رزمنده دفاع مقدس:
هنر مدیریت جنگ، از جبهه‌ها یک دانشگاه ساخته بود
رزمنده دفاع مقدس گفت: هنر مدیریت جنگ در دوران دفاع مقدس از جبهه‌ها یک دانشگاه ساخته بود به نحوی که هر رزمنده در این دانشگاه در کنار جهاد اصغر و نبرد با دشمن خارجی، باب یک جهاد دیگری را تحت عنوان جهاد اکبر باز کرده بود این جهاد خیلی سخت تر از جهاد اصغر بود.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی اصغر جمراسی، یکی از رزمندگان دفاع مقدس در گفتگو با دیارآفتاب؛ گفت: حدود ۳۰ ماه از بهترین دوران عمر خود را بصورت داوطلبانه در جبهه ها سپری کرده ام و اگر فراموش نکرده باشم حداقل در ۵ عملیات شرکت کرده ام.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیارآفتاب,وی افزود: افتخار شرکت در اولین عملیات(فرمانده کل قوا) که در میدان ذوالفقاری و دارخوین آبادان ۱۳۶۰ انجام شد و در آخرین عملیات(مرصاد) در سومار ۱۳۶۷ که توسط رزمندگان دلیر ایران صورت گرفت را در پرونده خود دارم.
,جمراسی اظهار کرد: هم زمان با آغاز سال تحصیلی ۶۰- ۱۳۵۹، رژیم حاکم بر عراق از چندین محور جنوب به ایران حمله کرد خرمشهر، سوسنگرد و شهرها و روستاهایی کوچک و بزرگ را اشغال کرد، تاریخ آغاز جنگ مصادف با ورود من به کلاس سوم دبیرستان بود.
,رزمنده دفاع مقدس گفت: در آن زمان، دوستان دوران راهنمایی یکی پس از دیگری به جبهه ها اعزام می شدند و پس از مدتی خبر شهادت آن ها به گوش ما می رسید، خبر شهادت این دوستان روح مرا به جبهه ها کشاند و به سختی خود را در کلاس می یافتم این وضع را تا پایان سال تحصیلی(خرداد ماه ۱۳۶۰) تحمل کردم.
,وی بیان کرد: در طول سال، آموزش نظامی را از طرف مدرسه فرا گرفتم، قبل از آغاز امتحانات با یکی از دوستان بنام ابراهیمی قرار گذاشتیم که پس از امتحانات به اتفاق هم به جبهه اعزام شویم.
,جمراسی ادامه داد: بالاخره برای اولین بار در ۱۰ خرداد ۱۳۶۰ راهی جبهه شدم، قرار بود به اتفاق آقای ابراهیمی ما به گروه جنگ های نامنظم سردار بزرگ و عارف وارسته شهید دکتر چمران بپیوندیم اما در بین راه متوجه شدیم، ایشان در منطقه سوسنگرد خط مقدم هستند و امکان ملاقات وجود ندارد. تصمیم گرفتیم به سمت آبادان برویم.
,رزمنده دفع مقدس افزود: جاده آبادان- ماهشهر در تیر رس عراقی ها بود با مشقت فراوان خود را به آبادان رسانیدم، به ستاد جبهه و جنگ آبادان رفتیم تا آنجا ثبت نام کنیم و به جبهه ها اعزام شویم اما آنها ما را نپذیرفتند و قصد داشتند که ما را به قم برگردانند ولی ما از دست مسئولان ستاد فرار کردیم.
,وی افزود: از مردم عادی سراغ گروه‌های رزمنده داوطلب مردمی را گرفتیم و به محل اسکان آن ها مراجعه کردیم، آنها با استقبال ما را پذیرفتند و هنوز یک ساعتی از حضور ما نگذشته بود که کارت شناسایی به نام ما صادر و یک دست لباس نظامی و یک اسلحه ژ-۳ تحویل شد.
,جمراسی اظهار کرد: حدود یک ماه در کوت شیخ خرمشهر در کنار سایر نیروهای مردمی در گروه ضربتی«فدائیان اسلام» بودم و سپس به «کوی ذوالفقاری» اعزام شدم.
,این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به کمبود تجهیزات نظامی کشور ما در دوران دفاع مقدس گفت: در آن دوران کشور ما با دست خالی در برابر ۵۱ کشور که علیه ما متحد شده بودند، مقابله می کرد.
,وی بیان کرد: رشادت فرزندان ایران و آبادان، در حافظه تاریخی ملت ایران باقی خواهد ماند تا به همگان بیاموزد، ملتی که با سلاح ایمان به جنگ ظلم و کفر برود، به یاری خداوند پیروز است و بر پیروزی خود می‌بالد، و ملتی که شهادت دارد هیچگاه اسارت نخواهد داشت.
,وی گفت: رمز پیروزی رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، اولاً ایمان راسخ به راهی که انتخاب کرده بودند، دوما عشقی بود که هر رزمنده به رهبری حضرت امام خمینی(ره) داشت، سومین مورد جهاد اکبر که از همه بالاتر بود.
,جمراسی افزود: هنر مدیریت جنگ، در آن روزها از جبهه ها یک دانشگاه ساخته بود به نحوی که هر رزمنده در این دانشگاه خواه در خط اول باشد یا در پشت جبهه برای خود یک استراتژی مؤثر تعریف کرده بود که در کنار جهاد اصغر که همان حضور در جبهه ها و نبرد با دشمن خارجی است، باب یک جهاد دیگری را تحت عنوان جهاد اکبر باز کرده بود این جهاد خیلی سخت تر از جهاد اصغر بود.
,رزمنده دفاع مقدس اظهار کرد: در آن روزها هر رزمنده دلاور مصمم بود تا در مبارزه با هوای نفس خویش قدمی به تزکیه نفس نزدیک تر شود و برخی نیز به مقام قرب الهی رسیده بودند امثال آن رزمندگان گردان حضرت رسول(ص) در عملیات بدر(۱۳۶۳) که حدود ۳۰ نفر از آنها چنان محو در معبود خود شده بودند که دو روز قبل از شروع عملیات از نحوه شهادت و جایگاه خود سخن می گفتند.
,وی گفت: رزمندگان و عاشقان امام(ره) در دانشگاه جبهه دروس نحوه مبارزه در دو جهاد را پاس می کردند و قطعاً از لحاظ عملی دروس جهاد اکبر که غلبه بر کلیه امیال نفسانی است، بسیار سخت تر از دروس مبارزه در جهاد اصغر بود به همین خاطر اغلب رزمندگان یک دفترچه جیبی در کوله پشتی خود داشتند و جدولی در آن ترسیم کرده بودند تا خطاهای روزانه خود را در آن دفترچه یادداشت می‌کردند.
,جمراسی اظهار کرد: در جهاد اکبر هر رزمنده تلاش می کرد تا درون خود را از تعلقات دنیوی پاک کند و تمرین می کرد تا همواره خداوند را ناظر و شاهد بر کارهای خود تجسم کند و از عذاب الهی بترسد، همیشه و همیشه هر آن و هر لحظه با یاد و نام خدا نفس بکشد و این مورد باعث پیروزی رزمندگان اسلام شد که هرگز قابل توصیف نیست و کمتر به این بخش پرداخته شده است.
,رزمنده دفاع مقدس گفت: امروزه یکی از بزرگترین معضل جامعه کنونی ما آن است که اغلب بزرگان در مبارزه با جهاد اکبر شکست خورده اند و اکثر افراد جهاد با نفس را که همان جهاد اکبر است ترک کرده اند.
,وی با اشاره به خاطراتی از روزهای دفاع مقدس گفت: در یکی از عملیات ها با پنجه و کارد سنگری، چاله ای در سینه خاکریز جهت مقابله با دشمن حفر می کردم، رزمنده دیگری بنام بهادری اهل بابلسر بود او قصد داشت بین من و یک همرزم دیگری سنگر بگیرد، غافل از اینکه آنجا نیز مین وجود دارد.
,جمراسی ادامه داد: ناگهان مین منفجر شد من با چشمان خود شاهد بودم که انفجار مین این رزمنده بزرگوار بابلسری را به ارتفاع یک متر بالا انداخت و ایشان با بیان جملاتی چون «یا حسین مظلوم» و یا «ابوالفضل العباس» به زمین افتاد.
,این رزمنده دفاع مقدس اظهار کرد: وقتی نیروهای حمل مجروح این رزمنده را سوار موتور کردند تا ایشان را به پشت جبهه برسانند، دوتا پاهای آن دلاور قطع شده و در حالی که به پوستی متصل بود روی زمین کشیده می شد.
,وی گفت: ولی برخی از افراد هنگام اصابت گلوله یا ترکش ناخواسته پدر و مادر خود را بر زبان می آورد، اکنون که بعد از ۳۹ سال این لحظات و لحظه عملیات را در ذهن خود مجسم می کنم و صدای «یاحسین» و «یا ابوالفضل العباس» رزمنده بابلسری و امثال این رزمنده دلاور را می شنوم، عقل از سرم پرواز می کند، چون بین حرف تا عمل فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
,جمراسی خاطر نشان کرد: یقیناً درجه اخلاص و عبودیت همین رزمندگان که در حین اصابت گلوله یاد خدا و ائمه (ع) از زبان و دلشان فراموش نمی شد، باعث پیروزی رزمندگان در جبهه ها شد.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه