متروی پایتخت به عنوان یکی از محبوبترین راه های حمل و نقل عمومی درون شهری در ایام بحران کرونا به واسطه عدم نظارت بر اجرای پروتکل های بهداشتی که بعضا در عدم استفاده برخی از شهروندان از ماسک نمود پیدا میکند، به یکی از کانون های مهم ابتلا به بیماری کرونا تبدیل شده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یکی از معضلاتی که همواره در حوزه های مختلف گریبانگیر کشور است، صدور قوانینی است که پس از تصویب بر اجرای آن هیچ نظارتی صورت نمیگیرد؛ زمانیکه اینگونه قوانین به مرحله عمل می رسند تازه خلاءها و ضعف در اجرا، اهداف صدور آنها را بلا استفاده میکنند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
نمونه این دست از قوانین تصویب قانون استفاده از ماسک در مجامع و اماکن عمومی بود که از 15 تیر ماه سال جاری به دستگاه های اجرایی ابلاغ و به مرحله اجرا در آمد. اما در این بازه زمانی که بیشتر از دو ماه از اجرایی شدن این قانون می گذرد متوجه می شویم که به رغم اهمیت حیاتی آنها، بلا استفاده مانده و استفاده از ماسک و رعایت پروتکل های بهداشتی کماکان اختیاری است.
حال اگر به روز شنبه 14 تیرماه برگردیم و اظهارات حسن روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا را مرور کنیم به این عبارات بر می خوریم که در بخشی از سخانش می گوید: باید ارائه خدمات در همه بخشها بویژه بخشهای دولتی، منوط به رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده از ماسک شود.
وی در تکمیل اظهاراتش می افزاید: باید ابلاغ شود خدمات در دستگاه های دولتی و مجامع عمومی منوط به مراعات پروتکلهای بهداشتی است. اگر کارمند در ادارهای شلوغ بدون ماسک میآید، باید غیبت بزنند و او را برگردانند، لااقل نسبت به ادارات دولتی و جاهایی که به هر حال متعلق به خودِ دولت یا شبه دولت است؛ مثل بانکها، شهرداریها، اینها را باید الزام کنیم و قدم به قدم جلو بیاییم تا خدمات الزام شود؛ در مترو که شلوغ است بدون ماسک اجازه ندهید سوار مترو شوند. ارائه خدمت مترو منوط به این است که طرف ماسک بزند، خدمت اتوبوس منوط به این است که طرف ماسک بزند.
, ,
,
دکتر مسعود مردانی، که با کمیته علمی مبارزه با کرونا همکاری دارد؛ 15 تیر ماه همسو با اظهات رئیس جمهور گامی فراتر نهاده به رسانه ها می گوید: ورود افراد از 15 تیرماه در مجامع عمومی بدون ماسک اکیدا ممنوع است. احتمالا برای افراد بدون ماسک از روز 15 تیرماه جریمه صادر خواهد شد.
,
با این حال بارها استفاده اجباری از ماسک و رعایت الزامات بهداشتی ستاد مقابله با کرونا نقل محافل و مجالس و یا بهتر بگوییم لقلقه زبان مسئولان دولتی بوده که عملا سکان دار هدایت جامعه به سوی ساحل سلامت تندرستی اند.
اما واقع امر این است که قانون استفاده اجباری از ماسک یک قانون دست و پا گیر است که بسیاری از افراد جامعه بی توجه به این قانون حیاتی راحت در مجامع و محیط های عمومی رفت و آمد می کنند؛ و حتی افرادی با دهن کجی به این قانون به رغم همراه داشتن ماسک و لوازم بهداشتی، عملا از آنها به عنوان مجوز عبور به اماکن عمومی استفاده می کنند.
با این اوصاف این سوال پیش می آید که نتیجه برگزاری جلسات پی در پی ستاد ملی مقابله با کرونا و تصویب قوانین یاد شده که مجر به ایجاد موج رسانه ای اجباری شدن استفاده از ماسک شد؛ این است؟!
چرا مترو ؟
با وجود سیل گرانی ها و ترافیک وحشتناکی که گریبانگیر مردم پایتخت است؛ مترو به تبع آن یکی از کم هزینه ترین راه های سفرهای درون شهری و در عین حال سریع ترین آنهاست. یکی از دلایل دیگری که اقبال به سفر با مترو را بیشتر کرده، لغو طرح ترافیک است.
با این اوصاف اگر از معادله قانون عرضه و تقاضا بهره ببریم، طبیعی است که با افزایش تقاضا باید عرضه بیشتری صورت بگیرد؛ یعنی با افزایش شمار مسافران مترو تعداد قطارها را در خطوط مختلف افزایش دهیم. اما متاسفانه باید گفت که در این رابطه شرکت بهره برداری از قطار شهری با همان تعداد قطاری که در اختیار داشته و دارد اقدام به جابجایی مسافران می کند. حتی این شرکت بگارگیری مترو های قراضه و مستهلک را هم در دستور کار خود قرار داده است. قطارهایی که به رغم شلوغی و تراکم بالای مسافر، بعضا فاقد سیستم تهویه یا ایمنی مناسب است؛ امری که بخودی خود موجب افزایش ابتلای مسافرانی می شود که به غیر از مترو راه دیگری برای جابجایی و سفرهای دورن شهری در پایتخت ندارند؟
کمبود 3 هزار واگن مترو درتهران
,
, ,
,
رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در نشست خبری در روز 28 تیر ماه سال جاری درباره وضعیت مترو تهران گفته است: مترو تهران حدود 200 هزار میلیارد تومان برای تکمیل خطوط و تجهیز آنها نیاز دارد.
,علیخانی در ادامه می افزاید: زمانی واگنهای مترو 5 میلیارد بود و اکنون قیمت هر واگن به 20میلیارد تومان رسیده که در حال حاضر کمبود 3 هزار واگن مترو داریم که هزینه خرید آن بیش از 60 هزار میلیارد تومان میشود.
,وی در ادامه یاد آور شده: بدهی دولت به مترو تا سال ۹۸ برابر با ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان است که هنوز پرداخت نشده است.
,
مرور کنترل الزامات بهداشتی در مترو
با ورود مسافران به ایستگاه های مترو، ماموران که آنسوی گیت ها مراقبند تا مسافری بدون زدن کارت به مترو وارد نشود، به مسافرانی که بدون ماسک قصد ورود به ایستگاه را دارند تذکر می دهند. مسافری اگر ماسک همراه داشت که با زدن آن می تواند از گیت رد شود؛ در غیر این صورت مسافر بدون ماسک باید از ایستگاه های فروش ماسک که با آغاز بحران کرونا در ایستگاه های مترو دایر شده اند، ماسک تهیه و از آن استفاده کند تا اجازه عبور از گیت به او داده شود.
تا به اینجای کار قانون استفاده از ماسک در مترو رعایت می شود. اما مسئله اصلی فاصله رد شدن از گیت تا رسیدن به مقصد به ویژه حضور مسافران داخل واگن های قطار است. به این معنا که برخی از مسافران با رد شدن از گیت ماسک را از صورت خود جدا می کنند؛ برخی ماسک را زیر چانه زده و مجاری تنفسی خود را آزاد می گذارند. حتی این معضل در کلیپ های طنز تولیدی خود مترو هم که در مونیتورهای موجود در ایستگاه ها نصب است مدام نمایش داده می شود.
گفت و گو با مسافران بدون ماسک
, ,
,
خبرنگار دانا که به کرات با معضل زیر پا ماندن قانون استفاده از ماسک و رعایت پروتکل های بهداشتی مواجه شده؛ در پاره ای موارد با مسافران ناقض پروتکل های بهداشتی به گفت و گو پرداخته که ماحصل آن انگیزه های این قانون شکنی را عیان و روشن می کند. در ادامه نظارت متفاوت مسافران بی توجه به این قانون منعکس خواهد شد. به این امید که متولیان امر راهکاری برای آن بیابند و به مرحله اجرا بگذارند.
,در مجالی که دست می دهد با جوانی که تیپ امروزی دارد، گفت و گو میکنم. با شوخی و لحنی دو پهلو به ماسک خودم اشاره می کنم و میگویم: کرونا تموم شد؟! منظورم را میگیرد. چشمهایش را براق مثل دو میخ در نگاهم می دوزد و با لحنی انتقادی می گوید: شما دیگه چرا؟ تا بحال متوجه نشدید که کرونا بازی خودشان است.می پرسم: چه ربطی دارد این بیماری کل دنیا را فرا گرفته؟ در حالی که قطار به ایستگاه می رسد از من فاصله میگیرد و دستش را به نشان خدا حافظی بالا می برد. لبخند عاقل اندر صفیهی به من می زند و با جوابی کوتاه می گوید: حاکمان دنیا دستشان در یک کاسه است. در قطار باز می شود و از مقابل چشمانم دور می شود.
,بادمجان بم و آفت کرونا
, بادمجان بم و آفت کرونا,
روزی دیگر کنار کامله مردی معقول مینشینم که دفتر و دستکش را روی زانوانش پهن کرده و در حال حسابرسی است. قطار با رسیدن به نزدیکی مقصد خلوت می شود و حساب کتابهم پایان می یابد. در لحظه ای نگاهمان به هم گره میخورد. وقت را مناسب میدانم و می گویم: جسارتا سوالی داشتم. سرش را به نشان تایید تکان می دهد؛ یعنی بپرس. میگویم: چرا از ماسک استفاده نمیکنید؟ بخدا بیماری جدی است!
سرش را تکان می دهد و می گوید: ای آقا بادمجان بم آفت نداره. کسی که تو تهرون با این هوای آلوده با تغذیه شیمیایی و پالم در روغن و برنج آلوده تا حالا زنده مونده، مطمئن باش کرونا جلو پاش لنگ می نداره!
بعد اشاره می کند به جوانی بلند بالا و قوی هیکل که مثل ملازمان حرم کنار در واگن ایستاده و به حرف های ما گوش می دهد. حسابدار با لحنی تمسخرآمیز خطاب به من و رو به جوان بلند بالا سوال میکند: شما چرا ماسک نزدی؟ جوان کف دستش را به بازوی دیگرش می کوبد و می گوید: من ورزشکارم. کرونا غلط می کنه این بدن رو زیر خاک کنه!
آن دو با چنان اقتداری جملاتشان را ادا می کنند که ادامه بحث را اتلاف زمان و مصداق نرود میخ آهینی در سنگ می دانم. پس به لبخندی تلخ بسنده میکنم و سرم را پایین می اندازم.
کودکان کار و مسافران کم برخوردار مترو
, کودکان کار و مسافران کم برخوردار مترو ,
اما دردناک تر ازهمه دیدن چهره هایی از مسافرانی است که اوضاع ظاهری شان حکایت از این دارد که از قشر کم برخوردار جامعه اند. افرادی که عصر هنگام تا اواخر شب خسته و وامانده به سوی خانه و مامن خود در مترو سفر میکنند؛ همچنین کودکان کار که در مترو به فروش فال و آدامس و گاهی تکدیگری مبادرت می کنند. از آنجایی که این کودکان هنگام فروش و یا درخواست کمک مستقیما با رد و بدل کردن سکه و اسکناس فیزیکی اموراتشان را می گذرانند، همین امر این نگرانی را دو چندان می کند. چرا که گذشته از آلودگی محیط مترو، آلودگی اسکناس به ویروس کورنا هم جان آنان را تهدید می کند.
با این وجود عصر یک روز مردادی به پیرمردی شریف که نگهبان یکی از ساختمان های بالا شهر است گفت و گو میکنم. پیر مرد دستمالی پارچه ای مقابل دهان خود بسته. دستمالی که تار و پود آن به قدری گسسته است که عدم استفاده از آن معقول تر به نظر می رسد. در میانه های گفت و گو که بحث کرونا را پیش کشیده ام می پرسم پدر جان مسئولان شما لوازم بهداشتی در اختیارتان می گذارند؟ می گوید: مثلا چی؟ ادامه می دهم: مثل ماسک یا الکل. می خندد و می گوید: خدا پدرت را بیامرزد ما قند و چای مصرفی سرکار را خودمان تهیه می کنیم. حالا صاحب کار من ماکس ( ماسک) به من میدهد؟ پس از مکثی کوتاه ادامه می دهد: صاحب کار من جان به عزراییل نمی دهد حالا به فکر ناخوشی من باشد. من بمیرم ککش هم نمیگزد. یکی دیگر... خدا برکت بدهد اینهمه بیکار هست!
انگار دلش پر است . بی ربط و با ربط به سوال من جواب می دهد: من روزی 55 هزار تومن حقوق می گیرم. از 9 شب تا 7 صبح سرکارم. برجی یک میلیون و650 تومن با پنج سر عائله. دویست و بیست تومن هم یارانه میگیرم. یک ور شکم زن و بچه ام را نمی توانم سیر کنم. برای نان شان وامانده ام حالا چقدر این پول را بدهم ماکس بخرم؟!
کاسبی دولت با فروش ماسک !
, کاسبی دولت با فروش ماسک ! ,با یکی دیگر از مسافران فاقد ماسک مترو که گفت و گو می کنم، در مورد ماسک نزدن خود می گوید: جریان ماسک بوداره. تعجب میکنم و قبل از آنکه سوال بعدیم را مطرح کنم میگوید: اوایل کرونا که کمبود ماسک بود، دکترا می گفتن ماسک فقط برای افراد بیماره. اما به محض اینکه همه دیدن بازار واسک و الکل داغه شروع به تولید کردن و حالا که ماسک ها رو دستشون باد کرده میگن همه باید ماسک بزنن.
,,
اظهارت فوق مبین نگرش و طرز فکر شهروندانی است که با اهمال کاری خود، خواسته یا ناخواسته موجبات ابتلا و مرگ افراد بیگناهی را به وجود می آورند.
با این وجود آیا وقت آن نرسیده که متولیان کنترول و ریشه کنی این بیماری مهلک عنایت بیشتری به مقوله نظارت بر اجرای مصوبات و قوانین ستاد ملی کرونا داشته باشند؟!
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه