اخبار داغ

سرمقاله روزنامه های امروز کشور؛

ما و آدم‌خوارها میز مذاکره یا شام؟!/ سایه انصارا... بر‌آبراه جهانی

ما و آدم‌خوارها میز مذاکره یا شام؟!/ سایه انصارا... بر‌آبراه جهانی
نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانه های مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

 

,

, ,

 

,

ما و آدم‌خوارها میز مذاکره یا شام؟!

, ما و آدم‌خوارها میز مذاکره یا شام؟!,

محمد صرفی در کیهان نوشت:

, محمد صرفی در کیهان نوشت:,

 اگر از دریچه‌ای تنگ و زاویه‌ای محدود به ترور هفتم آذر در آبسرد نگاه کنیم، آمران و عاملان ترور از ترس پیشرفت هسته‌ای و موشکی ایران، یکی از مدیران ارشد این دستاوردها را ترور کردند تا در این مسیر دست‌اندازی ایجاد کنند؛ سنگ‌پرانی به قطار. اما اگر دقیق و ظریف و کلان‌تر به صحنه بنگریم، ماجرا فراتر از ترور یک دانشمند علوم طبیعی است.

,

این داستان از زمستان سال 57 آغاز شد. کمتر کسی انقلاب اسلامی ایران را می‌شناخت و درک می‌کرد که چه رخدادی در حال وقوع است. به‌جرات می‌توان گفت حتی بخشی از انقلابیون هم علی‌رغم حضور در بطن ماجرا، عمق آن را درک و پیش‌بینی نمی‌کردند امواج این انقلاب چه تاثیری بر پیرامون خود و فراتر از آن خواهد گذاشت. انقلاب اسلامی ایران در دوره‌ای رخ داد که «سیستم جهان» -بر پایه تسلط و استعمار فرامدرن- فارغ از وابستگی به بلوک غرب یا شرق تثبیت شده بود و تصور استقلال و بیرون بودن از این چارچوب آهنین و خشن غیرقابل تصور می‌نمود.

,

داستایوفسکی جمله قابل تاملی دارد؛ «اگر خدا وجود ندارد پس همه چیز مجاز است.» انقلاب ایران یک‌بار دیگر خدا را وارد عرصه جهانی کرد. خدای پیش از انقلاب اسلامی ایران خدای مسجد و کلیسا و کنیسه بود و قدرتش در حد غسل تعمید و غسل‌های واجب و مستحب. پرتاب دو بمب اتم و کشتار صدها هزار نفر از سوی آمریکا در جنگ جهانی دوم، یکی از تاریخی‌ترین لحظات مجاز بودن هر چیزی در پی حذف خداست و جایگزینی آن با خدایی که نهایت ظهور و بروزش در حد «ساعت‌ساز» است.

,

بروز انقلاب «به نام و برای خدا» این معادله به ظاهر تثبیت‌شده و مقتدر را به چالش کشید. استثنایی و خطرناک بودن انقلاب ایران برای سیستم جهانی (سیستمی که با حذف خدا، برای به‌دست آوردن منفعت بیشتر هر عملی مجاز است و وضعیتی را به‌وجود می‌آورد که به قول توماس هابز انسان را به گرگ انسان تبدیل می‌کند.) را «ژان میشل ورنوشه» -روزنامه‌نگار، تحلیلگر و پژوهشگر فرانسوی امور راهبردی- در کتاب خود با عنوان «ایران؛ تخریب ضروری» اینگونه تشریح می‌کند؛ «خصوصیت انقلابی - ملی - اسلامی و راز و رمز مدار ایران است که باید به وضعیت عادی تحول یابد... آنچه به عنوان فوریت ضروری و اجتناب‌ناپذیر در رأس برنامه سیاسی غرب - ایالات متحده/اسرائیل/اتحادیه اروپا -به ثبت رسیده، فراهم ساختن ورود ایران به صفوف لیبرال دموکراسی [جانشین خدا] است... ایران، به مثابه مانع در مسیر سیل خروشانی که از مدرنیته بیرون زده است، باید تخریب شده و از سر راه برداشته شود، مگر اینکه خود به خود دچار فروپاشی یا تسلیم شود: تسلیم سیاسی کامل - تحت تأثیر انقلاب رهبران از بالا و یا تحت تأثیر فشار غیر قابل جلوگیری در خیابان.»

,

اگر از این زاویه وضعیت امروز و رخدادهای مرتبط را بنگریم تکلیف قضایا از پرونده هسته‌ای گرفته تا FATF و برنامه موشکی و تحریم و ترور و امثالهم روشن می‌شود. در چنین معادله‌ای، اوراق کردن بیش از 90 درصد توان هسته‌ای کشور مشکلی را حل نمی‌کند، کما اینکه تجربه کردیم و دیدیم. محدودسازی قدرت موشکی کشور و دست کشیدن از نفوذ منطقه‌ای نیز مشمول همین قاعده است. البته که چنین شبه‌توافق‌هایی (توافق نامیدن این تحمیل‌ها، غیردقیق و اهانت به معنا و ماهیت کلمات است) یک اثر محتوم دارد و آن هم چند قدم جلو آمدن محور غرب به ازای هر یک قدم عقب‌نشینی. نمونه بارز آن را می‌توان در مواضع دیروز هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان دید که به صراحت می‌گوید توافق هسته‌ای 2015 با ایران دیگر کافی نیست و باید به دنبال توافقی جدید و گسترده‌تر بود!

,

اینکه عده‌ای انتظار دارند اتحادیه اروپا و کشورهای آن ترور شهید فخری‌زاده را محکوم کنند، ناشی از نوعی ساده‌لوحی و نشناختن صحنه است. رژیم اسرائیل خط مقدم غرب در منطقه ماست. آمریکا و متحدان اروپایی آن به عراق یورش می‌برند و پس از آن جوخه‌های ترور اسرائیلی صدها دانشمند عراقی را ترور می‌کنند تا کار برادران قاتل خود را تکمیل کنند. هرکس گمان کند ترور آبسرد بدون همکاری اطلاعاتی این سه ضلع صورت گرفته است، ساده‌لوحی است که می‌خواهد میان گرگ و شغال و کفتار تمایز قائل شود و وقتی می‌گوییم همه اینها سر و ته یک کرباسند، باد به غبغب می‌اندازند و با لهجه آکادمیک و نگاه عاقل اندر سفیه می‌گویند ببینید گوش گرگ از شغال بزرگ‌تر است و دم کفتار از آن دو کوتاه‌تر! انگار مسئله بر سر گوش و دم و پوزه این درندگان است نه خوی وحشی آنها.

,

فخری‌زاده ترور می‌شود چون او فقط به ابزار علم مسلط نیست بلکه این تسلط را اهرمی برای حفاظت از انقلابی کرده است که به نام خدا شکل گرفت و مردمی که پای این آرمان و عقیده ایستاده‌اند. محسن فخری‌زاده و قاسم سلیمانی تبلور و نماد محصولات مرغوب این شجره طیبه و تنومند هستند. باید آنها را از بین برد و مهم‌تر از حذف فیزیکی و ترور آنان، ترور شخصیت آنان است که سال‌ها پیش از ترور فیزیکی آغاز شده بود و ادامه خواهد داشت. کسی نباید بداند آنان که بودند، چه کردند و چه می‌خواستند و جان خود را بر سر کدامین هدف گذاشتند. پس سلیمانی را تروریست معرفی می‌کنند و فخری‌زاده را مردی که به‌دنبال بمب اتمی بود.
اگر تعارف را کنار بگذاریم آنچه در مقابل خود می‌بینیم مشتی آدمخوار به معنای واقعی کلمه است.

,
,

برای کسانی که جنگ و کشتار را برای پیشبرد اهداف اقتصادی و بلعیدن منابع ملت‌ها و کشورها تئوریزه و تجویز می‌کنند، مگر می‌شود کلمه مناسب‌تری از این یافت؟ (آنان که عبارت آدمخوار را برای دنیای غرب تندروی می‌دانند کافی است برای نمونه جنایات بلژیک در کنگو را مطالعه کنند؛ اگر زن و مرد کنگویی روزانه کمتر از آنچه برایشان تعیین شده بود کائوچو –ماده اولیه لاستیک برای چرخاندن چرخ صنایع بلژیک- برداشت می‌کردند اعضای بدن خود یا خانواده‌شان قطع می‌شد. راه‌اندازی باغ‌وحش‌های انسانی در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا از این مردم تحت سلطه، خود داستان دیگری است.) آدمخواران شیک‌پوشی که کشتار مردم عادی را «تلفات جانبی» می‌نامند و علناً می‌گویند ترور دانشمند ایرانی برای مذاکره مفید است! آدمخوارها وقتی دعوت به مذاکره می‌کنند، آنچه چیده‌اند میز شام است. بشقاب‌ها را چیده‌اند و چاقو و چنگال‌ها را تیز کرده‌اند. کمدی مذاکره آدم و آدمخوار با فقدان دردناک برای یک سو و دهان باز و خون‌آلود و سیری‌ناپذیر سوی دیگر میز همراه است. مفلوک جماعتی که از این میز انتظار گشایش دارند. جرم فخری‌زاده‌ها و سلیمانی‌ها آن است که شرافتمندانه و مقتدرانه مقابل این قبیله آدمخوار سینه سپر می‌کنند و می‌ایستند.

,

تکلیف ما و قبیله آدمخوارها روشن است و به‌نظر می‌رسد مشکل جای دیگری است. رحمت و رضوان الهی بر روح نادر ابراهیمی آن مرد بزرگ و فهیم که کمتر او را شناختیم و از او گفتیم. سال‌ها پیش او در یکی از آثار ماندگار و گرانبهای خود به نام «بر جاده‌های آبی سرخ» دست بر نقطه‌ای مهم گذاشت و گفت: «آنچه ما می‌کشیم، نه مستقیماً از جانبِ اجانب، که از جانب سرسپردگان ایشان است. ارباب اگر نوکر خوش‌خدمتِ حلقه به گوش نداشته باشد، چگونه می‌تواند اربابی کند؟

,

این بیگانه پرستانند که می‌کوشند سلطه ننگین بیگانه را بر این بهشتِ خدایی، این آب و خاک منحصر، تثبیت کنند و دوام ببخشند و خود سر در آخور اجانب، به علوفه چند روزه، رضا بدهند. این مزدبگیران و خودفروختگانِ نامردند که در هر نهضتی نفوذ می‌کنند و آن را به اضمحلال می‌کشانند...»

,

 

,

 

,

, ,

 

,
 
,
سایه انصارا... بر‌آبراه جهانی
, سایه انصارا... بر‌آبراه جهانی,
 
,
امیر مسروری در خراسان نوشت:
, امیر مسروری در خراسان نوشت:,
 
,
تحولات یمن سرعت فزاینده‌ای به خود گرفته است. انصارا... یمن هفته گذشته برای سومین بار تاسیسات نفتی شرکت آرامکو را به دقت هدف اصابت قرار داد. انصار ا... اعلام کرده موشک کروزی که مسافت 650 کیلومتری را برای رسیدن به هدف طی کرده است، توانایی عملیات علیه اهداف رژیم صهیونیستی را دارد و از دقت بالایی برخوردار است. محاصره یمن در چند سال اخیر راه انتقال تجهیزات به این کشور را مسدود کرده و به هیچ عنوان نمی توان گفت این تجهیزات به روش انتقال و اسمبل تولید شده باشد. به عبارت دیگر امروز انصار ا... یکی از قدرت های موشکی بومی منطقه است و از این منظر تهدید جدی برای عربستان، ائتلاف او و محیط دریایی باب المندب برای کشتیرانی رژیم صهیونیستی محسوب می شود. استفاده از موشک کروز زمین به زمین می تواند حاوی پیام مهمی از جمله در اختیار قرار داشتن موشک های کروز دریایی باشد که از حیث عملیاتی در سال پنجم جنگ بسیار حائز اهمیت است. در شرق  یمن نیز انصار ا... دستاوردهای بزرگی در جبهه زمینی داشته است. نیروهای انصار ا... در دو جبهه بزرگ مأرب و الجوف در حال عملیات هستند و توانستند بخش های مهمی از غرب این دو استان را پاک سازی کنند و جاده پشتیبانی مأرب – صنعا را باز پس گیرند. این جاده از این نظر اهمیت ویژه دارد که تنها جاده اصلی و عملیاتی شرق صنعاست که می تواند خطر جدی برای اشغال پایتخت باشد.
,
 
,
از طرفی به سبب بیابانی بودن شرق مأرب این احتمال وجود دارد که پس از پاک سازی مأرب عملا انصار ا... به عمان برسد و یکی از مسیرهای محاصره شکسته شود و در نهایت برای اولین بار انصار ا... محاصره پنج ساله را بشکند و برای دریافت کمک های انسان دوستانه و درمانی به طور مستقل اقدام کند. این موضوع شکست رسمی ائتلاف سعودی است. با پاک سازی مأرب عملا استان الجوف ارتباطش با عدن و جنوب یمن قطع خواهد شد و انصار ا... برای تسلط بر مرز عربستان و گذرگاه مرزی الودیعه برنامه ریزی می کند. گذرگاه مرزی الودیعه از این نظر اهمیت دارد که مرکز زمینی پشتیبانی لجستیکی عربستان از نیروهای منصور هادی است. در کنار آن نیروهای تروریستی نیابتی داعش و القاعده را در صحرای حضرموت محاصره می کند و از ادغام این نیروها در نوار شرقی و جولان در استان های مختلف ممانعت به عمل می آورد.
,
فراموش نشود که رسیدن به مأرب می تواند به اندازه پیروزی حلب برای جبهه مقاومت در سوریه ارزشمند باشد. اگر پیروزی حلب معادلات سوریه را تغییر داد، پیروزی در مأرب به همان اندازه می تواند شکست سنگینی به ریاض وارد سازد و او را پای میز مذاکره بکشاند و به بن سلمان شرایط صنعا را تحمیل کند. در غرب یمن نیز عملیات امارات، پسر علی عبدا... صالح و عربستان ناکام ماند و عملا غرب یمن بدون داشتن دستاورد عملیاتی برای عربستان، به زمین سوخته برای بن سلمان تبدیل شده است. دپوی نیروی انسانی، ‌تجهیزات و توان پدافندی انصار ا... به حدی است که مقاومت توانست در دو هجوم به الحدیده طرف متجاوز را متحمل شکست کند و در نتیجه پسر صالح مجبور به عقب نشینی شد.
,
 
,
اشراف انصار ا... در بندر الحدیده و نوار شمالی تا صنعا نیز حاکی از اشراف مقاومت بر یکی از مهم ترین آبراه های جهانی یعنی باب المندب است. این اشراف در صورتی که مقاومت بخواهد به اشغالگری جولان یا واکنش های احتمالی پاسخ دهد، بسیار با اهمیت خواهد بود. ناامن سازی باب المندب خسارت بزرگی برای رژیم صهیونیستی است و به گفته کارشناسان اقتصاد این رژیم را دچار اختلال خواهد کرد.
,
 
,
از طرفی انصار ا... نشان داد که تنها یک نیروی رزمی نیست. تصاویر منتشر شده در عمق عربستان، حملات به جلسات سران عربستانی و ائتلاف هادی در عدن و مواردی از این دست، قدرت اطلاعاتی و نبرد امنیتی انصار ا... را به نمایش گذاشته است، موضوعی که سبب جذب سران عشایر شرقی به ویژه استان های الجوف و مأرب شده و «منصور هادی» از این ماجرا به شدت عصبی است. در این نبرد انصار ا... به سبب یمنی بودن، شیوه تعامل و آشنایی با جغرافیا دست برتر را دارد و ضربات سهمگینی نیز وارد ساخته است. باید دید در این نبرد انصار ا... قرار است چه برگ برنده ای نشان دهد؟ به نظر می رسد در چند ماه آینده پرونده یمن تغییر مهمی خواهد داشت که می تواند وضعیت جبهه نبرد را به نفع صنعا تغییر دهد و جنگ در این کشور تا حدود بسیار زیادی پایان یابد.
,
 
,
 
,

 

,

, ,

 

,

 

,

تفاوت بایدن و ترامپ

, تفاوت بایدن و ترامپ,

عبدالله گنجی در جوان نوشت:

, عبدالله گنجی در جوان نوشت:,
دیدگاهی در ایران نسبت به دو حزب امریکا وجود دارد که سگ زرد برادر شغال است و البته برای این موضوع تجربه‌ای ۴۲ ساله را یادآور می‌شوند. چند روز پیش دانشجویی سؤال کرد چطور ما در ایران معتقدیم رئیسی با روحانی متفاوت است (به‌رغم وجود رهبری در بالای سر قوا)، اما می‌گویید در امریکا بایدن-ترامپ عین هم هستند؟ پاسخ منطقی برای این سؤال چیست؟ بالاخره بایدن سه روز پیش نگاهش به آینده ایران و امریکا و برجام را در مصاحبه‌ای اعلام کرد. برخی چنین ارزیابی کردند که همه چیز حل شده و برخی مجدداً به شغال و سگ زرد رسیدند. نگارنده معتقد است این دو رئیس‌جمهور حتماً در درون امریکا متفاوت عمل می‌کنند و اولویت‌های متفاوتی دارند، اما نسبت به ایران در عرصه راهبردی نگاه واحدی دارند، ولی در عرصه روش و تاکتیک حتماً باهم متفاوت هستند. قبل از یادآوری تفاوت‌ها آنچه آنان را به جهت راهبردی مشابه هم کرده است دو مسئله است؛ اول تعهد هردو به AIPAC
,
(American Israel Public Affairs Committee) مبتنی بر حفظ امنیت و برتری نظام صهیونیست‌ها در قلب جهان اسلام و دوم اینکه مسئله امریکا با ایران مسئله وجود و ماهیت است نه حدود و مصادیق رفتاری ایران. تا مسئولان کشور ما به این باور نرسند که مسئله امریکا درگیری با وجود و ماهیت انقلاب اسلامی است، ریشه طمع «گشایش از مذاکره» کنده نخواهد شد، اما تفاوت‌های عمده‌ای بین بایدن-ترامپ و ایضاً جمهوریخواهان و دموکرات‌ها وجود دارد که دانستن آن برای ما ایرانیان لازم است وگرنه از تعادل خارج خواهیم شد و ممکن است به دیو و دلبر یا سفید و سیاه برسیم. براساس این تفاوت‌ها خواهید دید که خطر بایدن منطقاً بیشتر است. چرا؟
,

۱- ترامپ همه نیرو‌های سیاسی درون حاکمیت ایران را به یک چشم می‌دید و امید همه را قطع کرده بود، اما بایدن نیرو‌های سیاسی ایران را دو دسته دور و نزدیک یا بد و بدتر می‌داند و از قضا در ایران نیز نسبت به دموکرات‌ها این نگاه وجود دارد. نتیجه اینکه اولین تفاوت این است که بایدن در بین ما شکاف ایجاد خواهد کرد و همدیگر را هر روز متهم خواهیم کرد، اما ترامپ چنین نکرد. وزیر خارجه او با صراحت گفت: من تفاوتی بین قاسم سلیمانی با ظریف و روحانی نمی‌بینم. حال آنکه بایدن تفاوت می‌بیند و همین باعث خوش‌بینی و بدبینی حداکثری در ایران نسبت به امریکا خواهد شد.
,
,

۲- بایدن و ایضاً دموکرات‌ها تعامل بیشتر و بهتری با اروپا دارند و می‌توانند اروپا را با خود هماهنگ کنند. حال آنکه ترامپ تقریباً در اروپا (غیر از انگلیس) بی‌اعتبار شده بود. بایدن دو ماه پیش مسئله حقوق بشر را بخشی از اقدامات خود درخصوص ایران اعلام کرد. همین نقطه کانونی پیوند امریکا- اروپا علیه ایران است، چراکه در تقسیم‌بندی مواجهه با ایران معمولاً حقوق بشر به‌عهده اروپا بوده است، اما اکنون این مسئله باعث نزدیکی هر دو علیه ایران خواهد شد.
,
,

۳- بایدن می‌داند چطور با قواعد و عرف بین‌الملل به ما لگد بزند یا دیگران را همراه خود کند، اما ترامپ پرچمدار مبارزه با حقوق و عرف بین‌الملل بود و نه‌تن‌ها از برجام که از سازمان حقوق بشر، یونسکو، معاهده آب و هوایی و... خارج شد؛ بنابراین بایدن و ایضاً دموکرات‌ها طوری عمل می‌کنند که امریکا را منزوی نکنند و ایران را مقابل هنجار‌های به‌اصطلاح بین‌المللی تعریف کنند نه مقابل سلیقه خود. ترامپ از حقوق و عرف بین‌الملل بویی نبرده بود.
,
,

۴- ترامپ ظاهراً و باطناً از بعد شخصی و شخصیتی فاقد وزانت بود. گویی آموزش انسانیت و تعامل را کلاً ندیده است، اما بایدن همانند اوباما اتوکشیده، روشنفکر، اندیشکده‌ای و اهل حساب و کتاب است. عربده نمی‌کشد و سر و صدا نمی‌کند، اما پنبه را به شمشیر ترجیح می‌دهد.
,
,

۵- تفاوت تعاملی آنان با ایران نیز روشی است و همین در ایران ایجاد طمع می‌نماید. ترامپ دنبال «شرطی کردن کلاسیک» ایران بود؛ به این معنا که اول پاسخ می‌خواست بعد قول پاداش می‌داد، اما بایدن روش «شرطی کردن کنشگر» را به کار می‌گیرد که بسیار مؤثرتر است، یعنی اول دانه می‌پاشد یا پاداش می‌دهد بعد تقاضای تغییر رفتار می‌کند. به تعبیر دیگر دموکرات‌ها آب نبات را نشان می‌دهند و خواسته‌های خود را مطالبه می‌کنند، اما ترامپ و دوستانش چنگ و دندان نشان می‌دهند و مطالبات خود را طرح می‌کنند.
به همین دلیل است که ما از اقدامات جمهوریخواهان در عراق پس از صدام بهره‌برداری حداکثری کردیم. آن‌ها صدام را برداشتند، اما دوستان انقلاب اسلامی به جای وی نشستند. اما اولین تحریم در سال ۱۳۵۹، تحریم نفتی (۱۳۹۱) و قانون داماتو (منع سرمایه‌گذاری در ایران) را دموکرات‌ها تصویب کردند.
,
,
,

کسانی که در ایران معتقدند با گفتگو و مذاکره مسائل ایران و غرب حل خواهد شد به تعبیر امام آب در هاون می‌کوبند، چراکه مشخص می‌شود نه انقلاب اسلامی را می‌شناسند و نه به راهبرد جهانی‌سازی فرهنگ و سیاست نظام سلطه باور دارند. این منازعه که می‌توان آن را منازعه حق و باطل، فقر و غنا و ایمان و رذالت نامید، براساس سنت‌های الهی از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. مگر اینکه از هویت‌مان دست برداریم.
,
,

 

,

, ,

 

,
آیا مکانیزم ماشه فعال خواهد شد؟
, آیا مکانیزم ماشه فعال خواهد شد؟,
 
,
نعمت احمدی در آرمان نوشت:
, نعمت احمدی در آرمان نوشت:,
 
,
از اقدام جنجالی مجلس یازدهم، مصوبه اخیر آن، آن هم با دوفوریت تصویب و اینکه در همان روز هم ایرادات شورای نگهبان فی‌الحال گرفته و برگردانده شده است. اینکه ظرف دو روز مصوبه به این مهمی تصویب شد شاید واکنشی به مجلس نهم باشد که برجام را ظرف 20 دقیقه تصویب کرد! اما اکنون در شرایط خاصی قرار داریم و هرچند رئیس مجلس به این نکته که از چهارماه قبل مشغول رایزنی بودند و کار کارشناسی کردند، اشاره کرد اما با این سخن که تازه وارد کار شدیم و تا آمدیم اعتبارنامه‌ها تایید و کمیسیون‌ها تشکیل شود، در تضاد است. واقعیت این است که انتخابات آمریکا برگزار شده و جو بایدن همچنان بر اینکه به برجام برمی‌گردد، پایبند است. او به‌واسطه شکل ظاهری این مصوبه که اروپایی‌ها را به سمتش سوق می‌دهد، موفق عمل خواهد کرد. درواقع دولت و مردم ایران که طی چهار سال دوران ترامپ و خصوصا از اردیبهشت سال گذشته که از برجام خارج شد، شیرینی و حلاوت برجام را نچشیدند اکنون هم توفیق اینکه ببینند بایدن به قبل از خروج از برجام برمی‌گردد یا نه را ظاهرا ندارند. ولی از نظر اصل قانونگذاری باید بگویم که تعجب کردم!
,
 
,
به این علت که آنچه در برجام به امضای طرفین رسید، مختص تصمیم دولت روحانی نیست بلکه تصمیم کلان حاکمیت بود. به یاد داریم که زمان نهایی شدن برجام که پای وزیر خارجه وقت آمریکا شکسته بود، وزیر خارجه کشورمان به پایتخت آمد تا مجوز لازم را کسب کند و حالا خروج به این سرعت با تعیین ضرب‌الاجل برای دولت که عملا با آغاز کار دولت جو بایدن برخورد می‌کند، مواجهیم که برخلاف بندهای برجام، تعهداتی بر دولت بار کردند که اگر آنها را انجام دهد، این بهانه را که به تعهدات برجامی خودمان عمل نکرده‌ایم به دست طرف‌های مقابل داده‌ایم واگر درصد غنی‌سازی را بالا ببریم به‌مثابه خروج از برجام است. اما چه اتفاقی می‌افتد در مصوبه‌ای که عدم اجرای آن، مجازات زندان را در پی دارد؟ نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشته شود تا به هیات حل اختلاف سران قوا ارجاع و تصمیمی که گرفته می‌شود، سیاست کلی نظام است که علی‌القاعده آقای روحانی چاره‌ای جز استفاده از این مسیر ندارد یا عدم اجرای مصوبه که در این صورت مواجهه با زندان است. در قانون مجازات اسلامی برای مسئولان دولتی که قانونی را اجرا نکنند، مجازات تعیین شده که خیلی از این مجازات کمتر است.
,
 
,
به خاطر داریم که آقای احمدی‌نژاد می‌گفت من اصلا این قانون را قبول ندارم و در همان زمان نوشتم که نمی‌توانید بگویید من قبول ندارم و در قانون صراحتا برای کسی که اجرا نکند، قید شده که چه باید کرد. اکنون با این وضعیت که موضوعی برای دولت تعیین شده و مجازاتی در خود دارد، روبه‌رو شدیم. از طرفی وقتی به بُعد خارجی موضوع نگاه می‌کنیم اگر به تعهدات برجامی‌مان عمل نکنیم، مصائبی درپی دارد ولی از اینکه اگر در داخل قوانینی گذاشته شود که دولت را مکلف کند که برخلاف بندهای برجام عمل کند، مشمول برجام نشود، سخنی به میان نیامده است. سوال این است که چه اتفاقی می‌افتد؟ حاکمیت شش قطعنامه فصل هفتمی با عدم اجرای تعهدات موضوع قطعنامه 2231 حاکم می‌شود. یعنی حاکمیت قطعنامه 2231 کنار رفته و مجددا شش قطعنامه فصل هفتمی اعتبار پیدا می‌کنند که همان مکانیزم ماشه است. یعنی خودبه‌خود بدون اینکه شورای امنیت سازمان ملل تشکیل جلسه دهد، عملا مکانیزم ماشه فعال می‌شود.
,
 
,
 
,
 
,
, ,
 
,
 
,
 
,
راه ها کاهش اثرات مخرب مصوبه اخیر مجلس
, راه ها کاهش اثرات مخرب مصوبه اخیر مجلس,
 
,
محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت:
, محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت:,
 
,
مصوبه اخیر مجلس موجب بهت همگان گردید. در عرض سه روز یک طرحی می‌آید در کمیسیون، تصویب می‌شود و بعد در صحن نیز تصویب می‌شود، شورای نگهبان اظهارنظر می‌کند و سپس به کمیسیون و صحن می‌رود و درنهایت تصویب و توسط شورای محترم نگهبان تایید می‌شود و به دولت ابلاغ می‌شود؛ همه این فرآیندها، از طراحی طرح تا ابلاغ آن، سه روز بیشتر طول نمی‌کشد! این درحالی است که حرکت‌ها در سیاست خارجی مانند بازی شطرنج است؛ باید با وسواس و تامل کافی همه جوانب سنجیده شود و سپس تصمیم‌گیری شود. مانند گام‌های کاهش تعهدات برجامی که در این دو سال برداشتیم؛ با مطالعات فراوان و بررسی‌های طولانی و دقیق کارشناسان هسته‌ای، حقوقی و امنیتی این گام‌ها طراحی و برداشته شد.
,
 
,
اینگونه نبود که ما از اقدام آمریکا عصبانی شویم و برای از رو بردنِ این کشور این کار را بکنیم و یا اینکه بخواهیم از واژه مبهم و سنجش ناپذیرِ «پیام اقتدار» برای توجیه آن استفاده کنیم. هنوز ابعاد کارشناسی این مصوبه مجلس روشن نشده است اما امیدواریم که به پشتوانه مطالعات جدی و همه جانبه باشد. اما گونه‌ای این طرح تصویب و ابلاغ شده و برای عدم اجرای آن تعزیر وضع شده که، کشور دوست و شریک ما در منطقه مانند روسیه نیز در واکنش به این طرح به ما طعنه می‌زند که با احساسات نمی‌توانید منافع ملی خودتان را پیگیری کنید. البته همه نقدها به این طرح محل تامل جدی است.
,
 
,
اساساً تصمیمات مهم در سیاست خارجی را یک قوه به تنهایی نمی‌گیرد. یعنی توان کارشناسی یک قوه، به اندازه این تصمیمات مهم نیست. این نیازمند تجمیع همه ظرفیت‌های حکومت است. خصوصاً وقتی موضوع آن، این‌سان تخصصی باشد. شما تصور کنید زمان جنگ، مجلس برای عملیات‌ها تصمیم می‌گرفت؛ فکر می‌کنید چه اتفاقی در کشور می‌افتاد؟ و یا اینکه در مورد نحوه مواجهه نظامی ما نسبت به تسخیر شهرها، مجلس تصمیم می‌گرفت؛ آن هم در سه روز و به تنهایی؛ حتی برای اجرا نکردن آن هم، مجازات وضع می‌کرد! فکر می‌کنید چه بلایی بر سر کشور می‌آمد؟ به معنای دقیق کلمه، اکنون همین اتفاق افتاده است. وزیر امور خارجه و رئیس شورای عالی امنیت ملی ما به یکباره یک سیاست راهبردی روی میز خود می‌بینند که باید اجرا کنند بدون اینکه در جریان فرآیند و چندوچون آن قرار بگیرند! حتی در اتفاقی نادر برای اجرا نکردنِ آن، تعزیر وضع شده است. هیچ عقل سلیمی با هر میزان از خوش‫بینی نمی‌تواند ذره‌ای عنصر همدلی و همکاری در این مصوبه ببیند.
,
 
,
درمورد تاثیر این قانون و انگیزه قانونگذار می‌توان سخن به درازا گفت و باوجود اینکه با مخالفت صریح دستگاه دیپلماسی روبه‫رو شده و معلوم است که در شرایط کنونی هیچ آورده‌ای برای منافع ملّی نمی‌تواند داشته باشد و خود عامل مهمی در تشتت و انشقاق داخلی است، اما با این وجود بهتر است حال که با تایید شورای نگهبان، این طرح به قانون تبدیل شده، دستگاه حرفه‌ای دیپلماسی ما برای کنترل مضرات این قانون، آن را به ابزاری برای چانه زنی تبدیل کند. هرچند می‌دانیم از آنجا که در محاسبات دیپلماسی ما این طرح دیده نشده بود اما دستگاه دیپلماسی نشان داده که هنر استفاده از تهدیدات را دارد. بالاخره این طرح دیگر قانون شده و لازم‫الاجرا است و لذا نمی‌توان مقابل آن ایستاد و گلایه کردن نیز دیگر فایده‫ای ندارد.
,
 
,
متاسفانه دوقطبی شکل گرفته در کشور تمام رخدادهای خوشایند و ناخوشایند را در بستر خود به عامل مهم واگرائی تبدیل کرده است. شهادت ناجوانمردانه دکتر فخری زاده به جای اینکه باعث همدلی و انسجام داخلی گردد، در بستر دوقطبی سازی‌های کاذب توسط باندهای شکل گرفته، ابزار تفرقه می‌شود و در امتداد ترور این دانشمند در تلاش برای ترور وحدت ملّی هستند.
,
 
,
 
,
 
,
انتهای پیام/ک
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه