لازم است در جامعه ایرانی نقش ارتباطی دانشگاهها و آموزش و پرورش با صنعت، اقتصاد، تجارت و کسب و کار و حتی دولتمردان متولی امر، اشتغال پررنگتر شده و از طریق ایجاد شبکههای کارآفرینی نسبت به ایجاد ارزشهای اقتصادی، اجتماعی تلاش نمایند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از جهانبین نیوز؛ عصر جدید، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایههاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصهاند بهرهوری از منابع و سرمایهها را در سرلوحه کار خود قرار دادهاند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخهای رشد و توسعه را به حرکت در آوردهاند و به ابداعات و نوآوریهایی دست یافتهاند.
دسترسی به این نوآوریها که اقتصاد کشورهای توسعهیافته را از نو زنده کرده است منوط به کارآفرینی است.
کارآفرینی به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی میشود و دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل میکند حائز اهمیت است، کارآفرینی علاوهبر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطرابهای اجتماعی و بهرهوری از منابع ملی میشود.
امروزه شواهد موجود نشان میدهد که کارآفرینی میتواند در نتیجه برنامههای آموزشی، پرورش یابد. نظریهپردازان علم مدیریت که بعد فنی کارآفرینی را بررسی میکنند بر این اعتقاد هستند که کارآفرینان میتوانند در کلاس درس آموزش ببینند و بالنده شوند.
بنابراین کارآفرینی امروزه به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است. دانشگاهها ملزماند برای ترقی و ترویج آموزش کارآفرینی بیندیشند، چون نسل جوان نیاز دارد که بداند چطور در برابر محیطهای ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازارکار بطور انعطافپذیر عمل کند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گردد که فارغالتحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند. از اینرو فعالیت های آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی در ایران قرار گرفته چراکه لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است.
این موج از اوایل سال 1380 در دانشگاههای بزرگ آغاز شده است. هماکنون اکثر دانشگاهها علاوهبر کارگاههای آموزشی، یک درس دو یا سه واحدی نیز در برنامه های درسی دانشجویان کاردانی و کارشناسی گنجانده اند. علاوه بر این با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی نهادهای مختلفی نیز برای حمایت دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تاسیس شده است و از آنجایی که دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برای تامین هزینه ها و مخارج خود نمی توانند تنها به کمک های دولت و شهریه دریافتی از دانشجویان اکتفا کنند لذا در پی کسب درآمد از راههای مختلف و قانونی برای خود هستند.
از سویی دیگر پذیرش بیش از حد دانشجو بدون در نظر گرفتن بازار کار رشتههای تحصیلی و عدم تناسب آموزشها با نیاز بازار کار نیز مقدمه دیگری بر گسترش بیکاری جوانان بوده است. دانشگاه ها به عنوان مراکز پرورش نیروهای انسانی فعال در جامعه موظف اند تا برای رفع مشکل بیکاری دانشجویان اقدام کنند.
دانشگاه ها نقش بسیار مهمی در آموزش و ترویج فرهنگ کار و کارآفرینی در جامعه دارا هستند و آن از این حقیقت بر می آید که این مراکز مامن، پایگاه، جایگاه و خاستگاه تعداد کثیری از انسان های فرهیخته، توانمند با انگیزه، جویای نام و تعالی جو هست که می توانند بعنوان سرمایه های انسانی و نقش آفرینان آینده، درصورت دیدن آموزشهای اصولی کارآفرینی به همراه فراگیری مهارتهای مرتبط کسب و کار رقم زنندگان واقعی آینده یک جامعه تلقی گردند. بنابراین بر دانشگاه و دانشگاهیان و متولیان عرصه ی علمی کشور فرض است تا به این پتانسیل عظیم انسانی و سرشار از انرژی و حرارت بعنوان یک فرصت بی بدیل نگاه نموده و از تمام ظرفیتها و قابلیتهای موجود در جهت یاددهی فنون و مهارتهای نوآوری، خلاقیت، ابتکار، ارزش آفرینی و بالاخره شیوه های نوین کسب و کار استفاده نموده تا جامعه را از نظر وجود افراد قابل، توانمند، متخصص و کارآفرین تضمین و تامین نمایند.
به همین منظور لازم است که در جامعه ایرانی نقش ارتباطی دانشگاهها و آموزش و پرورش با صنعت، اقتصاد، تجارت و کسب و کار و حتی دولت مردان متولی امر اشتغال پر رنگتر گردیده و از طریق ایجاد شبکه های کارآفرینی نسبت به ایجاد ارزش های اقتصادی، اجتماعی تلاش نمایند.
یاسر بیاتی
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه