اخبار داغ

سخت‌گیری بر فرزندان، روش تربیتی صحیحی است؟

سخت‌گیری بر فرزندان، روش تربیتی صحیحی است؟
یک مشاور خانواده درباره تاثیر الگوی تربیتی سخت‌گیرانه بر فرزندان می‌گوید: الگوی تربیتی مبتنی بر سخت‌گیری، روش تربیتی اشتباه است که در آن فرزندان از نظر روان‌شناختی، احساسی و عاطفی دچار چالش، اضطراب و افسردگی می‌شوند، زیرا رفتار والدین با فرزندان مستبدانه است و این افراد با کمبود محبت مواجه می‌شوند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ لیلا وطن‌خواه با بیان اینکه «تربیت»، مدیریت اراده است، گفت: می‌توان آموزه‌های اسلام مانند خودسازی، پرورش باورهای دینی و مذهبی، آشنایی با مهارت‌ها و شیوه‌های زندگی را در هدف تربیتی قرار داد تا فرد مورد نظر در زندگی آینده خود به عنوان پدر، مادر یا شهروند موفق نقش‌آفرینی کند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

این مدرس دانشگاه که در برنامه‌ای رادیویی صحبت می‌کرد، در پاسخ به این سوال که الگوی تربیتی سختگیرانه چه عواقبی در فرزند پروری به دنبال دارد؟ بیان کرد: الگوی تربیتی مبتنی بر سخت‌گیری، روش تربیتی اشتباه است که در آن فرزندان از نظر روان‌شناختی، احساسی و عاطفی دچار چالش، اضطراب و افسردگی می‌شوند، زیرا رفتار والدین با فرزندان مستبدانه است و این افراد با کمبود محبت مواجه می‌شوند. ممکن است به دلیل این سختگیری‌ها، فرزندان منضبط، پرتلاش یا مسئولیت‌پذیر بار بیایند اما افرادی منزوی، سرخورده و افسرده خواهند بود. از آنجایی که این افراد از کودکی مورد امر و نهی بوده‌اند، قدرت تصمیم‌گیری ندارند و کاملا تابع و وابسته به دیگران هستند.

در ادامه ابوطالب سعادت ، عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی آموزش و پرورش ایران با بیان اینکه هر زن و مردی پیش از ازدواج و تشکیل خانواده، باید آمادگی‌های لازم در جهت پذیرش مسئولیت‌ها را در خود ایجاد کنند و فرم تعریف شده خانواده در جامعه را بپذیرند، اظهار کرد: بسیاری از افرادی که برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه می‌کنند، هنجارهای جامعه را قبول ندارند. طبیعتا چنین خانواده‌ای، اشتراکی اشتباه است؛ به این معنا که اگر دونفر با ایده‌ها و تفکرات متناقض و متضاد خانواده‌ای تشکیل دهند، فرزند آنها نیز دچار کشمکش‌ها و تعارضات خواهد شد.

وی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از افراد که اقدام به ازدواج می‌کنند مفهوم خانواده را درک نمی‌کنند. زن و مرد باید این آمادگی را داشته باشند که نظرات و ایده‌های خود را در کنار طرف مقابل تلطیف کنند. از این رو پیشنهاد می‌شود آمادگی‌های لازم پیش از ازدواج از زمان بلوغ فرد ایجاد شود؛ یعنی باورها و عقاید خود را در مسیر تشکیل خانواده ساماندهی کند تا زمانی که وارد خانواده شد بتواند سبک درست تربیتی را اعمال کند.

سعادت در بخش دیگری از این برنامه در پاسخ به اینکه آیا تبعات تربیت سختگیرانه بر دختر و پسر متفاوت است و در چه سنی آسیب‌های جدی‌تری دارد؟ توضیح داد: در پژوهش‌هایی که انجام شده نقش جنسیت در تربیت و قوانین زندگی پررنگ نشده است. می‌توان گفت تنها پنج درصد از افراد جامعه به دلیل شغل خود چنین تربیتی را اعمال می‌کنند. کمتر خانواده‌ای وجود دارد که استبدادی مطلق باشند یا آزاد مطلق باشند. بیشتر این برخوردها موضوعی است؛ یعنی خانواده‌ها در خصوص برخی مقوله‌ها استبدادی رفتار می‌کنند نه همه موارد. به عنوان مثال برخی قوانین از جمله ساعت خواب و میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی باید به صورت محکم‌تر اجرا شود. برای جلوگیری از آسیب خانواده‌ها راهی جز توانمند کردن آنها نداریم. پدر و مادر باید قوی و الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و رفتار درست را با اعمال خود به فرزندان آموزش دهند.

فریبا حنیفی- استاد دانشگاه نیز در پاسخ به این سوال که اختلاف نظر میان زن و شوهر امری طبیعی است و چگونه می‌توان این تفاوت را در جهت درست هدایت کرد تا سبب تناقض شخصیتی در فرزند نشود؟ افزود: عقاید طرف مقابل و همچنین احترام متقابل در رفتارها از اصول بسیار مهم زندگی زناشویی است، از این رو زن و شوهر پیش و پس از ازدواج باید اصل تفاوت‌های فردی را مدنظر داشته باشند.

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت پذیرش ادامه داد: باید توجه داشت این تفاوت‌ها همواره وجود دارند و به معنای نقض دیگری نیست، به همین دلیل هیچ یک از طرفین نباید طرد شوند. مشکل اساسی در مشاجرات خانوادگی منیت و تفکر انفرادی اعضاست که ناشی از عدم احترام به نظر و عقیده طرف مقابل است. این نوع تفکر مبنای خوبی برای آغاز زندگی، ادامه و تربیت فرزندان نیست. سه ضلع همدلی، همسویی و همفکری برای زندگی الزامی است به این معنا که زن و شوهر با وجود اختلافاتی که با یکدیگر دارند باید در تمام مسائل زندگی با یکدیگر گفتمان و وحدت جهت داشته باشند. در واقع زن و شوهر با وجود گفتمان متناقض و آرای متضاد، باید به نتیجه برسند. متاسفانه "سکوت " و نپذیرفتن آرای طرف مقابل منجر به طلاق عاطفی می‌شود.

انتهای پیام/ط

,

این مدرس دانشگاه که در برنامه‌ای رادیویی صحبت می‌کرد، در پاسخ به این سوال که الگوی تربیتی سختگیرانه چه عواقبی در فرزند پروری به دنبال دارد؟ بیان کرد: الگوی تربیتی مبتنی بر سخت‌گیری، روش تربیتی اشتباه است که در آن فرزندان از نظر روان‌شناختی، احساسی و عاطفی دچار چالش، اضطراب و افسردگی می‌شوند، زیرا رفتار والدین با فرزندان مستبدانه است و این افراد با کمبود محبت مواجه می‌شوند. ممکن است به دلیل این سختگیری‌ها، فرزندان منضبط، پرتلاش یا مسئولیت‌پذیر بار بیایند اما افرادی منزوی، سرخورده و افسرده خواهند بود. از آنجایی که این افراد از کودکی مورد امر و نهی بوده‌اند، قدرت تصمیم‌گیری ندارند و کاملا تابع و وابسته به دیگران هستند.

در ادامه ابوطالب سعادت ، عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی آموزش و پرورش ایران با بیان اینکه هر زن و مردی پیش از ازدواج و تشکیل خانواده، باید آمادگی‌های لازم در جهت پذیرش مسئولیت‌ها را در خود ایجاد کنند و فرم تعریف شده خانواده در جامعه را بپذیرند، اظهار کرد: بسیاری از افرادی که برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه می‌کنند، هنجارهای جامعه را قبول ندارند. طبیعتا چنین خانواده‌ای، اشتراکی اشتباه است؛ به این معنا که اگر دونفر با ایده‌ها و تفکرات متناقض و متضاد خانواده‌ای تشکیل دهند، فرزند آنها نیز دچار کشمکش‌ها و تعارضات خواهد شد.

وی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از افراد که اقدام به ازدواج می‌کنند مفهوم خانواده را درک نمی‌کنند. زن و مرد باید این آمادگی را داشته باشند که نظرات و ایده‌های خود را در کنار طرف مقابل تلطیف کنند. از این رو پیشنهاد می‌شود آمادگی‌های لازم پیش از ازدواج از زمان بلوغ فرد ایجاد شود؛ یعنی باورها و عقاید خود را در مسیر تشکیل خانواده ساماندهی کند تا زمانی که وارد خانواده شد بتواند سبک درست تربیتی را اعمال کند.

سعادت در بخش دیگری از این برنامه در پاسخ به اینکه آیا تبعات تربیت سختگیرانه بر دختر و پسر متفاوت است و در چه سنی آسیب‌های جدی‌تری دارد؟ توضیح داد: در پژوهش‌هایی که انجام شده نقش جنسیت در تربیت و قوانین زندگی پررنگ نشده است. می‌توان گفت تنها پنج درصد از افراد جامعه به دلیل شغل خود چنین تربیتی را اعمال می‌کنند. کمتر خانواده‌ای وجود دارد که استبدادی مطلق باشند یا آزاد مطلق باشند. بیشتر این برخوردها موضوعی است؛ یعنی خانواده‌ها در خصوص برخی مقوله‌ها استبدادی رفتار می‌کنند نه همه موارد. به عنوان مثال برخی قوانین از جمله ساعت خواب و میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی باید به صورت محکم‌تر اجرا شود. برای جلوگیری از آسیب خانواده‌ها راهی جز توانمند کردن آنها نداریم. پدر و مادر باید قوی و الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و رفتار درست را با اعمال خود به فرزندان آموزش دهند.

فریبا حنیفی- استاد دانشگاه نیز در پاسخ به این سوال که اختلاف نظر میان زن و شوهر امری طبیعی است و چگونه می‌توان این تفاوت را در جهت درست هدایت کرد تا سبب تناقض شخصیتی در فرزند نشود؟ افزود: عقاید طرف مقابل و همچنین احترام متقابل در رفتارها از اصول بسیار مهم زندگی زناشویی است، از این رو زن و شوهر پیش و پس از ازدواج باید اصل تفاوت‌های فردی را مدنظر داشته باشند.

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت پذیرش ادامه داد: باید توجه داشت این تفاوت‌ها همواره وجود دارند و به معنای نقض دیگری نیست، به همین دلیل هیچ یک از طرفین نباید طرد شوند. مشکل اساسی در مشاجرات خانوادگی منیت و تفکر انفرادی اعضاست که ناشی از عدم احترام به نظر و عقیده طرف مقابل است. این نوع تفکر مبنای خوبی برای آغاز زندگی، ادامه و تربیت فرزندان نیست. سه ضلع همدلی، همسویی و همفکری برای زندگی الزامی است به این معنا که زن و شوهر با وجود اختلافاتی که با یکدیگر دارند باید در تمام مسائل زندگی با یکدیگر گفتمان و وحدت جهت داشته باشند. در واقع زن و شوهر با وجود گفتمان متناقض و آرای متضاد، باید به نتیجه برسند. متاسفانه "سکوت " و نپذیرفتن آرای طرف مقابل منجر به طلاق عاطفی می‌شود.

انتهای پیام/ط

,

این مدرس دانشگاه که در برنامه‌ای رادیویی صحبت می‌کرد، در پاسخ به این سوال که الگوی تربیتی سختگیرانه چه عواقبی در فرزند پروری به دنبال دارد؟ بیان کرد: الگوی تربیتی مبتنی بر سخت‌گیری، روش تربیتی اشتباه است که در آن فرزندان از نظر روان‌شناختی، احساسی و عاطفی دچار چالش، اضطراب و افسردگی می‌شوند، زیرا رفتار والدین با فرزندان مستبدانه است و این افراد با کمبود محبت مواجه می‌شوند. ممکن است به دلیل این سختگیری‌ها، فرزندان منضبط، پرتلاش یا مسئولیت‌پذیر بار بیایند اما افرادی منزوی، سرخورده و افسرده خواهند بود. از آنجایی که این افراد از کودکی مورد امر و نهی بوده‌اند، قدرت تصمیم‌گیری ندارند و کاملا تابع و وابسته به دیگران هستند.

,

در ادامه ابوطالب سعادت ، عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی آموزش و پرورش ایران با بیان اینکه هر زن و مردی پیش از ازدواج و تشکیل خانواده، باید آمادگی‌های لازم در جهت پذیرش مسئولیت‌ها را در خود ایجاد کنند و فرم تعریف شده خانواده در جامعه را بپذیرند، اظهار کرد: بسیاری از افرادی که برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه می‌کنند، هنجارهای جامعه را قبول ندارند. طبیعتا چنین خانواده‌ای، اشتراکی اشتباه است؛ به این معنا که اگر دونفر با ایده‌ها و تفکرات متناقض و متضاد خانواده‌ای تشکیل دهند، فرزند آنها نیز دچار کشمکش‌ها و تعارضات خواهد شد.

,

وی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از افراد که اقدام به ازدواج می‌کنند مفهوم خانواده را درک نمی‌کنند. زن و مرد باید این آمادگی را داشته باشند که نظرات و ایده‌های خود را در کنار طرف مقابل تلطیف کنند. از این رو پیشنهاد می‌شود آمادگی‌های لازم پیش از ازدواج از زمان بلوغ فرد ایجاد شود؛ یعنی باورها و عقاید خود را در مسیر تشکیل خانواده ساماندهی کند تا زمانی که وارد خانواده شد بتواند سبک درست تربیتی را اعمال کند.

,

سعادت در بخش دیگری از این برنامه در پاسخ به اینکه آیا تبعات تربیت سختگیرانه بر دختر و پسر متفاوت است و در چه سنی آسیب‌های جدی‌تری دارد؟ توضیح داد: در پژوهش‌هایی که انجام شده نقش جنسیت در تربیت و قوانین زندگی پررنگ نشده است. می‌توان گفت تنها پنج درصد از افراد جامعه به دلیل شغل خود چنین تربیتی را اعمال می‌کنند. کمتر خانواده‌ای وجود دارد که استبدادی مطلق باشند یا آزاد مطلق باشند. بیشتر این برخوردها موضوعی است؛ یعنی خانواده‌ها در خصوص برخی مقوله‌ها استبدادی رفتار می‌کنند نه همه موارد. به عنوان مثال برخی قوانین از جمله ساعت خواب و میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی باید به صورت محکم‌تر اجرا شود. برای جلوگیری از آسیب خانواده‌ها راهی جز توانمند کردن آنها نداریم. پدر و مادر باید قوی و الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و رفتار درست را با اعمال خود به فرزندان آموزش دهند.

,

فریبا حنیفی- استاد دانشگاه نیز در پاسخ به این سوال که اختلاف نظر میان زن و شوهر امری طبیعی است و چگونه می‌توان این تفاوت را در جهت درست هدایت کرد تا سبب تناقض شخصیتی در فرزند نشود؟ افزود: عقاید طرف مقابل و همچنین احترام متقابل در رفتارها از اصول بسیار مهم زندگی زناشویی است، از این رو زن و شوهر پیش و پس از ازدواج باید اصل تفاوت‌های فردی را مدنظر داشته باشند.

,

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت پذیرش ادامه داد: باید توجه داشت این تفاوت‌ها همواره وجود دارند و به معنای نقض دیگری نیست، به همین دلیل هیچ یک از طرفین نباید طرد شوند. مشکل اساسی در مشاجرات خانوادگی منیت و تفکر انفرادی اعضاست که ناشی از عدم احترام به نظر و عقیده طرف مقابل است. این نوع تفکر مبنای خوبی برای آغاز زندگی، ادامه و تربیت فرزندان نیست. سه ضلع همدلی، همسویی و همفکری برای زندگی الزامی است به این معنا که زن و شوهر با وجود اختلافاتی که با یکدیگر دارند باید در تمام مسائل زندگی با یکدیگر گفتمان و وحدت جهت داشته باشند. در واقع زن و شوهر با وجود گفتمان متناقض و آرای متضاد، باید به نتیجه برسند. متاسفانه "سکوت " و نپذیرفتن آرای طرف مقابل منجر به طلاق عاطفی می‌شود.

,

انتهای پیام/ط

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه