روایتی از زندگی رستم گیلان؛
شهیدی که از پرورشگاهی در رشت به یاری مردم مظلوم افغانستان شتافت + عکس
اگرچه غم از دست دادن پدر و مادر طعم شیرین دوران کودکی را برای او تلخ کرد و روانه پرورشگاه شد اما این تلخی نتوانست قلب بزرگ محمدرستم دیدگانی را تسخیر کند؛ او در اندیشه عدالت قد کشید تا اینکه رستم دیار گیلان در قامت سردار جبهه های نبرد حق علیه باطل درآمد و خود را به جمعیت عشاق رساند.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از 8دی، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس در گزارشی به بیان روایتی از زندگی سردار شهید محمدرستم دیدگانی می پردازد، شهیدی که دوران کودکی خود را در مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست گذراند و دوران نوجوانی و جوانی خود را به تنهایی در کنار کارگری به کسب علم و ورزش پرداخت.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
8دی,
سردار شهید محمد دیدگانی متولد یکم فروردین ماه ۱۳۳۵ در روستای گاخس از بخش توتکابن شهرستان رودبار است.
وی در سن ۷ سالگی از داشتن پدر و مادر محروم شد و مدتی نزد بستگان خود به سر برد و پس از آن به دلیل فقر مالی آنها به یکی از مراکز نگهداری از کودکان بیسرپرست شهرستان رشت سپرده شد.
اگرچه غم از دست دادن پدر و مادر طعم شیرین دوران کودکی را برای او تلخ کرد و روانه پرورشگاه شد اما این تلخی نتوانست قلب بزرگ “محمدرستم دیدگانی” را تسخیر کند؛ او در اندیشه عدالت قد کشید تا اینکه رستم دیار گیلان در قامت سردار جبهه های نبرد حق علیه باطل درآمد و خود را به جمعیت عشاق رساند.
محمدرستم تا سال ششم ابتدایی را در رشت به پایان رساند، در دوران نوجوانی به جهت تأمین مخارج زندگی و مکانی برای خواب به کارگری پرداخت و تا سال سوم دوره متوسطه هم زمان با کار و تحصیل از شهر رشت به تهران مهاجرت کرد.
پذیرش در رشته انرژی اتمی و مهندسی ارتش
وی در سال ۱۳۵۵ در رشته مکانیک موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن خود را جهت ورود به دانشگاه در رشته انرژی اتمی و مهندسی ارتش آماده کرد که پس از پذیرش و به دلیل جو حاکم بر جامعه و خفقان رژیم پهلوی از تحصیل در ارتس خودداری کرد. وی در آن سالها با افکار دکتر شریعتی و کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری آشنا شد و در کنار مطالعات تحصیلی، علمی و دینی به ورزش بوکس پرداخت.
ترورهای نافرجام توسط منافقین
شهید دیدگانی در اواخر سال ۱۳۵۶ همراه با امت حزبالله وارد صحنه مبارزه با رژیم پهلوی شد و در تظاهرات و راهپیماییها حضوری مؤثر و پررنگی داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل انجمن اسلامی و احداث کتابخانه ای در مسجد محل در معرفی انقلاب اسلامی به جوانان و نوجوانان نقش مهم و مؤثری را ایفا کرد و در این مدت منافقین بارها قصد ترور وی را داشتند که موفق نشدند.
محمدرستم در سال ۱۳۵۸ و با توجه به علاقهای که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت لباس پاسداری بر تن کرد و به عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه رودبار مشغول به خدمت شد.
خدمت به مردم افغانستان با نام مستعار حمدالله و داوود
وی پس از آن به تهران بازگشت و در تاریخ ۱۳۵۸/۳/۷ به عنوان رابط تبلیغاتی حزب جمهوری اسلامی در افغانستان به فعالیت پرداخت، محمد به مدت ۳ ماه در افغانستان به سر برد و با اسم مستعار حمدالله و داوود در درگیری با دشمنان اسلام و کمک به مردم مظلوم افغانستان به دفاع از آنها پرداخت.
وی پس از بازگشت به ایران وارد سپاه پاسداران می شود و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در اولین روزهای جنگ خود را به سنگرهای حق علیه باطل رساند.
محمدرستم سرانجام در سن ۲۶ سالگی در منطقه عملیاتی کورک، سر پل ذهاب در ۱۲فروردین ماه سال ۱۳۶۱ در حالیکه بعنوان فرمانده عملیات در میدان رزم حضور داشت بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای گاخس آرام گرفت.
محمد در بخشی از نوشتههای زیبایی که از خود به یادگار گذاشته در طلب شهادت از خالقش چنین بیان کرده است؛ “بارالها خواهان تکه تکه شدن گوشت تنم هستم و میخواهم در معراج الهی آن گونه در برابرت حضور یابم که ذرات وجودم سوار بر بادها در گستره زمین منتشر گردد”.
,
سردار شهید محمد دیدگانی متولد یکم فروردین ماه ۱۳۳۵ در روستای گاخس از بخش توتکابن شهرستان رودبار است.
,
وی در سن ۷ سالگی از داشتن پدر و مادر محروم شد و مدتی نزد بستگان خود به سر برد و پس از آن به دلیل فقر مالی آنها به یکی از مراکز نگهداری از کودکان بیسرپرست شهرستان رشت سپرده شد.
,
,
,
اگرچه غم از دست دادن پدر و مادر طعم شیرین دوران کودکی را برای او تلخ کرد و روانه پرورشگاه شد اما این تلخی نتوانست قلب بزرگ “محمدرستم دیدگانی” را تسخیر کند؛ او در اندیشه عدالت قد کشید تا اینکه رستم دیار گیلان در قامت سردار جبهه های نبرد حق علیه باطل درآمد و خود را به جمعیت عشاق رساند.
,
,
محمدرستم تا سال ششم ابتدایی را در رشت به پایان رساند، در دوران نوجوانی به جهت تأمین مخارج زندگی و مکانی برای خواب به کارگری پرداخت و تا سال سوم دوره متوسطه هم زمان با کار و تحصیل از شهر رشت به تهران مهاجرت کرد.
,
پذیرش در رشته انرژی اتمی و مهندسی ارتش
,
پذیرش در رشته انرژی اتمی و مهندسی ارتش,
وی در سال ۱۳۵۵ در رشته مکانیک موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن خود را جهت ورود به دانشگاه در رشته انرژی اتمی و مهندسی ارتش آماده کرد که پس از پذیرش و به دلیل جو حاکم بر جامعه و خفقان رژیم پهلوی از تحصیل در ارتس خودداری کرد. وی در آن سالها با افکار دکتر شریعتی و کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری آشنا شد و در کنار مطالعات تحصیلی، علمی و دینی به ورزش بوکس پرداخت.
,
ترورهای نافرجام توسط منافقین
,
ترورهای نافرجام توسط منافقین,
شهید دیدگانی در اواخر سال ۱۳۵۶ همراه با امت حزبالله وارد صحنه مبارزه با رژیم پهلوی شد و در تظاهرات و راهپیماییها حضوری مؤثر و پررنگی داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل انجمن اسلامی و احداث کتابخانه ای در مسجد محل در معرفی انقلاب اسلامی به جوانان و نوجوانان نقش مهم و مؤثری را ایفا کرد و در این مدت منافقین بارها قصد ترور وی را داشتند که موفق نشدند.
,
محمدرستم در سال ۱۳۵۸ و با توجه به علاقهای که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت لباس پاسداری بر تن کرد و به عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه رودبار مشغول به خدمت شد.
,
,
,
,
خدمت به مردم افغانستان با نام مستعار حمدالله و داوود
,
خدمت به مردم افغانستان با نام مستعار حمدالله و داوود,
وی پس از آن به تهران بازگشت و در تاریخ ۱۳۵۸/۳/۷ به عنوان رابط تبلیغاتی حزب جمهوری اسلامی در افغانستان به فعالیت پرداخت، محمد به مدت ۳ ماه در افغانستان به سر برد و با اسم مستعار حمدالله و داوود در درگیری با دشمنان اسلام و کمک به مردم مظلوم افغانستان به دفاع از آنها پرداخت.
,
وی پس از بازگشت به ایران وارد سپاه پاسداران می شود و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در اولین روزهای جنگ خود را به سنگرهای حق علیه باطل رساند.
,
محمدرستم سرانجام در سن ۲۶ سالگی در منطقه عملیاتی کورک، سر پل ذهاب در ۱۲فروردین ماه سال ۱۳۶۱ در حالیکه بعنوان فرمانده عملیات در میدان رزم حضور داشت بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای گاخس آرام گرفت.
,
,
,
,
محمد در بخشی از نوشتههای زیبایی که از خود به یادگار گذاشته در طلب شهادت از خالقش چنین بیان کرده است؛ “بارالها خواهان تکه تکه شدن گوشت تنم هستم و میخواهم در معراج الهی آن گونه در برابرت حضور یابم که ذرات وجودم سوار بر بادها در گستره زمین منتشر گردد”.
,
,
,
,
انتهای پیام/
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه