دانا گزارش می دهد؛

• سه‌شنبه ۰۸ مهر ۱۳۹۹ ۱۶:۲۵
• کد خبر : 1652391

• اخبار
• سایر رسانه ها

به بهانه تجلیل از عوامل سینمایی فیلم «خورشید» در هتل پارسیان آزادی، گپی کوتاه با کودکان درخشان فیلم مجیدی زدیم و آن ها از آرزوهای بزرگ خود برای ما گفتند؛ از عشق به بازیگری تا اینکه هیچ کودکی در همه جای دنیا مجبور به کار نباشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مراسم تجلیل از عوامل فیلم سینمایی «خورشید» امروز در هتل پارسیان آزادی به میزبانی فیلیمو برگزار شد. مجید مجیدی، نیما جاویدی به همراه بازیگران کودک و نوجوان «خورشید» در این مراسم حضور داشتند.

شکوری مقدم از مدیران فیلیمو در ابتدای این مراسم با تشکر از اصحاب رسانه جهت حضور و پوشش این مراسم، گفت: همه ما فیلم های مجیدی را از کودکی دنبال می کنیم. خاطرات ما از «بچه های آسمان» تا همین «خورشید» کماکان ادامه دارد و ممنونیم از او که خاطرات خوشی برای ما رقم زده است.

وی افزود: یکی از ویژگی های شاخص فیلم های مجیدی معرفی چهره های جدید بازیگری به خصوص در میان کودکان و نوجوانان است. امیدواریم در آینده هیچ وقت شاهد این نباشیم که لااقل در کشورمان کودکی از سر اجبار در حال کار کردن باشد.

شروع خورشید از دروازه غار شکل گرفت

در ادامه این مراسم مجیدی با تشکر از همه عوامل فیلم «خورشید»، گفت: دو سال پیش بود که با نیما جاویدی به فک راین افتادیم که درباره کودکان کار فیلمی بسازیم. بچه ها و کودکانی که تقریبا هر روز آن ها را در سر چهار راه ها و مترو د رحال کار کردن می دیدیم. به پیشنهاد یکی از دوستان به مدرسه ای در دروازه غار به نام «صبح رویش» رفتیم و از نزدیک با احوالات این بچه ها بیشتر آشنا شدیم و و دیدیم که آن ها از سر اجبار و برای کمک به خانواده هایشان چگونه هم کار می کردند، و هم درس می خواندند. برای اکثر آن ها راه دیگری وجود ندارد و آنها مجبوراند که کار کنند.

گنج های پنهان این سرزمین

کارگردان فیلم «خورشید» در ادامه گفت: امیدوارم با اکران این فیلم و ساخت فیلم ها و مستندهایی با این موضوع، نگاه مردم و به خصوص مسئولان بیشتر به این کودکان جلب شود. راهی به جز فرهنگ سازی در این زمینه وجود ندارد و چقدر هنر و به خصوص سینما می تواند در این زمینه تاثیر گذار باشد. این بچه ها گنج های پنهان این سرزمین اند و امیدوارم با همت مسئولان ساخت چنین مدرسه هایی برای این کودکان در سراسر کشور آغاز شود تا لااقل دغدغه تحصیل این کودکان برطرف شود.

مجیدی افزود: ما با ساختن این فیلم خواستیم به همه بگوییم که همه ما دربرابر آینده این کودکان مسئولیم؛ باز هم تاکید می کنم این کودکان سرمایه ای این مملکت و گنج های پنهانی اند که باید به فکر حال و آینده آنها باشیم و تنهایشان نگذاریم.

مجیدی که همراه خود جایزه نوظهور جشنواره ونیز «مارچلو ماستریانی» را برای روح الله زمانی به امانت آورده بود، (روح الله زمانی، بازیگر نقش نخست این فیلم در زمان حضور عوامل فیلم در ونیز، به دلیل مثبت شدن تست کرونای خود، در ایران حضور داشت) با اهدای این جایزه به روح الله، از خاطرات ونیز و معروف شدن بچه ها در جشنواره گفت: در ونیز، بعد از اکران فیلم، «شمیلا» به یکی از سلبریتی های جشنواره تبدیل شده بود. همه او را می شناختند و با او عکس می گرفتند.

کیت بلانشت گفت این جایزه حق همه بچه های خورشید است

مجید مجیدی افزود: نکته مهمی که باید در خصوص دیده شدن بازی بچه ها بگویم این است که «کیت بلانشت» به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره به من گقت که واقعا دوست داشتیم این جایزه نوظهور را به همه بچه های بازیگر این فیلم تقدیم کنیم؛ چون واقعا همه آن ها مثل خورشید درخشان بودند ولی قوانین جشنواره به ما اجازه چنین کاری را نمی داد.

مجیدی در خصوص بازی روح الله زمانی در این فیلم گفت: او واقعا باهوش و استعداد بازیگری دارد. فقط 20 روز طول کشید که به درک درست یاز نماها و دوربین رسید؛ ما فقط 45 روز در همان کانالی که در فیلم دیدید، فیلمبرداری کردیم و جالبی کار اینکه در همان روز اول، پای روح الله شکست و او با پای شکسته همه این صحنه های دشوار را بازی می کرد. نه فقط روح الله بلکه همه بچه های فیلم عالی بودند و بی شک آینده درخشانی برای آن ها متصورم.

در ادامه این مراسم، علاوه بر جایزه جشنواره ونیز که به روح الله زمانی داده شد، فیلیمو نیز جایزه ای تحت عنوان یک دوره کامل بازیگری در آموزشگاه بامداد (زیر نظر امین تارخ) را به وی اهدا کرد. به شمیلا و ابوالفضل شیرزاد، محمد موسوی و مانی غفوری نیز از طرف فیلیمو، لوحی تقدیر به همراه «حمایت تحصیلی تا ورود به دانشگاه» هدیه داده شد.

گپی کوتاه با ستاره های خورشید

با بچه های فیلم «خورشید» به صورت اختصاصی برای «دانا» گفت و گو کردیم؛ شمیلا و ابوالفضل از آرزوهای خود برای ما گفتند، محمد از اینکه دوست دارد به کلاس های بازیگری برود ولی از پس شهریه های سنگین آن ها برنمی آید و روح الله از بزرگی مجیدی بیشتر برای ما گفت و اینکه با «خورشید» چگونه مسیر زندگی او عوض شده است...

ابوالفضل: من هر روز صبح بیدار می شدم و به مدرسه برای درس خواندن می رفتم و بعدازظهر در مترو دست فروشی می کردم. قبلا راه مدرسه خیلی دور از خانه مان بود ولی الان به مدرسه جدیدی می روم که خیلی نزدیک تر است، دیگر کار نمی کنم و فقط درس می خوانم و همه چیز خیلی بهتر شده است.

ابوالفضل از آرزویش برای همه کودکان کار گفت: دلم می خواهد در همه دنیا هیچ کودکی مجبور به کار کردن نباشد و آنقدر پول داشته باشم که به بقیه کمک کنم . دیگر دلم نمی خواهد در مترو به کسی بگویم که « خاله...گرسنه هستم و یک چیزی برای من می خری...»

شمیلا: یک روز در میان به مدرسه «صبح رویش» می روم. دوست دارم واقعا هم درسم را بخوانم و هم در جایی مثلا آموزشگاهی، بازیگری را حرفه ای یاد بگیرم. آرزو دارم که هیچ کودکی مجبور به کار کردن نشود.

موسوی: صبح ها درس می خوانم و بعدازظهری ها از ساعت 4 تا 11 شب در مغازه گوشت فروشی و قصابی شاگردی می کنم. دوست داشتم یک کار بهتری داشتم به جای اینکه جایزه تحصیلی به من بدهند. درس خواندن برای من فایده ای ندارد، الان جاییکه که کار می کنم نه بیمه هستیم و نه حقوق خوبی دارم؛ تا مسئول بیمه می آید، صاحب مغازه ما را بیرون می کند تا در لیست بیمه ای او نباشیم؛ عاشق بازیگری ام. قبلا سینما فقط از طرف مدرسه ما را می بردند. برای اینکه بیشتر یاد بگیرم به یکی از کلاس های بازیگری سری زدم. برای 4 کلاس 10 جلسه ای 12 میلیون می خواست؛ وقتی شناخت که من از بازیگرهای فیلم خورشید بودم، قرار شد به من تخفیف بده و 8 میلیون بگیرد. حالا بیشتر کار می کنم تا بتوانم شهریه آن کلاس ها را بدهم و امیدوارم از آنجا برای سریال یا فیلمی معرفی شوم.

روح الله: بعد از همه اتفاقات خوبی که در این چند مدت برای من افتاده، از همان اول و قبول شدن در تست آقای مجیدی تا جایزه ونیز؛ برای همه آنها خدا را شکر می کنم. خدا این مسیر را در جلوی پای من قرار داده و دیگر دست خودم است که سرنوشت و آینده خودم را چگونه بسازم. هم می توانم خرابش کنم و هم با تلاش می توانم به بهترین چیزها برسم. دوست دارم قطعا در آینده یک بازیگر حرفه ای شوم. خدا این توفیق را به من داده که در این راه باشم، امیدوارم به غرور دچار نشوم، چون من هم اول کار کردم، سختی کشیدم و حتما اگر بازیگر خوبی شوم، به دوستان خودم که آن ها هم عاشق بازیگری اند و می دانم که استعدادش را دارند، کمک می کنم.

زمانی در پاسخ به این سوال که برخی رسانه ها برای آقای مجیدی حاشیه هایی مطرح می کنند؛ اینکه او بعد از مطرح شدن چهره های کودک فیلم هایش، آنها را محدود می کند، بازی به آن ها نمی دهد، با عصبانیت گفت: همه کسانی که این حرف ها را می زنند، «حرف مفت زده اند» نمی دانم چرا بعضی ها دلشان می خواهد به آقای مجیدی ضربه بزنند، برایش حاشیه درست کنند؛ آقای مجیدی بزرگترین کمک و لطف را به من با حضورم در فیلم کرده است. از این به بعد، من اگر به جایی برسم و یا موفق نشوم، به خودم ارتباط دارد. سرنوشت آدم دست خودش است. اگر به جایی نرسیدم مطمئن باشید من تلاش خودم را نکرده ام، من کوتاهی کردم؛ و اگر نشد، بار دیگر تلاش می کنم، من به خودم ایمان دارم. آنقدر در این راه تلاش می کنم تا به نتیجه دلخواهم برسم.

آقای مجیدی خیلی مشتی است...

من واقعا به چشم یک کارگردان به آقای مجیدی نگاه نمی کنم. به چشم یک رفیق، یک داداش، یک آدم مشتی به او نگاه می کنم. آقای مجیدی واقعا دل بزرگی دارد و من خیلی ناراحت می شوم وقتی این مطالب را درباره ایشان می گویند. همه بچه های هنرور فیلم خورشید از مدرسه ما بودند. و واقعا بیشتر آن ها با استعداد؛ آقای مجیدی از اکثر آن ها عکس و فیلم دارد تا در کارهای بعدی خود و یا به دیگران آن ها را معرفی کند. من هم برای آینده کاری خود و البته بعد از اکران فیلم خورشید، قطعا اول با استاد خودم یعنی آقای مجیدی مشورت می کنم و هرچه ایشان پیشنهاد دهد چون می دانم صلاح کار من را می داند، انجام خواهم داد.

من این جایزه را به مادرم و همه عوامل فیلم تقدیم می کنم. و به همه بچه های کار می گویم که من هم مثل خود شما سال ها کار کرده ام . منی که حتی 3 کیلومتر نمی توانستم از خانه مان دور شوم، به دوری یک قاره آن طرف تر به من یک جایزه بزرگ داده اند، آن ها هم قطعا با تلاش و امید می توانند به آرزوهایشان برسند.  

انتهای پیام/

• برچسب ها
• #
• #
• #
• #
• #