اخبار داغ

در گفتگو با رزمنده هشت سال دفاع مقدس عنوان شد؛

شهید بازدار، غواصی توانمند در اوج آرامی

شهید بازدار، غواصی توانمند در اوج آرامی
ترابی گفت: در مدت آموزش سخت غواصی حسین شده بود یک غواص به تمام معنا و جلوتر از خیلی ها بعد از پایان آموزش به خوزستان و سد دز و بهمنشیر و نهرعلیشیر رفتیم و هر چه می‌گذشت و جلو می‌رفتیم حسین کاملا متفاوت تر میشد و در همین راستا هم حسین تبدیل عضویت پیدا کرد و پاسدار رسمی سپاه شد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ رضا ترابی، رزمنده هشت سال دفاع مقدس هرمزگان درگفتگو با خبرنگار هرمزاظهار کرد: چه خوب است یادی کنیم از پاسدار غواص شهید عزیزمان حسین بازدار، در گروهان ما یک تعداد از بچه‌های رزمنده بسیجی حضور داشتند که بسیار دلبسته و وابسته به یکدیگر شده بودند و مانند یک تیم از یک دیگر جدا نمی شدند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,  هرمز,

وی افزود: کاپیتان این تیم شهید حسین الله پرست بود و اعضا این تیم احمداقای یزدی، حمیدجان دولتی، شهید حسن غلامی، شهید عبدالرضا مریدی، شهید اصغر موسی زاده و شهید حسین بازدار، همه شجاع و کاری و خیلی هم دوست داشتنی بودند.

,

ترابی فرمانده سابق سپاه استان هرمزگان ادامه داد: بعد از ماموریت فاو به دستور فرمانده گردان کاپیتان این تیم که تبدیل به یک فرمانده قابل شده بود از گروهان جدا شد و خودش شد فرمانده گروهان در این فرصت ما هم از بقیه اعضا این تیم در پست های دیگری استفاده کنیم تا از قابلیتهای آنان بیشتر استفاده ببریم و‌ آرامترین عضو این تیم یعنی حسین بازدار هم شد جانشین دسته هرچند خیلی توانمندتر از آن هم بود .

,

ترابی گفت: بعد از عملیات کربلای یک که گردان پیاده ۴۲۲ تبدیل به گردان غواص ۴۲۲ شد تعدادی از کادر اصلی گردان به بندرعباس آمدیم تا با استفاده از ظرفیت نیروی دریایی ارتش و نیروی دریایی سپاه آموزش غواصی را طی کنیم .

,

راوی هشت سال دفاع مقدس عنوان کرد: چون تابستان بود با کمک رییس ستادسپاه استان حاج حسن مریدی زاده در یک مدرسه در خیابان شاه حسینی مقابل زمین ورزشی بسکتبال مستقر شدیم و کار آموزشی را آغاز کردیم . یکی از کسانی که با جان و دل توجه به آموزش میکرد و همه سختی های آن روزگار را به جان می‌خرید و بعد از پایان روز هم همیشه شبها را در مدرسه میماند شهید حسین بازدار بود .

,

ترابی ضمن بیان بخشی از خصوصیات شهید بازدار تاکید نمود: وقت استراحت خود را با تلاوت قرآن مجید و مفاتیح و نماز پر میکرد انگار حسین شده بود ارشد حاضر هوای گرم مردادماه و‌کمبود امکانات در مدرسه هیچکدام موجب نشد که حتی یک بار او را کلافه کند و هرگاه از او سوال می کردیم وضعیت چطوره فقط لبخند همیشگیش بر چهره نقش می‌بست و‌می گفت خدا را شکر عالیه .

,

وی ادامه داد: در مدت آموزش سخت غواصی حسین شده بود یک غواص به تمام معنا و جلوتر از خیلی ها بعد از پایان آموزش به خوزستان و سد دز و بهمنشیر و نهرعلیشیر رفتیم و هر چه می‌گذشت و جلو می‌رفتیم حسین کاملا متفاوت تر میشد و در همین راستا هم حسین تبدیل عضویت پیدا کرد و پاسدار رسمی سپاه شد.

,

فعال حوزه روایتگری دفاع مقدس افزود: هر وقت دسته غواصی حسین در بهمنشیر و یا اروند رود می‌دیدم انگار آرامشی خاص پیدا میکردم چون میدیم که حسین چگونه همه داشته های آموزشی خود را بخوبی به نفرات دسته انتقال داده است. روزها و شبها گذشت و گذشت به شب موعود یعنی شب اول عملیات کربلای پنج رسیدیم .

,

حاج رضا ترابی روای دفاع مقدس وازجمله همرزمان پاسدارشهید بازدار خاطرنشان کرد: غواص بودیم و خط شکن اما نوک این خط شکنی با حسین بود .‌ زمان ورود به آب حسین جز اولین نفراتی بود که وارد آب شد با گفتن بسم الله وارد آب شد و انگار از چیزی میداند که ما بیخبر از آنیم . آن شب، شب سختی بود اما سخت تر از آن شب، فردای آن روز بود که فهمیدم حسین از میان آبهای سرد شلمچه به پرواز درآمده و ما را در حسرت دیدن جمالش تنها گذاشت.

,

شادی روح مطهر همه شهدا خاصه پاسدار شهید حسین بازدار صلوات .

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه