اخبار داغ

تهیه‌کننده بنام سینمای مستند:

آیینگی کردن، تمام رسالت یک مستندساز نیست

آیینگی کردن، تمام رسالت یک مستندساز نیست
تهیه‌کننده به نام سینمای مستند می‌گوید مسئولان می‌دانند که در کف جامعه چه می‌گذرد؛ با این حساب آیینگی کردن تمام رسالت یک مستندساز نیست.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، سینمای مستند، پیش چشم مخاطبان، می‌بالد و رشد می‌کند! آن‌ها که اهل تماشای مستند هستند، این گزاره را تأیید می‌کنند. در این میان، مجال برای فعالیت مستندسازان نیز فراخ‌تر شده و فهم مطلوب‌تری در دستگاه‌های تصمیم‌گیر برای مواجهه با مستندسازان حاصل شده است. این شرایط صدالبته محصول زحمات مستندسازانی است که روز و شب در اندیشه اعتلای سینمای مستند هستند. در این مجال، با مهدی مطهر، یکی از تهیه‌کنندگان بنام سینمای مستند به گفتگو نشسته‌ایم. مشروح این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,

مرآت: به عنوان پرسش نخست، بگذارید از حال سینمای مستند بپرسم.

احساس می‌کنم اتفاقات مطلوبی در حال رخ دادن است. خوشبختانه سینمای مستند از انحصار جریان سنتی و کلاسیک خارج شده است و جوانانی با انگیزه‌های متفاوت‌ و انرژی بالا به این حوزه ورود کرده‌اند. اکنون، بسیاری از مستندسازان به فراخور دسترسی به سوژه، آرشیو و لوکیشن، دارند فیلم‌های خوبی می‌سازند. اگر پیش‌تر تنها از مرکز گسترش مستند خوب می‌دیدیم، اکنون از حوزه هنری، سفیر فیلم، خانه مستند و اوج نیز مستندهای خوب می‌بینیم.

تلویزیون، از مهم‌ترین رسانه‌هایی است که باید مستندها را به نمایش بگذارد و اتفاق خوب این است که تلویزیون نیز در کنداکتور خود وقت قابل توجهی را به پخش آثار مستند اختصاص می‌دهد. اگر مردم دریابند که یک فیلم مستند، از یک فیلم سینمایی یا سریال، چیزی کم ندارد، فیلمسازان نیز سینمای مستند را بیش‌تر جدی می‌گیرند و در کار کم نمی‌گذارند.

مرآت: شما پیش‌تر اعلام کرده بودید که 70 تا 80 درصد از جوایز سینمای ایران، مربوط به سینمای مستند است و با این وجود، چتر رسانه‌ها بیشتر بر سر سینمای داستانی گسترده است. راز این بی‌مهری چیست؟

وقتی از رسانه‌ها می‌پرسیم چرا تا این اندازه به فیلم‌های سینمایی می‌پردازید، می‌گویند فلان فیلم اسکار گرفته یا در کن به نمایش درآمده! ما بر این مبنا که «جشنواره‌ها» برای رسانه‌ها اهمیت دارد، می‌گوییم آثار سینمای مستند بیش از آثار سینمای داستانی برای ایران در جشنواره‌ها کسب افتخار کرده‌اند. فیلم‌های در جشنواره‌ها مطرح هستند. برای من جشنواره‌ها اهمیتی ندارند اما رسانه‌ها که به جشنواره‌ها اهمیت می‌دهند، چرا به سینمای مستند چنان‌که شایسته است نمی‌پردازند؟

تلویزیون آموخته است که باید کسری از بودجه‌ها را صرف ساخت مستند کند

تولیدات تلویزیونی نیز بیش‌تر منحصر در تولیدات داستانی است تا آثار مستند. به همین خاطر است که مخاطب به تماشای مستند عادت نکرده است. این‌ها در حالی است که بسیاری از شبکه‌های معارض که برای جمهوری اسلامی تهدید محسوب می‌شوند، با آثار مستند شبهه ایجاد می‌کنند و به تشویش اذهان عمومی می‌پردازند. شاید به همین خاطر است که تلویزیون و برخی از نهادهای حاکمیتی آموخته‌اند که به جای اختصاص بودجه‌های عجیب و غریب برای ساخت فیلم و سریال، کسری از این بودجه‌ها را صرف ساخت آثار مستند کنند.

این هم یک اتفاق مثبت است. افزون بر این تلویزیون، قدری از سخت‌گیری‌های خود برای دسترسی به آرشیوها کاسته است و به این واسطه آثار خوبی نیز که توسط مستندسازان به ویژه در ژانرهای سیاسی و تاریخی تولید شده است. شرایط موجود، نویدبخش، اتفاقات بهتری در آینده است. سینماروها در ایران اساسا کم‌شمارند. بیش‌ترین مخاطب یک فیلم سینمایی در سال‌های اخیر حدود 2 میلیون‌نفر بوده است.

VOD و کمک به گردش مالی به نفع سینمای

در چنین شرایطی، سرویس VOD نیز کمک کرده است تا برخی از فیلم‌ها در فضای اینترنت گردش مالی پیدا کنند و برخی از مخاطبانی پیش‌تر تنها فیلم سینمایی داستانی را در سینماها تماشا می‌کردند، پول دادن برای دیدن فیلم مستند در VOD را نیز در برنامه خود می‌گنجانند. این اقبال می‌تواند برای مستندسازها انگیزه بیشتری ایجاد کند.

مرآت: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین رسالت‌های سینمای مستند را رساندن صدای طبقات فرودست به حاکمان باشد. در این راستا البته مستندهایی ساخته شده است اما از نگاه شما چقدر با شرایط ایده‌آل فاصله داریم؟

تنها یکی از وجوه مستندسازی، خبررسانی به مسئولان است؛ مثل این که یک دوربین کنجکاوِ جستجوگر به جایی برود و تصاویری را ضبط کند و به سمع و نظر مسئولان برساند. این بخش کوچکی از رسالت مستند است. من منکر نیستم که برخی از مسئولان واقعا بی‌اطلاع هستند؛ اما به طور کلی با توجه به تعدد دوربین‌ها بعید می‌دانم که یک مسئول نداند که دارد چه اتفاقاتی می‌افتد. مسئولان می‌دانند که در فرودست و در کف جامعه چه می‌گذرد! اما درباره این که نمی‌توانند شرایط را مدیریت کنند، باید در جای دیگری اندیشید.

ما گونه‌ای از مستند داریم که ساده گزارش می‌دهد و روشنگری می‌کند اما به نظر من مستندی که می‌تواند اتفاقات بهتری رقم بزند، مستندی است که در ضمن بیان آسیب‌ها به سراغ آلترناتیوها و مباحث تحلیلی نیز برود. به نظر من رسالت یک مستندساز صرفا این نیست که بگوید فلان کارخانه یا صنعت دارد از بین می‌رود؛ چراکه خبرنگارانی که متن می‌نویسند گزاره‌های تلخ‌تری را در این‌باره به گوش مردم و مسئولان رسانده‌اند.

بنابراین آن‌چه که بر شانه مستندسازان سنگینی می‌کند این است که وقایع را بفهمیم و تحلیل کنیم و به مسئولان کمک کنیم تا از موقعیت‌های مهیب بگذرند. شاید ما به متفکر، تحلیلگر یا کارشناسی دسترسی پیدا کنیم و او سخنی بگوید که به کار مسئولان بیاید. صرف آیینگی کردن و نمایاندن تلخی‌ها و انحرافات، رسالتی محدود، جزئی و دم‌دستی برای مستندسازان است.

مرآت: شما تهیه‌کنندگی مستندی درباره سوریه را نیز بر عهده داشته‌اید. موضوع حضور ایران در سوریه، هنوز برای نسل جوان ابهاماتی دارد. به طور کلی سینمای مستند چقدر در بیان راهبرد ایران در قبال سوریه موفق عمل کرده است؟

ما در این زمینه با دو سوال مواجه هستیم. سوال نخست این است که با وجود مشکلاتی که در کشور با آن مواجهیم، آیا ضرورت دارد که یک مستندساز در کشور دیگری مثل سوریه فیلم بسازد؟ سوال دوم هم این است که اساسا چرا خود ایران به سوریه رفته است؟ این دو سوال را باید از هم تفکیک کرد. درباره این سوالات باید گفت، مستندسازان قطعا در تبیین راهبرد ایران در قبال سوریه سهم دارند، اما بی‌تردید سهم اصلی مربوط به آنان نیست.

گروگان‌گیری در مجلس، قدری از شبهه‌ها را برطرف کرد

تلویزیون، سینما، کمپین‌ها، سخنگوها و مسئولان باید در این زمینه برنامه داشته باشند. البته برنامه‌هایی وجود داشته اما نه چنان‌که شایسته و بایسته است. برخی اتفاقات نظیر گروگان‌گیری در مجلس، کسانی را که قدری شبهه داشتند، اقناع کرد. خود داعش می‌گوید ما دولت «عراق و شام» هستیم؛ یعنی عملا ما به موضوعی در حوزه امنیت فکر می‌کردیم که با هزار و چند کیلومتر از مرزهای ما در ارتباط بود.

ما خط دفاعی‌مان را جلوتر ترسیم کردیم تا نزاع به مرزهای خودمان نرسد. تاریخ به این موضوع پاسخ خواهد داد. مستندسازان بی‌تردید باید در این ماجرا ورود می‌کردند. مستندسازان ما ظرفیت‌های بالایی دارند. من می‌توانم سرم را بالا بگیرم و بگویم که درباره بسیاری از دردها و رنج‌های مردم کشورم فیلم ساخته‌ام و بخشی از آثارم هم می‌تواند در حوزه مستند بحران تعریف شود که از قضا آن هم به طور غیرمستقیم به دردها و رنج‌های مردمم ارتباط دارد.

من برای مهین قدیری، که یک قاتل سریالی است، فیلم ساخته‌ام و برای هپکو و مهاجرت و خصوصی‌سازی هم مستند ساخته‌ام و بخشی از کارم نیز مستندسازی در بحران بوده است. من هرگز دیدار با یک خانم بلژیکی که مجری تلویزیون فرانسه بود را فراموش نمی‌کنم. او را در منطقه موصل دیدیم، بی‌آن‌که عِده و عُده‌ای به همراه داشته باشد. تنها با یک مترجم از نیروهای بدر و موبایلش به منطقه آمده بود و درباره موضوعات مختلف فیلم می‌ساخت.

یک مجری از فرانسه، دغدغه فیلم ساختن در مناطق جنگی را دارد؛ منی که در منطقه هستم و آسیب‌های جنگ دیر یا زود به کشورم می‌رسد، برای ساخت مستند اولی‌تر هستم.

شبانه‌روزم را در دنیای مستند می‌گذرانم

مرآت: شما در سال گذشته یکی از پرکارترین افراد در سینمای مستند بودید؛ آیا امسال هم چنین خواهد بود؟ اکنون چه آثاری در دست ساخت دارید؟

پرکار بودن الزاما یک حسن نیست؛ ممکن است کسی یک کار بسازد اما اثرگذاری و نفوذ آن به مراتب بیش از کارهای من باشد. من پرکار هستم اما این موضوع را الزاما یک حسن نمی‌دانم. من تمام شبانه‌روز را در دنیای مستند می‌گذرانم و با طیف گسترده‌ای از مستندسازان با اندیشه‌های مختلف و متفاوت کار می‌کنم. حتی در پروژه‌هایی که هیچ نامی از من در آن نیست، اگر بتوانم به دوستانم کمک کنم، این کار را می‌کنم.

با هرکس که در پازل جمهوری اسلامی باشد و ایران برای او مهم باشد، کار می‌کنم؛ ولو این که با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم. همین امر سبب شده که کارها به نام من دیده شود و پرکار باشم. من امسال، یکی دو اثر برای سوریه خواهم داشت و منتظر بازخوردهای مخاطبان نسبت به این دو فیلم خواهم بود.

امسال هم دستمان پُر است

فیلمی درباره یک خانواده خاص در شمال کشور دارم که به نظرم برای مخاطب جذاب و جالب خواهد بود. با دو سه نفر از فیلمسازان خوب هم تجربه همکاری دارم که برایم مهم است که در تلویزیون و جشنواره‌ها بازتاب خوبی داشته باشد. امسال هم مثل سال گذشته دستمان پر است و باید دید مخاطبان آثارمان را دوست خواهند داشت یا نه.

مرآت: جناب مطهر! منتظر تماشای آثار شما خواهیم بود. بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، سپاسگزارم.

من هم از شما و همکارانتان تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/ح

,

مرآت: به عنوان پرسش نخست، بگذارید از حال سینمای مستند بپرسم.

احساس می‌کنم اتفاقات مطلوبی در حال رخ دادن است. خوشبختانه سینمای مستند از انحصار جریان سنتی و کلاسیک خارج شده است و جوانانی با انگیزه‌های متفاوت‌ و انرژی بالا به این حوزه ورود کرده‌اند. اکنون، بسیاری از مستندسازان به فراخور دسترسی به سوژه، آرشیو و لوکیشن، دارند فیلم‌های خوبی می‌سازند. اگر پیش‌تر تنها از مرکز گسترش مستند خوب می‌دیدیم، اکنون از حوزه هنری، سفیر فیلم، خانه مستند و اوج نیز مستندهای خوب می‌بینیم.

تلویزیون، از مهم‌ترین رسانه‌هایی است که باید مستندها را به نمایش بگذارد و اتفاق خوب این است که تلویزیون نیز در کنداکتور خود وقت قابل توجهی را به پخش آثار مستند اختصاص می‌دهد. اگر مردم دریابند که یک فیلم مستند، از یک فیلم سینمایی یا سریال، چیزی کم ندارد، فیلمسازان نیز سینمای مستند را بیش‌تر جدی می‌گیرند و در کار کم نمی‌گذارند.

مرآت: شما پیش‌تر اعلام کرده بودید که 70 تا 80 درصد از جوایز سینمای ایران، مربوط به سینمای مستند است و با این وجود، چتر رسانه‌ها بیشتر بر سر سینمای داستانی گسترده است. راز این بی‌مهری چیست؟

وقتی از رسانه‌ها می‌پرسیم چرا تا این اندازه به فیلم‌های سینمایی می‌پردازید، می‌گویند فلان فیلم اسکار گرفته یا در کن به نمایش درآمده! ما بر این مبنا که «جشنواره‌ها» برای رسانه‌ها اهمیت دارد، می‌گوییم آثار سینمای مستند بیش از آثار سینمای داستانی برای ایران در جشنواره‌ها کسب افتخار کرده‌اند. فیلم‌های در جشنواره‌ها مطرح هستند. برای من جشنواره‌ها اهمیتی ندارند اما رسانه‌ها که به جشنواره‌ها اهمیت می‌دهند، چرا به سینمای مستند چنان‌که شایسته است نمی‌پردازند؟

تلویزیون آموخته است که باید کسری از بودجه‌ها را صرف ساخت مستند کند

تولیدات تلویزیونی نیز بیش‌تر منحصر در تولیدات داستانی است تا آثار مستند. به همین خاطر است که مخاطب به تماشای مستند عادت نکرده است. این‌ها در حالی است که بسیاری از شبکه‌های معارض که برای جمهوری اسلامی تهدید محسوب می‌شوند، با آثار مستند شبهه ایجاد می‌کنند و به تشویش اذهان عمومی می‌پردازند. شاید به همین خاطر است که تلویزیون و برخی از نهادهای حاکمیتی آموخته‌اند که به جای اختصاص بودجه‌های عجیب و غریب برای ساخت فیلم و سریال، کسری از این بودجه‌ها را صرف ساخت آثار مستند کنند.

این هم یک اتفاق مثبت است. افزون بر این تلویزیون، قدری از سخت‌گیری‌های خود برای دسترسی به آرشیوها کاسته است و به این واسطه آثار خوبی نیز که توسط مستندسازان به ویژه در ژانرهای سیاسی و تاریخی تولید شده است. شرایط موجود، نویدبخش، اتفاقات بهتری در آینده است. سینماروها در ایران اساسا کم‌شمارند. بیش‌ترین مخاطب یک فیلم سینمایی در سال‌های اخیر حدود 2 میلیون‌نفر بوده است.

VOD و کمک به گردش مالی به نفع سینمای

در چنین شرایطی، سرویس VOD نیز کمک کرده است تا برخی از فیلم‌ها در فضای اینترنت گردش مالی پیدا کنند و برخی از مخاطبانی پیش‌تر تنها فیلم سینمایی داستانی را در سینماها تماشا می‌کردند، پول دادن برای دیدن فیلم مستند در VOD را نیز در برنامه خود می‌گنجانند. این اقبال می‌تواند برای مستندسازها انگیزه بیشتری ایجاد کند.

مرآت: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین رسالت‌های سینمای مستند را رساندن صدای طبقات فرودست به حاکمان باشد. در این راستا البته مستندهایی ساخته شده است اما از نگاه شما چقدر با شرایط ایده‌آل فاصله داریم؟

تنها یکی از وجوه مستندسازی، خبررسانی به مسئولان است؛ مثل این که یک دوربین کنجکاوِ جستجوگر به جایی برود و تصاویری را ضبط کند و به سمع و نظر مسئولان برساند. این بخش کوچکی از رسالت مستند است. من منکر نیستم که برخی از مسئولان واقعا بی‌اطلاع هستند؛ اما به طور کلی با توجه به تعدد دوربین‌ها بعید می‌دانم که یک مسئول نداند که دارد چه اتفاقاتی می‌افتد. مسئولان می‌دانند که در فرودست و در کف جامعه چه می‌گذرد! اما درباره این که نمی‌توانند شرایط را مدیریت کنند، باید در جای دیگری اندیشید.

ما گونه‌ای از مستند داریم که ساده گزارش می‌دهد و روشنگری می‌کند اما به نظر من مستندی که می‌تواند اتفاقات بهتری رقم بزند، مستندی است که در ضمن بیان آسیب‌ها به سراغ آلترناتیوها و مباحث تحلیلی نیز برود. به نظر من رسالت یک مستندساز صرفا این نیست که بگوید فلان کارخانه یا صنعت دارد از بین می‌رود؛ چراکه خبرنگارانی که متن می‌نویسند گزاره‌های تلخ‌تری را در این‌باره به گوش مردم و مسئولان رسانده‌اند.

بنابراین آن‌چه که بر شانه مستندسازان سنگینی می‌کند این است که وقایع را بفهمیم و تحلیل کنیم و به مسئولان کمک کنیم تا از موقعیت‌های مهیب بگذرند. شاید ما به متفکر، تحلیلگر یا کارشناسی دسترسی پیدا کنیم و او سخنی بگوید که به کار مسئولان بیاید. صرف آیینگی کردن و نمایاندن تلخی‌ها و انحرافات، رسالتی محدود، جزئی و دم‌دستی برای مستندسازان است.

مرآت: شما تهیه‌کنندگی مستندی درباره سوریه را نیز بر عهده داشته‌اید. موضوع حضور ایران در سوریه، هنوز برای نسل جوان ابهاماتی دارد. به طور کلی سینمای مستند چقدر در بیان راهبرد ایران در قبال سوریه موفق عمل کرده است؟

ما در این زمینه با دو سوال مواجه هستیم. سوال نخست این است که با وجود مشکلاتی که در کشور با آن مواجهیم، آیا ضرورت دارد که یک مستندساز در کشور دیگری مثل سوریه فیلم بسازد؟ سوال دوم هم این است که اساسا چرا خود ایران به سوریه رفته است؟ این دو سوال را باید از هم تفکیک کرد. درباره این سوالات باید گفت، مستندسازان قطعا در تبیین راهبرد ایران در قبال سوریه سهم دارند، اما بی‌تردید سهم اصلی مربوط به آنان نیست.

گروگان‌گیری در مجلس، قدری از شبهه‌ها را برطرف کرد

تلویزیون، سینما، کمپین‌ها، سخنگوها و مسئولان باید در این زمینه برنامه داشته باشند. البته برنامه‌هایی وجود داشته اما نه چنان‌که شایسته و بایسته است. برخی اتفاقات نظیر گروگان‌گیری در مجلس، کسانی را که قدری شبهه داشتند، اقناع کرد. خود داعش می‌گوید ما دولت «عراق و شام» هستیم؛ یعنی عملا ما به موضوعی در حوزه امنیت فکر می‌کردیم که با هزار و چند کیلومتر از مرزهای ما در ارتباط بود.

ما خط دفاعی‌مان را جلوتر ترسیم کردیم تا نزاع به مرزهای خودمان نرسد. تاریخ به این موضوع پاسخ خواهد داد. مستندسازان بی‌تردید باید در این ماجرا ورود می‌کردند. مستندسازان ما ظرفیت‌های بالایی دارند. من می‌توانم سرم را بالا بگیرم و بگویم که درباره بسیاری از دردها و رنج‌های مردم کشورم فیلم ساخته‌ام و بخشی از آثارم هم می‌تواند در حوزه مستند بحران تعریف شود که از قضا آن هم به طور غیرمستقیم به دردها و رنج‌های مردمم ارتباط دارد.

من برای مهین قدیری، که یک قاتل سریالی است، فیلم ساخته‌ام و برای هپکو و مهاجرت و خصوصی‌سازی هم مستند ساخته‌ام و بخشی از کارم نیز مستندسازی در بحران بوده است. من هرگز دیدار با یک خانم بلژیکی که مجری تلویزیون فرانسه بود را فراموش نمی‌کنم. او را در منطقه موصل دیدیم، بی‌آن‌که عِده و عُده‌ای به همراه داشته باشد. تنها با یک مترجم از نیروهای بدر و موبایلش به منطقه آمده بود و درباره موضوعات مختلف فیلم می‌ساخت.

یک مجری از فرانسه، دغدغه فیلم ساختن در مناطق جنگی را دارد؛ منی که در منطقه هستم و آسیب‌های جنگ دیر یا زود به کشورم می‌رسد، برای ساخت مستند اولی‌تر هستم.

شبانه‌روزم را در دنیای مستند می‌گذرانم

مرآت: شما در سال گذشته یکی از پرکارترین افراد در سینمای مستند بودید؛ آیا امسال هم چنین خواهد بود؟ اکنون چه آثاری در دست ساخت دارید؟

پرکار بودن الزاما یک حسن نیست؛ ممکن است کسی یک کار بسازد اما اثرگذاری و نفوذ آن به مراتب بیش از کارهای من باشد. من پرکار هستم اما این موضوع را الزاما یک حسن نمی‌دانم. من تمام شبانه‌روز را در دنیای مستند می‌گذرانم و با طیف گسترده‌ای از مستندسازان با اندیشه‌های مختلف و متفاوت کار می‌کنم. حتی در پروژه‌هایی که هیچ نامی از من در آن نیست، اگر بتوانم به دوستانم کمک کنم، این کار را می‌کنم.

با هرکس که در پازل جمهوری اسلامی باشد و ایران برای او مهم باشد، کار می‌کنم؛ ولو این که با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم. همین امر سبب شده که کارها به نام من دیده شود و پرکار باشم. من امسال، یکی دو اثر برای سوریه خواهم داشت و منتظر بازخوردهای مخاطبان نسبت به این دو فیلم خواهم بود.

امسال هم دستمان پُر است

فیلمی درباره یک خانواده خاص در شمال کشور دارم که به نظرم برای مخاطب جذاب و جالب خواهد بود. با دو سه نفر از فیلمسازان خوب هم تجربه همکاری دارم که برایم مهم است که در تلویزیون و جشنواره‌ها بازتاب خوبی داشته باشد. امسال هم مثل سال گذشته دستمان پر است و باید دید مخاطبان آثارمان را دوست خواهند داشت یا نه.

مرآت: جناب مطهر! منتظر تماشای آثار شما خواهیم بود. بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، سپاسگزارم.

من هم از شما و همکارانتان تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/ح

,

مرآت: به عنوان پرسش نخست، بگذارید از حال سینمای مستند بپرسم.

احساس می‌کنم اتفاقات مطلوبی در حال رخ دادن است. خوشبختانه سینمای مستند از انحصار جریان سنتی و کلاسیک خارج شده است و جوانانی با انگیزه‌های متفاوت‌ و انرژی بالا به این حوزه ورود کرده‌اند. اکنون، بسیاری از مستندسازان به فراخور دسترسی به سوژه، آرشیو و لوکیشن، دارند فیلم‌های خوبی می‌سازند. اگر پیش‌تر تنها از مرکز گسترش مستند خوب می‌دیدیم، اکنون از حوزه هنری، سفیر فیلم، خانه مستند و اوج نیز مستندهای خوب می‌بینیم.

تلویزیون، از مهم‌ترین رسانه‌هایی است که باید مستندها را به نمایش بگذارد و اتفاق خوب این است که تلویزیون نیز در کنداکتور خود وقت قابل توجهی را به پخش آثار مستند اختصاص می‌دهد. اگر مردم دریابند که یک فیلم مستند، از یک فیلم سینمایی یا سریال، چیزی کم ندارد، فیلمسازان نیز سینمای مستند را بیش‌تر جدی می‌گیرند و در کار کم نمی‌گذارند.

مرآت: شما پیش‌تر اعلام کرده بودید که 70 تا 80 درصد از جوایز سینمای ایران، مربوط به سینمای مستند است و با این وجود، چتر رسانه‌ها بیشتر بر سر سینمای داستانی گسترده است. راز این بی‌مهری چیست؟

وقتی از رسانه‌ها می‌پرسیم چرا تا این اندازه به فیلم‌های سینمایی می‌پردازید، می‌گویند فلان فیلم اسکار گرفته یا در کن به نمایش درآمده! ما بر این مبنا که «جشنواره‌ها» برای رسانه‌ها اهمیت دارد، می‌گوییم آثار سینمای مستند بیش از آثار سینمای داستانی برای ایران در جشنواره‌ها کسب افتخار کرده‌اند. فیلم‌های در جشنواره‌ها مطرح هستند. برای من جشنواره‌ها اهمیتی ندارند اما رسانه‌ها که به جشنواره‌ها اهمیت می‌دهند، چرا به سینمای مستند چنان‌که شایسته است نمی‌پردازند؟

تلویزیون آموخته است که باید کسری از بودجه‌ها را صرف ساخت مستند کند

تولیدات تلویزیونی نیز بیش‌تر منحصر در تولیدات داستانی است تا آثار مستند. به همین خاطر است که مخاطب به تماشای مستند عادت نکرده است. این‌ها در حالی است که بسیاری از شبکه‌های معارض که برای جمهوری اسلامی تهدید محسوب می‌شوند، با آثار مستند شبهه ایجاد می‌کنند و به تشویش اذهان عمومی می‌پردازند. شاید به همین خاطر است که تلویزیون و برخی از نهادهای حاکمیتی آموخته‌اند که به جای اختصاص بودجه‌های عجیب و غریب برای ساخت فیلم و سریال، کسری از این بودجه‌ها را صرف ساخت آثار مستند کنند.

این هم یک اتفاق مثبت است. افزون بر این تلویزیون، قدری از سخت‌گیری‌های خود برای دسترسی به آرشیوها کاسته است و به این واسطه آثار خوبی نیز که توسط مستندسازان به ویژه در ژانرهای سیاسی و تاریخی تولید شده است. شرایط موجود، نویدبخش، اتفاقات بهتری در آینده است. سینماروها در ایران اساسا کم‌شمارند. بیش‌ترین مخاطب یک فیلم سینمایی در سال‌های اخیر حدود 2 میلیون‌نفر بوده است.

VOD و کمک به گردش مالی به نفع سینمای

در چنین شرایطی، سرویس VOD نیز کمک کرده است تا برخی از فیلم‌ها در فضای اینترنت گردش مالی پیدا کنند و برخی از مخاطبانی پیش‌تر تنها فیلم سینمایی داستانی را در سینماها تماشا می‌کردند، پول دادن برای دیدن فیلم مستند در VOD را نیز در برنامه خود می‌گنجانند. این اقبال می‌تواند برای مستندسازها انگیزه بیشتری ایجاد کند.

مرآت: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین رسالت‌های سینمای مستند را رساندن صدای طبقات فرودست به حاکمان باشد. در این راستا البته مستندهایی ساخته شده است اما از نگاه شما چقدر با شرایط ایده‌آل فاصله داریم؟

تنها یکی از وجوه مستندسازی، خبررسانی به مسئولان است؛ مثل این که یک دوربین کنجکاوِ جستجوگر به جایی برود و تصاویری را ضبط کند و به سمع و نظر مسئولان برساند. این بخش کوچکی از رسالت مستند است. من منکر نیستم که برخی از مسئولان واقعا بی‌اطلاع هستند؛ اما به طور کلی با توجه به تعدد دوربین‌ها بعید می‌دانم که یک مسئول نداند که دارد چه اتفاقاتی می‌افتد. مسئولان می‌دانند که در فرودست و در کف جامعه چه می‌گذرد! اما درباره این که نمی‌توانند شرایط را مدیریت کنند، باید در جای دیگری اندیشید.

ما گونه‌ای از مستند داریم که ساده گزارش می‌دهد و روشنگری می‌کند اما به نظر من مستندی که می‌تواند اتفاقات بهتری رقم بزند، مستندی است که در ضمن بیان آسیب‌ها به سراغ آلترناتیوها و مباحث تحلیلی نیز برود. به نظر من رسالت یک مستندساز صرفا این نیست که بگوید فلان کارخانه یا صنعت دارد از بین می‌رود؛ چراکه خبرنگارانی که متن می‌نویسند گزاره‌های تلخ‌تری را در این‌باره به گوش مردم و مسئولان رسانده‌اند.

بنابراین آن‌چه که بر شانه مستندسازان سنگینی می‌کند این است که وقایع را بفهمیم و تحلیل کنیم و به مسئولان کمک کنیم تا از موقعیت‌های مهیب بگذرند. شاید ما به متفکر، تحلیلگر یا کارشناسی دسترسی پیدا کنیم و او سخنی بگوید که به کار مسئولان بیاید. صرف آیینگی کردن و نمایاندن تلخی‌ها و انحرافات، رسالتی محدود، جزئی و دم‌دستی برای مستندسازان است.

مرآت: شما تهیه‌کنندگی مستندی درباره سوریه را نیز بر عهده داشته‌اید. موضوع حضور ایران در سوریه، هنوز برای نسل جوان ابهاماتی دارد. به طور کلی سینمای مستند چقدر در بیان راهبرد ایران در قبال سوریه موفق عمل کرده است؟

ما در این زمینه با دو سوال مواجه هستیم. سوال نخست این است که با وجود مشکلاتی که در کشور با آن مواجهیم، آیا ضرورت دارد که یک مستندساز در کشور دیگری مثل سوریه فیلم بسازد؟ سوال دوم هم این است که اساسا چرا خود ایران به سوریه رفته است؟ این دو سوال را باید از هم تفکیک کرد. درباره این سوالات باید گفت، مستندسازان قطعا در تبیین راهبرد ایران در قبال سوریه سهم دارند، اما بی‌تردید سهم اصلی مربوط به آنان نیست.

گروگان‌گیری در مجلس، قدری از شبهه‌ها را برطرف کرد

تلویزیون، سینما، کمپین‌ها، سخنگوها و مسئولان باید در این زمینه برنامه داشته باشند. البته برنامه‌هایی وجود داشته اما نه چنان‌که شایسته و بایسته است. برخی اتفاقات نظیر گروگان‌گیری در مجلس، کسانی را که قدری شبهه داشتند، اقناع کرد. خود داعش می‌گوید ما دولت «عراق و شام» هستیم؛ یعنی عملا ما به موضوعی در حوزه امنیت فکر می‌کردیم که با هزار و چند کیلومتر از مرزهای ما در ارتباط بود.

ما خط دفاعی‌مان را جلوتر ترسیم کردیم تا نزاع به مرزهای خودمان نرسد. تاریخ به این موضوع پاسخ خواهد داد. مستندسازان بی‌تردید باید در این ماجرا ورود می‌کردند. مستندسازان ما ظرفیت‌های بالایی دارند. من می‌توانم سرم را بالا بگیرم و بگویم که درباره بسیاری از دردها و رنج‌های مردم کشورم فیلم ساخته‌ام و بخشی از آثارم هم می‌تواند در حوزه مستند بحران تعریف شود که از قضا آن هم به طور غیرمستقیم به دردها و رنج‌های مردمم ارتباط دارد.

من برای مهین قدیری، که یک قاتل سریالی است، فیلم ساخته‌ام و برای هپکو و مهاجرت و خصوصی‌سازی هم مستند ساخته‌ام و بخشی از کارم نیز مستندسازی در بحران بوده است. من هرگز دیدار با یک خانم بلژیکی که مجری تلویزیون فرانسه بود را فراموش نمی‌کنم. او را در منطقه موصل دیدیم، بی‌آن‌که عِده و عُده‌ای به همراه داشته باشد. تنها با یک مترجم از نیروهای بدر و موبایلش به منطقه آمده بود و درباره موضوعات مختلف فیلم می‌ساخت.

یک مجری از فرانسه، دغدغه فیلم ساختن در مناطق جنگی را دارد؛ منی که در منطقه هستم و آسیب‌های جنگ دیر یا زود به کشورم می‌رسد، برای ساخت مستند اولی‌تر هستم.

شبانه‌روزم را در دنیای مستند می‌گذرانم

مرآت: شما در سال گذشته یکی از پرکارترین افراد در سینمای مستند بودید؛ آیا امسال هم چنین خواهد بود؟ اکنون چه آثاری در دست ساخت دارید؟

پرکار بودن الزاما یک حسن نیست؛ ممکن است کسی یک کار بسازد اما اثرگذاری و نفوذ آن به مراتب بیش از کارهای من باشد. من پرکار هستم اما این موضوع را الزاما یک حسن نمی‌دانم. من تمام شبانه‌روز را در دنیای مستند می‌گذرانم و با طیف گسترده‌ای از مستندسازان با اندیشه‌های مختلف و متفاوت کار می‌کنم. حتی در پروژه‌هایی که هیچ نامی از من در آن نیست، اگر بتوانم به دوستانم کمک کنم، این کار را می‌کنم.

با هرکس که در پازل جمهوری اسلامی باشد و ایران برای او مهم باشد، کار می‌کنم؛ ولو این که با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم. همین امر سبب شده که کارها به نام من دیده شود و پرکار باشم. من امسال، یکی دو اثر برای سوریه خواهم داشت و منتظر بازخوردهای مخاطبان نسبت به این دو فیلم خواهم بود.

امسال هم دستمان پُر است

فیلمی درباره یک خانواده خاص در شمال کشور دارم که به نظرم برای مخاطب جذاب و جالب خواهد بود. با دو سه نفر از فیلمسازان خوب هم تجربه همکاری دارم که برایم مهم است که در تلویزیون و جشنواره‌ها بازتاب خوبی داشته باشد. امسال هم مثل سال گذشته دستمان پر است و باید دید مخاطبان آثارمان را دوست خواهند داشت یا نه.

مرآت: جناب مطهر! منتظر تماشای آثار شما خواهیم بود. بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، سپاسگزارم.

من هم از شما و همکارانتان تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/ح

,

مرآت: به عنوان پرسش نخست، بگذارید از حال سینمای مستند بپرسم.

, مرآت: به عنوان پرسش نخست، بگذارید از حال سینمای مستند بپرسم.,

احساس می‌کنم اتفاقات مطلوبی در حال رخ دادن است. خوشبختانه سینمای مستند از انحصار جریان سنتی و کلاسیک خارج شده است و جوانانی با انگیزه‌های متفاوت‌ و انرژی بالا به این حوزه ورود کرده‌اند. اکنون، بسیاری از مستندسازان به فراخور دسترسی به سوژه، آرشیو و لوکیشن، دارند فیلم‌های خوبی می‌سازند. اگر پیش‌تر تنها از مرکز گسترش مستند خوب می‌دیدیم، اکنون از حوزه هنری، سفیر فیلم، خانه مستند و اوج نیز مستندهای خوب می‌بینیم.

,

تلویزیون، از مهم‌ترین رسانه‌هایی است که باید مستندها را به نمایش بگذارد و اتفاق خوب این است که تلویزیون نیز در کنداکتور خود وقت قابل توجهی را به پخش آثار مستند اختصاص می‌دهد. اگر مردم دریابند که یک فیلم مستند، از یک فیلم سینمایی یا سریال، چیزی کم ندارد، فیلمسازان نیز سینمای مستند را بیش‌تر جدی می‌گیرند و در کار کم نمی‌گذارند.

,

مرآت: شما پیش‌تر اعلام کرده بودید که 70 تا 80 درصد از جوایز سینمای ایران، مربوط به سینمای مستند است و با این وجود، چتر رسانه‌ها بیشتر بر سر سینمای داستانی گسترده است. راز این بی‌مهری چیست؟

, مرآت: شما پیش‌تر اعلام کرده بودید که 70 تا 80 درصد از جوایز سینمای ایران، مربوط به سینمای مستند است و با این وجود، چتر رسانه‌ها بیشتر بر سر سینمای داستانی گسترده است. راز این بی‌مهری چیست؟,

وقتی از رسانه‌ها می‌پرسیم چرا تا این اندازه به فیلم‌های سینمایی می‌پردازید، می‌گویند فلان فیلم اسکار گرفته یا در کن به نمایش درآمده! ما بر این مبنا که «جشنواره‌ها» برای رسانه‌ها اهمیت دارد، می‌گوییم آثار سینمای مستند بیش از آثار سینمای داستانی برای ایران در جشنواره‌ها کسب افتخار کرده‌اند. فیلم‌های در جشنواره‌ها مطرح هستند. برای من جشنواره‌ها اهمیتی ندارند اما رسانه‌ها که به جشنواره‌ها اهمیت می‌دهند، چرا به سینمای مستند چنان‌که شایسته است نمی‌پردازند؟

,

تلویزیون آموخته است که باید کسری از بودجه‌ها را صرف ساخت مستند کند

, تلویزیون آموخته است که باید کسری از بودجه‌ها را صرف ساخت مستند کند,

تولیدات تلویزیونی نیز بیش‌تر منحصر در تولیدات داستانی است تا آثار مستند. به همین خاطر است که مخاطب به تماشای مستند عادت نکرده است. این‌ها در حالی است که بسیاری از شبکه‌های معارض که برای جمهوری اسلامی تهدید محسوب می‌شوند، با آثار مستند شبهه ایجاد می‌کنند و به تشویش اذهان عمومی می‌پردازند. شاید به همین خاطر است که تلویزیون و برخی از نهادهای حاکمیتی آموخته‌اند که به جای اختصاص بودجه‌های عجیب و غریب برای ساخت فیلم و سریال، کسری از این بودجه‌ها را صرف ساخت آثار مستند کنند.

,

این هم یک اتفاق مثبت است. افزون بر این تلویزیون، قدری از سخت‌گیری‌های خود برای دسترسی به آرشیوها کاسته است و به این واسطه آثار خوبی نیز که توسط مستندسازان به ویژه در ژانرهای سیاسی و تاریخی تولید شده است. شرایط موجود، نویدبخش، اتفاقات بهتری در آینده است. سینماروها در ایران اساسا کم‌شمارند. بیش‌ترین مخاطب یک فیلم سینمایی در سال‌های اخیر حدود 2 میلیون‌نفر بوده است.

,

VOD و کمک به گردش مالی به نفع سینمای

, VOD و کمک به گردش مالی به نفع سینمای, VOD و کمک به گردش مالی به نفع سینمای,

در چنین شرایطی، سرویس VOD نیز کمک کرده است تا برخی از فیلم‌ها در فضای اینترنت گردش مالی پیدا کنند و برخی از مخاطبانی پیش‌تر تنها فیلم سینمایی داستانی را در سینماها تماشا می‌کردند، پول دادن برای دیدن فیلم مستند در VOD را نیز در برنامه خود می‌گنجانند. این اقبال می‌تواند برای مستندسازها انگیزه بیشتری ایجاد کند.

,

مرآت: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین رسالت‌های سینمای مستند را رساندن صدای طبقات فرودست به حاکمان باشد. در این راستا البته مستندهایی ساخته شده است اما از نگاه شما چقدر با شرایط ایده‌آل فاصله داریم؟

, مرآت: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین رسالت‌های سینمای مستند را رساندن صدای طبقات فرودست به حاکمان باشد. در این راستا البته مستندهایی ساخته شده است اما از نگاه شما چقدر با شرایط ایده‌آل فاصله داریم؟,

تنها یکی از وجوه مستندسازی، خبررسانی به مسئولان است؛ مثل این که یک دوربین کنجکاوِ جستجوگر به جایی برود و تصاویری را ضبط کند و به سمع و نظر مسئولان برساند. این بخش کوچکی از رسالت مستند است. من منکر نیستم که برخی از مسئولان واقعا بی‌اطلاع هستند؛ اما به طور کلی با توجه به تعدد دوربین‌ها بعید می‌دانم که یک مسئول نداند که دارد چه اتفاقاتی می‌افتد. مسئولان می‌دانند که در فرودست و در کف جامعه چه می‌گذرد! اما درباره این که نمی‌توانند شرایط را مدیریت کنند، باید در جای دیگری اندیشید.

,

ما گونه‌ای از مستند داریم که ساده گزارش می‌دهد و روشنگری می‌کند اما به نظر من مستندی که می‌تواند اتفاقات بهتری رقم بزند، مستندی است که در ضمن بیان آسیب‌ها به سراغ آلترناتیوها و مباحث تحلیلی نیز برود. به نظر من رسالت یک مستندساز صرفا این نیست که بگوید فلان کارخانه یا صنعت دارد از بین می‌رود؛ چراکه خبرنگارانی که متن می‌نویسند گزاره‌های تلخ‌تری را در این‌باره به گوش مردم و مسئولان رسانده‌اند.

,

بنابراین آن‌چه که بر شانه مستندسازان سنگینی می‌کند این است که وقایع را بفهمیم و تحلیل کنیم و به مسئولان کمک کنیم تا از موقعیت‌های مهیب بگذرند. شاید ما به متفکر، تحلیلگر یا کارشناسی دسترسی پیدا کنیم و او سخنی بگوید که به کار مسئولان بیاید. صرف آیینگی کردن و نمایاندن تلخی‌ها و انحرافات، رسالتی محدود، جزئی و دم‌دستی برای مستندسازان است.

,

مرآت: شما تهیه‌کنندگی مستندی درباره سوریه را نیز بر عهده داشته‌اید. موضوع حضور ایران در سوریه، هنوز برای نسل جوان ابهاماتی دارد. به طور کلی سینمای مستند چقدر در بیان راهبرد ایران در قبال سوریه موفق عمل کرده است؟

, مرآت: شما تهیه‌کنندگی مستندی درباره سوریه را نیز بر عهده داشته‌اید. موضوع حضور ایران در سوریه، هنوز برای نسل جوان ابهاماتی دارد. به طور کلی سینمای مستند چقدر در بیان راهبرد ایران در قبال سوریه موفق عمل کرده است؟,

ما در این زمینه با دو سوال مواجه هستیم. سوال نخست این است که با وجود مشکلاتی که در کشور با آن مواجهیم، آیا ضرورت دارد که یک مستندساز در کشور دیگری مثل سوریه فیلم بسازد؟ سوال دوم هم این است که اساسا چرا خود ایران به سوریه رفته است؟ این دو سوال را باید از هم تفکیک کرد. درباره این سوالات باید گفت، مستندسازان قطعا در تبیین راهبرد ایران در قبال سوریه سهم دارند، اما بی‌تردید سهم اصلی مربوط به آنان نیست.

,

گروگان‌گیری در مجلس، قدری از شبهه‌ها را برطرف کرد

, گروگان‌گیری در مجلس، قدری از شبهه‌ها را برطرف کرد, گروگان‌گیری در مجلس، قدری از شبهه‌ها را برطرف کرد,

تلویزیون، سینما، کمپین‌ها، سخنگوها و مسئولان باید در این زمینه برنامه داشته باشند. البته برنامه‌هایی وجود داشته اما نه چنان‌که شایسته و بایسته است. برخی اتفاقات نظیر گروگان‌گیری در مجلس، کسانی را که قدری شبهه داشتند، اقناع کرد. خود داعش می‌گوید ما دولت «عراق و شام» هستیم؛ یعنی عملا ما به موضوعی در حوزه امنیت فکر می‌کردیم که با هزار و چند کیلومتر از مرزهای ما در ارتباط بود.

,

ما خط دفاعی‌مان را جلوتر ترسیم کردیم تا نزاع به مرزهای خودمان نرسد. تاریخ به این موضوع پاسخ خواهد داد. مستندسازان بی‌تردید باید در این ماجرا ورود می‌کردند. مستندسازان ما ظرفیت‌های بالایی دارند. من می‌توانم سرم را بالا بگیرم و بگویم که درباره بسیاری از دردها و رنج‌های مردم کشورم فیلم ساخته‌ام و بخشی از آثارم هم می‌تواند در حوزه مستند بحران تعریف شود که از قضا آن هم به طور غیرمستقیم به دردها و رنج‌های مردمم ارتباط دارد.

,

من برای مهین قدیری، که یک قاتل سریالی است، فیلم ساخته‌ام و برای هپکو و مهاجرت و خصوصی‌سازی هم مستند ساخته‌ام و بخشی از کارم نیز مستندسازی در بحران بوده است. من هرگز دیدار با یک خانم بلژیکی که مجری تلویزیون فرانسه بود را فراموش نمی‌کنم. او را در منطقه موصل دیدیم، بی‌آن‌که عِده و عُده‌ای به همراه داشته باشد. تنها با یک مترجم از نیروهای بدر و موبایلش به منطقه آمده بود و درباره موضوعات مختلف فیلم می‌ساخت.

,

یک مجری از فرانسه، دغدغه فیلم ساختن در مناطق جنگی را دارد؛ منی که در منطقه هستم و آسیب‌های جنگ دیر یا زود به کشورم می‌رسد، برای ساخت مستند اولی‌تر هستم.

,

شبانه‌روزم را در دنیای مستند می‌گذرانم

, شبانه‌روزم را در دنیای مستند می‌گذرانم, شبانه‌روزم را در دنیای مستند می‌گذرانم,

مرآت: شما در سال گذشته یکی از پرکارترین افراد در سینمای مستند بودید؛ آیا امسال هم چنین خواهد بود؟ اکنون چه آثاری در دست ساخت دارید؟

, مرآت: شما در سال گذشته یکی از پرکارترین افراد در سینمای مستند بودید؛ آیا امسال هم چنین خواهد بود؟ اکنون چه آثاری در دست ساخت دارید؟,

پرکار بودن الزاما یک حسن نیست؛ ممکن است کسی یک کار بسازد اما اثرگذاری و نفوذ آن به مراتب بیش از کارهای من باشد. من پرکار هستم اما این موضوع را الزاما یک حسن نمی‌دانم. من تمام شبانه‌روز را در دنیای مستند می‌گذرانم و با طیف گسترده‌ای از مستندسازان با اندیشه‌های مختلف و متفاوت کار می‌کنم. حتی در پروژه‌هایی که هیچ نامی از من در آن نیست، اگر بتوانم به دوستانم کمک کنم، این کار را می‌کنم.

,

با هرکس که در پازل جمهوری اسلامی باشد و ایران برای او مهم باشد، کار می‌کنم؛ ولو این که با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم. همین امر سبب شده که کارها به نام من دیده شود و پرکار باشم. من امسال، یکی دو اثر برای سوریه خواهم داشت و منتظر بازخوردهای مخاطبان نسبت به این دو فیلم خواهم بود.

,

امسال هم دستمان پُر است

, امسال هم دستمان پُر است, امسال هم دستمان پُر است,

فیلمی درباره یک خانواده خاص در شمال کشور دارم که به نظرم برای مخاطب جذاب و جالب خواهد بود. با دو سه نفر از فیلمسازان خوب هم تجربه همکاری دارم که برایم مهم است که در تلویزیون و جشنواره‌ها بازتاب خوبی داشته باشد. امسال هم مثل سال گذشته دستمان پر است و باید دید مخاطبان آثارمان را دوست خواهند داشت یا نه.

,

مرآت: جناب مطهر! منتظر تماشای آثار شما خواهیم بود. بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، سپاسگزارم.

, مرآت: جناب مطهر! منتظر تماشای آثار شما خواهیم بود. بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، سپاسگزارم., مرآت: جناب مطهر! منتظر تماشای آثار شما خواهیم بود. بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، سپاسگزارم.,

من هم از شما و همکارانتان تشکر می‌کنم.

,

انتهای پیام/ح

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه