سرمقاله روزنامه های امروز کشور؛
دشمن، دشمنی میکند شما چه میکنید؟/ جنگ اقتصادی را همتی دگر باید
نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانه های مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانه های مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
,
,
,
دشمن، دشمنی میکند شما چه میکنید؟
,
دشمن، دشمنی میکند شما چه میکنید؟ ,
دشمن، دشمنی میکند شما چه میکنید؟ ,
,
سیدمحمدسعید مدنی در کیهان نوشت:
,
سیدمحمدسعید مدنی در کیهان نوشت:,
سیدمحمدسعید مدنی در کیهان نوشت:,
,
۱- امروز در شهر کوفه همه دارای امکانات زندگی هستند، پایینترین افراد، نان گندم میخورند، خانه دارند، و آب آشامیدنی خوب مینوشند» (ما اصبح بالکوفه احدا الا ناعماً... والخ) -بحارالانوار. جلد چهلم)
از همان لحظه آغاز بیعت مردم با علی(ع) بر سر خلافت، قانونگریزان، زیادهخواهان، رانتخواران، عدالتستیزان؛ مرتجعان طرفدار احیای اشرافیت طاغوتی و جاهلی و مفسدان و منافقان و... بالاخره پرمدعایان بیشعور و قاریان بیبصیرت و... خلاصه همه بدیها و عناصر ضد انسانی و اجتماعی دست به دست هم داده و یکسره و بیامان به توطئه و شرارت و خباثت و دشمنی علیه حکومت مشروع و مردمی آن بزرگ دست زدند و سه جنگ بزرگ و پرتلفات را به ایشان تحمیل کردند و... دیگر اقداماتی که شرح آن از حوصله این نوشته کوتاه خارج است، اما مولا در اواخر حکومت خود درباره وضعیت اجتماعی و معیشتی شهر کوفه چنان میگوید که در شروع آمد.
,
,
,
ریشه بسیاری از این مشکلات و دشمنیها این بود که علی نمیخواست به امانتی که مردم به وی سپرده بودند و بیعت همهجانبه آنان خیانت کند. نمیخواست بر سر مصالح جامعه و منافع مردم با دشمنان صاحب قدرت و ثروت مردم پنهانی معامله کند. نمیخواست امور مردم را به دست کسانی که به اموال عمومی و بیتالمال حریص و چشم طمع دارند بسپارد، آری علی درصدد برپایی حکومت شایستگان بود. میخواست اصل شایستهسالاری را در عمل و نه در شعار و میتینگهای انتخاباتی! در کنار سایر اصول انسانساز و تمدن برپا کن، اعمال کند. علی میخواست به وظیفه خود عمل کند. و با تکیه بر تعالیم کتاب آسمانی و عمل به آموزههای نجاتبخش دین خدا «جامعه اسلامی» بسازد. تمام جرم علی این بود. البته میدانیم که:
بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
,
,
,
یوسف از دامان پاک خود به زندان میرود
,
یوسف از دامان پاک خود به زندان میرود,
,
۲- دشمن، دشمن است. این دشمن را مردم ایران خوب شناختهاند. با زبان و شعار بارها او را با صدای بلند به طوری که همه دنیا و حتی آنها که خود را به کری زدهاند، بشنوند و با اسم و رسم او را معرفی کرده و جنایات و خیانتهای او را علیه این ملک و ملت و علیه بشریت فریاد کرده است. این اتفاقی نیست که دیروز و امروز رخ داده باشد، دویست سال تاریخ استعمار در این مملکت و وقایعی چون مشروطیت و نقش انگلستان در به انحراف کشیدن آن و بر باد دادن مجاهدت ملت به پاخاسته و زحمات رهبران راستین آن و... سر برآوردن دیکتاتوری وابسته رضاخانی از ویرانههای آن و... رخدادی چون نهضت ملی شدن نفت و کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد و بر باد رفتن تلاشها و مجاهدت ملت ایران و خنثیسازی اقدامات و تلاشهای دیپلماتیک دولتمردان ملی و... اتفاقاتی بود که ماهیت واقعی دشمنان دوستنما و غارتگران متمدننما را برای همیشه به این ملت شناساند و به روشنی ثابت کرد که این ملت برای استقلال و حفظ عزت ملی و شخصیت و هویت تاریخی و تحقق آرمانهای خود جز به خود و ظرفیتهای درونی و داشتههای مادی و انسانی به هیچ قدرت استعماری با هر نامی که دارد نباید اعتماد کند که تجربه و تاریخ نشان میدهد، آنان بزرگترین دشمن استقلال و عزت ملتها و مانع بزرگ بر سر راه پیشرفت آنها هستند.
,
,
۳- شعار دادن بیامان و خستگیناپذیر و هشیاری انقلابی یکی از مهمترین کارهایی است که برای تداوم خروشان انقلاب اسلامی و حفظ اصالت و ماهیت واقعی آن هرگز نباید فراموش شود و به حرف کسانی که گاه نسنجیده و نفهمیده و بسیاری اوقات کاملا موذیانه و حسابشده و حتی پشت شعارهای خیرخواهانه و انقلابی و اعتقادی میخواهند بیثمر بودن و حتی مضر بودن و بدتر از آن ضداخلاقی و مغایرت داشتن این شعارها با آموزههای دینی و سیره بزرگان و... را ثابت کنند، نباید وقعی نهاد. البته این نیز کاملا روشن و بدیهی است که صرف شعار دادن علیه دشمن که با شنیدن آنها خشمگینتر و دیوانهتر میشود و برای خنثی کردن توطئههای رنگارنگ او از یکسو و حرکت دادن جامعه در مسیر پیشرفت و تحقق آرمانها از سوی دیگر، کافی نیست بلکه باید فراتر و چندین برابر بیشتر آن فکر کرد؛ تدبیر و ابتکار به خرج داد و خستگیناپذیر کار و مجاهدت کرد.
,
,
۴- سیره پیامبر بزرگوار اسلام(ص) پس از هجرت به مدینه و شروع جامعهسازی به روشنی گواه است که ایشان در کنار تبلیغ آیین جدید، ترویج شعائر دینی و.... از لحظه ورود به مدینه شروع به کار و تلاش کرد. تلاشی در جهت سر و شکل دادن به جامعه نوین و ایجاد زمینه وبستر رشد و تعالی معنوی مسلمانان و مردم در فضای مناسب و امن مادی و... همچنین در مسیر کوتاه کردن دستدرازی و دخالت و تجاوز دشمنان مستکبر و اشراف زیادهخواه قریش. امیر مومنان(ع) - چنانکه بالاتر اشاره شد- علیرغم همه خباثت و توطئهچینی که علیه حکومت قانونی و عدالتمحور ایشان صورت میگرفت همه مشکلات و کمبودهای جامعه را گردن دشمن نینداخت و راهحل را صرفا شعار دادن و لعن به دشمنان فرستادن ندانست بلکه یکسره و خستگیناپذیر، با کار و ابتکار، تدبیر و عمل، صلابت و قاطعیت و... چنان حکومت کرد که جامعه کمترین آسیبها را ببیند و مردم عادی از زندگی توأم با آرامش و رفاه نسبی برخوردار باشند چنانکه (حداقل) در اواخر دوران کوتاه حکومتی خود اوضاع معیشتی و امنیت اقتصادی مردم چنین بود که خود حضرتش وصف کرده است.
,
,
نه پیامبر(ص) و نه علی(ع) که عینیت و مظهر منطقیترین مکتب خلقت و عقلاییترین مذهب تاریخ هستند، و تنها الگوی «حکومت اسلامی» در تاریخ، هرگز به هنگام مدیریت و اداره جامعه دست روی دست نگذاشتند و در مقابله با دشمن فقط به شعار دادن و حداکثر دعا و نفرین اکتفا نکرده و از کار مدبرانه و طراحی بیوقفه و جهاد شجاعانه غافل نشدند.
,
,
۵- انتظار منطقی و توقع کاملا بدیهی مردم از مسئولان محترم در قوای سهگانه و سازمانها و تشکیلات مختلف این است که برایشان کار کنند. مشکلات را کمتر کنند. امنیت را در همه جنبههای حیات جمعی (اخلاقی و اقتصادی و نظامی و انتظامی و...) هرچه بیشتر فراهم آورند، موانع داخلی و خارجی پیشرفت ملک و ملت را از سر راه بردارند، و...
نه اینکه آنها را نصیحت کنند و به جای کار کردن برایشان توضیح واضحات دهند و بدعملی و ضعف مدیریتی خود را توجیه نمایند و آب پاکی روی دستشان بریزند و مثل فلان وزیر در رفتاری دون شأن جایگاه خود و در اظهاراتی سخیف و عجیب بگوید «همین است که هست!»... این مردم هشیار با گوش جان سپردن به رهنمودها و فرمان رهبری بصیر و دشمنشناس طی ۴۱ سال گذشته «هرچه فریاد داشته و دارند، سر آمریکا میکشند» و بهتر از برخی مسئولان که به جای کار کردن برای مردم آنها را معطل گوشهچشم نشان دادن اجنبی بدخواه کردهاند و ریشه بسیاری از مشکلات را هم در توطئه و خباثتهای آنها میدانند و... و البته بر مبنای دانستههای خود شعار داده و جانانه عمل کردهاند و سختیها و کمبودها و شهادتها و اسارتها و مصیبتها تحمل کردهاند و... بنابراین نیازی نیست مدیر و مسئولی پیدا شود و پس از هفت سال مردم را معطل مذاکره کردن با واشنگتننشینها، تازه آمریکا را به عنوان دشمن شماره یک ایران معرفی کند و از مردم بخواهد که علیه او شعار دهند و وی را نفرین نمایند...!!
,
,
,
۶- دشمن، دشمن است. دشمنی و شرارت میکند و مردم ایران و انقلاب بزرگ و پرمعنای مردم را به درستی جدی گرفته است. انقلابی که نقشههای دویستساله استعمار را درباره ایران و منطقه به هم زده است. انقلابی که با اینکه هنوز در آغاز راه است تا همینجا هم چهره واقعی تمدنی را که برپایه «زر و زور و تزویر» بر پا شده و انسانیت را در منجلاب مادیت غرق و ارزشها و حرمت او را در پای ماشین و سرمایه لگدمال کرده است، و از پشت نقاب دروغین و بزکشده چهره واقعی جنایتپیشه و منفعتپرست وی را افشا کرده است، و... انقلابی که خود میخواهد تمدنی را که رسول خدا(ص) در مدینه پایههایش را گذاشت ایجاد کند و به مصداق «وکذلک جعلناکم امه وسطا...»، تمدنی نوین برپا کند و زمینهساز انقلاب جهانی عدالتگستر بزرگ تاریخ شود.
,
,
۷- غرب برخلاف روشنفکرنمایان از مرحله پرت یا هویتباختگان مسحورکه این حرفها و اهداف انقلاب اسلامی را رویایی و تحقق آن را محال میدانند، انقلاب اسلامی را جدی گرفته است و بیش از چهل سال است که به در و دیوار میزند به هر سلاح و حربه و نیرنگی متوسل میشود بر سر راه پیشرفت ایران اسلامی سد و مانع میتراشد و تلههای مرگبار میگذارد تا آن را از نفس بیندازد و از میدان خارج کند. غیر از این کند باید تعجب کرد.
و تعجب هم از آنهایی است که توقع داشته و دارند دولت جنایتکار و زیادهخواه و تروریستی مثل آمریکا که انقلاب اسلامی به حیثیت ناداشته او ضربات مرگبار وارد کرده و بزرگترین تهدید وی به حساب میآید و اگر نگوییم به بزرگترین اما بدون شک به یکی از بزرگترین نگرانیهای دولتمردان آمریکایی و لابیهای صهیونیستی و اتاق فکرهای آنان تبدیل شده است و چنانکه امروز بیتردید «موضوع ایران» و نحوه تعامل با آن یکی از عوامل تعیینکننده نشستن بر مناصب حساسی حتی صندلی ریاست کاخ سفید است و...، غیر از اینکه میکند با ما معامله و رفتار کند! و مثلا بیاید به ما کمک کند تا معضلات اقتصادی خود را حل کنیم جامعه اسلامی را از هر نظر قوی کنیم و... بعد پدر خودش را در آوریم!! قبول داریم که صحنهگردانان سیاست آمریکا غالبا فاقد عقلانیت لازم و شناخت دقیق هستند اما دیگر نه به این اندازه! وظیفه تکتک ما خاصه مسئولان ماست که واقعیات دنیایی را که در آن زندگی میکنند بشناسند، دشمنی دشمن را باور داشته باشند و به نیروی درونی و متراکم این ملت برای ساختن و ظرفیتها و ثروت غنی این سرزمین برای آباد کردن ایمان داشته باشند و با تکیه بر شعارهای همیشه زنده و کاملا منطقی انقلاب با توکل به خدایی که همواره حامی حق و جبهه حق است نقش خود را به درستی به ساختن و آباد کردن این سرزمین و تحقق آرمانهای تاریخی و اعتقادی مردم آن ایفا نمایند و نام خود را در لیست خادمان این ملت خداجوی برای همیشه ثبت و ضبط نمایند.
,
,
,
,
,
حقه ای دیگر از ترامپ
,
حقه ای دیگر از ترامپ,
حقه ای دیگر از ترامپ,
,
سید احمد موسوی مبلغ در خراسان نوشت:
,
سید احمد موسوی مبلغ در خراسان نوشت: ,
سید احمد موسوی مبلغ در خراسان نوشت: ,
,
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در توییتی اعلام کرد تا پایان سال جاری میلادی، نیروهای آمریکایی خاک افغانستان را ترک خواهند کرد در حالی که گروه طالبان، از این سخن رئیس جمهور آمریکا به شدت استقبال کردند، مقامات ناتو، با ابراز ناخشنودی از این تصمیم ترامپ، تاکید کردند که آمریکا باید برای خروج از افغانستان، با متحدین خود نیز مشورت کند اما واقعیت این است آن چه رئیس جمهور آمریکا بیان کرده، یکی از اصلی ترین بند های موافقت نامه آمریکا و طالبان است.
,
,
آمریکا در موافقت نامه خود با طالبان، پذیرفته است که نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کند و از تعداد پایگاه های نظامی خود نیز بکاهد. از سوی دیگر، کمتر از یک ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده و ترامپ، علاوه بر این که در نظر سنجی ها از رقیب خود عقب مانده، در مهار کرونا به شدت دچار چالش است و ابتلای خود او به کرونا نیز میتواند بر ادامه مبارزات انتخاباتی اش تاثیر بگذارد. ترامپ همچنین در محقق کردن وعده های خود در زمینه های مختلف و از جمله پایان دادن جنگ افغانستان، ناکام بوده و همه این ها، باعث شده تا در رقابت های انتخاباتی، در وضعیت نامناسبی قرار بگیرد. از سوی دیگر، مذاکرات صلح بین الافغانی که حدود سه هفته است در قطر در حال پیگیری است، تا کنون حتی به تعیین چارچوب مذاکرات نیز منجر نشده است چه رسد به این که وارد جزئیات و روشن شدن دورنمای وضعیت سیاسی و جنگ در افغانستان شود. با این حساب، به رغم این که آمریکا با طالبان، موافقت نامه ای را به امضا رسانده اما عملا جنگ افغانستان خاتمه پیدا نکرده و
,
این مسئله، علاوه بر تشدید نارضایتی مردم آمریکا، موجب نگرانی و نارضایتی شرکای آمریکا در جنگ افغانستان به دلیل تک روی و یک جانبه گرایی آمریکا نیز شده است.
,
,
قطع به یقین این است که آمریکا، تمایل چندانی به کاهش جنگ و نابه سامانی در افغانستان ندارد اما به شدت علاقه مند است ضمن پیشگیری از تحمل آسیب های جانی و مالی این جنگ برای خودش، این هزینه ها را میان سایر کشورهای ذی دخل در افغانستان و به ویژه کشورهای همسایه افغانستان، سرشکن کند. این در حالی است که دولت افغانستان نیز از وضعیت عملکرد یک جانبه آمریکا در افغانستان ناراضی و در تلاش است تا اجماعی بین المللی، بر روند مذاکرات صلح افغانستان نظارت داشته باشند و کشورهای همسایه، نقش موثر تری در این مذاکرات عهده دار شوند.
,
,
همه این چالشها موجب شده که آمریکا، در مسئله افغانستان، دست پری نداشته باشد و ترامپ در این وضعیت نابه سامان، پیش از آن که به استراتژی کشورش درخصوص افغانستان بیندیشد، به این مطلب فکر کند که چگونه میتواند افکار عمومی آشفته و نگران آمریکا را به نفع خود سامان دهی کند و در فرصت باقی مانده تا روز انتخابات، مردم نگران آمریکا را به نفع خود پای صندوق های رای ببرد.آگاهان مسائل افغانستان، با توجه به واقعیت های میدانی و با تکیه بر اطلاعاتی که از مذاکرات پشت پرده و پنهانی طالبان با آمریکا در برخی محافل رسانهای دست به دست میشود، معتقدندآمریکا به حضور خود در افغانستان پایان نخواهد داد اما تلاش خواهد کرد تا ائتلافی از نیروهای سکولار و نیروهای افراطی مذهبی به وجود بیاورد و حکومتی شبیه حکومت سعودی در افغانستان ایجاد کند. چنین ساختاری، اگر ایجاد شود، نمیتواند مانعی جدی بر سر حضور آمریکا در منطقه تلقی شود.
,
,
با این حساب، مطلبی که ترامپ در توییت خود از آن سخن گفته، بیش از آن که یک واقعیت باشد، حقه ای برای کنترل افکار عمومی داخل آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این کشور است. آمریکا با همه تلاشی که انجام داد، موفق نشد بحران افغانستان را با امضای یک توافق نامه میان طالبان و دولت افغانستان، ظاهراً به پایان برساند اما اعلام خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، میتواند چهره ای متعهد از ترامپ را که به قول هایش عمل می کند، به مردم آمریکا نشان دهد.
,
,
مطلب آخر این که تجربه کیفیت خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و نیز اهمیت ژئوپلیتیک افغانستان و ضرورت حضور مستقیم آمریکا در منطقه به منظور تامین منافع این کشور نیز این احتمال را که آمریکا تمام نیروهای خود را از افغانستان خارج کند، تقریبا مساوی با صفر کرده است.آن چه در عراق روی داد، دقیقا به این شکل بود که تعداد زیادی از نیروهای آمریکایی، با تغییر پوشش و در قالب دیپلمات، در حد و اندازه چند هزار نفر، در آن کشور باقی ماندند. در افغانستان نیز، اتفاق مشابهی می تواند بیفتد و شکل حضور آمریکایی ها از ظاهر نظامی به ظاهری دیپلماتیک تغییر کند تا هم دولت آمریکا به تعهداتش به طالبان و نیز مردم آمریکا در ظاهر عمل کرده باشد و هم منافع آمریکا در افغانستان با خطر مواجه نشود.
,
,
,
,
,
,
,
جنگ اقتصادی را همتی دگر باید
عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:
با اعمال تحریمهای جدید علیه ۱۸ بانک و مؤسسه مالی و بانکی ایران توسط وزارت خزانهداری امریکا، کاخ سفید آخرین تیرهای در ترکش خود را در جنگ اقتصادی طراحی شده در سالهای اخیر علیه مردم ایران، پرتاب کرد. اقدام اخیر و یکجانبه ترامپ بعد از شکستهای میدانی و دیپلماتیک او در عرصه منطقهای و جهانی از نظام اسلامی وبعد از ناتوانی درجلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت را باید نهایت کینه ورزی کاخ سفید علیه مردم ایران ودر روزهایی دانست که امریکا در آستانه یکی از حساسترین انتخابات خود قرار دارد و جمهوریخواهان با اعمال این تحریمها، به زعم خود با شکست وتسلیم ایران، تصور میکنند که میتوانند آوردهای برای انتخابات ماه نوامبر ۲۰۲۰ داشته باشند.
در سالهای قبل امریکاییها و به ویژه در دوران دموکراتها و ریاست جمهوری اوباما، بیش از آنکه بر تحریم اقتصادی ایران تکیه کنند، راهبرد اصلی خود در مواجهه با ایران را بر تهدید نظامی متمرکز کرده و دائماً از روی میز بودن همه گزینهها سخن به میان میآوردند که هدف اصلی آنها نیز به تسلیم کشاندن مرد ایران از این طریق بود. ولی این تهدید بعد از تثبیت اقتدار دفاعی ایران و توان ایران در دفاع از امنیت ملی خود که با قدرت سازی نظامی و تولید موشکهای دوربرد و پهپادهای مدرن و ... و عملیات ایثارگرانه مدافعان حرم که به سرکوب داعش (عمال جنگ نیابتی امریکا) انجامید و با اسقاط پهپاد امریکایی و موشکباران مراکز داعش در سوریه و حمله موشکی به عین الاسد، امریکاییها فهمیدند که ایران، هراسی از تهدید نظامی آنها ندارد وبه همین دلیل تهدید نظامی از دستور کار خارج شد. این امر محصول پای کار بودن فرماندهان عالی ومیدانی و عمل خالصانه نیروهای مسلح و مردمی بود.
اما آنچه که در عرصه جنگ اقتصادی سبب شده است که ایران نتواند در مقابله با جنگ اقتصادی و ظرفیت سازی داخلی برای خنثی سازی تحریمهای دشمن همچون عرصه دفاعی عمل کند، علاوه برتحریمها، به ضعفها وکاستیهای ما در عرصههای مقابله با این جنگ باز میگردد. در ماههای اخیر متناسب با روند افزایش قیمتها و تشدید مشکلات مردم، بر حجم مصاحبهها و دستورات مسئولان برای رسیدگی به نیازهای مردم و جلوگیری از روند افزایش قیمتها افزوده شده و وزرا مأموریت یافته ویا تکالیفی برای معاون اول رئیس جمهور تعیین میشود، اما در عرصه عمل نشانههای کمی از اقدام عملی و کنترل روند افزایش قیمتها دیده میشود و تصمیم و اراده طیف خاصی از صاحبان و گردانندگان بنگاههای اقتصادی و یا شوراهای تصمیمگیری تعیین کننده قیمتها و شرایط بازار هستند که البته به نفع خود تصمیم میگیرند و این اکثریت اقشار مردم و صاحبان درآمدهای ثابت هستند که باید متحمل گرانیهای روزانه و نظارهگر کوچکتر شدن سبد مصرفی شان باشند وحتی بسیاری از بنگاههای تولیدی نیز در اثر این تصمیمات به تعطیلی کشیده میشوند.
در عرصه مدیریت کلان جنگ اقتصادی به رغم اینکه ریاست محترم جمهور بعد از گذشت چند سال از آغاز جنگ اقتصادی دشمن علیه مردم ایران در روزهای اخیر از این عبارت استفاده کرده است، اما در اداره این جنگ نشانی از شرایط جنگی و حضور میدانی فرماندهان اقتصادی نیست؛ و اداره اقتصادی کشور از طریق دستور در فضای مجازی و رسانهای نیز مشکلی را از کشور حل نمیکند. در روزهای اخیر آقای سید عزتالله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما طی گفتوگویی در برنامه اینترنتی رودررو درباره نحوه و میزان تعامل رئیسجمهور با سایر نهادها و حتی وزرای کابینه دولت خود گفت: «من اجازه ندارم صحبتهای بعضی وزرایی که با من درد دل کردند را بگویم. ولی بعضی از آنها میگویند تمام این مسائلی که بعداً پیش آمد اگر ۱۰ دقیقه آقای رئیسجمهور به من وقت میدادند که من بروم و برایشان توضیح بدهم این مشکلات پیش نمیآمد.» ضرغامی ادامه داد: «در چنین شرایطی بعضی مواقع که من شاهد بودم، وزرا میآمدند یکجوری زنبیل میگذاشتند که یکی یکی کنار او حرفهایشان را بزنند، چون بعدش دیگر چنین فرصتی پیش نمیآمد!»
در عرصه فعالان اقتصادی، نیز به شدت مسئله سودآوری و منافع بخشی حاکم است. ماجرایی که در روزهای اخیر در زمینه قیمتگذاری برخی از اقلام اقتصادی افشا شد که تعیین کننده قیمت در بورسها همان صاحبان اصلی کارخانجات و تولید کنندگان هستند که در میان آنها مدیران دولتی هم دیده میشوند، طبیعی است که منفعت آنها بر منفعت مردم غلبه دارد.
مضافاً بر اینکه متأسفانه مهمترین آسیب در این عرصه شرطی کردن اقتصاد کشور و به تبع آن فعالان اقتصادی نسبت به سیاستها و راهبردهای دشمن است، این امر متأسفانه از برجام آغاز شد و به دلیل شرطی کردن شرایط اقتصادی کشور به برجام، با خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ماه ۹۷ اقتصاد کشور به ناگهان فرو ریخت و این درحالی بود که تحریمهای اولیه وثانویه ناشی از خروج ترامپ از برجام، سه ماه بعد از آن اعمال شد.
این واقعیت را در سخنان اخیر رئیس بانک مرکزی میتوان دید که بخش عمدهای از التهابات بازار ارز ایران را ناشی از اثر پذیری فعالان این بخش از جنگ روانی دشمن دانسته و درباره علت افزایش قیمت دلار میگوید: «این روزها بعد از طرح مکانیزم ماشه، اخباری در مورد قطع کامل ارتباط نظام مالی ایران مطرح میشود، فارغ از قابلیت عملیاتی داشتن و میزان تأثیر عملی آن، متأسفانه تأثیر روانی آن در بازار ارز سایه افکنده است در حالی که در مقابل آن خبرهای مثبتی از منابع مسدودی وجود دارد».
اما عرصه سوم جنگ اقتصادی مردم هستند، مردمی که طی سالهای اخیر سبد کالاهای مصرفی شان روز به روز کوچک شده و افزایش فاصله طبقاتی ورشد حاشیه نشینی را ناظرند، اما تحمل و بردباری آنها مهمترین سرمایه برای نظام و دولت جمهوری اسلامی است که متأسفانه مورد غفلت واقع شده است. روحیه تجملگرایی در میان برخی از مدیران ارشد دولت به لحاظ سبک زندگی وبرخورداری از امکانات وحقوقهای نجومی، عملاً سبب شده است که در سالهای اخیر فشار مضاعفی بر مردم وارد شود.
در مقایسه دو عرصه دفاعی و اقتصادی، تفاوت اصلی در مدیریت انقلابی وجهادی این دوعرصه است، اگرچه در عرصه اقتصادی نیز تلاشگران زیادی داریم که خالصانه و با حداقل چشمداشت وسودآوری عمل میکنند، اما روحیه و عمل انقلابی و مدیریت جهادی در عرصه دفاعی کشور را به توان بازدارندگی رساند، اما مدیریت اقتصادی از این ناحیه ضعف اساسی دارد و آسیبپذیریهای کشور از آنجا نشئت میگیرد. اگرچه تحقق مدیریت جهادی در عرصه اقتصادی واداره کشور نیز حتی در همین دولت قابل حصول است، منتهی همتی دیگر را میطلبد.
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دوم شهریور ماه در ارتباط تصویری با رئیسجمهور و اعضای دولت، به مناسبت هفته دولت، سال آخر فعالیت دولت دوازدهم را فرصتی خوب برای افزایش خدمات در حوزههای مختلف خواندند و با تأکید بر اینکه دولت باید بیش و پیش از دیگران به نقد درونی بپردازد، از دولتمردان خواستند که تلاش کنید در یک سال باقیمانده کارهای اساسی و بزرگی برای دولت بعد به یادگار بگذارید ایشان آنگاه خاطر نشان کردند که اقتصاد کشور بههیچوجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد، زیرا این یک خطای راهبردی است. نباید برنامهریزی اقتصادی برای کشور، معطل لغو تحریمها یا نتیجهی انتخابات فلان کشور شود. باید بنا را بر این گذاشت که تحریمها بهعنوان مثال تا ده سال دیگر ادامه دارد؛ بنابراین باید بر ظرفیتها و امکانات داخلی تمرکز کرد.
,
,
,
جنگ اقتصادی را همتی دگر باید
,
جنگ اقتصادی را همتی دگر باید,
جنگ اقتصادی را همتی دگر باید,
,
عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:
,
عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:,
عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:,
,
با اعمال تحریمهای جدید علیه ۱۸ بانک و مؤسسه مالی و بانکی ایران توسط وزارت خزانهداری امریکا، کاخ سفید آخرین تیرهای در ترکش خود را در جنگ اقتصادی طراحی شده در سالهای اخیر علیه مردم ایران، پرتاب کرد. اقدام اخیر و یکجانبه ترامپ بعد از شکستهای میدانی و دیپلماتیک او در عرصه منطقهای و جهانی از نظام اسلامی وبعد از ناتوانی درجلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت را باید نهایت کینه ورزی کاخ سفید علیه مردم ایران ودر روزهایی دانست که امریکا در آستانه یکی از حساسترین انتخابات خود قرار دارد و جمهوریخواهان با اعمال این تحریمها، به زعم خود با شکست وتسلیم ایران، تصور میکنند که میتوانند آوردهای برای انتخابات ماه نوامبر ۲۰۲۰ داشته باشند.
در سالهای قبل امریکاییها و به ویژه در دوران دموکراتها و ریاست جمهوری اوباما، بیش از آنکه بر تحریم اقتصادی ایران تکیه کنند، راهبرد اصلی خود در مواجهه با ایران را بر تهدید نظامی متمرکز کرده و دائماً از روی میز بودن همه گزینهها سخن به میان میآوردند که هدف اصلی آنها نیز به تسلیم کشاندن مرد ایران از این طریق بود. ولی این تهدید بعد از تثبیت اقتدار دفاعی ایران و توان ایران در دفاع از امنیت ملی خود که با قدرت سازی نظامی و تولید موشکهای دوربرد و پهپادهای مدرن و ... و عملیات ایثارگرانه مدافعان حرم که به سرکوب داعش (عمال جنگ نیابتی امریکا) انجامید و با اسقاط پهپاد امریکایی و موشکباران مراکز داعش در سوریه و حمله موشکی به عین الاسد، امریکاییها فهمیدند که ایران، هراسی از تهدید نظامی آنها ندارد وبه همین دلیل تهدید نظامی از دستور کار خارج شد. این امر محصول پای کار بودن فرماندهان عالی ومیدانی و عمل خالصانه نیروهای مسلح و مردمی بود.
اما آنچه که در عرصه جنگ اقتصادی سبب شده است که ایران نتواند در مقابله با جنگ اقتصادی و ظرفیت سازی داخلی برای خنثی سازی تحریمهای دشمن همچون عرصه دفاعی عمل کند، علاوه برتحریمها، به ضعفها وکاستیهای ما در عرصههای مقابله با این جنگ باز میگردد. در ماههای اخیر متناسب با روند افزایش قیمتها و تشدید مشکلات مردم، بر حجم مصاحبهها و دستورات مسئولان برای رسیدگی به نیازهای مردم و جلوگیری از روند افزایش قیمتها افزوده شده و وزرا مأموریت یافته ویا تکالیفی برای معاون اول رئیس جمهور تعیین میشود، اما در عرصه عمل نشانههای کمی از اقدام عملی و کنترل روند افزایش قیمتها دیده میشود و تصمیم و اراده طیف خاصی از صاحبان و گردانندگان بنگاههای اقتصادی و یا شوراهای تصمیمگیری تعیین کننده قیمتها و شرایط بازار هستند که البته به نفع خود تصمیم میگیرند و این اکثریت اقشار مردم و صاحبان درآمدهای ثابت هستند که باید متحمل گرانیهای روزانه و نظارهگر کوچکتر شدن سبد مصرفی شان باشند وحتی بسیاری از بنگاههای تولیدی نیز در اثر این تصمیمات به تعطیلی کشیده میشوند.
در عرصه مدیریت کلان جنگ اقتصادی به رغم اینکه ریاست محترم جمهور بعد از گذشت چند سال از آغاز جنگ اقتصادی دشمن علیه مردم ایران در روزهای اخیر از این عبارت استفاده کرده است، اما در اداره این جنگ نشانی از شرایط جنگی و حضور میدانی فرماندهان اقتصادی نیست؛ و اداره اقتصادی کشور از طریق دستور در فضای مجازی و رسانهای نیز مشکلی را از کشور حل نمیکند. در روزهای اخیر آقای سید عزتالله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما طی گفتوگویی در برنامه اینترنتی رودررو درباره نحوه و میزان تعامل رئیسجمهور با سایر نهادها و حتی وزرای کابینه دولت خود گفت: «من اجازه ندارم صحبتهای بعضی وزرایی که با من درد دل کردند را بگویم. ولی بعضی از آنها میگویند تمام این مسائلی که بعداً پیش آمد اگر ۱۰ دقیقه آقای رئیسجمهور به من وقت میدادند که من بروم و برایشان توضیح بدهم این مشکلات پیش نمیآمد.» ضرغامی ادامه داد: «در چنین شرایطی بعضی مواقع که من شاهد بودم، وزرا میآمدند یکجوری زنبیل میگذاشتند که یکی یکی کنار او حرفهایشان را بزنند، چون بعدش دیگر چنین فرصتی پیش نمیآمد!»
در عرصه فعالان اقتصادی، نیز به شدت مسئله سودآوری و منافع بخشی حاکم است. ماجرایی که در روزهای اخیر در زمینه قیمتگذاری برخی از اقلام اقتصادی افشا شد که تعیین کننده قیمت در بورسها همان صاحبان اصلی کارخانجات و تولید کنندگان هستند که در میان آنها مدیران دولتی هم دیده میشوند، طبیعی است که منفعت آنها بر منفعت مردم غلبه دارد.
مضافاً بر اینکه متأسفانه مهمترین آسیب در این عرصه شرطی کردن اقتصاد کشور و به تبع آن فعالان اقتصادی نسبت به سیاستها و راهبردهای دشمن است، این امر متأسفانه از برجام آغاز شد و به دلیل شرطی کردن شرایط اقتصادی کشور به برجام، با خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ماه ۹۷ اقتصاد کشور به ناگهان فرو ریخت و این درحالی بود که تحریمهای اولیه وثانویه ناشی از خروج ترامپ از برجام، سه ماه بعد از آن اعمال شد.
این واقعیت را در سخنان اخیر رئیس بانک مرکزی میتوان دید که بخش عمدهای از التهابات بازار ارز ایران را ناشی از اثر پذیری فعالان این بخش از جنگ روانی دشمن دانسته و درباره علت افزایش قیمت دلار میگوید: «این روزها بعد از طرح مکانیزم ماشه، اخباری در مورد قطع کامل ارتباط نظام مالی ایران مطرح میشود، فارغ از قابلیت عملیاتی داشتن و میزان تأثیر عملی آن، متأسفانه تأثیر روانی آن در بازار ارز سایه افکنده است در حالی که در مقابل آن خبرهای مثبتی از منابع مسدودی وجود دارد».
اما عرصه سوم جنگ اقتصادی مردم هستند، مردمی که طی سالهای اخیر سبد کالاهای مصرفی شان روز به روز کوچک شده و افزایش فاصله طبقاتی ورشد حاشیه نشینی را ناظرند، اما تحمل و بردباری آنها مهمترین سرمایه برای نظام و دولت جمهوری اسلامی است که متأسفانه مورد غفلت واقع شده است. روحیه تجملگرایی در میان برخی از مدیران ارشد دولت به لحاظ سبک زندگی وبرخورداری از امکانات وحقوقهای نجومی، عملاً سبب شده است که در سالهای اخیر فشار مضاعفی بر مردم وارد شود.
در مقایسه دو عرصه دفاعی و اقتصادی، تفاوت اصلی در مدیریت انقلابی وجهادی این دوعرصه است، اگرچه در عرصه اقتصادی نیز تلاشگران زیادی داریم که خالصانه و با حداقل چشمداشت وسودآوری عمل میکنند، اما روحیه و عمل انقلابی و مدیریت جهادی در عرصه دفاعی کشور را به توان بازدارندگی رساند، اما مدیریت اقتصادی از این ناحیه ضعف اساسی دارد و آسیبپذیریهای کشور از آنجا نشئت میگیرد. اگرچه تحقق مدیریت جهادی در عرصه اقتصادی واداره کشور نیز حتی در همین دولت قابل حصول است، منتهی همتی دیگر را میطلبد.
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دوم شهریور ماه در ارتباط تصویری با رئیسجمهور و اعضای دولت، به مناسبت هفته دولت، سال آخر فعالیت دولت دوازدهم را فرصتی خوب برای افزایش خدمات در حوزههای مختلف خواندند و با تأکید بر اینکه دولت باید بیش و پیش از دیگران به نقد درونی بپردازد، از دولتمردان خواستند که تلاش کنید در یک سال باقیمانده کارهای اساسی و بزرگی برای دولت بعد به یادگار بگذارید ایشان آنگاه خاطر نشان کردند که اقتصاد کشور بههیچوجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد، زیرا این یک خطای راهبردی است. نباید برنامهریزی اقتصادی برای کشور، معطل لغو تحریمها یا نتیجهی انتخابات فلان کشور شود. باید بنا را بر این گذاشت که تحریمها بهعنوان مثال تا ده سال دیگر ادامه دارد؛ بنابراین باید بر ظرفیتها و امکانات داخلی تمرکز کرد.
,
با اعمال تحریمهای جدید علیه ۱۸ بانک و مؤسسه مالی و بانکی ایران توسط وزارت خزانهداری امریکا، کاخ سفید آخرین تیرهای در ترکش خود را در جنگ اقتصادی طراحی شده در سالهای اخیر علیه مردم ایران، پرتاب کرد. اقدام اخیر و یکجانبه ترامپ بعد از شکستهای میدانی و دیپلماتیک او در عرصه منطقهای و جهانی از نظام اسلامی وبعد از ناتوانی درجلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت را باید نهایت کینه ورزی کاخ سفید علیه مردم ایران ودر روزهایی دانست که امریکا در آستانه یکی از حساسترین انتخابات خود قرار دارد و جمهوریخواهان با اعمال این تحریمها، به زعم خود با شکست وتسلیم ایران، تصور میکنند که میتوانند آوردهای برای انتخابات ماه نوامبر ۲۰۲۰ داشته باشند.
,
در سالهای قبل امریکاییها و به ویژه در دوران دموکراتها و ریاست جمهوری اوباما، بیش از آنکه بر تحریم اقتصادی ایران تکیه کنند، راهبرد اصلی خود در مواجهه با ایران را بر تهدید نظامی متمرکز کرده و دائماً از روی میز بودن همه گزینهها سخن به میان میآوردند که هدف اصلی آنها نیز به تسلیم کشاندن مرد ایران از این طریق بود. ولی این تهدید بعد از تثبیت اقتدار دفاعی ایران و توان ایران در دفاع از امنیت ملی خود که با قدرت سازی نظامی و تولید موشکهای دوربرد و پهپادهای مدرن و ... و عملیات ایثارگرانه مدافعان حرم که به سرکوب داعش (عمال جنگ نیابتی امریکا) انجامید و با اسقاط پهپاد امریکایی و موشکباران مراکز داعش در سوریه و حمله موشکی به عین الاسد، امریکاییها فهمیدند که ایران، هراسی از تهدید نظامی آنها ندارد وبه همین دلیل تهدید نظامی از دستور کار خارج شد. این امر محصول پای کار بودن فرماندهان عالی ومیدانی و عمل خالصانه نیروهای مسلح و مردمی بود.
,
,
اما آنچه که در عرصه جنگ اقتصادی سبب شده است که ایران نتواند در مقابله با جنگ اقتصادی و ظرفیت سازی داخلی برای خنثی سازی تحریمهای دشمن همچون عرصه دفاعی عمل کند، علاوه برتحریمها، به ضعفها وکاستیهای ما در عرصههای مقابله با این جنگ باز میگردد. در ماههای اخیر متناسب با روند افزایش قیمتها و تشدید مشکلات مردم، بر حجم مصاحبهها و دستورات مسئولان برای رسیدگی به نیازهای مردم و جلوگیری از روند افزایش قیمتها افزوده شده و وزرا مأموریت یافته ویا تکالیفی برای معاون اول رئیس جمهور تعیین میشود، اما در عرصه عمل نشانههای کمی از اقدام عملی و کنترل روند افزایش قیمتها دیده میشود و تصمیم و اراده طیف خاصی از صاحبان و گردانندگان بنگاههای اقتصادی و یا شوراهای تصمیمگیری تعیین کننده قیمتها و شرایط بازار هستند که البته به نفع خود تصمیم میگیرند و این اکثریت اقشار مردم و صاحبان درآمدهای ثابت هستند که باید متحمل گرانیهای روزانه و نظارهگر کوچکتر شدن سبد مصرفی شان باشند وحتی بسیاری از بنگاههای تولیدی نیز در اثر این تصمیمات به تعطیلی کشیده میشوند.
,
,
در عرصه مدیریت کلان جنگ اقتصادی به رغم اینکه ریاست محترم جمهور بعد از گذشت چند سال از آغاز جنگ اقتصادی دشمن علیه مردم ایران در روزهای اخیر از این عبارت استفاده کرده است، اما در اداره این جنگ نشانی از شرایط جنگی و حضور میدانی فرماندهان اقتصادی نیست؛ و اداره اقتصادی کشور از طریق دستور در فضای مجازی و رسانهای نیز مشکلی را از کشور حل نمیکند. در روزهای اخیر آقای سید عزتالله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما طی گفتوگویی در برنامه اینترنتی رودررو درباره نحوه و میزان تعامل رئیسجمهور با سایر نهادها و حتی وزرای کابینه دولت خود گفت: «من اجازه ندارم صحبتهای بعضی وزرایی که با من درد دل کردند را بگویم. ولی بعضی از آنها میگویند تمام این مسائلی که بعداً پیش آمد اگر ۱۰ دقیقه آقای رئیسجمهور به من وقت میدادند که من بروم و برایشان توضیح بدهم این مشکلات پیش نمیآمد.» ضرغامی ادامه داد: «در چنین شرایطی بعضی مواقع که من شاهد بودم، وزرا میآمدند یکجوری زنبیل میگذاشتند که یکی یکی کنار او حرفهایشان را بزنند، چون بعدش دیگر چنین فرصتی پیش نمیآمد!»
,
,
در عرصه فعالان اقتصادی، نیز به شدت مسئله سودآوری و منافع بخشی حاکم است. ماجرایی که در روزهای اخیر در زمینه قیمتگذاری برخی از اقلام اقتصادی افشا شد که تعیین کننده قیمت در بورسها همان صاحبان اصلی کارخانجات و تولید کنندگان هستند که در میان آنها مدیران دولتی هم دیده میشوند، طبیعی است که منفعت آنها بر منفعت مردم غلبه دارد.
,
,
مضافاً بر اینکه متأسفانه مهمترین آسیب در این عرصه شرطی کردن اقتصاد کشور و به تبع آن فعالان اقتصادی نسبت به سیاستها و راهبردهای دشمن است، این امر متأسفانه از برجام آغاز شد و به دلیل شرطی کردن شرایط اقتصادی کشور به برجام، با خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ماه ۹۷ اقتصاد کشور به ناگهان فرو ریخت و این درحالی بود که تحریمهای اولیه وثانویه ناشی از خروج ترامپ از برجام، سه ماه بعد از آن اعمال شد.
,
,
این واقعیت را در سخنان اخیر رئیس بانک مرکزی میتوان دید که بخش عمدهای از التهابات بازار ارز ایران را ناشی از اثر پذیری فعالان این بخش از جنگ روانی دشمن دانسته و درباره علت افزایش قیمت دلار میگوید: «این روزها بعد از طرح مکانیزم ماشه، اخباری در مورد قطع کامل ارتباط نظام مالی ایران مطرح میشود، فارغ از قابلیت عملیاتی داشتن و میزان تأثیر عملی آن، متأسفانه تأثیر روانی آن در بازار ارز سایه افکنده است در حالی که در مقابل آن خبرهای مثبتی از منابع مسدودی وجود دارد».
,
,
اما عرصه سوم جنگ اقتصادی مردم هستند، مردمی که طی سالهای اخیر سبد کالاهای مصرفی شان روز به روز کوچک شده و افزایش فاصله طبقاتی ورشد حاشیه نشینی را ناظرند، اما تحمل و بردباری آنها مهمترین سرمایه برای نظام و دولت جمهوری اسلامی است که متأسفانه مورد غفلت واقع شده است. روحیه تجملگرایی در میان برخی از مدیران ارشد دولت به لحاظ سبک زندگی وبرخورداری از امکانات وحقوقهای نجومی، عملاً سبب شده است که در سالهای اخیر فشار مضاعفی بر مردم وارد شود.
,
,
در مقایسه دو عرصه دفاعی و اقتصادی، تفاوت اصلی در مدیریت انقلابی وجهادی این دوعرصه است، اگرچه در عرصه اقتصادی نیز تلاشگران زیادی داریم که خالصانه و با حداقل چشمداشت وسودآوری عمل میکنند، اما روحیه و عمل انقلابی و مدیریت جهادی در عرصه دفاعی کشور را به توان بازدارندگی رساند، اما مدیریت اقتصادی از این ناحیه ضعف اساسی دارد و آسیبپذیریهای کشور از آنجا نشئت میگیرد. اگرچه تحقق مدیریت جهادی در عرصه اقتصادی واداره کشور نیز حتی در همین دولت قابل حصول است، منتهی همتی دیگر را میطلبد.
,
,
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دوم شهریور ماه در ارتباط تصویری با رئیسجمهور و اعضای دولت، به مناسبت هفته دولت، سال آخر فعالیت دولت دوازدهم را فرصتی خوب برای افزایش خدمات در حوزههای مختلف خواندند و با تأکید بر اینکه دولت باید بیش و پیش از دیگران به نقد درونی بپردازد، از دولتمردان خواستند که تلاش کنید در یک سال باقیمانده کارهای اساسی و بزرگی برای دولت بعد به یادگار بگذارید ایشان آنگاه خاطر نشان کردند که اقتصاد کشور بههیچوجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد، زیرا این یک خطای راهبردی است. نباید برنامهریزی اقتصادی برای کشور، معطل لغو تحریمها یا نتیجهی انتخابات فلان کشور شود. باید بنا را بر این گذاشت که تحریمها بهعنوان مثال تا ده سال دیگر ادامه دارد؛ بنابراین باید بر ظرفیتها و امکانات داخلی تمرکز کرد.
,
,
,
,
,
,
بر فراز بام آواز ایران
,
بر فراز بام آواز ایران,
بر فراز بام آواز ایران,
,
محمدتقی فاضلمیبدی در آرمان نوشت:
,
محمدتقی فاضلمیبدی در آرمان نوشت:,
محمدتقی فاضلمیبدی در آرمان نوشت:,
,
استاد پرآوازه آواز ایرانزمین محمدرضا شجریان پس از سالیانی رنج و اندوه به دیار باقی پر کشید و صدای گرم و دلنشینش را در سینههای مردم عاشق به یادگار گذاشت. در میان هنرمندان فرازمند جهان کم بودهاند کسانی که در نهانخانه جان میلیونها مردم به خاطر هنرشان نفوذ کرده باشند. استاد شجریان از معدود هنرمندانی بود که با روح فرهنگ این مرز و بوم گره خورد و دل آدمیان را به دنبال صدایش به یغما برد.
,
,
نگارنده این سطور خاطرات زیادی از او شنیده است که جای ذکرش نیست. روزی برایم گفت در کنسرتهای خارج از کشور کسانی که فارسی نمیدانند و شرکت میکنند، شیفتگیشان از این صدا و آواز است که اینها را به سوی خود میکشاند و درشگفتند که این صدا از کدام حلقوم و حنجرهای برکشیده میشود.
,
,
باز برایم میگفت: در دریا روی قایق میخواندم، صدایم که به اوج میرفت، مرغان دریا بالای سرم پرواز میکردند. باید بگویم شجریان هنرهای دیگری در کارنامه خود داشت که از آوازش کم نبودند. خوشنویسی، گلکاری، گیاهشناسی، گلپروری در کنار موسیقی به همراه داشت. از او شنیدم که میگفت عاشق خاکم و غالب گلهای خودروی وحشی که در کوهساران میروید، میشناسم. دانش موسیقی او کمتر از آوازش نبود.
,
,
شعرشناسی و سبکشناسی و اینکه کدام اوزان عروضی را در کدام دستگاه موسیقی بخواند، از هنرهای کمنظیر او بود. همانطور که صدا در دستگاهها و ردیفها و گوشههای مختلف شکل میگیرد، شعر نیز در بهطور مختلف و اوزان عروضی متعدد نظم میگیرد. حفظ تناسب وزن شعر با دستگاه و گوشه و ردیف، کاری بود که شجریان از آن غفلت نمیکرد. در کنار این همه زیبایی، حفظ استقلال شخصیت و هویت کاریاش بود. هیچگاه گوهر هنرش را با زر ناسره سودا نمیکرد و این دُرِ لفظ دری را با حزبی و گروهی گره نمیزد. بالهای هنرش را برای مردمش پرواز میداد، هر شعری را مناسب با اوضاع روزگار برمیگزید و میخواند.
,
,
از آن مهمتر، چیزی که شجریان را صدرنشین کرد، تعهدش به هنر و همدلی و همدردیش با مردم بود. آواز را برای آواز نمیخواست. آواز را روشی در جهت احیای فرهنگ مردم ایران به کمال رسانید. او عطار و مولوی و حافظ و سعدی را به خانههای مردم برد. گوش مردم را با سرودههای شاعران بزرگ آشنا کرد. شاهکاری که تمام مردم به استقبالش شتافتند، خواندن چند بیت مثنوی و صدای به اوج نشسته «ربنای» او بود که آیاتی چند از قرآن را با سلیقه بیهمتای هنری خود برگزیده بود و در بهترین حالات معنوی بر سر سفرههای مردم حضور داشت و همه شیدای شنیدن شور آواز و دعای «ربنایش» بودند.
,
,
حیف که سالها این آواز ملکوتی از مردم دریغ داشته شد. امید است مسئولان رسانه ملی این صدای روحی و معنوی را به صداوسیما بازآورند و «ربنای»ای که وقف مردم شد، به گوش مردم بسپارند. و در پایان خطاب به او از قول فرخی سیستانی میگویم: «شرف و قیمت و قدر تو به فضل است و هنر/ نه به دیدار و به دینار و به سود و به زیان/ هر بزرگی که به فضل و هنر گشت بزرگ/ نشود خُرد به بد گفتن بهمان و فلان/ گرچه بسیار بماند به نیام اندر تیر/ نشود کُند و نگردد هنر تیغ نهان».
,
,
,
,
,
,
,
هیچ ملتی سرنوشتش را به تنهایی تعیین نمی کند
محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت:
انتخابات آمریکا حساسیت عجیبی در ایران برانگیخته است. مردم ایران با دقت تمام تحولات این انتخابات همچون مناظرهها، نظرسنجیها، پیشبینیها و مواضع طرفین انتخابات را دنبال میکنند. عجیبتر اینکه بسیاری از مردم تصمیماتشان را به نتیجه این انتخابات گره زدهاند. درواقع جامعه را که رصد میکنیم میبینیم که بسیاری از مردم عادی، آنانی که در تلقی متعارف «سیاسی» نامیده نمیشوند نیز تصمیمات اقتصادی و حتی سیاسی خود را به فردای انتخابات آمریکا موکول کردهاند. میتوان گفت همان قدر که انتخابات۱۴۰۰ غایب محافل ایرانیان است، انتخابات آمریکا نقل این محافل است.
حقیقتاً این میزان از حساسیت بیسابقه است. واقعهای که نیازمند تبیین در سطوح مختلف است. اجمالاً میتوان گفت در یک سطح، این امر محصول اتفاقات چند سال اخیر است. ملت ایران در چند انتخابات، نشان دادند با رویکردی که برجام را آفرید همدلی دارند. آنان در چند انتخابات، از نود و دو تا نود و شش، نشان دادند که دل در گروه کدام سیاست دارند اما در این میان نتیجه انتخابات آمریکا شخصی شد که سیاستش مخالف انتخاب ملت ایران بود. یعنی ملت ایران رای به امتداد برجام دادند اما نتیجه صندوق رای آمریکا ضدبرجام شد. آمریکا قدرت اول جهان بود لذا طبیعتاً زور آنان به کشتن برجام رسید. درواقع سرنوشت ملت ایران به جای انتخابات ایران، از طریق صندوق رای آمریکا تعیین شد! البته این تحلیل، منکر موانع داخلی بر سرِ تحقق اراده ملت و ضعفهای دولت روحانی نیست؛ بلکه سخن این است که سرنوشت کنونی ما همان انتخابِ ما در اردیبهشت نود و شش نشد!
در سطح دیگر، میتوان تحولات مهمی را در سطح جهان در حوزه قدرت دید. نهتنها ایران، بلکه چشم بسیاری از مردم جهان به انتخابات آمریکا است. تاثیر انتخابات چهار سال پیش آمریکا بر بریگزیت را همه دیدیم. دیدیم که انتخاب و سرنوشت مردم انگلیس تا چه پایه به نتیجه انتخابات آمریکا وابسته شد. البته اینگونه نیست که فقط صندوق رای آمریکا بر بقیه جهان تاثیر بگذارد. انتخابهای همه کشورهای جهان بر یکدیگر تاثیر میگذارد و امروز دارد این تاثیر، تعیین کننده میشود. میتوان گفت ما وارد جهان و دورهای شدهایم که هیچ ملتی سرنوشتش را به تنهایی انتخاب نمیکند! و این نکته بسیار غریب و مهمی است. بگذریم.
حال واقعا بین ترامپ و جو بایدن در ارتباط با ایران چقدر تفاوت وجود دارد؟ بهزعم نگارنده پیروزی ترامپ دارای تاثیرات روانی داخلی و خارجی است. در داخل حتما بر اقتصاد تاثیر روانی خواهد داشت و باعث کاهش امید و درنتیجه کاهش مشارکت خواهد شد؛ آنچنان که اعتماد بنفس جامعه بینالملل را در امر ارتباط با ایران کاهش میدهد و شرط ترمیم رابطه آمریکا با چین، روسیه و اتحادیه اروپا کاهش رابطه با ایران خواهد شد. به صورت واقعی هم پک مناسبات ایران و آمریکا شامل نفوذ منطقهای ایران، قدرت موشکی و برجام در دستور قرار خواهد گرفت و درنهایت هم با توسل به تحریم حداکثری سعی در پیشبرد سیاست هویج و چماق خواهد کرد. اما در فرض پیروزی بایدن تاثیرات روانی مثبت کوتاهمدت داخلی و خارجی خواهد داشت و با برگشت به برجام اعتماد بنفس جامعه بینالملل در توسعه ارتباط با ایران گسترش میابد ولی میان مدت مطابق سنت دموکراتها پرونده حقوق بشری علیه ایران باز خواهد شد و این بار به این بهانه بساط تحریمهای حقوق بشری پهن میشود.
انتهای پیام/ک
,
هیچ ملتی سرنوشتش را به تنهایی تعیین نمی کند
,
هیچ ملتی سرنوشتش را به تنهایی تعیین نمی کند,
هیچ ملتی سرنوشتش را به تنهایی تعیین نمی کند,
,
محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت:
,
محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت: ,
محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت: ,
,
,
انتخابات آمریکا حساسیت عجیبی در ایران برانگیخته است. مردم ایران با دقت تمام تحولات این انتخابات همچون مناظرهها، نظرسنجیها، پیشبینیها و مواضع طرفین انتخابات را دنبال میکنند. عجیبتر اینکه بسیاری از مردم تصمیماتشان را به نتیجه این انتخابات گره زدهاند. درواقع جامعه را که رصد میکنیم میبینیم که بسیاری از مردم عادی، آنانی که در تلقی متعارف «سیاسی» نامیده نمیشوند نیز تصمیمات اقتصادی و حتی سیاسی خود را به فردای انتخابات آمریکا موکول کردهاند. میتوان گفت همان قدر که انتخابات۱۴۰۰ غایب محافل ایرانیان است، انتخابات آمریکا نقل این محافل است.
,
,
حقیقتاً این میزان از حساسیت بیسابقه است. واقعهای که نیازمند تبیین در سطوح مختلف است. اجمالاً میتوان گفت در یک سطح، این امر محصول اتفاقات چند سال اخیر است. ملت ایران در چند انتخابات، نشان دادند با رویکردی که برجام را آفرید همدلی دارند. آنان در چند انتخابات، از نود و دو تا نود و شش، نشان دادند که دل در گروه کدام سیاست دارند اما در این میان نتیجه انتخابات آمریکا شخصی شد که سیاستش مخالف انتخاب ملت ایران بود. یعنی ملت ایران رای به امتداد برجام دادند اما نتیجه صندوق رای آمریکا ضدبرجام شد. آمریکا قدرت اول جهان بود لذا طبیعتاً زور آنان به کشتن برجام رسید. درواقع سرنوشت ملت ایران به جای انتخابات ایران، از طریق صندوق رای آمریکا تعیین شد! البته این تحلیل، منکر موانع داخلی بر سرِ تحقق اراده ملت و ضعفهای دولت روحانی نیست؛ بلکه سخن این است که سرنوشت کنونی ما همان انتخابِ ما در اردیبهشت نود و شش نشد!
,
,
در سطح دیگر، میتوان تحولات مهمی را در سطح جهان در حوزه قدرت دید. نهتنها ایران، بلکه چشم بسیاری از مردم جهان به انتخابات آمریکا است. تاثیر انتخابات چهار سال پیش آمریکا بر بریگزیت را همه دیدیم. دیدیم که انتخاب و سرنوشت مردم انگلیس تا چه پایه به نتیجه انتخابات آمریکا وابسته شد. البته اینگونه نیست که فقط صندوق رای آمریکا بر بقیه جهان تاثیر بگذارد. انتخابهای همه کشورهای جهان بر یکدیگر تاثیر میگذارد و امروز دارد این تاثیر، تعیین کننده میشود. میتوان گفت ما وارد جهان و دورهای شدهایم که هیچ ملتی سرنوشتش را به تنهایی انتخاب نمیکند! و این نکته بسیار غریب و مهمی است. بگذریم.
,
,
حال واقعا بین ترامپ و جو بایدن در ارتباط با ایران چقدر تفاوت وجود دارد؟ بهزعم نگارنده پیروزی ترامپ دارای تاثیرات روانی داخلی و خارجی است. در داخل حتما بر اقتصاد تاثیر روانی خواهد داشت و باعث کاهش امید و درنتیجه کاهش مشارکت خواهد شد؛ آنچنان که اعتماد بنفس جامعه بینالملل را در امر ارتباط با ایران کاهش میدهد و شرط ترمیم رابطه آمریکا با چین، روسیه و اتحادیه اروپا کاهش رابطه با ایران خواهد شد. به صورت واقعی هم پک مناسبات ایران و آمریکا شامل نفوذ منطقهای ایران، قدرت موشکی و برجام در دستور قرار خواهد گرفت و درنهایت هم با توسل به تحریم حداکثری سعی در پیشبرد سیاست هویج و چماق خواهد کرد. اما در فرض پیروزی بایدن تاثیرات روانی مثبت کوتاهمدت داخلی و خارجی خواهد داشت و با برگشت به برجام اعتماد بنفس جامعه بینالملل در توسعه ارتباط با ایران گسترش میابد ولی میان مدت مطابق سنت دموکراتها پرونده حقوق بشری علیه ایران باز خواهد شد و این بار به این بهانه بساط تحریمهای حقوق بشری پهن میشود.
,
,
,
انتهای پیام/ک
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه