سرمقاله روزنامه های امروز کشور؛
احساس مسئولیت یا سودای مدیریت؟/مغایرت عقلانیت و انقلابیگری با جنجالآفرینی و تنش
نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانه های مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
,
,
,
,
احساس مسئولیت یا سودای مدیریت؟
,
احساس مسئولیت یا سودای مدیریت؟,
احساس مسئولیت یا سودای مدیریت؟,
عباس شمسعلی در کیهان نوشت:
,
عباس شمسعلی در کیهان نوشت: ,
عباس شمسعلی در کیهان نوشت: ,
آن روز صبح وقتی تاکسی به مقصد رسید و من و سایر مسافران در حال پیاده شدن بودیم، خانم جوانی که ظاهراً کارمند بود متوجه شد کیف پول خود را به همراه نیاورده است، وقتی این موضوع را به راننده گفت صحنه جالبی رقم خورد؛ شاید توقع این بود که این راننده یا بر دریافت کرایه اصرار کند یا بزرگوارانه از گرفتن آن صرف نظر، اما بدون درنگ و بلافاصله از دخل خود چند برابر آن کرایه را به خانم مسافر داد و گفت این پول همراهت باشد تا برای مسیرهای بعدی و بازگشت به خانه مشکلی نداشته باشی.
,
,
درباره علت این رفتار درسآموز که با گذشت چند سال همچنان در ذهن من ثبت شده است، نباید در کنار انگیزههای ارزشمندی همچون ایثار یا ثواب و... از عاملی به نام احساس مسئولیت و اعتقاد به مسئول بودن در قبال دیگران به راحتی گذشت.
,
در جامعه ارزش محور ما خوشبختانه نمونههای این چنینی از احساس مسئولیت و عبور نکردن بیتفاوت از کنار نیاز یا مشکل دیگران و ابتکار به خرج دادن برای خدمت به همنوع در بین اقشار مختلف مردم به وفور دیده میشود.
مأمور پلیسی که کاور خود را در هوای بارانی با کودک کار بهاشتراک میگذارد، میوه فروشی که بالای بساط خود نوشته «میوه به نیازمندان رایگان داده میشود»، قصابی که در وانفسای گرانی، بدون اینکه بیان کند بیش از پول اندک مشتری تهی دست خود گوشت به او میدهد، پزشکی که از بیماران نیازمند حق ویزیت نمیگیرد و حتی پرداخت پول داروی آنها را نیز متقبل میشود، معلم فداکاری که برای شاگرد خود که در روزهای کرونایی برای استفاده از آموزش مجازی گوشی و تبلت ندارد بر روی نیمکت پارک کلاس درس برگزار میکند، معلمی که یک کلیه خود را به شاگرد بیمارش اهدا میکند، رانندهای که روی شیشه تاکسی خود نوشته «از سربازان کرایه گرفته نمیشود» تا به اندازه یک کرایه تاکسی در حمایت مالی از یک جوان سرباز سهیم باشد، روحانی و جوانانی که از وقت خود برای تدریس رایگان و رفعاشکال درسی دانشآموزان در مسجد محل استفاده میکنند، دانشجو و بسیجی جهادگری که گاهی هزار کیلومتر را طی میکند تا در اردوی جهادی باری از مشکلات مردم در مناطق محروم را کم کند، کارمندی که حتی خارج از وقت اداری کار مراجعه کنندگان را راه میاندازد، صاحبخانه منصفی که رعایت حال مستاجر کم توان خود را میکند و انبوهی از نمونههای مختلف دیگر را میتوان به عنوان مصادیقی از احساس مسئولیت اجتماعی در بین مردم ما برشمرد.
,
,
,
این افراد شاید به ظاهر وظیفه یا مسئولیت ابلاغ شدهای برای انجام این کارهای ارزشمند نداشته باشند و به عبارتی اگر این کارها را انجام نمیدادند کسی آنها را بازخواست نمیکرد، اما باز هم احساس مسئولیت در قبال دیگران که یک توصیه دینی و الهی است باعث شده تا چنین رفتارهای تحسین برانگیزی از خود بروز دهند.
,
اما سؤال این است که در جامعهای که مردم عادی هم برای کمک و رفع مشکل دیگران تا این حد پای کار هستند، چرا برخی مشکلات مزمن در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، فرهنگ، آموزش و... همچنان پابرجاست؟ شاید بتوان علت را در این دانست که بخشی از متولیان امر بیش از آنکه مسئول باشند؛ مدیرند یا به عبارتی بیش از آنکه در فکر انجام درست مسئولیت باشند درگیر حواشی مدیریت هستند.
,
وقتی یک مدیر پس از سالها مدیریت در یک حوزه، فهرست بلند بالایی از کارهای بر زمین مانده یا ناقص را از خود به یادگار میگذارد در کنار سایر عوامل موثر، میتوان سهم نحوه انجام غیرمسئولانه وظایف از سوی وی را در این نتیجه نامطلوب مورد توجه قرار داد.
,
بارها پیش آمده که در کشور ما برخی مشکلات که ظاهراً کلافی سردرگم داشته و رفع آنها سخت یا غیرممکن به نظر میرسیده است، با یک اراده یا عزم جزم یا ورود جوانان خلاق مرتفع شده است تا متوجه شویم این مشکل پیش از این هم قابل رفع بوده اگر آن مدیر یا مدیران همچون او مسئولانهتر رفتار میکردند. به عنوان مثال سالها اهالی یک منطقه از کمبود آب رنج میبرند اما اتفاق ویژهای از سوی مدیران مربوطه رخ نمیدهد اما به یکباره با ورود همراه با اراده و احساس مسئولیت جوانان جهادی یا سایر مسئولان دلسوز در یک مدت زمان کوتاه کیلومترها لولهکشی انجام و مشکل رفع میشود.
سالها وابستگی کشور به واردات در فلان حوزه باعث گرانی یا کمبود یک کالا در کشور میباشد و مسئولان مختلف میآیند و میروند اما فشار این وابستگی و خروج هنگفت ارز هر روز سختتر میشود تا اینکه عدهای جوان تحصیلکرده با سرمایهای اندک اما ارادهای بزرگ در یک شرکت دانشبنیان با احساس مسئولیت در قبال جامعه به موضوع ورود کرده و پس از مدتی کشور را تبدیل به سازنده و حتی صادرکننده آن کالا میکنند. نمونههای فراوانی از این دست میتوان ذکر کرد از تجهیزات پزشکی و دارو تا بنزین و...
,
,
مشکل اینجاست؛ برخی از مدیران در سطوح مختلف بیش از آنکه تن به زحمت و تلاش انجام مسئولانه وظایف محوله بدهند، علاقهمند به مدیریت و شاید در مواقعی بهرهمندی از مواهب و مزایای پُستها و ارتباطات ناشی از آن هستند، چه انتظاری است از اینگونه مدیرانی که برای رسیدن به آن پست و مقام مدتها زحمت! کشیده تا حال وقت ارزشمند دوره مدیریت را صرف کارهای سادهای همچون رفع مشکل مردم کند؟! او آمده است تا خستگی راه رسیدن به این پست را در این دوره از تن به در کند!
,
در کنار این نمونهها خوشبختانه در عرصههای مختلف شاهد کارنامه درخشان مدیرانی هستیم که مسئولانه پا در میدان انجام وظایف گذاشتهاند و نتایج زحمات آنها در عرصههای مختلف عیان است.
آیا نمونههایی بالاتر از انجام وظیفه مسئولانه مدیرانی همچون سردار شهید سلیمانی یا شهید طهرانی مقدم و امثال آنها سراغ دارید که پیش از آنکه خود را مدیر بدانند خادم ملت و سرباز وطن میدانستند؟ آنها که با تمام وجود و توان مأموریت خود را انجام دادند و در عرصه دفاع از وطن و ناکامی دشمن و یا پیشرفت صنایع موشکی حماسه آفریدند. آیا این شهدای عزیز نمیتوانستند به جای حضور در بطن ماموریتها به دادن دستور و امر و نهی نیروها از راه دور اکتفا کنند؟ آیا در آن صورت نتیجه کار آنها این همه پربرکت و ماندگار میشد؟
,
,
نمونههای فراوان دیگری میتوان برای انجام مسئولانه وظایف برشمرد؛ از مدیر بیمارستانی که در کنار نیروهای خود در خط مقدم مبارزه با کرونا میایستد و حتی جان خود را فدا میکند یا مرحوم کاظمی آشتیانی مسئول فقید موسسه رویان که تا آخر عمر عاشقانه و برای پیشرفت کشور لحظهای کمکاری نکرد یا شهید باکری که به عنوان شهردار ارومیه خاضعانه به نظافت جوی آب میپرداخت و...
یا در سوی دیگر چه عاملی جز احساس مسئولیت باعث میشود که یک سرمایهگذار و تولیدکننده متعهد به جای بردن سرمایه خود به سمت دلالی یا واردات، به فکر اشتغال و نان سفره کارگران خود باشد؟
,
,
این رفتار مسئولانه را باید جزئی از فرهنگ جامعه ما دانست که سرچشمه در ارزشهای دینی دارد؛ فرهنگی که باعث میشود یک شهید مدافع حرم داوطلبانه و بدون اجبار برای دفاع پیشدستانه از مردم خود در برابر دشمنان تکفیری چند هزار کیلومتر دورتر از مرزهای کشور حاضر شود، یا شهید امر به معروف به جای بیتفاوتی در برابر جولان اراذل و اوباش در دفاع از ناموس مردم جان خود را فدا کند.
مشکل این روزهای کشور در بخشهایی که کارها سخت و دشوار به نظر میآید از گرانی و تورم تا جولان دلالان و فرصتطلبان عرصههای مختلف یا رشد قاچاق کالا و نابودی تولیدکنندگان، فشار اقتصادی بر مردم، رهاشدگی فضای مجازی ناامن و... این است که مدیران این بخشها بیش از آنکه مسئول باشند و مسئولیتپذیر، مدیر هستند. حال آنکه یک مدیر در تراز جمهوری اسلامی باید خود را وقف انجام وظیفه و چارهجویی و تلاش برای حل مشکلات کند.
,
,
فراموش نکنیم؛ خسارت مدیرانی که با کمکاری یا فرار از انجام وظایف و در نتیجه، عملکرد ضعیف خود باعث بدبینی مردم و آسیب به سرمایه اجتماعی نظام میشوند به مراتب بیشتر است از تحریم و دشمنی دشمنان.
,
راه عبور کشور ما از تنگناها و مشکلات موجود با وجود ثروت و ظرفیتهای فراوان و متنوع و انبوه نیروی متخصص و تحصیلکرده جوان، خلاق و توانمند، سپردن امور به مدیران کارآمد، متعهد و مسئولیتپذیر و ترویج این مسئولیتپذیری به عنوان یک ارزش است.
,
,
,
,
,
سرنوشت ترامپ چه خواهد شد؟
,
سرنوشت ترامپ چه خواهد شد؟,
سرنوشت ترامپ چه خواهد شد؟,
,
رضا واعظی در خراسان نوشت:
,
رضا واعظی در خراسان نوشت:,
رضا واعظی در خراسان نوشت:,
,
با نگاهی به کنش و واکنش های رسانه ها به آخرین مناظره انتخاباتی جو بایدن نامزد حزب دموکرات و دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوری خواه، دو رقیب اصلی ریاست جمهوری آمریکا که شامگاه پنجشنبه در نشویل ایالت تنسی برگزار شد، به نظر می رسد این رویارویی چندان تاثیری بر نتیجه بازی نداشته باشد ؛ هم به این دلیل که اغلب رای دهندگان آمریکایی انتخابشان را کرده اند و هم این که در مناظره اخیر، اتفاق خاصی رخ نداده است. بنابراین مهم ترین اقدام از سوی دوحزب را باید تمرکز تیم جو بایدن بر تشویق و ترغیب رای دهندگان به حضور در پای صندوق رای و تلاش تیم ترامپ برای پیداکردن راهکارهای قانونی، سوای جلب نظر رای دهندگان، برای پیروزی در انتخابات و ماندن در کاخ سفید دانست.آن گونه که بسیاری از صاحب نظران نیز معتقدند، با وجود شرایط کنونی در صحنه رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا، سه احتمال برای این انتخابات متصور است.احتمال اول؛ پیروزی جوبایدن دموکرات است.
,
,
حسب نظر سنجی ها و شرایط به وجود آمده در فضای عمومی ایالات متحده آمریکا، چنان چه اتفاق خاصی رخ ندهد و اوضاع به همین صورت بماند جو بایدن پیروز انتخابات است. در این صورت به دلیل فاصله رایی که بین این دو هست، باید منتظر اقدامات غیر منتظره دونالد ترامپ برای تحویل پست ریاست جمهوری بود. زیرا فاصله رای به حدی است که امکان اعلام تقلب در انتخابات ضعیف و غیر ممکن است.احتمال دوم: پیروزی مجدد ترامپ جمهوری خواه است. یعنی رویداد سال 2016 تکرار شود و به رغم نظر سنجی ها و تحلیل ها، ترامپ در کاخ سفید بماند. در آن دوره اگرچه نظر سنجی ها و حتی تعداد آرای مردم به نفع هیلاری کلینتون بود اما آرای الکترال ترامپ را برنده انتخابات دانست.
,
,
در آن دوره اشکال در شیوه های نظر سنجی و اختلاف بین نظر سنجی های ملی و ایالتی باعث اشتباه در تشخیص رای و نظر مردم آمریکا بود. اما به نظر می رسد آن گونه که مراکز نظر سنجی اعلام کرده اند اشکالات آن دوره برطرف شده و همین امر احتمال تکرار رویداد سال 2016 را کاهش داده است.سومین احتمال؛ کاهش فاصله آرای دو نامزد و تقویت بازی تقلب و استفاده ترامپ از ظرفیت های قانونی برای ماندن در کاخ سفید است. اگر فاصله آرا کم شود- کما این که نظرسنجی های چند روز اخیر حاکی ازرشد ترامپ در برخی ایالت های حساس یا «swing state »بوده است - جمهوری خواهان فرصت دارند تا با ادعای تقلب، مکانیزم های قانونی دیگری را( که کاملا به نفع آن هاست) فعال کنند.
,
,
به همین منظور زمینه را برای ادعای تقلب فراهم می کنند، این که ترامپ در اغلب سخنرانی ها درباره تقلب هشدار می دهد و دخالت های خارجی در انتخابات آمریکا را مطرح می کند یا اعتراض به رای گیری پستی که این دوره به دلیل شرایط کرونا با استقبال زیادی مواجه شده و از 6 میلیون در دوره قبل به بیش از 40 میلیون رای در این دوره (تا این تاریخ) افزایش یافته است. گویا بیش از 50 میلیون برگ رای برای شهروندان آمریکایی به صورت پستی ارسال شده است؛ خصوصا این که این موضوع بیشتر در ایالت هایی اتفاق افتاده که دست دموکرات هاست. همه این اقدامات و اظهار نظر های دونالد ترامپ و همراهانش از جمله رئیس اف بی ای ، آتش تهیه ستاد ترامپ برای پروژه تقلب است.در صورتی که موضوع تقلب جدی شود چند اقدام متصور است. اولین اقدام واکنش پارلمان های ایالتی آمریکا خصوصا ایالت های به اصطلاح خاکستری( که گرایش حزبی کمتری هم دارند) به این موضوع است. ایالتهایی «خاکستری» نامیده میشوند که بهصورت سنتی و برخلاف دیگر مناطق، از آن ها انتظار نمیرود که از پیش، جهتگیری مشخص و قطعی حزبی داشته باشند.
,
,
این 11 ایالت شامل کلرادو، فلوریدا، آیووا، میشیگان، نوادا، نیوهمپشایر، کارولینای شمالی، اوهایو، پنسیلوانیا، ویرجینیا و ویسکانسین هستند که در مجموع 146 رأی از 538 رأی کالج الکترال را به خود اختصاص میدهند. این ایالت ها به دلیل بروز تقلب ممکن است دارندگان حق رای الکترال را معرفی نکنند یا این که افرادی با گرایش به جمهوری خواهان را معرفی کنند. در صورت اول، به دلیل این که هیچ کدام از نامزدها موفق به کسب 270 رای الکترال نمی شود( لازم است برنده انتخابات از 538 رای الکترال حداقل 270 رای را کسب کند) حسب قانون اساسی آمریکا مجلس نمایندگان متشکل از 50 ایالت آمریکا که هر یک صرفا یک عضو در آن خواهند داشت، تعیین تکلیف می کنند.
,
,
بنابراین با توجه به این که حداقل 26 ایالت در دست جمهوری خواهان است، بخت ترامپ بیشتر خواهد بود و در صورت معرفی افراد با گرایش حزبی از سوی ایالت ها نیز بخت با دونالد ترامپ است. اقدام دیگر مراجعه به دیوان عالی آمریکاست. در این صورت به دلیل ترکیب اعضای دیوان عالی به لحاظ گرایش سیاسی، نتیجه قریب به یقین به نفع ترامپ است. زیرا از 9 قاضی دیوان عالی در شرایط کنونی 5 نفر جمهوری خواه هستند و تنها 3 نفر دموکرات هستند که با اضافه شدن عضو جدید نیز ترکیب 6 به3 به نفع ترامپ خواهد بود.
,
,
جالب این که 3 نفر از اعضای جدید دیوان عالی منصوب ترامپ هستند. این موضوع در سال 2000 نیز که ترکیب دیوان عالی 5 به 4 به نفع جمهوری خواهان بود در رقابت بین ال گور دموکرات و جرج بوش جمهوری خواه، اتفاق افتاد و جرج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا شد.نهایت این که حتی اگر به هر دلیل در 13 آبان مردم آمریکا رای ندهند، رئیس جمهوری آمریکا با مکانیزم های دیگری تا اواسط دسامبر تعیین خواهد شد وانتخاب رئیس جمهور بدون مراجعه به آرای عمومی در این کشور مدعی دموکراسی هم ممکن ومتصور است!
,
,
,
,
,
,
مغایرت عقلانیت و انقلابیگری با جنجالآفرینی و تنش
,
مغایرت عقلانیت و انقلابیگری با جنجالآفرینی و تنش,
مغایرت عقلانیت و انقلابیگری با جنجالآفرینی و تنش,
,
رسول سنائیراد در جوان نوشت:
,
رسول سنائیراد در جوان نوشت:,
رسول سنائیراد در جوان نوشت:,
,
طرح دوباره استیضاح رئیسجمهور و انتقاد از عملکرد وی با ادبیاتی تند و نامتعارف از سوی چند نماینده مجلس شورای اسلامی که بگومگوهای بیهودهای را در فضای سیاسی موجب گردید و میرفت که منشأ تنشها و جنجالهایی گردد، خوشبختانه در برخورد با عقلانیت شخصیتها و فعالان سیاسی دلسوز مردم منتفی شد و رنگ باخت.
,
اینک در فضایی آرام میتوان با بررسی و تدقیق پیرامون این پدیده و واگویی عبرتهای برآمده از آن بهعنوان یک تجربه سیاسی به تقویت حافظه تاریخی و افزایش درک و فهم در فرهنگ سیاسی کمک کرد و مانع تکرار و پیشگیری از خسارتهای رفتارهای هیجانی شتابزده و در موارد مشابه گردید. گرچه احتمالاً این نمایندگان در واکنش به فشارها و اظهارات موکلان خود یا برخی سؤالات و تحلیلهای رایج در فضای رسانهای بهویژه شکل مجازی آن، چنین رفتاری را بروز دادند، اما گویا موارد ذیل از نگاه آنان پنهان مانده بود:
,
,
۱- قرار داشتن کشور در شرایط جنگ اقتصادی که خنثیسازی یا مقابله با آن مستلزم همکاری و همافزایی تمامی قوا و نیروهای دلسوز نظام و مردم بوده و هرگونه تنش و جنجال سیاسی که به التهاب در بازار و قیمتها کمک کند، فقط نفع آن را دشمن برده و دود آتش آن به چشم مردم خواهد رفت.
,
,
۲- فشار برای استیضاح رئیسجمهور لبه دیگر همان تلاش برای واداشتن وی به استعفا و کنارهگیری از قدرت است که ازسوی برخی نیروهای افراطی با هدف فرافکنی یا فرار به جلو در شرایط سخت برآمده از شتابزدگی و سادهاندیشی نسبت به برجام، وعدههای بر زمین مانده و ادعاهای به دور از عمل است که جناح و جریان سیاسی مورد حمایت آنها امروز باید پاسخگوی آن باشد.
,
,
۳- پیامد هرگونه خلأ قدرت ناشی از استیضاح و استعفا در قدرت، نهتنها التهاب در اقتصاد و ضربه به معیشت مردم بلکه احتمال شکلگیری تنشها و بیثباتیهای سیاسی و حتی خدشه به امنیت ملی میباشد که پیش از این در کشورهای عراق و سوریه شاهد آن بودهایم؛ پیامدی که نهتنها گره از مشکلات نگشوده بلکه به پیچیدگی بیشتر شرایط انجامیده و فرایند حل مشکلات و رسیدگی به مسائل را طولانیتر میسازد.
,
,
۴- نزدیک شدن به پایان عمر دولت آقای روحانی که نهتنها فرایند، انتخابات و شکلگیری دولت بعدی تقریباً زمانی مطابق همین زمان پایانی عمر دولت فعلی را میطلبد، بلکه نیازمند آمادگی و داشتن برنامههایی است که در شرایط آرام و معمول بهتر فراهم میشود.
,
,
چهبسا آقای روحانی اگر با استیضاح کنار گذاشته شود، بههنگام ارائه گزارش عملکرد دوران مسئولیت سنگین ریاستجمهوری به مردم یا تاریخ علت ناتمام ماندن برنامهها و برآورده نشدن وعدهها را همین چندماه پایانی دولت خویش بداند.
,
,
۵- برهم خوردن تمرکز کارگزاران و دستگاههای مسئول از مسائل و دغدغههای اصلی کشور و مردم و رفتن به حواشی سیاسی بهجای همکاری و همافزایی برای حل مشکلات و پاسخگویی به دغدغهها و نیازهای واقعی کشور در واقع نوعی فرصتسوزی ولو با تصور دلسوزی به حساب میآید؛ بنابراین پایان دادن به بگومگوهای سیاسی بیفایده و عبور از استیضاح رئیسجمهور در بازگشت مواردی که بالا ذکر شد، نمونهای از کنش عقلانی در عرصه سیاسی محسوب میشود که به مصلحت نظام و مردم بسیار نزدیکتر از خواستهها و ادعاهای آن نمایندگانی بود که به زعم وادارسازی دولت به سرعت بخشیدن به حل مسائل آن شیوه تهاجمی را پیشه ساخته بودند.
,
,
امروز حل مشکلات کشور از معبر ثبات، همکاری و همافزایی با تکیه بر محاسبات دقیق و کار جهادی میگذرد و هرگونه کنش و رفتاری به دور از محاسبه پیامدها و آثار بر ثبات و آرامش کشور، با عقلانیت و انقلابیگری مغایر و متعارض بهحساب میآید.
,
,
,
,
,
,
,
,
,
نظرسنجیها و انتخابات آمریکا
داریوش قنبری در آرمان نوشت:
در انتخابات پیش رو، جو بایدن با فاصله کمی جلوتر از ترامپ است اما انتخابات در آمریکا، دودرجهای است و مردم به شکل مستقیم رئیسجمهور انتخاب نمیکنند و هیاتهای انتخاباتی تعیینکننده هستند. در کل 538 رای الکترال وجود دارد که به تعداد نمایندگان کنگره آمریکاست و از آنجا که 538 کرسی برای مجلس نمایندگان وجود دارد، تعداد نمایندگان مجلس سنا، بهازای هر ایالت دو نفر است، بهطوریکه ایالتهای 50گانه یکصد نفر نماینده در مجلس سنا دارند و در مجلس نمایندگان هم تعداد به 437 میرسد که مجموعا 538 رای الکترال وجود دارد. درواقع این آرای الکترال است که تعیینکننده است و به همین دلیل نمیتوان معیار نظرسنجیها را برای تخمین انتخابات آمریکا بهشکل دقیقی مورد استفاده قرار داد.
از طرفی، سیستم انتخاباتی آمریکا بهگونهای است که ایالتهای پرجمعیت نقش تعیینکنندهتری میتوانند داشته باشند چون سیستم اکثریتی است و فرضا اگر در یک ایالت 55رای الکترال وجود داشته باشد و یک کاندیدا 30 رای و کاندیدای دیگر 25 رای الکترال داشته باشند، 25رای کاندیدای بازنده به کاندیدای برنده اختصاص مییابد و کاندیدای برنده صاحب تمام 55 رای آن ایالت میشود. واقعیت این است که بایدن توانسته برخلاف آنچه پیشبینی میشد، مورد اقبال وارد شود. شاید دلیلش به مسائل ناشی از کرونا برمیگردد که دموکراتها توانستهاند از آن بهرهبرداری خاص خود را بکنند.
از طرفی، یکسری اقدامات ترامپ در ارتباط با رنگینپوستان هم دستمایه خوبی برای تبلیغات انتخاباتی آنها شده است. اما در کل نمیتوان صرفا به نظرسنجیها متکی بود و با توجه به ترکیب کارتهای الکترال و چند ایالت مهم که خاکستری هستند و آنها تعیینکننده خواهند بود، باید فعلا صبر کرد تا ببینیم ترکیب به چه شکلی تغییر خواهد کرد. آیا مثل همان اتفاقاتی که در گذشته افتاده و رئیسجمهوری که به لحاظ عددی رای کمتر و کارت الکترال بیشتری داشته، میتواند برنده شود یا خیر؟
به نظر میرسد این یک قاعده در آمریکاست و از این لحاظ شانس ترامپ همچنان برای پیروزی وجود دارد و نمیتوان گفت براساس نظرسنجیها بازنده است. اکنون تمرکز اصلی کاندیداها و نمایندههایشان بر ایالتهای خاکستری است تا بتوانند نتیجه رای را به نفع خود عوض کنند. مناظره اخیرشان هم به نوعی پُر از حمله به همدیگر بود.
اتهام تکراری عدم پرداخت مالیات از سوی ترامپ از سوی دموکراتها درحالی مطرح شد که ترامپ هم اتهاماتی تکراری علیه بایدن و پسرش مبنی بر دریافت پول از کشورهای دیگر را مطرح کرد و به مسائلی مانند تلاش روسها برای تاثیر گذاشتن بر انتخابات آمریکا و همینطور تلاش ایران و چین پرداخت که شاید هدفش برانگیختن نوعی احساسات ملیگرایانه در جامعه آمریکا نسبت به این قضیه بود، ضمن اینکه از اتهامی که قبلا متوجه خودش بود فرار به جلو و رد گم کند.
به خاطر داریم که ترامپ در انتخابات 2016 از طرف دموکرات متهم به حمایت از سوی روسیه شد و حتی مداخله روسیه به نفع ترامپ تا مراحل خاصی در بعضی نهادهای مربوطه در آمریکا هم پیش رفت و اقداماتی نیز از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی صورت گرفت. بحث دیگری که در مناظره مطرح شد اینکه بایدن براساس چارچوبهای فکری دموکراتها وعده خدمات رفاهی و اجتماعی بیشتر داد و از طرف دیگر، ترامپ هم آمریکاییها را ترساند که اگر بایدن و دموکراتها سر کار باشند، دوباره مالیاتها را بیشتر میکنند.
,
نظرسنجیها و انتخابات آمریکا
,
نظرسنجیها و انتخابات آمریکا,
نظرسنجیها و انتخابات آمریکا,
,
داریوش قنبری در آرمان نوشت:
,
داریوش قنبری در آرمان نوشت:,
داریوش قنبری در آرمان نوشت:,
,
در انتخابات پیش رو، جو بایدن با فاصله کمی جلوتر از ترامپ است اما انتخابات در آمریکا، دودرجهای است و مردم به شکل مستقیم رئیسجمهور انتخاب نمیکنند و هیاتهای انتخاباتی تعیینکننده هستند. در کل 538 رای الکترال وجود دارد که به تعداد نمایندگان کنگره آمریکاست و از آنجا که 538 کرسی برای مجلس نمایندگان وجود دارد، تعداد نمایندگان مجلس سنا، بهازای هر ایالت دو نفر است، بهطوریکه ایالتهای 50گانه یکصد نفر نماینده در مجلس سنا دارند و در مجلس نمایندگان هم تعداد به 437 میرسد که مجموعا 538 رای الکترال وجود دارد. درواقع این آرای الکترال است که تعیینکننده است و به همین دلیل نمیتوان معیار نظرسنجیها را برای تخمین انتخابات آمریکا بهشکل دقیقی مورد استفاده قرار داد.
,
,
از طرفی، سیستم انتخاباتی آمریکا بهگونهای است که ایالتهای پرجمعیت نقش تعیینکنندهتری میتوانند داشته باشند چون سیستم اکثریتی است و فرضا اگر در یک ایالت 55رای الکترال وجود داشته باشد و یک کاندیدا 30 رای و کاندیدای دیگر 25 رای الکترال داشته باشند، 25رای کاندیدای بازنده به کاندیدای برنده اختصاص مییابد و کاندیدای برنده صاحب تمام 55 رای آن ایالت میشود. واقعیت این است که بایدن توانسته برخلاف آنچه پیشبینی میشد، مورد اقبال وارد شود. شاید دلیلش به مسائل ناشی از کرونا برمیگردد که دموکراتها توانستهاند از آن بهرهبرداری خاص خود را بکنند.
,
,
از طرفی، یکسری اقدامات ترامپ در ارتباط با رنگینپوستان هم دستمایه خوبی برای تبلیغات انتخاباتی آنها شده است. اما در کل نمیتوان صرفا به نظرسنجیها متکی بود و با توجه به ترکیب کارتهای الکترال و چند ایالت مهم که خاکستری هستند و آنها تعیینکننده خواهند بود، باید فعلا صبر کرد تا ببینیم ترکیب به چه شکلی تغییر خواهد کرد. آیا مثل همان اتفاقاتی که در گذشته افتاده و رئیسجمهوری که به لحاظ عددی رای کمتر و کارت الکترال بیشتری داشته، میتواند برنده شود یا خیر؟
,
,
به نظر میرسد این یک قاعده در آمریکاست و از این لحاظ شانس ترامپ همچنان برای پیروزی وجود دارد و نمیتوان گفت براساس نظرسنجیها بازنده است. اکنون تمرکز اصلی کاندیداها و نمایندههایشان بر ایالتهای خاکستری است تا بتوانند نتیجه رای را به نفع خود عوض کنند. مناظره اخیرشان هم به نوعی پُر از حمله به همدیگر بود.
,
,
اتهام تکراری عدم پرداخت مالیات از سوی ترامپ از سوی دموکراتها درحالی مطرح شد که ترامپ هم اتهاماتی تکراری علیه بایدن و پسرش مبنی بر دریافت پول از کشورهای دیگر را مطرح کرد و به مسائلی مانند تلاش روسها برای تاثیر گذاشتن بر انتخابات آمریکا و همینطور تلاش ایران و چین پرداخت که شاید هدفش برانگیختن نوعی احساسات ملیگرایانه در جامعه آمریکا نسبت به این قضیه بود، ضمن اینکه از اتهامی که قبلا متوجه خودش بود فرار به جلو و رد گم کند.
,
,
به خاطر داریم که ترامپ در انتخابات 2016 از طرف دموکرات متهم به حمایت از سوی روسیه شد و حتی مداخله روسیه به نفع ترامپ تا مراحل خاصی در بعضی نهادهای مربوطه در آمریکا هم پیش رفت و اقداماتی نیز از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی صورت گرفت. بحث دیگری که در مناظره مطرح شد اینکه بایدن براساس چارچوبهای فکری دموکراتها وعده خدمات رفاهی و اجتماعی بیشتر داد و از طرف دیگر، ترامپ هم آمریکاییها را ترساند که اگر بایدن و دموکراتها سر کار باشند، دوباره مالیاتها را بیشتر میکنند.
,
,
,
,
,
,
,
,
مملکت داری با خطای تعمیم
,
مملکت داری با خطای تعمیم,
مملکت داری با خطای تعمیم,
,
محمد یوسفی آرامش در ابتکار نوشت:
,
محمد یوسفی آرامش در ابتکار نوشت:,
محمد یوسفی آرامش در ابتکار نوشت:,
,
دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد 2002، کتابی با عنوان «تفکر سریع و کند» دارد که خواندن آن برای هر سیاستمداری که خواهان اداره درست یک کشور است، واجب است. در این کتاب کانمن به بررسی خطاهای شناختی و همچنین دو نوع سیستم تصمیمگیری در انسان می پردازد که ما را با چالش های جدیدی در حوزه تصمیم گیری آشنا می کند. کتابی که به ما می فهماند چگونه در دو راهی های سرنوشت ساز اثرگذار ترین تصمیم را بگیریم. اینکه چرا در بعضی مواقع تصمیمات اشتباهی میگیریم ؟ و مهم تر آنکه نقش خطاهای شناختی در تصمیمگیریهای ما به چه شکل است؟!
,
,
بخش گستردهای از رنجی که امروز گرفتار آن هستیم، عدم آگاهی سیاستمداران و مسئولان کشور درخصوص خطاهای رایج بر ذهن خود و عدم توجه و درک آنها به پراهمیت و پرچالش بودن این خطاها در زندگی روزمره مردم است. در سختترین دوره اقتصادی و اجتماعی کشور همچنان بسیاری به راحتی بدون توجه به شرایط سخت مردم، تاکید بر تکرار تصمیمهای اشتباه گذشته خود دارند. عده ای از درک این موضوع ساده عاجز هستند که پافشاری آنها بر برخی سیاستگذاریهای کلان و خورد در حال شکستن کمر قشر متوسط و فقیر است و موجب از بین رفتن اعتماد عمومی به اداره کشور شده است. وضعیت امروز اقتصاد و بازارهای مالی خود به تنهایی گواه این موضوع است.
,
,
یکی از خطاهای شناختی رایج در اداره یک کشور، خطای تعمیم است که متاسفانه در سیاستمداران جمهوری اسلامی به شکل زیادی به چشم می آید. در خطای تعمیم، سیاستمدار تنها بر اساس یک یا چند الگوی ذهنی و چند رویداد که در اطراف خود درک کرده است، یک الگوی کلی و فراگیر را برای جامعه استنباط می کند و برای جامعه تصمیمات کلان میگیرد، تصمیماتی که موجب بروز شکاف طبقاتی گسترده در میان حکومت و مردم می شود؛ تصمیماتی که این تفکر را در ذهن مخاطب ایجاد می کند، که گویی مقام تصمیم گیرنده، هیچ توجه و تلاشی برای بهبود وضعیت موجود ندارد؛ اما آیا درحقیقت همینطور است؟
,
,
متاسفانه خطای تعمیم در ذهن عده ای موجب آن میشود که گمان ببرند در شرایط حساس کنونی درست ترین تصمیم را برای اقتصاد و پیشبرد سیاستگذاریهای کلان میگیرند، اما آنچه که در عمل اتفاق می افتد، ناهنجارتر شدن وضعیت موجود است.
,
,
منطقی نیست مسئولی که در خانه 8 هزار متری زندگی می کند، بتواند درک کند که مردم چگونه برای خرید یک آپارتمان کوچک 40 متری در تهران به عجز افتاده اند ! منطقی نیست مدیری که در بالاترین سطح مدیریتی این مملکت تصمیم می گیرد و آخرین بار خود 6 سال پیش به سوپرمارکت رفته است، بتواند فاجعه گرانی کالاهای اساسی را درک کند. نمیشود هر روز با بنز به سر کار بروی و بعد در خصوص رفت و آمدهای کرونایی در متروی تهران ابراز تاسف کنی ! فاجعه آنجاست که عدهای با باورهای محدود شخصی خویش در تلاش باشند تا آن باورها را در سطح کلان اجرایی کنند! کشور امروز نیاز به اعتماد سازی ملی، آشتی عمومی، شفافسازی و راستی آزمایی دارد؛ انتظار نمیرود عدهای در بالاترین نهاد قانون گذاری کشور، به جای طرح و راهکارهای علمی و عملی، صحبت از اعدام یک مسئول دیگر، اختلاف پراکنی و یا حواله کردن تمام مشکلات بر گردن یک شخص کنند!
,
,
هر آدم با دانش مدیریتی، واقف است آنچه که به آن گرفتاریم، نتیجه بیخردی تنها یک شخص نیست و حاصل سالها پافشاری، تعمیم سازی باورهای شخصی و تکرار سیاستگذاریهای خرد و کلان اشتباه است. راه حل چیست؟ وقت آن رسیده تا با رها کردن میز و دفتر و حاشیه امنی که ساخته شده، به خیابان ها بیایند و آشکارا ببینند که تصمیم های کلان آنها چه بر سر قشر ضعیف و ناتوان آورده است. وقت آن است که با طرح پرسش های درست، بازگشت به افراد متخصص، اصلاح سیاستگذاری های غلط و آشتی با مردم برای جبران سیلی از اشتباهات تلاش کنند؛ چرا که متاسفانه فضاهای محدود مدیریتی که فاصله بسیار با قشر گسترده جامعه دارد، مانع از آن می شود تا فرد مسئول بتواند از وضعیت موجود و اثر تصمیم خود بر آن وضعیت آگاه باشد. در غیر این صورت، هر روز بیشتر از قبل شاهد شکاف گسترده میان حاکمیت و مردم خواهیم بود و روزهای سختی پیش روی اقتصاد و جامعه ما خواهد بود.
,
,
,
انتهای پیام/ک
,
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه