اخبار داغ

چقدر بازی را جدی گرفته اند!

چقدر بازی را جدی گرفته اند!
توی عوام مرسوم است که بالا شهر جای آدمهای پولدار و با کلاس و باخانه های آنچنانی است.
[

برخی عوام معتقدند که حتی آدمهای بالاشهر با آدم های پایین شهر فرق دارند!

, !,

اما توی همین بالاشهر یه جایی وجود داره که بسیار ساده و دلنشینه! آدم هاش هم با آدم های بالاشهر و حتی با آدمهای پایین شهر خیلی فرق دارند!

, !,

توی این بالای بالاشهر یه صفایی هست که توی کل شهر وجود نداره!

, !,

ساکنان این بالاشهر، همه شهر را می بینند. آدمهای شهر از بالای شهر چقدر کوچیک دیده می شوند!

, ! ,

اینجا بالای بالاشهر تهران است!

, !,

اینجا یه خانه ای است که نه سنگ عیانی داره و نه درب ریموتی! اینجا برج سر به فلک کشیده هم نیست! یه خانه ساده در دل کوه!

, ! ,

این خانه 5 صاحبخانه داره؛ 5 مردی که خانه شون پر از نوره! درش بره روی همه بازه!

, !,

توی شهر-بالا و پایینش فرقی نداره- همه درگیرند؛ همه می دوند.

, . ,

دود و ترافیک نفس همه را به شماره انداخته است  و صدای بوق موتورها و ماشین ها آهنگی خشنی است که هر روزه بر اعصاب مردم شهر رژه می رود؛  از این بالا یه سیاهی بالای شهره!

, !,

توی خیابان مرکزی شهر تصادفی شده و جوانی چشم خود را بسته، با داد وبیداد و هرچی ناسزا که توی دهنش می آید نثار پیرمردی می کنه که با ماشین پیکان زواردررفته اش داره مسافر کشی می کند!

, !,

آن طرف تر صدای ممتد بوق ماشینهای پشتِ چراغ قرمز مانده، دارند پلیس را وادار می کنند تا چراغ را  سبز کنه!

, !,

توی آن یکی خیابان مردی توی پیاده رو بساط پهن کرده است و آخرین فیلم های روز سینمای جهان را داره می فروشه و بی خیال بی حیایی است  که توی آن فیلم ها ترویج می شه!

, ! ,

آنور خیابان، دخترکی گیسو پریشان کرده و انگار آدرس مجلس عروسی و بزم را اشتباه آمده و سر از میدان اصلی شهر درآورده است! و چشمانی را آلوده به خود کرده است!

, !,

توی یه کوچه باریک دارند یه برج می سازند، از پایین بخوای نگاه کنی تا کله برج را ببینی به اصطلاح کلاهت می افته!صدای ساخت وسازش همه را کلافه کرده است.

, .,

اما این بالاشهر کنار این خانه نورانی، انگار نه انگار که اینجا هم خیابانی و منطقه ای از همین شهر است. این بالای بالاشهر با کل شهر خیلی فرق داره!

, !,

اینجا مثل خود آدماهاش خیلی آرامه؛  نسیم خنکی روحت را جلا می ده و پرچم های  سه رنگ کشورمون را خیلی آروم به حرکت در آورده است!

, ! ,

همه آن سروصداهای شهر و همه آن دوندگی ها را این 5 نفر هر روز می بینند!

, !,

یکیشون لبخند می زند و می گه: اینها چقدر بازی را جدی گرفته اند، مثل اینکه نمی دانند همه چی موقتیِ!

, !,

انگار توسل و درب این خانه را زدن باعث می شه دل هر عابری را صفا بده!

, !,

شاید اینها نیز همچون اصحاب کهف، وقتی امروزِ ما را می بینند با خود بگویند چقدر با زمان خودشان تغییر کرده ایم و بگویند:کو صفا و صداقت گذاشته؟! کجاست آن سادگی ها و زندگیهای خدایی؟!

, !,

این خانه با آدمهایش گره های زیادی باز می کنند،کافیست دل را پاک کرد و با ذکر نورانی صلوات به درب خانه این مردانِ مرد که در هر دیاری وجود دارد رفت! و آنها را واسطه خیر کرد.

, .,

عصر یک روز پاییزی در کنار این خانه که بالایش حک شده است:" کهف الشهدا" چقدر صفا داره!

, !,

کهف الشهدای تهران در منطقه ولنجک/

,

علی صالحی زاده

,

 

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه