اخبار داغ

خط سرخ شهادت از شن‌های کویر تا "پل سابله"؛

دعای خیر رهبری در حق "اکبرTNT"/ رزمنده کرمانی که بینی صدام را در بُستان به خاک مالید

دعای خیر رهبری در حق "اکبرTNT"/ رزمنده کرمانی که بینی صدام را در بُستان به خاک مالید
برادر شهید محمدحسینی گفت: زمانی که علی اکبر خدمت حضرت آقا رسیده بودند، رهبری می‌فرمایند "اکبر تی ان تی تو هستی؟" و هر دو خندیده بودند و بعدها از علی اکبر سوال کردم که مقام معظم رهبری چه فرمودند؟ برادرم گفت ایشان دعا کردند عاقبت به خیر شوم.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از راه آرمان؛ شهید علی‌اکبر محمدحسینی متولد سال 1337 در کرمان است که با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به سومار و جبهه‌های جنوب رفت و در عملیات‌های ثامن‌الائمه و طریق‌القدس شرکت کرد. این شهید بزرگوار سرانجام در تاریخ دوازدهم آذر ماه1360، در زیر پل سابله، پل ارتباطی سوسنگرد به بستان به شهادت رسید.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, راه آرمان,

عباس محمد حسینی در گفتگو با راه آرمان؛ در خصوص ویژگی های اخلاقی برادر خود گفت: ما چهار برادر بودیم و و علی اکبر از من کوچکتر بود، پیش از انقلاب در خانه ای که زندگی می کردیم در همسایگی ما خانواده ای بودند که چهار فرزند دختر داشتند؛ یک روز من، مادرم، علی اکبر و به همراه دو خواهرم مشغول خوردن غذا بودیم که یکی از اعضای خانواده گفت که هر یک از دختران همسایه برای کدام یک از برادران.

,

برادر شهید علی اکبر محمد حسینی ادامه داد: در این حین علی اکبر غذای خود را برداشت و به انتهای اتاق رفت به او گفتیم ما داریم غذا می خوریم چرا این کار را انجام دادی، علی اکبر گفت شما غذا نمی خوردید بلکه گوشت مرده می خورید؛ این حرف برادرم مربوط به چهار سال پیش از انقلاب بود.

,

این رزمنده دفاع مقدس افزود: پس از انقلاب روحانیت بزرگوار مسائلی را مطرح کردند و بیان داشتند که هر کس غیبت کند به مانند این است که گوشت مرده می خورد و این در شرایطی است که علی اکبر چهار سال پیش از انقلاب و در سن 16 سالگی این مسائل را می دانست.

,

وی بیان کرد: در حال و هوای انقلاب گفتند که باید به مناطق غرب کشور برویم و علی اکبر به منطقه سومار رفت؛ در آن زمان مقام معظم رهبری رئیس شورای عالی دفاع بودند و جهت بازدید از مناطق جنگی به سومار رفته بودند؛ نیروها به رهبری عنوان کرده بودند که یکی از بچه های کرمان در اینجا حضور دارد که بسیار فعال است و مقام معظم رهبری گفته بودند که بیاید.

,

, ,

محمد حسینی با اشاره به اینکه به مقام معظم رهبری گفته بودند که علی اکبر معروف به اکبر تی ان تی است، اظهار کرد: زمانی که علی اکبر خدمت آقا رسیده بودند، رهبری عنوان کرده بودند که اکبر تی ان تی تو هستی و هر دو خندیده بودند و خنده رهبری در تصویر پشت سر من مربوط به این مسئله است؛ پس از آن علی اکبر مقام معظم رهبری را بوسیده بود که در تصاویر به ثبت شده است.

, محمد حسینی با اشاره به اینکه به مقام معظم رهبری گفته بودند که علی اکبر معروف به اکبر تی ان تی است، اظهار کرد: زمانی که علی اکبر خدمت آقا رسیده بودند، رهبری عنوان کرده بودند که اکبر تی ان تی تو هستی و هر دو خندیده بودند و خنده رهبری در تصویر پشت سر من مربوط به این مسئله است؛ پس از آن علی اکبر مقام معظم رهبری را بوسیده بود که در تصاویر به ثبت شده است.,

برادر شهید علی اکبر محمد حسینی با بیان اینکه  بعدها از علی اکبر سوال کردم که مقام معظم رهبری چه گفتند، برادرم گفت که ایشان فرمودند که عاقبت به خیر شوی، تصریح کرد: حاج قاسم در منطقه عملیاتی جنوب کشور دو گردان را با خود برده بود؛ در آنجا نیروها گفته بودند که یکی از بچه های کرمان بسیار فعال است که در منطقه سومار فعالیت می کند و حاج قاسم عنوان کرده بود که از او دعوت کنید.

, برادر شهید علی اکبر محمد حسینی با بیان اینکه  بعدها از علی اکبر سوال کردم که مقام معظم رهبری چه گفتند، برادرم گفت که ایشان فرمودند که عاقبت به خیر شوی، تصریح کرد: حاج قاسم در منطقه عملیاتی جنوب کشور دو گردان را با خود برده بود؛ در آنجا نیروها گفته بودند که یکی از بچه های کرمان بسیار فعال است که در منطقه سومار فعالیت می کند و حاج قاسم عنوان کرده بود که از او دعوت کنید.,

این رزمنده دفاع مقدس اظهار کرد: علی اکبر گفته بود که ما داریم کار می کنیم و منطقه فرقی ندارد اما حاج قاسم خودشان پیام داده بودند که علی اکبر حضور پیدا کند که با او کار داریم، زمانی که برادرم به جنوب کشور آمد در قرارگاه با حاج قاسم صحبت کردند و در عملیات طریق القدس چهار گردان تشکیل داده بودد و مسئول یکی از گردان ها علی اکبر و آقای ذهاب بود.

, این رزمنده دفاع مقدس اظهار کرد: علی اکبر گفته بود که ما داریم کار می کنیم و منطقه فرقی ندارد اما حاج قاسم خودشان پیام داده بودند که علی اکبر حضور پیدا کند که با او کار داریم، زمانی که برادرم به جنوب کشور آمد در قرارگاه با حاج قاسم صحبت کردند و در عملیات طریق القدس چهار گردان تشکیل داده بودد و مسئول یکی از گردان ها علی اکبر و آقای ذهاب بود.,

وی عنوان کرد: در شب عملیات طریق القدس، نفربری که حاجی در آن حضور داشت را در خط زده بودند و حاجی ترکش خورده و مجروح شده بود، در زمان انتقال به بیمارستان حاجی گفته بود که به علی اکبر بگوید پل سابله را نگه دارد؛ چرا که تنها راه ارتباطی عراقی ها از تنگه چزابه به داخل خاک ما از طریق این پل بود و بقیه پل ها منهدم شده بودند.

, وی عنوان کرد: در شب عملیات طریق القدس، نفربری که حاجی در آن حضور داشت را در خط زده بودند و حاجی ترکش خورده و مجروح شده بود، در زمان انتقال به بیمارستان حاجی گفته بود که به علی اکبر بگوید پل سابله را نگه دارد؛ چرا که تنها راه ارتباطی عراقی ها از تنگه چزابه به داخل خاک ما از طریق این پل بود و بقیه پل ها منهدم شده بودند.,

, ,

محمد حسینی ادامه داد: عراقی ها پاتک زده بودند تا مناطقی را که ما گرفتیم از دستمان در بیاورند؛ بنابراین علی اکبر به همراه دو تن از برادرانم علیرضا و اصغر و تعدادی از نیروهای کرمانی مأمور شدند تا پل سابله را نگه دارند.

, محمد حسینی ادامه داد: عراقی ها پاتک زده بودند تا مناطقی را که ما گرفتیم از دستمان در بیاورند؛ بنابراین علی اکبر به همراه دو تن از برادرانم علیرضا و اصغر و تعدادی از نیروهای کرمانی مأمور شدند تا پل سابله را نگه دارند.,

برادر شهید علی اکبر محمد حسینی افزود: سپهبد شهید صیاد شیرازی پس از اتمام عملیات در خطبه های نماز جمعه تهران عنوان کرده بود که اگر رشادت های بچه های کرمان نبود، عراق منطقه را گرفته و تعداد زیادی را اسیر کرده بود و برادرم اصغر در این خصوص نیز تعریف می کرد که من با علیرضا آر پی جی آماده می کردیم و به علی اکبر می دادیم تا به تانک هایی که از روی پل سابله رد می شدند،  شلیک کند.

, برادر شهید علی اکبر محمد حسینی افزود: سپهبد شهید صیاد شیرازی پس از اتمام عملیات در خطبه های نماز جمعه تهران عنوان کرده بود که اگر رشادت های بچه های کرمان نبود، عراق منطقه را گرفته و تعداد زیادی را اسیر کرده بود و برادرم اصغر در این خصوص نیز تعریف می کرد که من با علیرضا آر پی جی آماده می کردیم و به علی اکبر می دادیم تا به تانک هایی که از روی پل سابله رد می شدند،  شلیک کند.,

این رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: در حین عملیات از گوش علی اکبر خون می آمد و اصغر می گفت به علی اکبر گفتم که اکبر از گوشت خون می آید؛ برادرم گفته بود که طوری نیست؛ ببینید تانک ها تا کجا آمده اند؛ تصاویر ثبت شده ای در این زمینه وجود دارد که پنج تانک از روی پل سابله رد شدند و آنها توسط نیروهای کرمانی زده و به پائین افتادند و زمانی که تانک بعدی عراقی ها جلو آمد، آن را هم زدند و چون روی پل مانده بود، راه بسته شد.

, این رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: در حین عملیات از گوش علی اکبر خون می آمد و اصغر می گفت به علی اکبر گفتم که اکبر از گوشت خون می آید؛ برادرم گفته بود که طوری نیست؛ ببینید تانک ها تا کجا آمده اند؛ تصاویر ثبت شده ای در این زمینه وجود دارد که پنج تانک از روی پل سابله رد شدند و آنها توسط نیروهای کرمانی زده و به پائین افتادند و زمانی که تانک بعدی عراقی ها جلو آمد، آن را هم زدند و چون روی پل مانده بود، راه بسته شد.,

وی عنوان کرد: به بقیه تانک ها و نیروها دستور عقب نشینی داده شد و صبح زمانی که هوا روشن شد همه برگشته بودند اما خبری از علی اکبر نبود؛ از دو برادرم که به عقب برگشته بودند، پرسیدند که اکبر کجاست گفته بودند دیشب در کنار پل تانک می زده؛ حاجی پیام داده بود که مراقب باشید و بروید که پیکری نماند.

, وی عنوان کرد: به بقیه تانک ها و نیروها دستور عقب نشینی داده شد و صبح زمانی که هوا روشن شد همه برگشته بودند اما خبری از علی اکبر نبود؛ از دو برادرم که به عقب برگشته بودند، پرسیدند که اکبر کجاست گفته بودند دیشب در کنار پل تانک می زده؛ حاجی پیام داده بود که مراقب باشید و بروید که پیکری نماند.,

, ,

محمد حسینی ادامه داد: حاج آقا مولا و ودیعتی با یک وانت به سمت مقر سوسنگرد و پل سابله رفتند، دیدند که اکبر به صورت افتاده و آنچه که نمایان بود این بود که علی اکبر از ناحیه کتف مجروح شده و بعد از بالای پل افتاده و به دلیل اصابت خمپاره نیمی از پای خود را از دست داده است و علی اکبر زیر پل سابله به شهادت رسیده بود، اما پل را از دست نداده بود.

, محمد حسینی ادامه داد: حاج آقا مولا و ودیعتی با یک وانت به سمت مقر سوسنگرد و پل سابله رفتند، دیدند که اکبر به صورت افتاده و آنچه که نمایان بود این بود که علی اکبر از ناحیه کتف مجروح شده و بعد از بالای پل افتاده و به دلیل اصابت خمپاره نیمی از پای خود را از دست داده است و علی اکبر زیر پل سابله به شهادت رسیده بود، اما پل را از دست نداده بود.,

برادر شهید علی اکبر محمد حسینی با اشاره به اینکه علی اکبر قبل از عملیات مسئول آموزش بود، ابراز کرد: برای آموزش با شلیک سه تیر همه باید به خط می شدند، ما را دور محوطه می دواند و می رسیدیم به جایی که  پل بود و از این پل نهر آبی می رفت که لجن داشت، علی اکبر می گفت که همه باید از این رود رد شوند و به آن سمت پل بروند و در این مرحله می گفت اگر کسی نمی تواند به کرمان برگردد.

, برادر شهید علی اکبر محمد حسینی با اشاره به اینکه علی اکبر قبل از عملیات مسئول آموزش بود، ابراز کرد: برای آموزش با شلیک سه تیر همه باید به خط می شدند، ما را دور محوطه می دواند و می رسیدیم به جایی که  پل بود و از این پل نهر آبی می رفت که لجن داشت، علی اکبر می گفت که همه باید از این رود رد شوند و به آن سمت پل بروند و در این مرحله می گفت اگر کسی نمی تواند به کرمان برگردد.,

این رزمنده دفاع مقدس گفت: علیرضا و اصغر در همین گروه بودند، علیرضا به دلیل عبور از پل گلی شده بود و به اصغر گفته بود که علی اکبر متوجه نمی شود که من برادرش هستم و اصغر این مطلب را به اکبر گفته بود.

, این رزمنده دفاع مقدس گفت: علیرضا و اصغر در همین گروه بودند، علیرضا به دلیل عبور از پل گلی شده بود و به اصغر گفته بود که علی اکبر متوجه نمی شود که من برادرش هستم و اصغر این مطلب را به اکبر گفته بود.,

وی افزود: پس از اتمام جلسه و شب علی اکبر نزد علیرضا رفته بود و سر او را در آغوش گرفته و بوسیده بود و گفته بود که والله می فهمم که برادرمی ولی بقیه را چکار کنم.

, وی افزود: پس از اتمام جلسه و شب علی اکبر نزد علیرضا رفته بود و سر او را در آغوش گرفته و بوسیده بود و گفته بود که والله می فهمم که برادرمی ولی بقیه را چکار کنم.,

محمد حسینی با تأکید بر اینکه علی اکبر به علیرضا علاقه شدیدی داشته و به من در نامه ای نوشته و وصیت کرده بود که علیرضا را به مدرسه بفرست و کتاب های دینی برای او بخر و حواست به او باشد، تصریح کرد: یک سال پس از شهادت علی اکبر، علیرضا در عملیات رمضان ترکش خورد و به شهادت رسید.

, محمد حسینی با تأکید بر اینکه علی اکبر به علیرضا علاقه شدیدی داشته و به من در نامه ای نوشته و وصیت کرده بود که علیرضا را به مدرسه بفرست و کتاب های دینی برای او بخر و حواست به او باشد، تصریح کرد: یک سال پس از شهادت علی اکبر، علیرضا در عملیات رمضان ترکش خورد و به شهادت رسید.,

, ,

 برادر شهید علی اکبر محمد حسینی بیان کرد: شهید علی ماهانی می گفت هر کس شهید می شود و جایگاه خود را می بیند، هر که را دوست داشته باشد با خود می برد و علی اکبر که علیرضا را دوست داشت، او را با خود برد.

,  ,

این رزمنده دفاع مقدس اظهار کرد: در شب عملیات شهید علی ماهانی به سمت خط می رفت، گفت من دارم می رم پیش علی اکبر و او نیز در عملیات والفجر سه به شهادت رسید و چهار ساعت بعد نیز محمود ماهانی برادر شهید علی ماهانی شهید شد.

,

وی گفت: امروزه کدامیک از ما تصویر شهدا را در منازل خود داریم؟ آیا وصیت نامه شهدا را مطالعه کرده ایم و به آن عمل می کنیم؟ مگر امام راحل نفرمودند مطالعه وصیت نامه شهدا پنجاه سال عبادت است؛ فردای قیامت کنار پل صراط می ایستیم و شهدا ایستاده اند و می خواهند ما را شفاعت کنند؛ ما چه با خود داریم؟

,

محمد حسینی با تأکید بر اینکه اگر می خواهیم مدیون خون شهدا نباشیم باید پیرو ولایت باشیم، خاطر نشان کرد: حاج قاسم سلیمانی چهل سال ماند و منحرف نشد و پایبند ولایت بود؛ بنابراین هر کس که می خواهد عاقبت به خیر باشد باید پایبند به ولایت و گوش به فرمان مقام معظم رهبری باشد.

,

انتهای پیام/

]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه