علی قاسم زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) گفت: ادبیات انقلاب اسلامی از رویشهای بسیار ارزشمند و خلاقی است که به درختی تنومند و ریشهدار بدل شده و خود جریانهایی متنوع و گسترده و تازهای را به وجود آوده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ ادبیات فارسی یا ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح قزوین,برخی کتابهای کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند. ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایتهای عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمیگیرد. برپایه موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار میدهند.
ادبیات فارسی در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده که شاید امروزه این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ به ویژه در عموم جامعه نیز باتوجه به غرق شدن مردم به امور روزانه و روزمرگیها، این بیتفاوتی بیشتر مشهود است تا جایی که اکنون برخی کلمات فارسی دچار تحریف شده است.
علی قاسم زاده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین؛ اظهار کرد: از نوجوانی به ادبیات علاقه مند بودم و با شعر و داستان به عنوان دو وجه پر کاربرد ادبیات خلاق، سروکار داشتهام که همین علاقه، من را به سوی مطالعه در ادبیات سوق داد و با آن که از ابتدایی تا دبیرستان رتبه اول کلاس بودم، ضرورت تحصیل در زبان و ادبیات فارسی را حس میکردم.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین افزود: از این که اغلب دانشآموزان به جبر روزگار و پسند و فشار خانواده تحصیل در رشتههای ریاضی و فیزیک یا علوم تجربی را بر علوم انسانی ترجیح میدادند، احساس هراس داشتم زیرا متابعت از مد روز و منفعت طلبی در تحصیل را برای آینده علمی کشور خطرناک میدانستم و میدانم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه از سال 1375 به طور جدی وارد دوره کارشناسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین شدم، تصریح کرد: در این دوره تلاش کردم در محضر استادان خودم کسب فیض کرده و پایههای نظری آشنایی با هنر و ادبیات را تقویت کنم؛ از ابتدا همواره میکوشیدم اوضاع ادبیات و زبان فارسی و جایگاه آن را در بین دانشآموزان و دانشجویان و متن جامعه رصد کنم.
ادبیات معاصر افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده است
قاسمزاده عنوان کرد: دوره کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه تربیت مدرس با رتبه ممتاز سپری کردم و از سال1379 در دبیرستانهای تهران مشغول به کار شدم.
عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه تلاشم در پژوهشهای ادبی بیشتر ناظر برکشف و تبیین آثار ادبی اثرگذار یا پرخواننده در جامعه نخبگانی بوده است؛ افزود: اگرچه تحقیق در زبان و فرهنگ عامه بویژه تحقیق در سرچشمههای اندیشگانی ایرانیان یعنی اسطورههای ملی و مذهبی را نیز از نظر دور نداشتم.
وی در ادامه گفت: در این باب مطالعات بسیار و تحقیقات گسترده انجام داده و بخشی از پژوهشهای دانشجویان را نیز به این سمت وسو هدایت کردهام، البته به طور کلی پژوهش در زبان و ادبیات فارسی بویژه نقد ادبی را از سال 81 به طور جدی آغاز کردم.
عضو هیئت مدیره انجمن نقد ادبی ایران ابراز کرد: جایگاه ادبیات کنونی ما در مقایسه با ادبیات کلاسیک، از نظر کیفی و مایههای شعری و شهرت جهانی کاهشی محسوس داشته است؛ اما با همه اینها نباید از نظر دور داشت که ادبیات امروز از نظر زمانی در مقام مقایسه با ادوار کلاسیک فارسی هنوز جوان و در حال رشد و کسب تجربههای تازه است.
وی در رابطه با ادبیات معاصر در حوزه رمان نویسی و شعر نو و حتی تقلید از شعر کلاسیک بیان کرد: ادبیات معاصر در این حوزهها افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده و سعی کرده رسالت اجتماعی و سیاسی برای خود ترسیم کند و ابزاری در مسیر رشد و نیازهای عاطفی و فرهنگی مردم معاصر باشد.
شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد
این استاد دانشگاه ادامه داد: به ویژه ادبیات انقلاب اسلامی از رویشهای بسیار ارزشمند و خلاقی است که به درختی تنومند و ریشهدار بدل شده و خود جریانهایی متنوع و گسترده و تازهای را به وجود آورده است و قطعا در آینده بیشتر میدرخشد.
قاسمزاده در رابطه با آسیبهای زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: زبان و ادبیات فارسی، امروز بیشتر از چند منظر در تهدید جدی قرار دارد که اولین آسیب از نظر اجتماعی است که با رویکرد غربگرایی جوانان و بیاعتنایی خانوادهها و تغییر ارزشها همچون گرایش به تجارتپیشگی و سرمایهداری به شدت نسل معاصر را دچار گسست بنیادین از گذشته فرهنگی، فکری، خودباختگی و خودفراموشی هویتی کرده است.
وی ادامه داد: با وجود ادعای ایرانگرایی و احساسات به ظاهر ناسیونالیستی، شاهد فراموشی میراث ادبی و غربت میراث ماندگار بزرگان ادبی چون شاهنامه، گلستان، بوستان، مثنوی معنوی و دیوان حافظ در بین افراد مختلف حتی دانشگاهیان هستیم؛ کافی است ببینید چند درصد از افراد تحصیلکرده میتوانند یک غزل کامل از حافظ را از بر بخوانند؟ یا شاهنامه خوانی کنند؟ در حالی که الفبای انگلیسی را به ترتیب حفظ هستند، بدون پس و پیش کردن و تمام کمال میتوانند الفبای فارسی را به ترتیب هجی کنند؟
عضو هیئت علمی دانشگاه عنوان کرد: آسیب دیگر از نظر بیرونی است که با هجمه بیگانگان از طرق مختلف، از جمله آکادمیهای آموزش زبان انگلیسی و تبِ اظهارفضل به انگلیسیدانی در جامعه دیده میشود، اینها همه ریشه در خودباختگی تاریخی و احساس حقارت ایرانیان دارد.
قاسم زاده با بیان اینکه خانوادهها هنوز زبان فارسی کودکشان نضج نگرفته نیز به دنبال آموختن زبان انگلیسی برای آنها هستند، اظهار کرد: میدانیم که شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد و آنها را به افرادی بیهویت بدل میسازد.
فضای مجازی باعث سطحینگری و دور شدن جامعه از کتاب شده است
وی ادامه داد: تهدید سوم، فضای مجازی است که سطحینگری، تقلیلگرایی، تنوع طلبی، شتابزدگی و بیحوصلگی را برای کاربران خود به همراه دارد و به تدریج طراوت روح و روان و نشاط فکری و عاطفی را در افراد بویژه جوانان میگیرد و ثمره آشکار این گرایش، اعتیادآور و دور شدن از کتاب است.
این استاد دانشگاه با اشاره به کم کاری و گاه غیرتخصصی عمل کردن متولیان فرهنگی و نظام سیاسی کشور در حوزههای ادبی و فرهنگی کشور به عنوان تهدید چهارم، اذعان کرد: برای مثال انتصابهای غیرتخصصی در مدیریت فرهنگی مراکز ادبی از آفات جدی جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دوره معاصر؛ سپردن جشنوارههای بزرگ ادبی چون جایزه جلال به افراد کم تجربه و ناتوان تا فرصت سوزی در دیپلماسی فرهنگی و ادبی برای تقویت زبان همگی جزء این آفات است.
عضو هیئت مدیره انجمن نقد ادبی ایران اضافه کرد: تهدید دیگر وارد نشدن افراد نخبه و علاقهمند برای تحصیل در حوزههای علوم انسانی از جمله زبان و ادبیات فارسی است که خود دلایل اقتصادی، فرهنگی دارد، روشن است در پرتو چنین فضایی دیگر ظهور امثال دهخدا و معین را نمیتوان انتظار داشت.
قاسم زاده در بیان یکی دیگر از آسیبهای جدی بیان کرد: آسیب دیگر ورود شاعر نماهای کممایه و اغلب ناآشنا به پسندها و ناپسندهای عاطفی و زیبایی شناسی ملی و فرهنگی و تجدد طلبانی است که به تقلید از شعرهای سپید و موج نو گمان میکنند هر نوشته در هم ریختهای را میتوان با کمک تخیلات بیسر و ته نوعی شعر دانست.
وی در پایان گفت: اینگونه افراد نیز در بی رونقی و ایجاد حس تنفر عمومی در جامعه نسبت به شعر نقشی غیرقابل انکار داشته و دارند و البته کم نیستند و در هر محفلی با هیئتهای عجیب میکوشند که دلربایی کنند.
انتهای پیام/
برخی کتابهای کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند. ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایتهای عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمیگیرد. برپایه موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار میدهند.
ادبیات فارسی در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده که شاید امروزه این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ به ویژه در عموم جامعه نیز باتوجه به غرق شدن مردم به امور روزانه و روزمرگیها، این بیتفاوتی بیشتر مشهود است تا جایی که اکنون برخی کلمات فارسی دچار تحریف شده است.
علی قاسم زاده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین؛ اظهار کرد: از نوجوانی به ادبیات علاقه مند بودم و با شعر و داستان به عنوان دو وجه پر کاربرد ادبیات خلاق، سروکار داشتهام که همین علاقه، من را به سوی مطالعه در ادبیات سوق داد و با آن که از ابتدایی تا دبیرستان رتبه اول کلاس بودم، ضرورت تحصیل در زبان و ادبیات فارسی را حس میکردم.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین افزود: از این که اغلب دانشآموزان به جبر روزگار و پسند و فشار خانواده تحصیل در رشتههای ریاضی و فیزیک یا علوم تجربی را بر علوم انسانی ترجیح میدادند، احساس هراس داشتم زیرا متابعت از مد روز و منفعت طلبی در تحصیل را برای آینده علمی کشور خطرناک میدانستم و میدانم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه از سال 1375 به طور جدی وارد دوره کارشناسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین شدم، تصریح کرد: در این دوره تلاش کردم در محضر استادان خودم کسب فیض کرده و پایههای نظری آشنایی با هنر و ادبیات را تقویت کنم؛ از ابتدا همواره میکوشیدم اوضاع ادبیات و زبان فارسی و جایگاه آن را در بین دانشآموزان و دانشجویان و متن جامعه رصد کنم.
ادبیات معاصر افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده است
قاسمزاده عنوان کرد: دوره کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه تربیت مدرس با رتبه ممتاز سپری کردم و از سال1379 در دبیرستانهای تهران مشغول به کار شدم.
عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه تلاشم در پژوهشهای ادبی بیشتر ناظر برکشف و تبیین آثار ادبی اثرگذار یا پرخواننده در جامعه نخبگانی بوده است؛ افزود: اگرچه تحقیق در زبان و فرهنگ عامه بویژه تحقیق در سرچشمههای اندیشگانی ایرانیان یعنی اسطورههای ملی و مذهبی را نیز از نظر دور نداشتم.
وی در ادامه گفت: در این باب مطالعات بسیار و تحقیقات گسترده انجام داده و بخشی از پژوهشهای دانشجویان را نیز به این سمت وسو هدایت کردهام، البته به طور کلی پژوهش در زبان و ادبیات فارسی بویژه نقد ادبی را از سال 81 به طور جدی آغاز کردم.
عضو هیئت مدیره انجمن نقد ادبی ایران ابراز کرد: جایگاه ادبیات کنونی ما در مقایسه با ادبیات کلاسیک، از نظر کیفی و مایههای شعری و شهرت جهانی کاهشی محسوس داشته است؛ اما با همه اینها نباید از نظر دور داشت که ادبیات امروز از نظر زمانی در مقام مقایسه با ادوار کلاسیک فارسی هنوز جوان و در حال رشد و کسب تجربههای تازه است.
وی در رابطه با ادبیات معاصر در حوزه رمان نویسی و شعر نو و حتی تقلید از شعر کلاسیک بیان کرد: ادبیات معاصر در این حوزهها افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده و سعی کرده رسالت اجتماعی و سیاسی برای خود ترسیم کند و ابزاری در مسیر رشد و نیازهای عاطفی و فرهنگی مردم معاصر باشد.
شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد
این استاد دانشگاه ادامه داد: به ویژه ادبیات انقلاب اسلامی از رویشهای بسیار ارزشمند و خلاقی است که به درختی تنومند و ریشهدار بدل شده و خود جریانهایی متنوع و گسترده و تازهای را به وجود آورده است و قطعا در آینده بیشتر میدرخشد.
قاسمزاده در رابطه با آسیبهای زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: زبان و ادبیات فارسی، امروز بیشتر از چند منظر در تهدید جدی قرار دارد که اولین آسیب از نظر اجتماعی است که با رویکرد غربگرایی جوانان و بیاعتنایی خانوادهها و تغییر ارزشها همچون گرایش به تجارتپیشگی و سرمایهداری به شدت نسل معاصر را دچار گسست بنیادین از گذشته فرهنگی، فکری، خودباختگی و خودفراموشی هویتی کرده است.
وی ادامه داد: با وجود ادعای ایرانگرایی و احساسات به ظاهر ناسیونالیستی، شاهد فراموشی میراث ادبی و غربت میراث ماندگار بزرگان ادبی چون شاهنامه، گلستان، بوستان، مثنوی معنوی و دیوان حافظ در بین افراد مختلف حتی دانشگاهیان هستیم؛ کافی است ببینید چند درصد از افراد تحصیلکرده میتوانند یک غزل کامل از حافظ را از بر بخوانند؟ یا شاهنامه خوانی کنند؟ در حالی که الفبای انگلیسی را به ترتیب حفظ هستند، بدون پس و پیش کردن و تمام کمال میتوانند الفبای فارسی را به ترتیب هجی کنند؟
عضو هیئت علمی دانشگاه عنوان کرد: آسیب دیگر از نظر بیرونی است که با هجمه بیگانگان از طرق مختلف، از جمله آکادمیهای آموزش زبان انگلیسی و تبِ اظهارفضل به انگلیسیدانی در جامعه دیده میشود، اینها همه ریشه در خودباختگی تاریخی و احساس حقارت ایرانیان دارد.
قاسم زاده با بیان اینکه خانوادهها هنوز زبان فارسی کودکشان نضج نگرفته نیز به دنبال آموختن زبان انگلیسی برای آنها هستند، اظهار کرد: میدانیم که شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد و آنها را به افرادی بیهویت بدل میسازد.
فضای مجازی باعث سطحینگری و دور شدن جامعه از کتاب شده است
وی ادامه داد: تهدید سوم، فضای مجازی است که سطحینگری، تقلیلگرایی، تنوع طلبی، شتابزدگی و بیحوصلگی را برای کاربران خود به همراه دارد و به تدریج طراوت روح و روان و نشاط فکری و عاطفی را در افراد بویژه جوانان میگیرد و ثمره آشکار این گرایش، اعتیادآور و دور شدن از کتاب است.
این استاد دانشگاه با اشاره به کم کاری و گاه غیرتخصصی عمل کردن متولیان فرهنگی و نظام سیاسی کشور در حوزههای ادبی و فرهنگی کشور به عنوان تهدید چهارم، اذعان کرد: برای مثال انتصابهای غیرتخصصی در مدیریت فرهنگی مراکز ادبی از آفات جدی جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دوره معاصر؛ سپردن جشنوارههای بزرگ ادبی چون جایزه جلال به افراد کم تجربه و ناتوان تا فرصت سوزی در دیپلماسی فرهنگی و ادبی برای تقویت زبان همگی جزء این آفات است.
عضو هیئت مدیره انجمن نقد ادبی ایران اضافه کرد: تهدید دیگر وارد نشدن افراد نخبه و علاقهمند برای تحصیل در حوزههای علوم انسانی از جمله زبان و ادبیات فارسی است که خود دلایل اقتصادی، فرهنگی دارد، روشن است در پرتو چنین فضایی دیگر ظهور امثال دهخدا و معین را نمیتوان انتظار داشت.
قاسم زاده در بیان یکی دیگر از آسیبهای جدی بیان کرد: آسیب دیگر ورود شاعر نماهای کممایه و اغلب ناآشنا به پسندها و ناپسندهای عاطفی و زیبایی شناسی ملی و فرهنگی و تجدد طلبانی است که به تقلید از شعرهای سپید و موج نو گمان میکنند هر نوشته در هم ریختهای را میتوان با کمک تخیلات بیسر و ته نوعی شعر دانست.
وی در پایان گفت: اینگونه افراد نیز در بی رونقی و ایجاد حس تنفر عمومی در جامعه نسبت به شعر نقشی غیرقابل انکار داشته و دارند و البته کم نیستند و در هر محفلی با هیئتهای عجیب میکوشند که دلربایی کنند.
انتهای پیام/
برخی کتابهای کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند. ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایتهای عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمیگیرد. برپایه موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار میدهند.
,ادبیات فارسی در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده که شاید امروزه این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ به ویژه در عموم جامعه نیز باتوجه به غرق شدن مردم به امور روزانه و روزمرگیها، این بیتفاوتی بیشتر مشهود است تا جایی که اکنون برخی کلمات فارسی دچار تحریف شده است.
,علی قاسم زاده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین؛ اظهار کرد: از نوجوانی به ادبیات علاقه مند بودم و با شعر و داستان به عنوان دو وجه پر کاربرد ادبیات خلاق، سروکار داشتهام که همین علاقه، من را به سوی مطالعه در ادبیات سوق داد و با آن که از ابتدایی تا دبیرستان رتبه اول کلاس بودم، ضرورت تحصیل در زبان و ادبیات فارسی را حس میکردم.
,مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین افزود: از این که اغلب دانشآموزان به جبر روزگار و پسند و فشار خانواده تحصیل در رشتههای ریاضی و فیزیک یا علوم تجربی را بر علوم انسانی ترجیح میدادند، احساس هراس داشتم زیرا متابعت از مد روز و منفعت طلبی در تحصیل را برای آینده علمی کشور خطرناک میدانستم و میدانم.
,این استاد دانشگاه با بیان اینکه از سال 1375 به طور جدی وارد دوره کارشناسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین شدم، تصریح کرد: در این دوره تلاش کردم در محضر استادان خودم کسب فیض کرده و پایههای نظری آشنایی با هنر و ادبیات را تقویت کنم؛ از ابتدا همواره میکوشیدم اوضاع ادبیات و زبان فارسی و جایگاه آن را در بین دانشآموزان و دانشجویان و متن جامعه رصد کنم.
,ادبیات معاصر افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده است
, ادبیات معاصر افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده است,قاسمزاده عنوان کرد: دوره کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه تربیت مدرس با رتبه ممتاز سپری کردم و از سال1379 در دبیرستانهای تهران مشغول به کار شدم.
,عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه تلاشم در پژوهشهای ادبی بیشتر ناظر برکشف و تبیین آثار ادبی اثرگذار یا پرخواننده در جامعه نخبگانی بوده است؛ افزود: اگرچه تحقیق در زبان و فرهنگ عامه بویژه تحقیق در سرچشمههای اندیشگانی ایرانیان یعنی اسطورههای ملی و مذهبی را نیز از نظر دور نداشتم.
,وی در ادامه گفت: در این باب مطالعات بسیار و تحقیقات گسترده انجام داده و بخشی از پژوهشهای دانشجویان را نیز به این سمت وسو هدایت کردهام، البته به طور کلی پژوهش در زبان و ادبیات فارسی بویژه نقد ادبی را از سال 81 به طور جدی آغاز کردم.
,عضو هیئت مدیره انجمن نقد ادبی ایران ابراز کرد: جایگاه ادبیات کنونی ما در مقایسه با ادبیات کلاسیک، از نظر کیفی و مایههای شعری و شهرت جهانی کاهشی محسوس داشته است؛ اما با همه اینها نباید از نظر دور داشت که ادبیات امروز از نظر زمانی در مقام مقایسه با ادوار کلاسیک فارسی هنوز جوان و در حال رشد و کسب تجربههای تازه است.
,وی در رابطه با ادبیات معاصر در حوزه رمان نویسی و شعر نو و حتی تقلید از شعر کلاسیک بیان کرد: ادبیات معاصر در این حوزهها افقهای تازهای را به روی مخاطبان گشوده و سعی کرده رسالت اجتماعی و سیاسی برای خود ترسیم کند و ابزاری در مسیر رشد و نیازهای عاطفی و فرهنگی مردم معاصر باشد.
,شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد
, شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد,این استاد دانشگاه ادامه داد: به ویژه ادبیات انقلاب اسلامی از رویشهای بسیار ارزشمند و خلاقی است که به درختی تنومند و ریشهدار بدل شده و خود جریانهایی متنوع و گسترده و تازهای را به وجود آورده است و قطعا در آینده بیشتر میدرخشد.
,قاسمزاده در رابطه با آسیبهای زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: زبان و ادبیات فارسی، امروز بیشتر از چند منظر در تهدید جدی قرار دارد که اولین آسیب از نظر اجتماعی است که با رویکرد غربگرایی جوانان و بیاعتنایی خانوادهها و تغییر ارزشها همچون گرایش به تجارتپیشگی و سرمایهداری به شدت نسل معاصر را دچار گسست بنیادین از گذشته فرهنگی، فکری، خودباختگی و خودفراموشی هویتی کرده است.
,وی ادامه داد: با وجود ادعای ایرانگرایی و احساسات به ظاهر ناسیونالیستی، شاهد فراموشی میراث ادبی و غربت میراث ماندگار بزرگان ادبی چون شاهنامه، گلستان، بوستان، مثنوی معنوی و دیوان حافظ در بین افراد مختلف حتی دانشگاهیان هستیم؛ کافی است ببینید چند درصد از افراد تحصیلکرده میتوانند یک غزل کامل از حافظ را از بر بخوانند؟ یا شاهنامه خوانی کنند؟ در حالی که الفبای انگلیسی را به ترتیب حفظ هستند، بدون پس و پیش کردن و تمام کمال میتوانند الفبای فارسی را به ترتیب هجی کنند؟
,عضو هیئت علمی دانشگاه عنوان کرد: آسیب دیگر از نظر بیرونی است که با هجمه بیگانگان از طرق مختلف، از جمله آکادمیهای آموزش زبان انگلیسی و تبِ اظهارفضل به انگلیسیدانی در جامعه دیده میشود، اینها همه ریشه در خودباختگی تاریخی و احساس حقارت ایرانیان دارد.
,قاسم زاده با بیان اینکه خانوادهها هنوز زبان فارسی کودکشان نضج نگرفته نیز به دنبال آموختن زبان انگلیسی برای آنها هستند، اظهار کرد: میدانیم که شیفتگی به زبان بیگانه و بیاعتنایی به زبان مادری از تعصب ملی افراد میکاهد و آنها را به افرادی بیهویت بدل میسازد.
,فضای مجازی باعث سطحینگری و دور شدن جامعه از کتاب شده است
, فضای مجازی باعث سطحینگری و دور شدن جامعه از کتاب شده است,وی ادامه داد: تهدید سوم، فضای مجازی است که سطحینگری، تقلیلگرایی، تنوع طلبی، شتابزدگی و بیحوصلگی را برای کاربران خود به همراه دارد و به تدریج طراوت روح و روان و نشاط فکری و عاطفی را در افراد بویژه جوانان میگیرد و ثمره آشکار این گرایش، اعتیادآور و دور شدن از کتاب است.
,این استاد دانشگاه با اشاره به کم کاری و گاه غیرتخصصی عمل کردن متولیان فرهنگی و نظام سیاسی کشور در حوزههای ادبی و فرهنگی کشور به عنوان تهدید چهارم، اذعان کرد: برای مثال انتصابهای غیرتخصصی در مدیریت فرهنگی مراکز ادبی از آفات جدی جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دوره معاصر؛ سپردن جشنوارههای بزرگ ادبی چون جایزه جلال به افراد کم تجربه و ناتوان تا فرصت سوزی در دیپلماسی فرهنگی و ادبی برای تقویت زبان همگی جزء این آفات است.
,عضو هیئت مدیره انجمن نقد ادبی ایران اضافه کرد: تهدید دیگر وارد نشدن افراد نخبه و علاقهمند برای تحصیل در حوزههای علوم انسانی از جمله زبان و ادبیات فارسی است که خود دلایل اقتصادی، فرهنگی دارد، روشن است در پرتو چنین فضایی دیگر ظهور امثال دهخدا و معین را نمیتوان انتظار داشت.
,قاسم زاده در بیان یکی دیگر از آسیبهای جدی بیان کرد: آسیب دیگر ورود شاعر نماهای کممایه و اغلب ناآشنا به پسندها و ناپسندهای عاطفی و زیبایی شناسی ملی و فرهنگی و تجدد طلبانی است که به تقلید از شعرهای سپید و موج نو گمان میکنند هر نوشته در هم ریختهای را میتوان با کمک تخیلات بیسر و ته نوعی شعر دانست.
,وی در پایان گفت: اینگونه افراد نیز در بی رونقی و ایجاد حس تنفر عمومی در جامعه نسبت به شعر نقشی غیرقابل انکار داشته و دارند و البته کم نیستند و در هر محفلی با هیئتهای عجیب میکوشند که دلربایی کنند.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه