اخبار داغ

آیا استعفای روحانی تکمیل پروژه ی ۹۸ خواهد بود؟

آیا استعفای روحانی تکمیل پروژه ی ۹۸ خواهد بود؟
همانطور که بیان شد استعفای دولت مرکزی یکی از اصلی ترین بخش های پروژه ی جدید آمریکایی در منطقه است تا جایی که حتی برخی از مسئولین امنیتی کشور نیز اعلام کردند در ماجرای آبان ۹۸ ، هدف، کناره گیری و یا کنار زدن رئیس جمهور بود. باید گفت در حال حاضر این اتفاق در ایران نیفتاده است اما جالب است که برخی از رسانه ها از زبان تحلیل گران از نکاتی استفاده می کنند که ذهن را به ادامه پروژه در ایران ترغیب می کند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ سرعت فعل و انفعالات و اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی میزان در هم آمیختگی و پیچیدگی بیش از حد آن ها در منطقه جنوب غرب آسیا تا جایی است که بسیاری از تحلیل گران از اتفاقات جا مانده و حتی رسانه ها که خود در بیش تر مواقع بانی اتفاقاتند، از تحلیل و پشتیبانی فکری رسانه ای دقیق آن، عقب می مانند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب,

این روزها منطقه جنوب غرب آسیا شاهد تحولاتی است که با سرعت و بر اساس یک برنامه ریزیِ شاید چریکی رقم می خورند. نگاهی به تحولات عراق، افغانستان، لبنان، ایران و حتی سوریه نشان از آینده ای نامعلوم دارد؛ چرا که دو تفکر درگیر در منطقه با توجه به زیاده خواهی های دوباره طرف آمریکایی و با توجه به حربه های بر اساس منافعش، وارد جنگی از شکل و شمایل جدید شده اند. به عبارتی منطقه آینده ای را در انتظار نشسته است که شاید در گرو تدبیر سیاسیون و یا در گرو قدرت تحلیل مردم و گرایش آنها به مرجعیت دینی و ولایت فقیه باشد؛ چرا که امروز به معنای واقعی کلمه شناخت حق و باطل به سختی میل می کند و می تواند در هر جایی از این منطقه مشکل ایجاد کند.

به نوعی می توان گفت امروز در منطقه شاهد ظهور و بروز شرایطی چون شرایط دهه ۶۰ در ایران هستیم که گروه هایی که ارزش های ملی و دینی برایشان ارزشی ندارند فرصت جولان پیدا می کنند و می توانند در جامعه عرض اندام داشته باشند و هر چه قدر که دولت مرکزی از قدرت کم تری برخوردار باشد این مشکلات افزایش پیدا می کند که مطمئنا کناره گیری سعد حریری و عادل عبدالمهدی خود نمونه ای از این ماجراست. البته نگاهی به اتفاقات اخیر در ایران نیز این مسئله را به اثبات می رساند که تعدادی از مردم که هیچ گونه تاثیری در اتفاقات نداشتند، کشته شده اند و فاعل این اتفاقات هنوز نامشخص است.

امروز نگاهی به تحولات عراق و لبنان نشان می دهد که کناره گیری سعد حریری و عادل عبد المهدی نه تنها نتوانست شرایط را کنترل کند حتی عراق و لبنان را به سمت یک بی نظمی عمومی می برد که کشتن و به دار آویختن نوجوان عراقی نمونه ای از آن است-البته این نگاه جدای از شکست دشمنان در ماجرای تخریب و جلوگیری از نفوذ مرجعیت در سطح سیاسیون و مردم عراق است- از طرفی امروز گروه های سیاسی در عراق و لبنان به شدت در گیر انتخاب جایگزین هستند اما گویا نتیجه این مهم به سادگی رقم نخواهد خورد و همین مسئله به چالش بزرگی تبدیل شده است.

گویا امروز جریان غرب در تلاش است با احیای دوباره بی نظمی های شهری به واسطه منافقین داخلی، نه فقط یک کشور را بلکه یک محور و حلقه قدرتمند را با چالش و یا که بحران روبه رو کند و با تکیه بر مشکلات داخلی هر یک از کشور های منطقه انتقام شکست های پی در پی خود در جنگ های گذشته را بگیرد.

دشمنان درصدد آن هستند که در لبنان مردم را در مقابل حزب الله و از طرفی در عراق مردم را در مقابل مرجعیت و جمهوری اسلامی ایران قرار دهند و در ایران نیز در تلاشند تا مردم در مقابل انقلاب اسلامی صف آرایی کنند تا که صد اصلی منفعت طلبی های منطقه ای خود را بشکنند.

آیا ماجرای استعفای دولت در ایران نیز رقم می خورد؟

نکته حائز اهمیت این جاست که باتوجه به عدم تحقق خواسته های دشمنان در فاز اول تحرکاتشان در آبان ماه ۹۸ در ایران باید منتظر فاز های بعدی این مهم باشیم.  فاز هایی که با توجه به شرایط عدم وحدتی که در عراق و لبنان وجود دارد پیش روی هایی داشت اما در فاز اول در ایران نتیجه بخش نبود و در مدت ۴۸ ساعت قائله به پایان رسید. حال سوال اینجاست آیا ماجرا ها برای ایران به پایان رسید یا که هنوز دشمنان در راستای به نتیجه رساندن پروژه ی خود با تکیه بر مشکلات اقتصادی موجود در جامعه اقدام خواهند کرد؟

همانطور که بیان شد استعفای دولت مرکزی یکی از اصلی ترین بخش های این پروژه ی جدید آمریکایی در منطقه است تا جایی که حتی برخی از مسئولین امنیتی کشور نیز اعلام کردند که در ماجرای آبان ۹۸ ، هدف، کناره گیری و یا که کنار زدن رئیس جمهور بود. باید گفت در حال حاضر این اتفاق در ایران نیفتاده است اما جالب است که برخی از رسانه ها از زبان تحلیل گران از نکاتی استفاده می کنند که ذهن را به ادامه پروژه در ایران ترغیب می کند.

به عبارتی، گویا مشاوران و نفوذیان سعی دارند کامل کننده پروژه ناکام مانده ۹۸ باشند. به نوعی مطرح کردن گزاره استعفای حسن روحانی نکته ای است که برخی رسانه ها از زبان برخی از تحلیلگران به تیتر اول خود تبدیل کرده اند. باید گفت که عده ای سعی دارند حسن روحانی و دولت پر هزینه اش را وارد میدان بدون بازگشت و پر هزینه تری کنند که نه تنها به او  بلکه به بدنه اعتماد مردم نسبت به نظام ضربه وارد سازند.

 

نگاهی به سخنان روحانی در خصوص مرور خاطرات مذاکرات با اوباما، باز بودن باب مذاکره، رفراندوم برای تعامل و بسیارموارد دیگر مانند زخم خوردن او در ماجرای دستگیری و محکومیت برادرش فضا را تا حدی برای انجام اقدامات انتحاری از سوی او آماده کرده است.

از طرفی نوع برخورد برخی از رسانه ها با وزرای دولت حسن روحانی جالب توجه است و خود می تواند نشان دهنده سیاست جدید جریان نفوذ و حتی اصلاح طلب باشد که بخشی برای براندازی و برخی برای مظلوم نمایی و تطهیر خود اقدام می کنند.  این رسانه ها طی چند روز گذشته جلوگیری از استیضاح و استعفای وزرا را در جهت جلوگیری از حد نصاب افتادن دولت را در دستور کار داشتند و حتی از حساب و کتاب هزینه های مجلس برای هر استیضاح نیز دریغ نمی کردند اما امروز خود استیضاح وزرای روحانی را خواستار هستند.

 

 

از طرفی مطرح کردن ماجرای استیضاح وزیر کشور توسط بیشتر فعالین لیست امید در مجلس و حتی استیضاح وزیر ورزش خود می تواند در همین راستا باشد چرا که از حد نصاب افتادن دولت مقدمه ای برای استعفای سیاسی روحانی و ادامه پروژه دشمنان است. چنین اقدامی در مظلوم نمایی روحانی نیز موثر خواهد بود و امکان دارد که مشاوران با شعار هایی چون جلوگیری از تعامل با دنیا، نقش سپاه در اقتصاد، عدم قدرت دولت، قلع وقمع شورای نگهبان و بسیار دلایل تکراری از این دست، این اقدام را در دستور کار داشته باشند و همانطور که مطرح شد روحانی و اصلاح طلبان را از قائله ضعف عملکرد نجات دهند و خود در ادامه پروژه ۹۸ برای اربابان خارج نشینشان بهترین نقش ها را  ایفا کنند. البته این به معنای عدم نظارت مجلس و استیضاح وزرا نیست بلکه از این جهت قابل بررسی است که چرا برخی از رسانه ها دچار تغییر روش شده اند و از مرحله تلاش برای جلوگیری از استیضاح وزرای روحانی به مرحله تلاش برای استیضاح رسیده اند؛ آن هم درفاصله کم تر از یک ماه.

از سویی دیگر روحانی و اصلاح طلبان در تلاشند تا دوگانه تعامل و یا عدم تعامل که همان دوگانه مذاکره با آمریکا و یا عدم مذاکره با آن است را در دست داشته باشند و با حربه هایی چون استعفا، فشار را بر نظام برای موافقت با مذاکره با ترامپ افزایش دهند؛ چرا که هنوز هم روحانی و دوستانش نجات کشور را در گرو مذاکره و توافق با آمریکا می دانند و اگر این تفکر آنها به عمل نرسد و یا نتیجه ندهد راهی جز خود کشی سیاسی ندارند.

 

مطمئنا روزهای آینده سرشار از اتفاقاتی خواهد بود که در جنگ جدید آمریکا علیه حکومت های شیعی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند. اتفاقاتی که این بار آمریکایی ها در آن بر نفوذی های داخلی خود حساب ویژه ای باز کرده اند.

انتهای پیام/

,

این روزها منطقه جنوب غرب آسیا شاهد تحولاتی است که با سرعت و بر اساس یک برنامه ریزیِ شاید چریکی رقم می خورند. نگاهی به تحولات عراق، افغانستان، لبنان، ایران و حتی سوریه نشان از آینده ای نامعلوم دارد؛ چرا که دو تفکر درگیر در منطقه با توجه به زیاده خواهی های دوباره طرف آمریکایی و با توجه به حربه های بر اساس منافعش، وارد جنگی از شکل و شمایل جدید شده اند. به عبارتی منطقه آینده ای را در انتظار نشسته است که شاید در گرو تدبیر سیاسیون و یا در گرو قدرت تحلیل مردم و گرایش آنها به مرجعیت دینی و ولایت فقیه باشد؛ چرا که امروز به معنای واقعی کلمه شناخت حق و باطل به سختی میل می کند و می تواند در هر جایی از این منطقه مشکل ایجاد کند.

به نوعی می توان گفت امروز در منطقه شاهد ظهور و بروز شرایطی چون شرایط دهه ۶۰ در ایران هستیم که گروه هایی که ارزش های ملی و دینی برایشان ارزشی ندارند فرصت جولان پیدا می کنند و می توانند در جامعه عرض اندام داشته باشند و هر چه قدر که دولت مرکزی از قدرت کم تری برخوردار باشد این مشکلات افزایش پیدا می کند که مطمئنا کناره گیری سعد حریری و عادل عبدالمهدی خود نمونه ای از این ماجراست. البته نگاهی به اتفاقات اخیر در ایران نیز این مسئله را به اثبات می رساند که تعدادی از مردم که هیچ گونه تاثیری در اتفاقات نداشتند، کشته شده اند و فاعل این اتفاقات هنوز نامشخص است.

امروز نگاهی به تحولات عراق و لبنان نشان می دهد که کناره گیری سعد حریری و عادل عبد المهدی نه تنها نتوانست شرایط را کنترل کند حتی عراق و لبنان را به سمت یک بی نظمی عمومی می برد که کشتن و به دار آویختن نوجوان عراقی نمونه ای از آن است-البته این نگاه جدای از شکست دشمنان در ماجرای تخریب و جلوگیری از نفوذ مرجعیت در سطح سیاسیون و مردم عراق است- از طرفی امروز گروه های سیاسی در عراق و لبنان به شدت در گیر انتخاب جایگزین هستند اما گویا نتیجه این مهم به سادگی رقم نخواهد خورد و همین مسئله به چالش بزرگی تبدیل شده است.

گویا امروز جریان غرب در تلاش است با احیای دوباره بی نظمی های شهری به واسطه منافقین داخلی، نه فقط یک کشور را بلکه یک محور و حلقه قدرتمند را با چالش و یا که بحران روبه رو کند و با تکیه بر مشکلات داخلی هر یک از کشور های منطقه انتقام شکست های پی در پی خود در جنگ های گذشته را بگیرد.

دشمنان درصدد آن هستند که در لبنان مردم را در مقابل حزب الله و از طرفی در عراق مردم را در مقابل مرجعیت و جمهوری اسلامی ایران قرار دهند و در ایران نیز در تلاشند تا مردم در مقابل انقلاب اسلامی صف آرایی کنند تا که صد اصلی منفعت طلبی های منطقه ای خود را بشکنند.

آیا ماجرای استعفای دولت در ایران نیز رقم می خورد؟

نکته حائز اهمیت این جاست که باتوجه به عدم تحقق خواسته های دشمنان در فاز اول تحرکاتشان در آبان ماه ۹۸ در ایران باید منتظر فاز های بعدی این مهم باشیم.  فاز هایی که با توجه به شرایط عدم وحدتی که در عراق و لبنان وجود دارد پیش روی هایی داشت اما در فاز اول در ایران نتیجه بخش نبود و در مدت ۴۸ ساعت قائله به پایان رسید. حال سوال اینجاست آیا ماجرا ها برای ایران به پایان رسید یا که هنوز دشمنان در راستای به نتیجه رساندن پروژه ی خود با تکیه بر مشکلات اقتصادی موجود در جامعه اقدام خواهند کرد؟

همانطور که بیان شد استعفای دولت مرکزی یکی از اصلی ترین بخش های این پروژه ی جدید آمریکایی در منطقه است تا جایی که حتی برخی از مسئولین امنیتی کشور نیز اعلام کردند که در ماجرای آبان ۹۸ ، هدف، کناره گیری و یا که کنار زدن رئیس جمهور بود. باید گفت در حال حاضر این اتفاق در ایران نیفتاده است اما جالب است که برخی از رسانه ها از زبان تحلیل گران از نکاتی استفاده می کنند که ذهن را به ادامه پروژه در ایران ترغیب می کند.

به عبارتی، گویا مشاوران و نفوذیان سعی دارند کامل کننده پروژه ناکام مانده ۹۸ باشند. به نوعی مطرح کردن گزاره استعفای حسن روحانی نکته ای است که برخی رسانه ها از زبان برخی از تحلیلگران به تیتر اول خود تبدیل کرده اند. باید گفت که عده ای سعی دارند حسن روحانی و دولت پر هزینه اش را وارد میدان بدون بازگشت و پر هزینه تری کنند که نه تنها به او  بلکه به بدنه اعتماد مردم نسبت به نظام ضربه وارد سازند.

 

نگاهی به سخنان روحانی در خصوص مرور خاطرات مذاکرات با اوباما، باز بودن باب مذاکره، رفراندوم برای تعامل و بسیارموارد دیگر مانند زخم خوردن او در ماجرای دستگیری و محکومیت برادرش فضا را تا حدی برای انجام اقدامات انتحاری از سوی او آماده کرده است.

از طرفی نوع برخورد برخی از رسانه ها با وزرای دولت حسن روحانی جالب توجه است و خود می تواند نشان دهنده سیاست جدید جریان نفوذ و حتی اصلاح طلب باشد که بخشی برای براندازی و برخی برای مظلوم نمایی و تطهیر خود اقدام می کنند.  این رسانه ها طی چند روز گذشته جلوگیری از استیضاح و استعفای وزرا را در جهت جلوگیری از حد نصاب افتادن دولت را در دستور کار داشتند و حتی از حساب و کتاب هزینه های مجلس برای هر استیضاح نیز دریغ نمی کردند اما امروز خود استیضاح وزرای روحانی را خواستار هستند.

 

 

از طرفی مطرح کردن ماجرای استیضاح وزیر کشور توسط بیشتر فعالین لیست امید در مجلس و حتی استیضاح وزیر ورزش خود می تواند در همین راستا باشد چرا که از حد نصاب افتادن دولت مقدمه ای برای استعفای سیاسی روحانی و ادامه پروژه دشمنان است. چنین اقدامی در مظلوم نمایی روحانی نیز موثر خواهد بود و امکان دارد که مشاوران با شعار هایی چون جلوگیری از تعامل با دنیا، نقش سپاه در اقتصاد، عدم قدرت دولت، قلع وقمع شورای نگهبان و بسیار دلایل تکراری از این دست، این اقدام را در دستور کار داشته باشند و همانطور که مطرح شد روحانی و اصلاح طلبان را از قائله ضعف عملکرد نجات دهند و خود در ادامه پروژه ۹۸ برای اربابان خارج نشینشان بهترین نقش ها را  ایفا کنند. البته این به معنای عدم نظارت مجلس و استیضاح وزرا نیست بلکه از این جهت قابل بررسی است که چرا برخی از رسانه ها دچار تغییر روش شده اند و از مرحله تلاش برای جلوگیری از استیضاح وزرای روحانی به مرحله تلاش برای استیضاح رسیده اند؛ آن هم درفاصله کم تر از یک ماه.

از سویی دیگر روحانی و اصلاح طلبان در تلاشند تا دوگانه تعامل و یا عدم تعامل که همان دوگانه مذاکره با آمریکا و یا عدم مذاکره با آن است را در دست داشته باشند و با حربه هایی چون استعفا، فشار را بر نظام برای موافقت با مذاکره با ترامپ افزایش دهند؛ چرا که هنوز هم روحانی و دوستانش نجات کشور را در گرو مذاکره و توافق با آمریکا می دانند و اگر این تفکر آنها به عمل نرسد و یا نتیجه ندهد راهی جز خود کشی سیاسی ندارند.

 

مطمئنا روزهای آینده سرشار از اتفاقاتی خواهد بود که در جنگ جدید آمریکا علیه حکومت های شیعی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند. اتفاقاتی که این بار آمریکایی ها در آن بر نفوذی های داخلی خود حساب ویژه ای باز کرده اند.

انتهای پیام/

,

این روزها منطقه جنوب غرب آسیا شاهد تحولاتی است که با سرعت و بر اساس یک برنامه ریزیِ شاید چریکی رقم می خورند. نگاهی به تحولات عراق، افغانستان، لبنان، ایران و حتی سوریه نشان از آینده ای نامعلوم دارد؛ چرا که دو تفکر درگیر در منطقه با توجه به زیاده خواهی های دوباره طرف آمریکایی و با توجه به حربه های بر اساس منافعش، وارد جنگی از شکل و شمایل جدید شده اند. به عبارتی منطقه آینده ای را در انتظار نشسته است که شاید در گرو تدبیر سیاسیون و یا در گرو قدرت تحلیل مردم و گرایش آنها به مرجعیت دینی و ولایت فقیه باشد؛ چرا که امروز به معنای واقعی کلمه شناخت حق و باطل به سختی میل می کند و می تواند در هر جایی از این منطقه مشکل ایجاد کند.

به نوعی می توان گفت امروز در منطقه شاهد ظهور و بروز شرایطی چون شرایط دهه ۶۰ در ایران هستیم که گروه هایی که ارزش های ملی و دینی برایشان ارزشی ندارند فرصت جولان پیدا می کنند و می توانند در جامعه عرض اندام داشته باشند و هر چه قدر که دولت مرکزی از قدرت کم تری برخوردار باشد این مشکلات افزایش پیدا می کند که مطمئنا کناره گیری سعد حریری و عادل عبدالمهدی خود نمونه ای از این ماجراست. البته نگاهی به اتفاقات اخیر در ایران نیز این مسئله را به اثبات می رساند که تعدادی از مردم که هیچ گونه تاثیری در اتفاقات نداشتند، کشته شده اند و فاعل این اتفاقات هنوز نامشخص است.

امروز نگاهی به تحولات عراق و لبنان نشان می دهد که کناره گیری سعد حریری و عادل عبد المهدی نه تنها نتوانست شرایط را کنترل کند حتی عراق و لبنان را به سمت یک بی نظمی عمومی می برد که کشتن و به دار آویختن نوجوان عراقی نمونه ای از آن است-البته این نگاه جدای از شکست دشمنان در ماجرای تخریب و جلوگیری از نفوذ مرجعیت در سطح سیاسیون و مردم عراق است- از طرفی امروز گروه های سیاسی در عراق و لبنان به شدت در گیر انتخاب جایگزین هستند اما گویا نتیجه این مهم به سادگی رقم نخواهد خورد و همین مسئله به چالش بزرگی تبدیل شده است.

گویا امروز جریان غرب در تلاش است با احیای دوباره بی نظمی های شهری به واسطه منافقین داخلی، نه فقط یک کشور را بلکه یک محور و حلقه قدرتمند را با چالش و یا که بحران روبه رو کند و با تکیه بر مشکلات داخلی هر یک از کشور های منطقه انتقام شکست های پی در پی خود در جنگ های گذشته را بگیرد.

دشمنان درصدد آن هستند که در لبنان مردم را در مقابل حزب الله و از طرفی در عراق مردم را در مقابل مرجعیت و جمهوری اسلامی ایران قرار دهند و در ایران نیز در تلاشند تا مردم در مقابل انقلاب اسلامی صف آرایی کنند تا که صد اصلی منفعت طلبی های منطقه ای خود را بشکنند.

آیا ماجرای استعفای دولت در ایران نیز رقم می خورد؟

نکته حائز اهمیت این جاست که باتوجه به عدم تحقق خواسته های دشمنان در فاز اول تحرکاتشان در آبان ماه ۹۸ در ایران باید منتظر فاز های بعدی این مهم باشیم.  فاز هایی که با توجه به شرایط عدم وحدتی که در عراق و لبنان وجود دارد پیش روی هایی داشت اما در فاز اول در ایران نتیجه بخش نبود و در مدت ۴۸ ساعت قائله به پایان رسید. حال سوال اینجاست آیا ماجرا ها برای ایران به پایان رسید یا که هنوز دشمنان در راستای به نتیجه رساندن پروژه ی خود با تکیه بر مشکلات اقتصادی موجود در جامعه اقدام خواهند کرد؟

همانطور که بیان شد استعفای دولت مرکزی یکی از اصلی ترین بخش های این پروژه ی جدید آمریکایی در منطقه است تا جایی که حتی برخی از مسئولین امنیتی کشور نیز اعلام کردند که در ماجرای آبان ۹۸ ، هدف، کناره گیری و یا که کنار زدن رئیس جمهور بود. باید گفت در حال حاضر این اتفاق در ایران نیفتاده است اما جالب است که برخی از رسانه ها از زبان تحلیل گران از نکاتی استفاده می کنند که ذهن را به ادامه پروژه در ایران ترغیب می کند.

به عبارتی، گویا مشاوران و نفوذیان سعی دارند کامل کننده پروژه ناکام مانده ۹۸ باشند. به نوعی مطرح کردن گزاره استعفای حسن روحانی نکته ای است که برخی رسانه ها از زبان برخی از تحلیلگران به تیتر اول خود تبدیل کرده اند. باید گفت که عده ای سعی دارند حسن روحانی و دولت پر هزینه اش را وارد میدان بدون بازگشت و پر هزینه تری کنند که نه تنها به او  بلکه به بدنه اعتماد مردم نسبت به نظام ضربه وارد سازند.

 

نگاهی به سخنان روحانی در خصوص مرور خاطرات مذاکرات با اوباما، باز بودن باب مذاکره، رفراندوم برای تعامل و بسیارموارد دیگر مانند زخم خوردن او در ماجرای دستگیری و محکومیت برادرش فضا را تا حدی برای انجام اقدامات انتحاری از سوی او آماده کرده است.

از طرفی نوع برخورد برخی از رسانه ها با وزرای دولت حسن روحانی جالب توجه است و خود می تواند نشان دهنده سیاست جدید جریان نفوذ و حتی اصلاح طلب باشد که بخشی برای براندازی و برخی برای مظلوم نمایی و تطهیر خود اقدام می کنند.  این رسانه ها طی چند روز گذشته جلوگیری از استیضاح و استعفای وزرا را در جهت جلوگیری از حد نصاب افتادن دولت را در دستور کار داشتند و حتی از حساب و کتاب هزینه های مجلس برای هر استیضاح نیز دریغ نمی کردند اما امروز خود استیضاح وزرای روحانی را خواستار هستند.

 

 

از طرفی مطرح کردن ماجرای استیضاح وزیر کشور توسط بیشتر فعالین لیست امید در مجلس و حتی استیضاح وزیر ورزش خود می تواند در همین راستا باشد چرا که از حد نصاب افتادن دولت مقدمه ای برای استعفای سیاسی روحانی و ادامه پروژه دشمنان است. چنین اقدامی در مظلوم نمایی روحانی نیز موثر خواهد بود و امکان دارد که مشاوران با شعار هایی چون جلوگیری از تعامل با دنیا، نقش سپاه در اقتصاد، عدم قدرت دولت، قلع وقمع شورای نگهبان و بسیار دلایل تکراری از این دست، این اقدام را در دستور کار داشته باشند و همانطور که مطرح شد روحانی و اصلاح طلبان را از قائله ضعف عملکرد نجات دهند و خود در ادامه پروژه ۹۸ برای اربابان خارج نشینشان بهترین نقش ها را  ایفا کنند. البته این به معنای عدم نظارت مجلس و استیضاح وزرا نیست بلکه از این جهت قابل بررسی است که چرا برخی از رسانه ها دچار تغییر روش شده اند و از مرحله تلاش برای جلوگیری از استیضاح وزرای روحانی به مرحله تلاش برای استیضاح رسیده اند؛ آن هم درفاصله کم تر از یک ماه.

از سویی دیگر روحانی و اصلاح طلبان در تلاشند تا دوگانه تعامل و یا عدم تعامل که همان دوگانه مذاکره با آمریکا و یا عدم مذاکره با آن است را در دست داشته باشند و با حربه هایی چون استعفا، فشار را بر نظام برای موافقت با مذاکره با ترامپ افزایش دهند؛ چرا که هنوز هم روحانی و دوستانش نجات کشور را در گرو مذاکره و توافق با آمریکا می دانند و اگر این تفکر آنها به عمل نرسد و یا نتیجه ندهد راهی جز خود کشی سیاسی ندارند.

 

مطمئنا روزهای آینده سرشار از اتفاقاتی خواهد بود که در جنگ جدید آمریکا علیه حکومت های شیعی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند. اتفاقاتی که این بار آمریکایی ها در آن بر نفوذی های داخلی خود حساب ویژه ای باز کرده اند.

انتهای پیام/

,

این روزها منطقه جنوب غرب آسیا شاهد تحولاتی است که با سرعت و بر اساس یک برنامه ریزیِ شاید چریکی رقم می خورند. نگاهی به تحولات عراق، افغانستان، لبنان، ایران و حتی سوریه نشان از آینده ای نامعلوم دارد؛ چرا که دو تفکر درگیر در منطقه با توجه به زیاده خواهی های دوباره طرف آمریکایی و با توجه به حربه های بر اساس منافعش، وارد جنگی از شکل و شمایل جدید شده اند. به عبارتی منطقه آینده ای را در انتظار نشسته است که شاید در گرو تدبیر سیاسیون و یا در گرو قدرت تحلیل مردم و گرایش آنها به مرجعیت دینی و ولایت فقیه باشد؛ چرا که امروز به معنای واقعی کلمه شناخت حق و باطل به سختی میل می کند و می تواند در هر جایی از این منطقه مشکل ایجاد کند.

,

به نوعی می توان گفت امروز در منطقه شاهد ظهور و بروز شرایطی چون شرایط دهه ۶۰ در ایران هستیم که گروه هایی که ارزش های ملی و دینی برایشان ارزشی ندارند فرصت جولان پیدا می کنند و می توانند در جامعه عرض اندام داشته باشند و هر چه قدر که دولت مرکزی از قدرت کم تری برخوردار باشد این مشکلات افزایش پیدا می کند که مطمئنا کناره گیری سعد حریری و عادل عبدالمهدی خود نمونه ای از این ماجراست. البته نگاهی به اتفاقات اخیر در ایران نیز این مسئله را به اثبات می رساند که تعدادی از مردم که هیچ گونه تاثیری در اتفاقات نداشتند، کشته شده اند و فاعل این اتفاقات هنوز نامشخص است.

,

امروز نگاهی به تحولات عراق و لبنان نشان می دهد که کناره گیری سعد حریری و عادل عبد المهدی نه تنها نتوانست شرایط را کنترل کند حتی عراق و لبنان را به سمت یک بی نظمی عمومی می برد که کشتن و به دار آویختن نوجوان عراقی نمونه ای از آن است-البته این نگاه جدای از شکست دشمنان در ماجرای تخریب و جلوگیری از نفوذ مرجعیت در سطح سیاسیون و مردم عراق است- از طرفی امروز گروه های سیاسی در عراق و لبنان به شدت در گیر انتخاب جایگزین هستند اما گویا نتیجه این مهم به سادگی رقم نخواهد خورد و همین مسئله به چالش بزرگی تبدیل شده است.

,

گویا امروز جریان غرب در تلاش است با احیای دوباره بی نظمی های شهری به واسطه منافقین داخلی، نه فقط یک کشور را بلکه یک محور و حلقه قدرتمند را با چالش و یا که بحران روبه رو کند و با تکیه بر مشکلات داخلی هر یک از کشور های منطقه انتقام شکست های پی در پی خود در جنگ های گذشته را بگیرد.

,

دشمنان درصدد آن هستند که در لبنان مردم را در مقابل حزب الله و از طرفی در عراق مردم را در مقابل مرجعیت و جمهوری اسلامی ایران قرار دهند و در ایران نیز در تلاشند تا مردم در مقابل انقلاب اسلامی صف آرایی کنند تا که صد اصلی منفعت طلبی های منطقه ای خود را بشکنند.

,

آیا ماجرای استعفای دولت در ایران نیز رقم می خورد؟

, آیا ماجرای استعفای دولت در ایران نیز رقم می خورد؟, آیا ماجرای استعفای دولت در ایران نیز رقم می خورد؟,

نکته حائز اهمیت این جاست که باتوجه به عدم تحقق خواسته های دشمنان در فاز اول تحرکاتشان در آبان ماه ۹۸ در ایران باید منتظر فاز های بعدی این مهم باشیم.  فاز هایی که با توجه به شرایط عدم وحدتی که در عراق و لبنان وجود دارد پیش روی هایی داشت اما در فاز اول در ایران نتیجه بخش نبود و در مدت ۴۸ ساعت قائله به پایان رسید. حال سوال اینجاست آیا ماجرا ها برای ایران به پایان رسید یا که هنوز دشمنان در راستای به نتیجه رساندن پروژه ی خود با تکیه بر مشکلات اقتصادی موجود در جامعه اقدام خواهند کرد؟

,

همانطور که بیان شد استعفای دولت مرکزی یکی از اصلی ترین بخش های این پروژه ی جدید آمریکایی در منطقه است تا جایی که حتی برخی از مسئولین امنیتی کشور نیز اعلام کردند که در ماجرای آبان ۹۸ ، هدف، کناره گیری و یا که کنار زدن رئیس جمهور بود. باید گفت در حال حاضر این اتفاق در ایران نیفتاده است اما جالب است که برخی از رسانه ها از زبان تحلیل گران از نکاتی استفاده می کنند که ذهن را به ادامه پروژه در ایران ترغیب می کند.

,

به عبارتی، گویا مشاوران و نفوذیان سعی دارند کامل کننده پروژه ناکام مانده ۹۸ باشند. به نوعی مطرح کردن گزاره استعفای حسن روحانی نکته ای است که برخی رسانه ها از زبان برخی از تحلیلگران به تیتر اول خود تبدیل کرده اند. باید گفت که عده ای سعی دارند حسن روحانی و دولت پر هزینه اش را وارد میدان بدون بازگشت و پر هزینه تری کنند که نه تنها به او  بلکه به بدنه اعتماد مردم نسبت به نظام ضربه وارد سازند.

,

 

,

, ,

نگاهی به سخنان روحانی در خصوص مرور خاطرات مذاکرات با اوباما، باز بودن باب مذاکره، رفراندوم برای تعامل و بسیارموارد دیگر مانند زخم خوردن او در ماجرای دستگیری و محکومیت برادرش فضا را تا حدی برای انجام اقدامات انتحاری از سوی او آماده کرده است.

,

از طرفی نوع برخورد برخی از رسانه ها با وزرای دولت حسن روحانی جالب توجه است و خود می تواند نشان دهنده سیاست جدید جریان نفوذ و حتی اصلاح طلب باشد که بخشی برای براندازی و برخی برای مظلوم نمایی و تطهیر خود اقدام می کنند.  این رسانه ها طی چند روز گذشته جلوگیری از استیضاح و استعفای وزرا را در جهت جلوگیری از حد نصاب افتادن دولت را در دستور کار داشتند و حتی از حساب و کتاب هزینه های مجلس برای هر استیضاح نیز دریغ نمی کردند اما امروز خود استیضاح وزرای روحانی را خواستار هستند.

,

 

,

, ,

 

,

, ,

از طرفی مطرح کردن ماجرای استیضاح وزیر کشور توسط بیشتر فعالین لیست امید در مجلس و حتی استیضاح وزیر ورزش خود می تواند در همین راستا باشد چرا که از حد نصاب افتادن دولت مقدمه ای برای استعفای سیاسی روحانی و ادامه پروژه دشمنان است. چنین اقدامی در مظلوم نمایی روحانی نیز موثر خواهد بود و امکان دارد که مشاوران با شعار هایی چون جلوگیری از تعامل با دنیا، نقش سپاه در اقتصاد، عدم قدرت دولت، قلع وقمع شورای نگهبان و بسیار دلایل تکراری از این دست، این اقدام را در دستور کار داشته باشند و همانطور که مطرح شد روحانی و اصلاح طلبان را از قائله ضعف عملکرد نجات دهند و خود در ادامه پروژه ۹۸ برای اربابان خارج نشینشان بهترین نقش ها را  ایفا کنند. البته این به معنای عدم نظارت مجلس و استیضاح وزرا نیست بلکه از این جهت قابل بررسی است که چرا برخی از رسانه ها دچار تغییر روش شده اند و از مرحله تلاش برای جلوگیری از استیضاح وزرای روحانی به مرحله تلاش برای استیضاح رسیده اند؛ آن هم درفاصله کم تر از یک ماه.

,

از سویی دیگر روحانی و اصلاح طلبان در تلاشند تا دوگانه تعامل و یا عدم تعامل که همان دوگانه مذاکره با آمریکا و یا عدم مذاکره با آن است را در دست داشته باشند و با حربه هایی چون استعفا، فشار را بر نظام برای موافقت با مذاکره با ترامپ افزایش دهند؛ چرا که هنوز هم روحانی و دوستانش نجات کشور را در گرو مذاکره و توافق با آمریکا می دانند و اگر این تفکر آنها به عمل نرسد و یا نتیجه ندهد راهی جز خود کشی سیاسی ندارند.

,

 

,

, ,

مطمئنا روزهای آینده سرشار از اتفاقاتی خواهد بود که در جنگ جدید آمریکا علیه حکومت های شیعی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند. اتفاقاتی که این بار آمریکایی ها در آن بر نفوذی های داخلی خود حساب ویژه ای باز کرده اند.

,

انتهای پیام/

,
 
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه