یادداشت؛
عقلای جریان اصلاحات تکلیف خود را با امثال فائزه هاشمی مشخص کنند
آیا زمان آن نرسیده است که دوستان باانصاف و مومن به نظام در جناح اصلاحات با اقدامی خداپسندانه نهضت اصلاح را در جریان اصلاحات آغاز کنند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از یزدرسا، سردار حاج قاسم سلیمانی در بخشی از وصیت نامه خود آورده است: "خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه ای عزیز ــ که جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی."
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, یزدرسا,انقلاب اسلامی در مسیر خلوص و پاکی خود با رویش ها و نیز ریزش ها پیش می رود هرچند سخت و دشوار . انقلاب امام و رهبر معظم انقلاب اسلامی شاگرد تربیت شده خود را که حامل تمام فضائل انقلاب اسلامی است و در قامت قهرمان جبهه مقاومت اسلامی به نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی رونمایی می کند شخصیتی فراتر از یک ملت و فراتر از جهان اسلام و تأثیرگذار بر معادلات جهانی که کارآمدی فرهنگ و ارزش های انقلاب اسلامی و هدایت و تدبیر امام و رهبری را در عرصه جهانی به نمایش گذاشت اما در مقابل هم اردوگاه فروپاشیده فتنه 88 یعنی جناح افراطی و ضدانقلاب دوم خرداد (با تمام احترام به دیگر دوستان جناح اصلاحات)، دو قهرمان خود روح الله زم به عنوان نمادی از رسانه ضدانقلاب و فائزه هاشمی نماد تفکر سیاسی خود را رونمایی کرد.
,جهان حاج قاسم را در خدمت گذاری به محرومان و مظلومان شناخت و این دو را در خیانت به مردم و کشور خود اقدام این دو فرد در جبهه فتنه و نفاق در یک مقایسه و بازسازی تاریخی یعنی: درخواست فرعون برای شکست دادن جبهه موسی (ع) و یا درخواست از ابولهب و ابوسفیان برای شکستن دندان پیامبر اکرم در احد و یا درخواست از خوارج برای به شهادت رساندن امیرالمومنین علی (ع) و یا دعوت از یزید زمان برای شهادت فرزندان پیامبر گرامی اسلام.
,البته کسی نباید از فروپاشی بخشی از خاندان هاشمی رفسنجانی و بدون صاحب ماندن آن به این صورت تاسف آور خوشحال باشد و زحمات و مجاهدت های آن مرحوم را نادیده بگیرد. نگارنده این سطور در شب ارتحال مرحوم آیت الله هاشمی به دعوت از صداوسیما طی دو شب برنامه در رادیو و تلویزیون آنچه حق مطلب بود از تلاش های ایشان به پیروی از بیانیه تسلیت رهبر معظم انقلاب ادا کردم اما سکوت در برابر این خیانت بزرگ که وجدان ملی را به درد آورده است را ر وا نمی دانم.
,مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در اسفند سال 1362 هنگام رفتن به جبهه برای اجرای عملیات خیبر طی وصیت نامه ای در بند پنجم آن چنین می نویسد: "لابد دوستانم در تربیت فرزندانم که مسئولیت تربیت آن ها را بخاطر کارهای عمومی نتوانستم بخوبی انجام دهم توجه مبذول خواهند نمود." (سایت دلبرانه 30/11/1362 به گزارش جام نیوز)
,قهرا دوستان و همفکران ایشان که در این امر کوتاهی کرده و ضربه جبران ناپذیری به نظام و انقلاب و شخصیت مرحوم آیت الله هاشمی باعث شدند باید پاسخگو باشند.
,یک فرزند به جرم اختلاس کلان در زندان و فرزند دیگران لرد دوستی زدن با بهائیان و منافقان و در نهایت با قاتل حاج قاسم سلیمانی و دراز کردن دست نزد این مرد روسیاه در آمریکا برای ضربه زدن به ملت و کشور خود، مشغول است.
,این یک فاجعه اخلاقی و سیاسی است که در فتنه سال 88 با شعار "اوباما یا با اونا یا با ما" پایه گذاری می شود و مجددا احیا می گردد و در نهایت با کوتاه شدن دست ترامپ به رسوایی ختم می شود. این پدیده زشت که بعنوان یک تفکر در جناح تندرو و ضدانقلاب دوم خرداد توسط افرادی تکرار و بازیافت می شود اولا نباید جریان مومن به اسلام و انقلاب و امام و رهبری را از اینکه اینچنین ماهیت فتنه 88 روشن می شود خوشحال کند تفکری که حتی برای ملیت هم دغدغه ندارند چه رسد به اسلام و انقلاب؛ همچنان که دوستان منصف و همراه در جناح اصلاحات را هم نباید به سکوت و بی مباهاتی بکاشند هم از این دغدغه چرکین ضرر خواهند کرد به ویژه جریان اصلاحات زیرا: اولا ضربه پذیری جریان اصلاحات به ویژه جوانان آن از چنین تفکرد فاشیستی ضدملی بیشتر از دیگران است و زمینه تأثیرپذیری آن ها به دلیل ضعف های اعتقادی و سستی در پایداری و مقاومت در مقابل جبهه سنگین استکبار در این جناح عمیق تر است. علت نارضایتی بعضی دوستان اصلاحات از مقاومت نظام در برابر استکبار جهانی و داعش ناشی از همین روحیه غیرمقاوم دوستان است و نیز کم رنگ شدن خط انقلابی و ضداستکباری حضرت امام خمینی در این جریان نیز ناشی از همین ضعف روحیه اعتقادی و کمتر انقلابی بودن آن ها است.
,ثانیا بارها تجربه شده است که جریان افراطی در برخورد با آرمان ها و اصول ضداستکباری نظام و امام خمینی همیشه طعمه ای مناسب برای سرویس های اطلاعاتی و دشمنان اسلام و ایران بوده است که ماجرای زم بعد از فتنه 88 روشن ترین نمونه آن است. فرار ده ها نفر از افراد به اردوگاه دشمن و پیوستن به انگلستان و امریکا و فرانسه اعم از منافقین و یا افراد نقش‌آفرین در جناح اصلاحات مانند اکبر گنجی، رجبعلی مزروعی، کدیور (جمیله و محسن) عبدالکریم سروش، فاطمه حقیقت جو، محسن سازگارا، واحدی و افشاری و امثال آن از تندروهای دوم خردادی هستند و دوستان فعال در جریان اصلاحات هنوز مرزبندی با این افراد نداشته و خود را در معرض بی اعتمادی مردم مومن و انقلابی قرار داده اند.
,ثالثا این رویداد ناپسند خود محصول اغماض و بی توجهی در گذشته از جانب دوستان مومن به نظام از جریان اصلاحات نسبت به فتنه هایی چون فتنه 78 کوی دانشگاه، فتنه سال 88، رفتارهای ضدانقلابی افراطیون این جناج در مجلس ششم و به اعتصاب کشاندن مجلس علیه نظام و ملت که از جمله صحنه گردانان آن فاطمه حقیقت جو فراری از فراریان این جناح و بهزاد نبوی است که با صراحت اعلام می کند "من امروز ضدانقلاب اسلامی و همه انقلاب ها هستم" و پرونده مبهم و مشکوک که در حوادث تلخ کشور دارد.
,به نظر می رسد همه دلسوزان به اسلام و نظام در پیشگیری از این چالش ها مسئولیت دارند آیا زمان آن نرسیده است که دوستان باانصاف و مومن به نظام در جناح اصلاحات با اقدامی خداپسندانه نهضت اصلاح را در جریان اصلاحات آغاز کنند و با مرزبندی با جریانات بریده از اسلام و بشری خواندن قران یعنی حلقه کیان و اجتناب از همراهی با ضدانقلاب خارج از کشور به ویژه جریان های غیراخلاقی آن ها و اعلان انزجار از شعارهای ضددینی در فتنه سال 88 زمینه همراهی همدلی و اعتماد ذیل مبانی دینی و مواضع روشن ضداستکباری امام راحل عظیم الشان داشته و برای پیشرفت و رفاه ملی تحت رهبری رهبر معظم انقلاب و مواضع سیاسی و انقلابی امتحان پس داده نظام طی ده های گذشته از صداقت و امانت داری خط انقلاب و رهبری که برجسته ترین نماد آن سردار حاج قاسم سلیمانی بود گرد هم آمده تمام توان و استعداد خود را مجاهدانه تا مرز شهادت در خدمت اسلام و انقلاب گذاشته و مکتب اهل بیت علیهم السلام را آنچنان که قران می فرماید برجسته ترین آیین زندگی بشر معرفی کنیم و از گرفتن توان نظام در برخورد با اینگونه شیطینت های آزار دهنده جلوگیری کنیم. خداوند متعال را حاضر و ناظر ببینیم و بر مسئولیت های تاریخی خود تامل بیشتری داشته باشیم.
,غلامحسین دشتی
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه