یادداشت؛
شورای شهر کارشناس میخواهد نه سیاستمدار
ارومیه در گذشته به دلیل حضور چهرههای اغلب غیر کارشناس در راس امور آسیبهای زیادی دیده است. این افراد با نظرات چرخیده بر اساس منافع، خام، مقطعی و یکجانبه و عموماً سیاسی تصمیماتی اتخاذ کردهاند که شهر را دچار مشکلات متنوعی کرده است.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از اروم نیوز، از گوشه و کنار شهر ارومیه و از محافل مختلف عمدتاً پوشیده و خانوادگی خبر از امواج خروشان احساس تکلیف جهت ورود به عرصه سیاستگذاری و ریلگذاری مدیریت شهری میرسد. اشخاص مستقل یا منتسب به جریانها، گروهها، قومیتها و البته چهرههای سیاسی پیرامون شورای شهر در حال انجام مقدمات نهایی هستند تا در عرصه انتخاب برای خدمتگزاری به مردم وارد شوند.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
اروم نیوز,
هرچند هنوز دل برخیها از ورود به این ماراتن کسب رأی اکثریت قرص نیست اما جریانها و گروهها و اشخاص در حال نهایی کردن مهره یا مهرههای خود هستند. بازی بسیار پیچیدهای که زوایای پیدا و پنهان بسیاری دارد.
اما دو توصیه جدی برای این افراد بهاصطلاح داوطلب کاندیداتوری انتخابات شورا شهر ارومیه به طور ویژه میتوان داشت. یک امر به کار کارشناسی و توجه به ملزومات آن و یک نهی از سیاسیکاری و آفتهای پیرامون آن را میتوان متذکر شد.
شورای شهر کارشناس میخواهد
ارتباط شورای شهر با مدیریت شهری بر هیچکس پوشیده نیست. شورای شهر به لحاظ ساختاری شهردار را انتخاب میکند و شهردار مجری برنامههای شهری و عالیرتبهترین مقام در مدیریت شهری است.
امروزه تنفس مردم در اکوسیستم شهری است و نبض زندگی مردم در پرتو تعاملات مدیریت شهری است. مدیریت شهری میتواند شهری را به لندن، پاریس، پکن با سئول تبدیل و یا به شهری مثل بغداد، اسلامآباد، بمبئی و … تبدیل کند.
مدیریت شهری ارکانی دارد که تحقق جمعی یا نسبی آنها میتواند منجر به تغییرات مداوم، تدریجی و مثبت در زندگی مردم شود.
قانون باید بتواند تمام اختیارات و مسئولیتهای لازم را برای مدیریت شهری تأمین کند. قانون با حذف عناصر و موانع مزاحم و ایجاد فرصتهای مدیریت متمرکز شهرداران و شورای شهرها را موفق کند.
هرچند که کشورهای دیگر مدیریت متمرکز شهری را با اقتضائات خود و یا کپیبرداری از غرب اجرا کردهاند؛ اما اقتضائات امکان اجرای قانون مشابه سایر کشورها را رد میکند. گرچه قانون مدیریت متمرکز شهری اشکالاتی دارد که اجرای کپی آن درست نیست. در نتیجه باید مشابه این قانون و با شرایط کشور تدوین و برای تصویب به مجلس برود. یکی از راههای حل این مشکل تدوین پیشنویس قانون در شورای شهر و ارسال آن به مجلس است.
قانون با مشخصکردن زمینبازی، بازیگرانی را نیاز دارد که بتوانند در مدیریت متمرکز شهری نقش ایفا کنند.
شهرداران و مجموعه تحت مدیریت آنها بهعنوان نهادی عمومی باید بتواند با اجرای درست مصوبات شورای شهر، رعایت ساختار و شأن شورای شهر و مردم، تعامل با دستگاههای اجرایی، توجه به همه شئون و جنبههای مدیریت شهر ازجمله مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … شهر را ارتقا دهند.
شورای شهر اما نقش مهمتری دارد. در واقع شورای شهر ریلگذار شهرداریها میباشد. شورای شهر باید با کار کارشناسی سندهای محرک و جامعی را برای رشد شهر تصویب کند. شورا باید با توجه همهجانبه به مسائل قوانین را در همراهی با قوانین ملی تصویب کند تا دایره عمل شهرداران بهدرستی تعریف شود.
همه این موارد یک شرط بسیار مهم دارد. اعضای شورای شهر باید کارشناس باشند. یعنی یک دید و منش علمی در مسائل شهر بهصورت عملیاتی، منطقی و علمی که بتواند در مسائل مختلف دیدگاه پختهای را جهت جمعبندی را ارائه کند.
شهر پر از مشکل ارومیه در گذشته به دلیل حضور چهرههای اغلب غیرکارشناس در راس امور آسیبهای زیادی دیده است. این افراد با نظرات چرخیده بر اساس منافع، خام، مقطعی و یکجانبه و عموماً سیاسی تصمیماتی اتخاذ کردهاند که شهر را دچار مشکلات متنوعی کرده است.
نمودهای این رفتار غیرکارشناسی را میتوان در بخشهای مختلف شهر دید. در بخش حملونقل به دلیل عدم دید مناسب شاهد ناوگان فرسوده اتوبوسها میباشیم. حملونقل عمومی که در سالهای قبل در قالبهای تراموا شهری و … وعدهدادهشده بود به دلیل کنار بودن شورا از مسائل و عدم توجه بهپیش نیازها در میان شوهای تبلیغاتی گم شد. سیستم دوچرخهسواری بدون استفاده نابود شد و از سرنوشت دوچرخهها خبری بیرون نیامد!
خیابانها و معابر شهری در به دلایل عمدتاً سیاسی توسعه یافت. هرچند که در بسیاری معابر نظیر مدرس توفیقی ایجاد نکرد. شاهد تخریب و بازسازی جداول و پیادهروهای قابلاستفاده هستیم درحالیکه بسیاری از کوچههای شهر خاکی است.
مراکز تجاری ساخته شد که سود آن به جیب اشخاص رفت و برای مردم سود چندانی نداشت. هرچند که بسیاری از این پروژهها به دلیل برنامهریزی نادرست از سوددهی خارج شدند و برای مردم ضرر آفرین شدهاند.
موضوع ساختوساز در شهر و چندطبقه سازی در کوچههای باریک و مناطق مرکزی نمود مهمی از این رفتار آشفته است. شورای شهر میتوانست این مسیر را تصحیح کند.
مسائل فرهنگی و انقلابی نیز به سبب رفتار غیرانقلابی شورای کاملاً مغفول مانده است چرا که در این حوزه شورای شهر ارومیه کارشناس نیست. برخی از آسیبهای اجتماعی را میتوان بهصورت مستقیم به غیرکارشناسی بودن امور در شورای شهر نسبت داد. برای مثال عدم توازن مناسب پارکها و فضای سبز در نقاط مختلف افسردگی، بههمخوردن بافت اجتماعی مناطق مختلف و … از نمودهای کار غیرکارشناسی است.
میتوان دررابطهبا رفتار غیرکارشناسی صفحات زیادی نوشت. اما مقصود این است که کسانی که قصد دارند داوطلب شورای شهر بشوند باید کارشناس باشند چرا که مردم در میان مشکلات فراروان انتظار گرهگشایی دارند. توصیه میشود که غیر کارشناسان بههیچوجه برای انتخابات شورای شهر تلاش نکنند چون در نهایت قضاوت تاریخی مردم ارومیه مشمول آنها میشود؟ مردم استفاده ابزاری از شورای شهر برای رفتن به مجلس، ساخت کارخانهها برای دوستان و فامیل، استخدام جوانان جویای پستها مدیریتی، بازی قدرت، حذف رقیبان با سو استفاده از قدرت، ایجاد شبکه عنکبوتی رسانهای برای خود و خدمتگزاری به سایر مدیران را در پنج دوره قبل به دیده دقت مینگرند و در موقعیت مقتضی پاسخ مناسب را به آنها خواهند داد.
اما توصیه دوم پرهیز از سیاسیکاری در شورای شهر است که در آینده به آن پرداخت خواهد شد.
* صابر شاهی
انتهای پیام/
,
هرچند هنوز دل برخیها از ورود به این ماراتن کسب رأی اکثریت قرص نیست اما جریانها و گروهها و اشخاص در حال نهایی کردن مهره یا مهرههای خود هستند. بازی بسیار پیچیدهای که زوایای پیدا و پنهان بسیاری دارد.
,
اما دو توصیه جدی برای این افراد بهاصطلاح داوطلب کاندیداتوری انتخابات شورا شهر ارومیه به طور ویژه میتوان داشت. یک امر به کار کارشناسی و توجه به ملزومات آن و یک نهی از سیاسیکاری و آفتهای پیرامون آن را میتوان متذکر شد.
,
شورای شهر کارشناس میخواهد
,
شورای شهر کارشناس میخواهد,
ارتباط شورای شهر با مدیریت شهری بر هیچکس پوشیده نیست. شورای شهر به لحاظ ساختاری شهردار را انتخاب میکند و شهردار مجری برنامههای شهری و عالیرتبهترین مقام در مدیریت شهری است.
,
امروزه تنفس مردم در اکوسیستم شهری است و نبض زندگی مردم در پرتو تعاملات مدیریت شهری است. مدیریت شهری میتواند شهری را به لندن، پاریس، پکن با سئول تبدیل و یا به شهری مثل بغداد، اسلامآباد، بمبئی و … تبدیل کند.
,
مدیریت شهری ارکانی دارد که تحقق جمعی یا نسبی آنها میتواند منجر به تغییرات مداوم، تدریجی و مثبت در زندگی مردم شود.
,
قانون باید بتواند تمام اختیارات و مسئولیتهای لازم را برای مدیریت شهری تأمین کند. قانون با حذف عناصر و موانع مزاحم و ایجاد فرصتهای مدیریت متمرکز شهرداران و شورای شهرها را موفق کند.
,
هرچند که کشورهای دیگر مدیریت متمرکز شهری را با اقتضائات خود و یا کپیبرداری از غرب اجرا کردهاند؛ اما اقتضائات امکان اجرای قانون مشابه سایر کشورها را رد میکند. گرچه قانون مدیریت متمرکز شهری اشکالاتی دارد که اجرای کپی آن درست نیست. در نتیجه باید مشابه این قانون و با شرایط کشور تدوین و برای تصویب به مجلس برود. یکی از راههای حل این مشکل تدوین پیشنویس قانون در شورای شهر و ارسال آن به مجلس است.
,
قانون با مشخصکردن زمینبازی، بازیگرانی را نیاز دارد که بتوانند در مدیریت متمرکز شهری نقش ایفا کنند.
,
شهرداران و مجموعه تحت مدیریت آنها بهعنوان نهادی عمومی باید بتواند با اجرای درست مصوبات شورای شهر، رعایت ساختار و شأن شورای شهر و مردم، تعامل با دستگاههای اجرایی، توجه به همه شئون و جنبههای مدیریت شهر ازجمله مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … شهر را ارتقا دهند.
,
شورای شهر اما نقش مهمتری دارد. در واقع شورای شهر ریلگذار شهرداریها میباشد. شورای شهر باید با کار کارشناسی سندهای محرک و جامعی را برای رشد شهر تصویب کند. شورا باید با توجه همهجانبه به مسائل قوانین را در همراهی با قوانین ملی تصویب کند تا دایره عمل شهرداران بهدرستی تعریف شود.
,
همه این موارد یک شرط بسیار مهم دارد. اعضای شورای شهر باید کارشناس باشند. یعنی یک دید و منش علمی در مسائل شهر بهصورت عملیاتی، منطقی و علمی که بتواند در مسائل مختلف دیدگاه پختهای را جهت جمعبندی را ارائه کند.
,
شهر پر از مشکل ارومیه در گذشته به دلیل حضور چهرههای اغلب غیرکارشناس در راس امور آسیبهای زیادی دیده است. این افراد با نظرات چرخیده بر اساس منافع، خام، مقطعی و یکجانبه و عموماً سیاسی تصمیماتی اتخاذ کردهاند که شهر را دچار مشکلات متنوعی کرده است.
,
نمودهای این رفتار غیرکارشناسی را میتوان در بخشهای مختلف شهر دید. در بخش حملونقل به دلیل عدم دید مناسب شاهد ناوگان فرسوده اتوبوسها میباشیم. حملونقل عمومی که در سالهای قبل در قالبهای تراموا شهری و … وعدهدادهشده بود به دلیل کنار بودن شورا از مسائل و عدم توجه بهپیش نیازها در میان شوهای تبلیغاتی گم شد. سیستم دوچرخهسواری بدون استفاده نابود شد و از سرنوشت دوچرخهها خبری بیرون نیامد!
,
خیابانها و معابر شهری در به دلایل عمدتاً سیاسی توسعه یافت. هرچند که در بسیاری معابر نظیر مدرس توفیقی ایجاد نکرد. شاهد تخریب و بازسازی جداول و پیادهروهای قابلاستفاده هستیم درحالیکه بسیاری از کوچههای شهر خاکی است.
,
مراکز تجاری ساخته شد که سود آن به جیب اشخاص رفت و برای مردم سود چندانی نداشت. هرچند که بسیاری از این پروژهها به دلیل برنامهریزی نادرست از سوددهی خارج شدند و برای مردم ضرر آفرین شدهاند.
,
موضوع ساختوساز در شهر و چندطبقه سازی در کوچههای باریک و مناطق مرکزی نمود مهمی از این رفتار آشفته است. شورای شهر میتوانست این مسیر را تصحیح کند.
,
مسائل فرهنگی و انقلابی نیز به سبب رفتار غیرانقلابی شورای کاملاً مغفول مانده است چرا که در این حوزه شورای شهر ارومیه کارشناس نیست. برخی از آسیبهای اجتماعی را میتوان بهصورت مستقیم به غیرکارشناسی بودن امور در شورای شهر نسبت داد. برای مثال عدم توازن مناسب پارکها و فضای سبز در نقاط مختلف افسردگی، بههمخوردن بافت اجتماعی مناطق مختلف و … از نمودهای کار غیرکارشناسی است.
,
میتوان دررابطهبا رفتار غیرکارشناسی صفحات زیادی نوشت. اما مقصود این است که کسانی که قصد دارند داوطلب شورای شهر بشوند باید کارشناس باشند چرا که مردم در میان مشکلات فراروان انتظار گرهگشایی دارند. توصیه میشود که غیر کارشناسان بههیچوجه برای انتخابات شورای شهر تلاش نکنند چون در نهایت قضاوت تاریخی مردم ارومیه مشمول آنها میشود؟ مردم استفاده ابزاری از شورای شهر برای رفتن به مجلس، ساخت کارخانهها برای دوستان و فامیل، استخدام جوانان جویای پستها مدیریتی، بازی قدرت، حذف رقیبان با سو استفاده از قدرت، ایجاد شبکه عنکبوتی رسانهای برای خود و خدمتگزاری به سایر مدیران را در پنج دوره قبل به دیده دقت مینگرند و در موقعیت مقتضی پاسخ مناسب را به آنها خواهند داد.
,
اما توصیه دوم پرهیز از سیاسیکاری در شورای شهر است که در آینده به آن پرداخت خواهد شد.
,
* صابر شاهی
,
* صابر شاهی,
انتهای پیام/
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه