیام/