اخبار داغ

یادداشت اقتصادی/

لزوم مشارکت ایران با برخی از کشورهای تولیدکننده انرژی برای بالابردن امنیت

لزوم مشارکت ایران با برخی از کشورهای تولیدکننده انرژی برای بالابردن امنیت
راه حل مناسب جهت غلبه بر وضعیت دشوار امنیتی منطقه روی آوردن ایران به الگوی «امنیت مشارکتی» و تلاش در جهت حاکم نمودن آن بر ترتیبات امنیتی منطقه است که این موضوع با همکاری برخی از کشورها قابل دستیابی است.
[

به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی غفوریان/ کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک انرژی در یادداشت اختصاصی خود برای شبکه اطلاع رسانی راه دانا نوشت: نفت از اوایل قرن گذشته همواره به عنوان یک کالای استراتژیک مطرح بوده است و این موضوع موجب شده است تا در جهان شاهد وقوع جنگ هایی برای کسب بیشتر ذخایر نفتی در جهان باشیم. اما در چند سال اخیر به خصوص در همین سال 2020 شرایط در حال تغییر است اما باز با این حال نمی توان نفت را از کالاهای استراتژیک خارج کرد زیرا امنیت کشورها دقیقا به ذخایر انرژی آنها باز می گردد و کشوری که بیشترین ذخایر را دارا باشد می تواند در جهان حرف برای گفتن داشته باشد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

رشد مصرف انرژی در دهه ­های گذشته در آسیا و چشم انداز استمرار این روند، موضوع تأمین انرژی و امنیت آن در این قاره را به موضوعی بسیار مهم و پیچیده تبدیل کرده است. این مزیت در آسیا وجوددارد که منطقه غرب آن به عنوان تأمین کننده انرژی و منطقه شرق آن بعلاوه هند بعنوان مصرف کننده انرژی در شرایط جدید جهانی، زمینه همکاری برمحورانرژی را فراهم کند.

,

حوزه انرژی میتواند زمینه­ های مناسبی برای آغاز دیالوگی سازنده جهت ایجاد یک ” محور وابستگی متقابل غربی-شرقی” فراهم نماید، به نحوی که در نهایت به استقرار یک ” الگوی آسیایی امنیت انرژی ” بیانجامد.

,

 

,

*تحول مفهوم امنیت انرژی

, *تحول مفهوم امنیت انرژی,

مفهموم امنیت انرژی با گذشت زمان دچارتحول شده است.در دهه 1950، امنیت انرژی به مفهوم ضرورت حفاظت از عرضه انرژی در زمان جنگ و لزوم قرارگرفتن آن در دسترس مصرف کنندگان به ویژه قدرتهای بزرگ بود. در دوران جنگ سرد،سیاست انرژی و رأی حوزه صرفاً نظامی قرارداشت و مبادلات و تجارت انرژی نقش محوری در اقتصاد بسیاری از کشورهای صنعتی پیداکرد، به نحوی که انرژی به عنوان موتور توسعه برای کشورهای مهم صنعتی قلمداد شد.

,

درچنین شرایطی، اختلال یا انقطاع عرضه انرژی و شوک‌های قیمت برکارایی و کارکرد اقتصادی واردکنندگان اصلی نفت و گاز تأثیر فراوان می ­گذاشت و در پی آن بحرانها و مشکلات اقتصاد جهانی بر تولیدکنندگان انرژی نیز بسیارموثر بود. بحرانهای نفتی در دهه 1970 رشد تولید ناخالص داخلی در اکثر کشورهای غربی را کاهش داد، موجب افزایش نرخ تورم شد، و رکورد اقتصادی را همراه داشت.

,

اهمیت و جایگاه نفت در توسعه کشورهای صنعتی موجب شد تا انرژی، به مقوله­ای فرامرزی و جهانی تبدیل شود، در دوران پس از جنگ سرد با گسترش روند جهانی شدن، براهمیت انرژی افزوده شد. عدم تناسب روزافزون میان تولید و مصرف انرژی در سطح جهانی، امنیت انرژی را اینک به متن مباحث امنیت بین المللی وارد کرده و موضع امنیت انرژی بیش از پیش مورد مورد توجه قرارگرفته است.

,

در واقع، فضای بازار آزاد موضوع امنیت انرژی را به اقتصاد جهانی متصل کرد. برخی امنیت انرژی را به معنی محافظت از اقتصاد داخلی از نظر تغییر قیمت­ها،تورم،نرخ رشد اقتصادی و انتقال ثروت و هم حفاظت از نظامهای اقتصاد و مالیه بین الملل می­دانند. در این شرایط ،موضوع امنیت انرژی از چهارچوب ساده تأمین امنیت نظامی مناطق نفت خیز و یا مصرف صرف انرژی  و نیز تلاش برای کاهش میزان وابستگی به واردات انرژی فراتر رفته و به موضوعی بسیارپیچیده تر تبدیل شده است. یکی از عواملی که مسئله امنیت انرژی را برای قدرتهای بزرگ و کشورهای مصرف کننده عمده،حساس و پراهمیت می­سازد، افزایش وابستگی جهانی به منابع نفت و گاز حداقل در آینده ای قابل پیش­بینی و تأثیر آن بر اقتصاد کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده است.

,

این تحولات توجه به مقوله انرژی را افزایش داد و موجب شد که دغدغه­ های امنیت انرژی گسترش یابد. در بازار جهانی انرژی، هیچ مصرف کننده و تولیدکننده­ ای صرف نظر از میزان استقلال خود نمی­تواند خود را از الزامات ،شوکها و نوسانات آن جدا کند. از آنجاکه بازار انرژی بسیار درهم تنیده است وبازیگران در سطوح متفاوت دارای اهداف و انگیزه­ های غیرهمسو می­ باشند، هرگونه تحول در این بازارِ پربازیگر انرژی با متغییرهای سیاسی، اقتصادی و امنتیتی در ارتباط است.

,

امنیت انرژی درشرایط کنونی دوسوی مصرف کننده و تولید کننده انرژی را بیش از بیش به یکدیگر نزدیک کرده و ضرورت تعامل و رایزنی میان آنها را فراهم نموده است؛ زیرا هیچ یک از این دو به تنهایی نمی­توانند امنیت انرژی را تأمین کند و هرگونه بحران در بازار جهانی انرژی که اقتصادجهانی را به چالش بکشد ،بر هر دوطرف تأثیر گذارخواهد بود. به بیان دیگر، وجه بسیارمهم در روابط بازیگرانی که در وضعیت وابستگی متقابل قرارمی­گیرند ،توأمان شدن آسیب پذیری متقابل و منافع مشترک است. در واقع،”منافع مشترک” و “آسیب پذیری متقابل”، دو روی سکه وابستگی متقابل را تشکیل می­دهند. همین امر می­تواند زمینه ساز استقرار یک الگوی وابستگی متقابل میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی باشد.

,

 

,

*عرضه و تقاضای انرژی در جهان

, *عرضه و تقاضای انرژی در جهان,

در گذشته، بحرانهای انرژی به طور طبیعی و طی مدتی نه چندان طولانی بر اساس عملکرد نیروهای بازارمدیریت می ­شد. برای مثال، در بحرانهای دهه 1970، رکود جهانی متعاقب بحران، تقاضای جهانی برای نفت را کاهش داد و به همراه پیشرفت فناوری، کاهش هزینه و افزایش بهره­وری در هردوسوی عرضه وتقاضا، بحران را حل کرد. افسانه وجود ذخایرفراوان و مزایای آن باعث شده بود تا همه چیز به نیروی­های بازار سپرده شود و ترتیبات، تنظیمات وکنترلها حذف شود.

,

نرخ رشد مصرف انرژی در آسیا در دهه گذشته که بالاترین نرخ را در جهان تشکیل می­دهد و نیز توسعه سریع آن، موضوع تأمین انرژی وامنیت آن را برای کشورهای در حال توسعه این قاره به یکی از مسائل مهم تبدیل کرده است. برمبنای آمار سازمان بین المللی انرژی، آسیا در حال توسعه(به جزژاپن و کره جنوبی) تقاضا برای انرژی در جهان را به میزان قابل توجهی افزایش خواهدداد ، رشد انفجاری مصرف انرژی در آسیا سهم عمده افزایش مصرف جهانی انرژی را به خود اختصاص خواهد داد.

,

در کشورهای در حال صنعتی شدن آسیایی میزان رشد مصرف سالانه انرژی به طور متوسط 3 درصد است، در حالی که این نرخ برای کل جهان 7/1 درصد می­باشد. براساس پیش بینی های آژانس بین المللی انرژی رشد مصرف منطقه باعث افزایش چشمگیر کل مصرف جهانی انرژی خواهدشد. باتوجه به روند رو به گسترش مصرف انرژی در چین و اهمیت و نقش این کشور در امنیت انرژی، رویکرد چین به امنیت انرژی و ظرفیت این کشور درهمکاری در عرصه انرژی مورد توجه قرارخواهد گرفت. هند نیز یکی دیگر از کشورهای آسیایی است که در دهه اخیر رشداقتصادی قابل توجهی داشته و نیاز به مصرف انرژی این کشور همراه با رشد اقتصادی و تغییر زندگی مردم با توجه به جمعیت عظیم در حال افزایش است.

,

امینت انرژی در وضعیت فعلی یکی از چالشهای استراتژیک پیش روی چین به شمارمی­آید.به همین دلیل، تأمین و تضمین آن به یکی از الویت های استراتژیک این کشور مبدل شده است. البته چالش امنیت انرژی، چالشی عمومی در آسیا برای دیگر کشورهای توسعه یافته یا درحال توسعه به شمارمی­آید، زیرا این منطقه به عنوان پویا ترین منطقه اقتصادی جهان از بالاترین حساسیت و قابلیت ضربه پذیری در این حوزه برخوردار است. در میان کشورهای آسیایی ، چین دارای یکی از بالاترین نرخ­های رشداقتصادی است وبه همین دلیل افزایش مصرف انرژی این کشور نیز سرعت گرفته است. افزایش سریع تقاضای سریع انرژی در چین در حالی صورت می­گیرد که تولید داخلی به هیچ روی کفاف آن را نمی­دهد و بخش مهمی از این تقاضا باید از طریق منابع بین المللی تأمین شود.

,

چینی­ ها با درک این موضوع در سالهای اخیر تلاشهای وسیعی برای ارتقای روابط با کشورهای نفت خیز این منطقه، به ویژه کشورهای اصلی انجام داده­ اند تا در پرتوی آن بتوانند سهم خود را در ذخایر این منطقه را هرچه بیشتر افزایش دهند.چینی­ ها در پیشبرد این استراتژی در منطقه خاورمیانه تا کنون به موفقیت­های قابل توجهی دست یافته ­اند. آنها علاوه بر عقد قراردادهای بزرگ با کشورهای تولیدکننده­ نفت در آسیا همکاری­های تنگاتنگی را پی ریزی کرده­ اند. با توجه به مطالب فوق، امنیت انرژی را میتوان یکی از  مولفه های اصلی شکل دهی به سیاست خاورمیانه ای چین دانست؛ مولفه ای که با توجه به نیاز روز افزون چین به انرژی از یک سو و قابلیتهای بی نظیر منطقه خاورمیانه در این حوزه از دیگرسو، از تأثیرگذاری روز افزون برخوردار خواهد بود.

,

نیاز شدیداً رو به افزایش کشورهای آسیایی به انرژی و لزوم تأمین آن از منابع خارجی ، موضع امنیت انرژی را به مسئله ای حیاتی برای این کشورها تبدیل کرده است. به همین دلیل در آینده هرچه اقتصاد وصنعت در آسیا بیشتر توسعه یابد، به تناسب موضوع، تأمین انرژی مورد نیاز و امنیت آن در روابط خارجی این کشورها اهمیت خواهدیافت. یکی از ویژگی های مهم قاره آسیا خودبسندگی آن است. بدان معنا که این قاره به لحاظ منابع، تکنولوژی و نیروی انسانی به عنوان ارکان اصلی توسعه و پیشرفت، واجد ظرفیتهای گسترده ای است.

,

یکی از جلوه­های اصلی این خودبسندگی را میتوان در حوزه انرژی مشاهده کرد. کانونهای اصلی انرژی جهان در قاره آسیا واقع شده­اند. بخش دیگری از این قاره با قرارگرفتن در مسیر توسعه،عملاً به پویاترین منطقه اقتصادی جهان تبدیل شده است؛ پویایی ای که نیاز به انرژی را به شدت افزایش داده است. نکته اساسی در این وضعیت بهره گیری مناسب از خودبسندگی قاره آسیا ست. بدان معنا که با  گسترش تعاملات میان کشورهای دارنده انرژی که عمدتاً در غرب و مرکز آسیا واقع شده اند و مصرف کنندگان عمده آسیایی عام که در شرق و جنوب این قاره قراردارند، میتوان ضمن بهره گیری از خودبسندگی، به سوی تحکیم وابستگی متقابل گام برداشت.

,

در چنین فضایی عمدترین تولیدکنندگان انرژی در منطقه غرب آسیا و رو به رشد ترین مصرف کنندگان انرژی جهان در منطقه شرقی آسیا بعلاوه هند واقع شده اند. باتوجه به افول کلی تولید انرژی به ویژه نفت در سایر نقاط جهان، غرب،آسیا و به ویژه منطقه خلیج فارس تنها منطقه ای است که تنها در 50 سال آینده میتواند انرزی قابل اتکایی را برای مصرف کنندگان جهانی تأمین کند.این در حالی است که به گواهی آمار و ارقام مصرف جهانی انرژی، کشورهای تازه صنعتی شده شرق آسیا به همراه هند دارای فزاینده ترین نرخ مصرف انرژی در جهان است.

,

رشد سریع اقتصادی شرق آسیا بهمراه هند، رشد سریع شهرنشینی،گسترش بی سابقه بخش حمل و نقل وبرق رسانی گسترده از عوامل مهمی است که وابستگی این منطقه به واردات انرژی را تشدید کرده است. در این شرایط، تأمین امنیت انرژی به ویژه برای مصرف کنندگان عمده آن مسئله ای حیاتی است که در هر صورت با منطقه خلیج فارس ارتباط می­یابد.

,

برمبنای مباحث ارائه شده میتوان گفت که میان منطقه خلیج فارس وشرق و جنوب آسیا نوعی وابستگی متقابل در حال شکل گیری است از منظرتئوری وابستگی متقابل، دو بازیگر هنگامی در این وضعیت قرارمی­گیرند که قادر به پاسخ حداقل به یکی از نیازهای استراتژیک یکدیگر باشند.کشورهای منطقه خلیج فارس قادرند””امنیت انرژی”” را بعنوان دغدغه­ی استراتژیک نزد کشورهای آسیایی تأمین کننده و از دیگر سو کشورهای آسیایی نیز قادرند به برخی نیازهای استراتژیک کشورهای منطقه خلیج فارس در حوزه های توسعه و امنیت پاسخ گویند.

,

تحت این شرایط به نظر می­رسد زمینه های بسیارمناسبی برای آغاز یک دیالوگ سازنده با هدف استقرار الگوی وابستگی متقابل آسیایی با محوریت تأمین امنیت انرژی وجوددارد این در حالی است که کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده در انرژی در غرب و شرق آسیا دارای پیوندهای جغرافیایی قابل اعتمادی هستند؛ به این معنا که ارتباط جغرافیایی آنها به واسطه وجود منطقه ای مشکل آفرین مختل نمی­شود و از سوی دیگر درگیری سیاسی و تنشهای بحران آفرینی بین غرب و شرق آسیا مشاهده نمی­شود .در این الگوی وابستگی متقابل غرب  آسیا به طور کلی تأمین کننده ی انرژی و شرق آسیا تأمین کننده­ی تکنولوژی و سرمایه به ویژه در حوزه انرژی خواهد بود.

,

 

,

*جایگاه ایران در تأمین امنیت انرژی

, *جایگاه ایران در تأمین امنیت انرژی,

ایران با برخورداری از دخایر عظیم نفت و گاز در جهان و با داشتن تجربه طولانی در حوزه انرژی و موقعیت جغرافیایی مناسب در خلیج فارس و دریای خزر و همسایگی با آسیا ی مرکزی، از امکان ایجاد پیوند میان منابع انرژی خوداز جنوب، شرق  وشمال شرق به وسیله خطوط اولیه به مصرف کنندگان آسیایی برخوردار است. ایران 12درصد ذخایر اثبات شده نفت جهان را در اختیار دارند که پس از عربستان سعودی بیشترین ذخایرنفت را به خود اختصاص داده است. همچنین 15 درصد از ذخایرگازجهان نیز در اختیار ایران است که بعد از روسیه مقام دوم را به خود اختصاص داده است. موقعیت ایران به ویژه در بخش گاز اهمیت بیشتری دارد، زیرا از یک سو گاز در استراتژی امنیت انرژی مصرف کنندگان آسیایی جایگاهی ویژه یافته است و از دیگر سو ایران از دومین منابع گاز جهان و موقعیت جغرافیایی برتر در منطقه غرب آسیا برخوردار هستند.

,

مشی مستقل ایران در مدیریت منابع انرژی خود، ثبات سیاسی پایدار آن و علاقه ویژه این کشور به همکاری با کشورهای آسیایی جهت ایجاد و تحکیم همبستگی آسیایی ، ظرفیت های آن را گسترده تر می­سازد. به طور کلی میتوان گفت که ایران با توجه به مزیت­های آشکار خود  از نظر ذخایرنفت و به ویژه گاز و نیز به لحاظ موقعیت جغرافیایی، قادر به ایفای نقش محوری در ارتقای منافع مشترک و کاهش آسیب پذیری متقابل به دو رویه وضعیت وابستگی متقابل در روابط دو سوی قاره آفریقا است بر این مبنا در وضعیت فعلی این آمادگی در ایران وجود دارد که دو وهله اول به پی ریزی دیالوگی دو جانبه با مصرف کنندگان آسیایی بپردازد تا در پرتوی آن نخست راههای ارتقای منافع مشترک و کاهش آسیب پذیری های متقابل تبیین و اجرایی شود و دوم، شرایط برای بر قراری دیالوگی چند جانبه در دو سوی قاره فراهم آید. در چنین شرایطی ایران می­تواند با برخورداری از موقعیت ویژه خود با همکاری مصرف کنندگان آسیایی در جهت تحقق اولیه همکاری آسیایی و در راستای ایجاد دیالوگ آسیایی در زمینه انرژی گامهای مهمی بردارد.

,

 

,

*ظرفیتهای همکاری ایران و چین

, *ظرفیتهای همکاری ایران و چین,

برخورداری از ظرفیتهای متنوع و گسترده، روابط ایران و چین را در سالهای اخیر از پویایی ویژه­ای برخوردار ساخته؛ به گونه­ای که در حوزه­های مختلف، این روابط پیوسته رو به گسترش و تعمیق بوده است.

,

یکی از مهم­ترین حوزه­های ظرفیت­ساز در روابط ایران و چین، حوزه انرژی است؛ حوزه­ای که بی شک مهم ترین نقش را در پویایی این روابط ایفا کرده است. ظرفیتهای بالقوه همکاری دو جانبه روابط ایران و چین در عرصه انرژی گسترده است و در صورت تحقق می­تواند پیامدهای مثبت سیاسی و امنیتی مهمی داشته باشد.

,

بی شک در میان کشورهای آسیایی، چین با داشتن بالاترین میزان مصرف و نرخ رشد مصرف نفت و نیز برخورداری از سریع­ترین رشد اقتصادی، نگرانی­های جدی­تری در خصوص تضمین جریان انرژی مورد نیاز اقتصاد خود دارد، زیرا دستیابی به منابع مطمئن انرژی، عاملی اساسی در تضمین تداوم مدرنیزاسیون به عنوان انتخاب استراتژیک چین است.

,

رشد سریع اقتصادی چین باعث شد تا این کشور در سال 1993 با وجود آنکه پنجمین تولید کننده نفت در جهان به شمار می­رفت، به صرف وارد کنندگان انرژی بپیوندد. یک دهه پس از آن نرخ رشد بالای مصرف انرژی در چین موجب شد تا این کشور در سال 2003 با پیشی گرفتن از ژاپن به دومین مصرف کننده نفت جهان تبدیل شود. بر مبنای آمارها از سال 1993 تا کنون، مصرف نفت چین رشد صعودی داشته، در حالی که رشد تولید داخلی در همین مقطع کمتر از 15 درصد بوده است.

,

شکاف رو به گسترش میان تولید داخلی و مصرف نفت، بی شک چین را به گونه­ای روزافزون به نفت وارداتی وابسته خواهد کرد.از طرفی ایران در میان سه کشور صادر کننده نفت به چین قرار دارد. در عین حال ظرفیتهای بیشتری برای افزایش میزان فروش نفت ایران به چین وجود دارد.

,

دقت در وضعیت انرژی چین نشان می­دهد که از یک سو تقاضای انرژی در این کشور به تبع رشد اقتصادی آن به شدت در حال افزایش است و از دیگر سو به دلیل کمبود منابع داخلی، وابستگی این کشور به منابع بین المللی انرژی به همان درجه بیشتر می­شود. اگر چه چین در وضعیت فعلی بزرگترین مصرف کننده انرژی در آسیا محسوب می­شود. اما در قیاس با دیگر کشورهای منطقه، پایین ترین مصرف سرانه را داراست. مصرف سرانه انرژی در چین تنها نیمی از متوسط مصرف جهانی را تشکیل می‌­دهد.

,

در مجموع باید گفت که نیاز سریعاً رو به افزایش چین به انرژی همراه با ظرفیتهای گسترده و منابع داخلی ناکافی، امنیت انرژی را به عنصری اساسی در امنیت ملی این کشور تبدیل ساخته است. از سوی دیگر، تأمین انرژی و امنیت آن با تکیه بر منابع بین المللی انرژی و در رأس آن خلیج فارس امکان پذیر است.

,

آسیا به عنوان پویاترین منطقه اقتصادی جهان در دهه گذشته دارای بالاترین حساسیت و قابلیت ضربه پذیری در بحث «امنیت انرژی» است. همچنین خلیج فارس به عنوان مهم ترین مرکز انتقال انرژی جهان همزمان یکی از کانونهای اصلی بحران در سیاست بین المللی در دوران پس از جنگ سرد بوده است. وقوع دو جنگ ویرانگر در طول دهه اول پس از جنگ سرد در این منطقه شاهدی بر این مدعاست. این همزمانی تناقض آلود، نشان دهنده آن است که فرآیندهای تولید و عرضه امنیت در سطح منطقه نسبتی با «امنیت انرژی» به عنوان دغدغه اساسی مصرف کنندگان اصلی آن که عمدتاً بازیگران اصلی صحنه بین المللی نیز هستند، بر قرار نکرده‌­اند.

,

این امر موجب شده است تا از یک سو محیط امنیتی کشورهای این منطقه ناامن شود و از سوی دیگر مصرف کنندگان نیز به ناچار امنیت انرژی و بالتبغ امنیت ملی خود را به منطقه­ای «پیش­بینی ناپذیر» پیوند زنند .مهم ترین علت بروز این وضعیت ناگوار را می­توان در تلاش ایالات متحده آمریکا و برخی دیگر از بازیگران نظام بین المللی در جهت تحمیل الگوی امنیتی هژمونیک بر این منطقه دانست الگویی که هدف اصلی آن تحمیل اراده برخی از بازیگران بر برخی دیگر در ترتیبات امنیتی منطقه است.

,

تلاش درجهت حذف یا کمرنگ جلوه دادن نقش ایران در ترتیبات امنیتی منطقه از سوی برخی کشور ها در همین راستا قابل ارزیابی است. راه حل مناسب جهت غلبه بر وضعیت دشوار امنیتی منطقه روی آوردن به الگوی «امنیت مشارکتی» و تلاش در جهت حاکم نمودن آن بر ترتیبات امنیتی منطقه است. اساس این الگو بر رایزنی و شرکت دادن همه بازیگران ذینفع در ایجاد ثبات و امنیت در منطقه استوار است. به عبارت دیگر، در چارچوب این الگو، نظم امنیتی منطقه، نظمی جمعی و مجموعه­ ای است که از درون تعاملات، همکاری­ها و رایزنی­های تمامی کشورهای منطقه حاصل می­شود و بالتبع با تحت پوشش قرار دادن منافع آنها از ثبات، استحکام و تداوم لازم برخوردار خواهد بود.

,

 

,

انتهای پیام/س

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه