اخبار داغ

یادداشت اختصاصی؛

فمنیستهای قاتل!

فمنیستهای قاتل!
مروری بر رفتار و کنش های اجتماعی و سیاسی برخی از افراد و جریانهایی که طی همه این سالها خود را در قامت دفاع از حقوق زنان نشان داده اما در عمل علیه زن کار کرده اند نشان میدهد تنها چیزی که در میان آنچه آنان به عنوان مطالبه حق زن مطرح میکنند دیده نمیشود همین عنوان «حقوق زنان» است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ زهرا مشکین قلم در یادداشتی نوشت: رومینا اشرفی، حدیث، ریحانه عامری و ... اسامی دخترانی از این سرزمین هستند که طی هفته های اخیر بارها نام آنها در شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی و رسانه های متعدد بازتاب یافته است؛ در کنار این اسامی آنچه از سوی رسانه های خارجی عمدتا به صورت گسترده در افکار عمومی پمپاژ شده عناوینی چون غیرت، دین، اعتقاد، حجاب و حیا بوده تا ذهن مخاطب با پیوند کاذب میان قتل یک دختر نوجوان و عنوان غیرت، ناخودآگاه در ذهن تصویری زننده از دین و حیا بسازد. و همه اینها در حالی است که دین مبین اسلام زنان و دختران را از «زنده به گور شدن» و «کالای شهوترانی بودن» به اوج جایگاه انسانی رساند تا جایی که نبی مکرم اسلام (ص) بر دستان دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها بوسه می زدند و اسلام انقلابی نیز نگاه پهلوی به زن به عنوان یک عنصر تبلیغاتی و هوسرانی را به جایگاه رفیع و موثر در معادلات ملی و بین المللی در همه حوزه ها تبدیل کرد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
 
,
اما هدف غایی این جریان چیست؟ طبیعتا تمام این تلاش های رسانه ای دشمن و ضد انقلاب در یک هدف خلاصه میشود: تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم به منظور پیشبرد اهداف دشمن در جنگ شناختی علیه انقلاب اسلامی و مردم کشورمان. 
,
اگر کمی در این میان از فیک نیوزها فاصله بگیریم و به اخبار رسمی مراجعه کنیم و یا حتی فارغ از آنچه به عنوان خبر رسمی اعلام شده پای درد دل خانواده های این دختران بنشینیم متوجه خواهیم شد آنچه در رسانه های خارجی و شبکه های اجتماعی که به دلیل ولنگاری محض و نبود زیر ساخت ارتباطی با سرعت فراوان منتشر میشود هیچ نسبتی با واقعیت قتل دختران نوجوان و جوان ایرانی ندارد. یعنی نه مفهومی به نام غیرت دینی در این میان بوده و نه اساسا علت قتل به یک مساله ناموسی و یا اعتقادی مربوط میشده است. بلکه موضوعات خانوادگی و اختلاف انگیز و یا مسائلی که به هر دلیل ریشه در برخی آداب و یا رسوم و یا در یک فرهنگ غلط داشته که منشاء آن نیز همین وضعیت ولنگار شبکه های اجتماعی بوده است.  
,
مروری بر رفتار و کنش های اجتماعی و سیاسی برخی از افراد و جریانهایی که طی همه این سالها خود را در قامت دفاع از حقوق زنان نشان داده اما در عمل علیه زن کار کرده اند نشان میدهد تنها چیزی که در میان آنچه آنان به عنوان مطالبه حق زن مطرح میکنند دیده نمیشود همین عنوان «حقوق زنان» است. در حقیقت غایت این نگاه ارائه زن به عنوان یک کالای ابزاری برای اهداف اقتصادی، تبلیغاتی و در نگاه های سخیف تر ارضای تمایلات جنسی است. اهدافی که البته همه آنها در غالب های شیک و پاستوریزه و با عناوینی چون حمایت و دفاع از حقوق زنان و دختران مطرح میشود در عین حال در کنار این نگاه تلاش می کنند تا هر الگوی زن مسلمان ایرانی چه در سطح کلان یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و چه در سطوح عمومی جامعه از شهدای زن تا زنان نخبه ایرانی را با ضرب سانسور مواجه کنند. 
,
همین نگاه، مع الاسف در تولیدات اصطلاحا فرهنگی در داخل کشور نیز سهم قابل توجهی دارد؛ از انتشار رمان با مضامین عنوان شده تا تئاتر و سینما که نمونه آخر این تولیدات را میتوان فیلم خانه پدری دانست که بعد از سالها توقف نهایتا و البته متاسفانه مجوز اکران دریافت کرد. یک فیلم سینمایی که به بهانه حمایت از حقوق زن یک داستان که دقیقا مشخص نیست چه نسبتی با جامعه امروز ما دارد و یا اساسا چه درصدی از فراگیری را به خود اختصاص داده به عنوان یک مساله مطرح و آن را به فجیع ترین شکل ممکن به تصویر می کشد؛ در حقیقت یک تفکر فمنیستی با ژست حمایت از حقوق زن فیلمی را میسازد که بزرگترین ظلم را ابتدا در حق زن و در مرحله دوم در حق نهاد مقدس خانواده میکند؛ به تصویر کشیدن قتل یک دختر توسط پدرش و دفن آن در زیر زمین خانه و القای فضای سیاه و سرد از این واقعه تا چه میزان میتواند همین الگوی خشونت را در جامعه ایجاد کند؟ و اساسا قطعا قابل بررسی است که تولبد چنین محتواهایی چقدر در وقوع فاجعه هایی چون قتل رومینا اشرفی موثر بوده است؟
,
فمنیستها البته تنها از این زاویه به مساله ورود نمی کنند؛ همانطور که قتل رومینا اشرافی و دیگر نمونه های مشابه نیز تنها از همین زاویه قابل بررسی نیست؛ به عنوان مثال ارتباط یک دختر نوجوان با پسری که نزدیک به 15 سال با اون اختلاف سنی دارد و فرار مشترک آنها با هم دقیقا از کدام فرهنگ نشات گرفته است؟ تمام این کسانی که طی این سالها ممنوعیت ازدواج دختران در یک سن خاص تاکید داشته و یا بر عادی سازی روابط دختر و پسر تحت پوشش عناوینی چون آزادی و استقلال تاکید کرده اند چه سهمی در ریشه شکل گیری از حوادث دارند؟
,
یک نکته جالب در این میان نیز اینکه همزمان با این تولیدات مساله دار و البته مساله ساز، یک خط رسانه ای نیز وظیفه حمایت همه جانبه تا تبدیل محتوای مسموم به یک گفتار عمومی را بر عهده دارد. قطعا این پازل اتفاقی نیست و مشخص می شود که یک جریان هماهنگ که بدون شک نفوذ فرهنگی نیز در آن دخیل است همه این امور را راهبری میکند. اما آنچه از خروجی از این اتفاقات از نگاه ها مغفول مانده این است که آنچه در نهایت دیده میشود طلبکاری همین جریان با عنوان حقوق زنان است! یعنی همان جریانی که خود زمینه ساز وقوع چنین جنایتهای تلخی است خود بعدا در مقام شاکی حاضر می شود بدون شک امروز یکی از بزرگترین خدمات به زنان و دختران این سرزمین، معرفی همین جریان و پشت صحنه رفتارهای آن به افکار عمومی است. 
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه