اخبار داغ

یادداشت؛

فاطمه(س) اُسوه و الگوی اهل زمین

فاطمه(س) اُسوه و الگوی اهل زمین
برای انسانی که در حصار عالم مادّه و قفس جسم گرفتار است و نگاه دنیوی صرف دارد، مَرام و شیوه رفتاری حضرت(س)، درس و پیام دارد. به عبارت دیگر، اگر تنها نگاه زمینی داشته باشیم، رفتار حضرت(س) برای یک زندگی آرام و اطمینان بخش اُسوه و الگوست.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ حضرت بتول(س)، بنت جناب خدیجه(س) است و بَضعةُ الرَّسول، او که در شأن و منزلتش نبی(ص) فرمود: امِّ أبیها است این سیدةُ النّساء و انسیِّةُ الحوراء، و حقّ تعالی ضمانت کرد که این گوهر هستی، یعنی فاطمه زهرا(س)، حبیبه من است و شفیعه روز جزا، و چه زیبا ملقّب شده این یگانه دُردانه به منصوره، طاهره، مطهّره، مبارکه، راضیّه، مرضیّه، صدّیقه و محدّثه. امُّ الحسن و الحسین و المحسن(علیهم السلام) نه فقط امُّ الائمة، بلکه حجّت بالغه حقّ است بر ائمه(ع) که خود حجج الله اند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب, دیار آفتاب, دیار آفتاب,

با اینکه او مصداق عینی اهلَ البیت(احزاب؛۳۳)، تفسیر حقیقی هَل أتی(انسان؛۸-۹) و بلکه قرآن ناطق و تفسیر آیه آیه کتاب منزل است، ولی به واقع باید گفت که فاطمه فاطمه است.

در این نوشتار مختصر، با این بیان أبتر و مفتقر، به قطره ای از اقیانوس بیکران ایشان روایت و اشارت می شود؛

فاطمه (س) محور هستی و اساس خلقت

بر اساس حدیث شریف قدسی: «یـا أَحْمَدُ ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما»(الرحمانی الهمدانی، احمد؛ فاطمة الزهرا (س) بهجة قلب المصطفی(ص)؛ چاپ اول، تهران، انتشارات بدر، ۱۳۶۹،ص ۹ )؛(هان اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمى ‏آفریدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمى ‏آفریدم)، فاطمه(س) اساس خلقت و آفرینش است.

یگانه گوهری که آفرینش با او تفسیر می شود؛ چرا که محور و اساس فاطمه است، همان گونه که وقتی جبرئیل امین(س) از خداوند متعال پرسید که چه کسانی زیر عبا هستند؟«فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها »(حدیث شریف کساء).

فاطمه (س) به تنهایی یک امّت

در رویداد مباهله و در جریان محاجّه پیامبر اکرم(ص) با مسیحیان نجران، آیه نازل شد« فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»(آل عمران؛۶۱)، که به تعبیر علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، رسول خدا(ص) در مقام امتثال فرمان الهی، از «أنفُسَنا» به غیر از علی(ع) و از «نسائنا» به جز فاطمه(س) و از «أبنائنا» بجز حسن و حسین(علیهم السلام) را نیاورد. 

پس معلوم می شود که فاطمه زهرا (س) به تنهایی و یک تنه، در مقام نمایندگی از جامعه بانوان امّت اسلامی، پیامبر(ص) را در این آوردگاه مهم همراهی می کنند.

فاطمه (س) دارنده تمام خصال انبیاء

وقتی سخن از فضائل، خصائص و خصال نیک است، بتول عذرا و صدیقه کبری(س)، نه تنها در نقطه اوج، بلکه او در قلّه کمال انسانی و صفات فاضله نفسانی ایستاده است. به عبارت دیگر، آنچه را که از مناقب و مراتب، انبیاء و اولیاء الهی دارند، او یک جا و بتمامه داراست. بنابر همین اصل مسلّم است که مرحوم شهید دستغیب(ره) در کتاب سیرةُ الزهراء(س)می فرماید: أنَّ مَا کانَ للأنبیاء مِن الفضائل کلُّهَا قد اجتمعت فی الزهراء(س). پس چه زیبا و بجاست، گفتار شهریار شیرین لسان آذری: دگران خوشگل یک عضو و تو سر تا پا خوب آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری

فاطمه (س) بهانه خاکساری و قربانی پیامبر(ص) 

«عاص بن وائل» از دشمنان خدا و دین، در جمع قریش شماتت کرد رسول مبین(ص) را ، که أبتر است و بدون دنباله، خداوند عزیز متعال هم، نه تنها با این سوره پیامبر و پیام آورش را تسلّی و دلداری می دهد و دشمنان او را بدون نسل و ذریِّه می خواند، بلکه به پاس این نعمتِ جدیر و خیر کثیر( که به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه، فاطمه(س) و فرزندانش یکی از مصادیق کوثرند)، از پیامبر(ص) می خواهد تا در برابر این نعمت بزرگ نماز بخواند و قربانی کند« فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»(کوثر؛۲). خداوند در آیه کریمه نفرمود ذبح، بلکه فرمود نحر؛ چرا که کلمه نحر درباره سر بریدن شتر، آن هم با یک نحو و شیوه خاص به کار می رود).

فاطمه(س) وجودی عرشی و ملکوتی

بر اساس روایت مختلف، از طریق عامّه و خاصّه، این أمر قطعی و مسلّم است که فاطمه(س) از نور عظمت الهی آفریده شده و زمان خلق شدن نور وجود مقدس ایشان، مقدم بر آفرینش ملائکه و خلقت عالم هستی بوده است(صدوق،علل الشرایع، ج۱، صص۲۰۸-۲۰۹؛ طبرسی،الإحتجاج علی اهل الّلجاج، ترجمه و شرح غفاری، ج۲، صص۳۹۸-۴۰۰). و حتی در ادعیه و زیاراتی که در شأن ایشان به دست ما رسیده است، به این معنا اشاره شده است«یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً ». که وجود عرشی و ملکوتی او قبل از ایجاد مُلکی، تعیُّن خلقی و حضور در عالم طبیعت و ماده، در آزمون الهی سربلند و سرافراز بیرون آمده است.

فاطمه(س) قدرش مجهول و ناشناخته

احاطه معرفتی و شناخت واقعی و حقیقی نسبت به منزلت او، جز برای خدا، رسول(ص) و اهل بیت(ع)، برای دیگران ممکن و میسر نیست.در روایتی امام صادق(ع)، فاطمه(س) را« لیلةُ القدر» می خواند«اللیلةُ فاطمة و القدرُ الله، فَمن عرف فاطمة حقّ معرفتهَا، فقد أدرکَ لیلة القدر»(عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، جلد ۱۱، ص ۹۹).

به راستی چه رابطه ای بین ساحت وجودی حضرت فاطمه(س) و حقیقت لیلة القدر است که امام صادق(ع) درک شب قدر را، متوقف بر شناخت فاطمه(س) می داند. همانطور که مردمان از دستیابی به شب قدر درمانده اند، عقول بشر نیز، از درک واقعی مقام حضرت زهرا(س) عاجز، و شناخت حقیقی ایشان واله و حیران است. در ادامه خود حضرت صادق(ع)، دلیل و تعلیل مطلب را این گونه ذکر می کند« وإنّما سمّیت فاطمة، لأنّ الخلقَ فُطِموا عن معرفتهَا»، اینکه نام آن بزرگوار را فاطمه گذاشته اند برای آن است که خلایق، عاجز و ناتوان از شناخت واقعی ایشان هستند.

فاطمه(س) محبوبه نبی(ص)

بیانات و عباراتی که از لسان پیامبر اکرم(ص) درباره ایشان نقل شده، جای دقت و تأمّل دارد. به طور مثال روایاتی چون؛«فداهَا أبُوهَا»(صدوق، امالی،ص۲۳۴)،« إنَّهَا بضعةٌ منِّی»،(شیخ طوسی، امالی،ص۲۴)،« إِنَّ اللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَی لِرِضَاهَا»(شیخ مفید، امالی،ص۹۴، حدیث۴)،« الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ بَعْدِی وَ بَعْدَ أَبِیهِمَا وَ أُمُّهُمَا أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ»(صدوق، عیون أخبار الرضا،ج۲، ص۶۲،حدیث۲۵۲)، و...، جان سخن و کلام این جاست که پیامبر اکرم(ص)، به حکم« وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى»(النجم؛۳-۴) در مقام معرفی حضرت زهرا(س)، از روی هوی و هوس«العیاذُ بالله» یا به خاطر عطوفت پدرانه و رابطه مهرآمیز پدری و دختری سخن نمی گوید، پس تعریف ایشان، در حقیقت بیانگر وجود یک شخصیت متفاوت، ممتاز و معرفی نمونه یک انسان کامل و ترسیم صفات جمال و جلال الهی است؛ چرا که فاطمه(س)، آیینه ایزد نمایی است که پیامبر(ص) با آن که خود مَدار عشق عالم هستی است، این چنین شیدایی و دلبسته فاطمه (س) است.

فاطمه(س) فخر کائنات

بنده راستین حقّ، که عبودیت و بندگی خالصانه اش نه تنها برای نبی(ص) و علی(ع) شناخته شده است، بلکه مایه مباهات حضرت حقّ و فخر بر کائنات است. همان طور که پیغمبر(ص) می فرمایند:«مَتی قامَتْ فِی مِحرابِها بَیْنَ یَدَیْ رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ زَهَرَ نُورُها لِمَلائِکَةِ السَّماءِ کَما یَزهَرُ نُورُ الْکَواکِبِ ِلاَهلِ ا ْلاَرضِ وَ یَقُولُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ لِمَلائِکَتِه یا مَلائِکَتِی أُنظُرُوا إلی اَمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةُ إمائی قَائِمَةٌ بَیْنَ یَدَیَّ تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقبَلَتْ بِقَلبِها عَلی عِبادَتی»(مجلسی، بحار الانوار،ج۴۳،ص۱۷۲). خاتون دو سرا، شفیعه روز جزا و پاره تن مصطفی(ص)، نه تنها وقتی در پیشگاه الهی به عبادت می ایستد نور وجودی اش برای عرش نشینان الهی درخشش دارد، بلکه طبق روایات مأثوره، ملائک مقرّب الهی به او سلام و درود می فرستند، با همان ندایی که به مریم(س) ندا کردند«وَ یُنَادُونَها بِمَا نادَتْ بِهِ المَلائِکَةُ مَرْیَمَ فَیَقُولُونَ یَا فَاطِمَةُ:«اِنَّ اللهَ إصطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصطَفَاکِ عَلَی نِسَاءِ العالَمین»(همان،ص۲۴). در برخی روایات نیز، چنین آمده که در مواقع صلاة، مردم نور ساطعی را در آسمان مدینه می دیدند، شگفت زده و متحیِّر دلیلش را از پیامبر(ص) استفتاء می کردند و حضرتشان، آنها را بر بیت الزهرا(س) اشارت می داد. آری فاطمه(س) الگوی عابدان و عارفانی است، که در میان اهل سماء به مراتب شناخته شده تر است.

فاطمه(س) اُسوه و الگوی اهل زمین

برای انسانی که در حصار عالم مادّه و قفس جسم گرفتار است و نگاه دنیوی صرف دارد، مَرام و شیوه رفتاری حضرت(س)، درس و پیام دارد. به عبارت دیگر، اگر تنها نگاه زمینی داشته باشیم، رفتار حضرت(س) برای یک زندگی آرام و اطمینان بخش اُسوه و الگوست.

در همسرداری بی نظیر، در مادری و تربیت اولاد بی بدیل، در توجه به همسایگان«الجارُ ثُمَّ الدّارُ»، در رسیدگی به مستمندان و دستگیری از محرومان پیشگام، در سادگی و آراستگی زندگی خانوادگی بدون توجه به زرق و برق های مادی مُجدّ و مستدام و...، این کدبانوی جوان خانه علی(ع) است که هم محرم اسرار است و هم مرهَم دردهای بی شمار، تا جایی که علی(ع) در فراقش می نالد و می غرّد که«هیچ گاه، فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند؛ او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت.

در هیچ امری، قدمی برخلاف میل باطنی من برنداشت و هر گاه که به رخسارش نظاره می ‌کردم، تمام غصه‏‌هایم برطرف می‏‌شد و دردهایم را فراموش می ‌کردم»(مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳،ص۱۳۵)، طبق حدیثی جابر بن عبدالله انصاری می گوید که در همراهی پیامبر(ص) به منزل دخترش رفتیم، آثار ضعف و گرسنگی از چهره میوه دلش نمایان بود...،(روحانی، زندگانی حضرت زهرا(س)، ص۳۳۷) ولی فاطمه(س) با همه این سختی و مشکلات، حاضر نبود شِکوه کند و مشکلات زندگی خصوصی را به دیگران، حتی پیامبر(ص) بگوید.

همه اینها ریشه در حُسن معاشرت با همسری دارد که در آن، رضایت خدا بر هر أمری دیگر مقدم است. روزی علی(ع) از وی پرسید: چرا از رنج گرسنگی و بی غذا ماندن خانه مرا خبردار نکرده ای، فاطمه(س) در پاسخ فرمود:« یَا أَبَا اَلْحَسَنِ إِنِّی لَأَسْتَحْیِی مِنْ إِلَهِی أَنْ أُکَلِّفَ نَفْسَکَ مَا لاَ تَقْدِرُ عَلَیْهِا»(مجلسی، بحار الانوار،ص۵۹)؛ ای اباالحسن! من از خدای خود شرم می کنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی. و نفرمود من از تو که همسرم هستی شرم می کنم. آن وقت با این شرایط و وضعیت، به مدد عشق و مهر مادری«در حجره ای کوچک و خانه ای محقّر، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم مُلک تا آن سوی ملکوت أعلی می درخشید، صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقری که جلوه گاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است»(امام خمینی، صحیفه نور،ج۱۶،ص۱۲۵). و این همه شاهد و گواه این معناست که برای داشتن یک زندگی آرام، سیره رفتاری ایشان مناسب و بلکه بهترین و برترین است.

علی درستکار

انتهای پیام/

,

با اینکه او مصداق عینی اهلَ البیت(احزاب؛۳۳)، تفسیر حقیقی هَل أتی(انسان؛۸-۹) و بلکه قرآن ناطق و تفسیر آیه آیه کتاب منزل است، ولی به واقع باید گفت که فاطمه فاطمه است.

,

در این نوشتار مختصر، با این بیان أبتر و مفتقر، به قطره ای از اقیانوس بیکران ایشان روایت و اشارت می شود؛

,

فاطمه (س) محور هستی و اساس خلقت

,

بر اساس حدیث شریف قدسی: «یـا أَحْمَدُ ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما»(الرحمانی الهمدانی، احمد؛ فاطمة الزهرا (س) بهجة قلب المصطفی(ص)؛ چاپ اول، تهران، انتشارات بدر، ۱۳۶۹،ص ۹ )؛(هان اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمى ‏آفریدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمى ‏آفریدم)، فاطمه(س) اساس خلقت و آفرینش است.

,

یگانه گوهری که آفرینش با او تفسیر می شود؛ چرا که محور و اساس فاطمه است، همان گونه که وقتی جبرئیل امین(س) از خداوند متعال پرسید که چه کسانی زیر عبا هستند؟«فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها »(حدیث شریف کساء).

,

فاطمه (س) به تنهایی یک امّت

, فاطمه (س) به تنهایی یک امّت,

در رویداد مباهله و در جریان محاجّه پیامبر اکرم(ص) با مسیحیان نجران، آیه نازل شد« فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»(آل عمران؛۶۱)، که به تعبیر علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، رسول خدا(ص) در مقام امتثال فرمان الهی، از «أنفُسَنا» به غیر از علی(ع) و از «نسائنا» به جز فاطمه(س) و از «أبنائنا» بجز حسن و حسین(علیهم السلام) را نیاورد. 

,

پس معلوم می شود که فاطمه زهرا (س) به تنهایی و یک تنه، در مقام نمایندگی از جامعه بانوان امّت اسلامی، پیامبر(ص) را در این آوردگاه مهم همراهی می کنند.

,

فاطمه (س) دارنده تمام خصال انبیاء

, فاطمه (س) دارنده تمام خصال انبیاء,

وقتی سخن از فضائل، خصائص و خصال نیک است، بتول عذرا و صدیقه کبری(س)، نه تنها در نقطه اوج، بلکه او در قلّه کمال انسانی و صفات فاضله نفسانی ایستاده است. به عبارت دیگر، آنچه را که از مناقب و مراتب، انبیاء و اولیاء الهی دارند، او یک جا و بتمامه داراست. بنابر همین اصل مسلّم است که مرحوم شهید دستغیب(ره) در کتاب سیرةُ الزهراء(س)می فرماید: أنَّ مَا کانَ للأنبیاء مِن الفضائل کلُّهَا قد اجتمعت فی الزهراء(س). پس چه زیبا و بجاست، گفتار شهریار شیرین لسان آذری: دگران خوشگل یک عضو و تو سر تا پا خوب آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری

,

فاطمه (س) بهانه خاکساری و قربانی پیامبر(ص) 

, فاطمه (س) بهانه خاکساری و قربانی پیامبر(ص) ,

«عاص بن وائل» از دشمنان خدا و دین، در جمع قریش شماتت کرد رسول مبین(ص) را ، که أبتر است و بدون دنباله، خداوند عزیز متعال هم، نه تنها با این سوره پیامبر و پیام آورش را تسلّی و دلداری می دهد و دشمنان او را بدون نسل و ذریِّه می خواند، بلکه به پاس این نعمتِ جدیر و خیر کثیر( که به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه، فاطمه(س) و فرزندانش یکی از مصادیق کوثرند)، از پیامبر(ص) می خواهد تا در برابر این نعمت بزرگ نماز بخواند و قربانی کند« فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»(کوثر؛۲). خداوند در آیه کریمه نفرمود ذبح، بلکه فرمود نحر؛ چرا که کلمه نحر درباره سر بریدن شتر، آن هم با یک نحو و شیوه خاص به کار می رود).

,

فاطمه(س) وجودی عرشی و ملکوتی

, فاطمه(س) وجودی عرشی و ملکوتی,

بر اساس روایت مختلف، از طریق عامّه و خاصّه، این أمر قطعی و مسلّم است که فاطمه(س) از نور عظمت الهی آفریده شده و زمان خلق شدن نور وجود مقدس ایشان، مقدم بر آفرینش ملائکه و خلقت عالم هستی بوده است(صدوق،علل الشرایع، ج۱، صص۲۰۸-۲۰۹؛ طبرسی،الإحتجاج علی اهل الّلجاج، ترجمه و شرح غفاری، ج۲، صص۳۹۸-۴۰۰). و حتی در ادعیه و زیاراتی که در شأن ایشان به دست ما رسیده است، به این معنا اشاره شده است«یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً ». که وجود عرشی و ملکوتی او قبل از ایجاد مُلکی، تعیُّن خلقی و حضور در عالم طبیعت و ماده، در آزمون الهی سربلند و سرافراز بیرون آمده است.

,

فاطمه(س) قدرش مجهول و ناشناخته

, فاطمه(س) قدرش مجهول و ناشناخته,

احاطه معرفتی و شناخت واقعی و حقیقی نسبت به منزلت او، جز برای خدا، رسول(ص) و اهل بیت(ع)، برای دیگران ممکن و میسر نیست.در روایتی امام صادق(ع)، فاطمه(س) را« لیلةُ القدر» می خواند«اللیلةُ فاطمة و القدرُ الله، فَمن عرف فاطمة حقّ معرفتهَا، فقد أدرکَ لیلة القدر»(عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، جلد ۱۱، ص ۹۹).

,

به راستی چه رابطه ای بین ساحت وجودی حضرت فاطمه(س) و حقیقت لیلة القدر است که امام صادق(ع) درک شب قدر را، متوقف بر شناخت فاطمه(س) می داند. همانطور که مردمان از دستیابی به شب قدر درمانده اند، عقول بشر نیز، از درک واقعی مقام حضرت زهرا(س) عاجز، و شناخت حقیقی ایشان واله و حیران است. در ادامه خود حضرت صادق(ع)، دلیل و تعلیل مطلب را این گونه ذکر می کند« وإنّما سمّیت فاطمة، لأنّ الخلقَ فُطِموا عن معرفتهَا»، اینکه نام آن بزرگوار را فاطمه گذاشته اند برای آن است که خلایق، عاجز و ناتوان از شناخت واقعی ایشان هستند.

,

فاطمه(س) محبوبه نبی(ص)

, فاطمه(س) محبوبه نبی(ص),

بیانات و عباراتی که از لسان پیامبر اکرم(ص) درباره ایشان نقل شده، جای دقت و تأمّل دارد. به طور مثال روایاتی چون؛«فداهَا أبُوهَا»(صدوق، امالی،ص۲۳۴)،« إنَّهَا بضعةٌ منِّی»،(شیخ طوسی، امالی،ص۲۴)،« إِنَّ اللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَی لِرِضَاهَا»(شیخ مفید، امالی،ص۹۴، حدیث۴)،« الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ بَعْدِی وَ بَعْدَ أَبِیهِمَا وَ أُمُّهُمَا أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ»(صدوق، عیون أخبار الرضا،ج۲، ص۶۲،حدیث۲۵۲)، و...، جان سخن و کلام این جاست که پیامبر اکرم(ص)، به حکم« وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى»(النجم؛۳-۴) در مقام معرفی حضرت زهرا(س)، از روی هوی و هوس«العیاذُ بالله» یا به خاطر عطوفت پدرانه و رابطه مهرآمیز پدری و دختری سخن نمی گوید، پس تعریف ایشان، در حقیقت بیانگر وجود یک شخصیت متفاوت، ممتاز و معرفی نمونه یک انسان کامل و ترسیم صفات جمال و جلال الهی است؛ چرا که فاطمه(س)، آیینه ایزد نمایی است که پیامبر(ص) با آن که خود مَدار عشق عالم هستی است، این چنین شیدایی و دلبسته فاطمه (س) است.

,

فاطمه(س) فخر کائنات

, فاطمه(س) فخر کائنات,

بنده راستین حقّ، که عبودیت و بندگی خالصانه اش نه تنها برای نبی(ص) و علی(ع) شناخته شده است، بلکه مایه مباهات حضرت حقّ و فخر بر کائنات است. همان طور که پیغمبر(ص) می فرمایند:«مَتی قامَتْ فِی مِحرابِها بَیْنَ یَدَیْ رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ زَهَرَ نُورُها لِمَلائِکَةِ السَّماءِ کَما یَزهَرُ نُورُ الْکَواکِبِ ِلاَهلِ ا ْلاَرضِ وَ یَقُولُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ لِمَلائِکَتِه یا مَلائِکَتِی أُنظُرُوا إلی اَمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةُ إمائی قَائِمَةٌ بَیْنَ یَدَیَّ تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقبَلَتْ بِقَلبِها عَلی عِبادَتی»(مجلسی، بحار الانوار،ج۴۳،ص۱۷۲). خاتون دو سرا، شفیعه روز جزا و پاره تن مصطفی(ص)، نه تنها وقتی در پیشگاه الهی به عبادت می ایستد نور وجودی اش برای عرش نشینان الهی درخشش دارد، بلکه طبق روایات مأثوره، ملائک مقرّب الهی به او سلام و درود می فرستند، با همان ندایی که به مریم(س) ندا کردند«وَ یُنَادُونَها بِمَا نادَتْ بِهِ المَلائِکَةُ مَرْیَمَ فَیَقُولُونَ یَا فَاطِمَةُ:«اِنَّ اللهَ إصطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصطَفَاکِ عَلَی نِسَاءِ العالَمین»(همان،ص۲۴). در برخی روایات نیز، چنین آمده که در مواقع صلاة، مردم نور ساطعی را در آسمان مدینه می دیدند، شگفت زده و متحیِّر دلیلش را از پیامبر(ص) استفتاء می کردند و حضرتشان، آنها را بر بیت الزهرا(س) اشارت می داد. آری فاطمه(س) الگوی عابدان و عارفانی است، که در میان اهل سماء به مراتب شناخته شده تر است.

,

فاطمه(س) اُسوه و الگوی اهل زمین

, فاطمه(س) اُسوه و الگوی اهل زمین,

برای انسانی که در حصار عالم مادّه و قفس جسم گرفتار است و نگاه دنیوی صرف دارد، مَرام و شیوه رفتاری حضرت(س)، درس و پیام دارد. به عبارت دیگر، اگر تنها نگاه زمینی داشته باشیم، رفتار حضرت(س) برای یک زندگی آرام و اطمینان بخش اُسوه و الگوست.

,

در همسرداری بی نظیر، در مادری و تربیت اولاد بی بدیل، در توجه به همسایگان«الجارُ ثُمَّ الدّارُ»، در رسیدگی به مستمندان و دستگیری از محرومان پیشگام، در سادگی و آراستگی زندگی خانوادگی بدون توجه به زرق و برق های مادی مُجدّ و مستدام و...، این کدبانوی جوان خانه علی(ع) است که هم محرم اسرار است و هم مرهَم دردهای بی شمار، تا جایی که علی(ع) در فراقش می نالد و می غرّد که«هیچ گاه، فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند؛ او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت.

,

در هیچ امری، قدمی برخلاف میل باطنی من برنداشت و هر گاه که به رخسارش نظاره می ‌کردم، تمام غصه‏‌هایم برطرف می‏‌شد و دردهایم را فراموش می ‌کردم»(مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳،ص۱۳۵)، طبق حدیثی جابر بن عبدالله انصاری می گوید که در همراهی پیامبر(ص) به منزل دخترش رفتیم، آثار ضعف و گرسنگی از چهره میوه دلش نمایان بود...،(روحانی، زندگانی حضرت زهرا(س)، ص۳۳۷) ولی فاطمه(س) با همه این سختی و مشکلات، حاضر نبود شِکوه کند و مشکلات زندگی خصوصی را به دیگران، حتی پیامبر(ص) بگوید.

,

همه اینها ریشه در حُسن معاشرت با همسری دارد که در آن، رضایت خدا بر هر أمری دیگر مقدم است. روزی علی(ع) از وی پرسید: چرا از رنج گرسنگی و بی غذا ماندن خانه مرا خبردار نکرده ای، فاطمه(س) در پاسخ فرمود:« یَا أَبَا اَلْحَسَنِ إِنِّی لَأَسْتَحْیِی مِنْ إِلَهِی أَنْ أُکَلِّفَ نَفْسَکَ مَا لاَ تَقْدِرُ عَلَیْهِا»(مجلسی، بحار الانوار،ص۵۹)؛ ای اباالحسن! من از خدای خود شرم می کنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی. و نفرمود من از تو که همسرم هستی شرم می کنم. آن وقت با این شرایط و وضعیت، به مدد عشق و مهر مادری«در حجره ای کوچک و خانه ای محقّر، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم مُلک تا آن سوی ملکوت أعلی می درخشید، صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقری که جلوه گاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است»(امام خمینی، صحیفه نور،ج۱۶،ص۱۲۵). و این همه شاهد و گواه این معناست که برای داشتن یک زندگی آرام، سیره رفتاری ایشان مناسب و بلکه بهترین و برترین است.

,

علی درستکار

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه