سلام | کانال تلگرام |
اینستاگرام | توئیتر |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سعید حجاریان، نظریهپرداز اصلاحطلب روز یکم بهمن در گفتوگو با یکی از روزنامههای اصلاحطلب، به مسائل مختلفی اعم از نمایندگان و حاملان امر نظامیگری در درون و بیرون ایران پرداخت. پرداخت حجاریان به مفاهیمی نظیر دولت نظامی یا دولت اقتدارگرای بوروکراتیک در این گفتوگو ، از آن جهت مهم به نظر میرسد که اصلاحطلبان طی ماههای اخیر مدام از به قدرت رسیدن فردی با پیشینه نظامی در انتخابات1400 ، در جامعه ایجاد هراس کردهاند. این هراسافکنی البته بیشتر از سوی طیف رادیکال اصلاحات بوده و بهطور مشخص حزب کارگزاران سازندگی بهعنوان پیش قراول عملگرایی اصلاحطلبی، در مرکز سیبل این هراسافکنی قرار داشته است.
به بیانی، آرمانگرایان بر این باورند که حزب کارگزاران با در پیش گرفتن سیاست ائتلاف طبق انتخابات92 و 96 ، قصد دارد کل جبهه اصلاحات را به پای قماری دیگر بکشاند و هزینههای حمایت از فردی غیراصلاحطلب را بر کل گفتمان تجدیدنظرطلبی، تحمیل کند. حملات آرمانگرایان علیه واقعگرایان آنجایی معنادارتر به نظر میرسد که برخی اخبار طیهفتهها و ماههای اخیر، روایتگر احتمال حمایت کارگزاران از نامزدی برخی چهرههای نظامی مثل سردار حسین دهقان، وزیر دفاع دولت اول حسن روحانی، بودند. انتقاد روشنفکران رادیکال اصلاحطلب به خوی عملگرایی و معطوف به قدرت کارگزاران سازندگی در مصاحبه اخیر سعید حجاریان نیز بروز داشت.
جدال «آب و نان» با «عدالت و آزادی»!
حجاریان در گفتوگویش با اعتماد، با اشاره به حزب کارگزاران سازندگی بهعنوان حامل داخلی ایده نظامیگری گفت: صدای سوم از درون کشور است [و] متعلق به تکنو-بروکراتهاست. اصلیترین نماینده این صدا بخشی از کارگزاران سازندگی هستند. بهلحاظ نظری و تجربی دولت «اقتدارگرای بوروکراتیک» برپایه دو نیاز اساسی یعنی معیشت و امنیت شکل میگیرد و بهتبع آن مقولاتی از جمله آزادی، دموکراسی و... تعلیق میشود و این نقطه کانونی تحلیلهای حامیان دولت نظامی (اعم از نظامی یکپارچه و اقتدارگرای بوروکراتیک) است که تلاش دارند براساس آمار دقیق نشان دهند که مردم نان و امنیت میخواهند نه آزادی و دموکراسی. حجاریان در ادبیاتی تعریضآلود با بیان اینکه عقد این دولت میان بخشی از کارگزاران سازندگی و بخشی از نظامیان در آسمانها بسته شده است، تصریح کرد: اما کارگزاران سازندگی متأسفانه منطق موقعیت را در نظر نمیگیرند. دولت نوستالژیک اعضای این حزب بالطبع دولت سازندگی است اما متأسفانه به تفاوتهای ایجاد شده از آن سالها تاکنون توجهی نمیکنند.
حجاریان با اشاره به تفاوتهای موقعیت به قدرت رسیدن دولت سازندگی با شرایط فعلی، مدعی شد: چنانکه میدانیم اقتدار و شیوه ایجاد موازنه مرحوم هاشمی بهنحوی بود که میتوانست اولا با شخص رهبر ارتباط مستقیم و «یک به یک» بگیرد و ثانیا زمین بازی را خود برای نظامیان تعریف کند و اصطلاحا سهم آنها را بدهد؛ هر چند که من وارد کردن نظامیان به اقتصاد و صنعت به دست آقای هاشمی را نادرست دانسته و آن را مقدمه سهمخواهی بیشتر میدانم. اما اکنون منطق موقعیت ما بیانگر چنین موازنهای نیست؛ اولا افراد محدودی هستند که قادر به برقراری ارتباط مستقیم و «یک به یک» هستند و ثانیا نظامیان -همچون پاکستان- زمین بازی را تعریف میکنند و اختیار عمل از دست بوروکراتها خارج است.
الا اینکه بوروکراتهای ما بخواهند متکفل قبوض آب و برق و کارت ساعت ادارات بشوند یا آنکه بخواهند سرمایه تجاری خود را در حاشیه چنین دولتی حفظ و ارتقاء دهند. این تئوریسین رادیکال همچنین با ایجاد دوقطبی میان مطالبات و خواستههای طیف چپ و راست اصلاحات، تصریح کرد: مسأله اصلی اصلاحطلبان پیشرو آزادی و عدالت است. رقیب ما، چه اقتدارگرایان و چه برخی از رفقا(اشاره حجاریان به حزب کارگزاران سازندگی)! معتقدند اینها برای مردم آب و نان نمیشود و باید برای حل مسأله جوع و خوف تلاش کرد. اما، من معتقدم بدون آزادی و توجه به عدالت نمیتوان قدم از قدم برداشت.
مرعشی: امنیتیها، دموکراسیخواه شدهاند
اظهارات حجاریان آنقدر عتابآلود و تند بود که باعث شود اصحاب کارگزاران سازندگی، در موضع دفاع از خود ظاهر شوند و سخنانی بگویند تا طیف چپ اصلاحات را در جایگاه متهم قرار بدهد. در همین باره حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با سایت فردا، با ایجاد تشکیک در گزاره حجاریان مبنی بر همدستی و همداستانی کارگزاران و نظامیان، گفت: «برای آنکه تحریفی در واقعیتهای تاریخی اتفاق نیفتد، من اصلا متوجه نشدم تعبیری که آقای حجاریان درباره کارگزاران بیان کرد، سندش کجاست و حزب کارگزاران در چه مقطع یا دورهای از حیات تاریخی خود با نظامیها پیوند داشتهاست؟ آقای حجاریان لطف کند اگر یک مورد همکاری بین کارگزاران با نظامیها در عرصه سیاسی ایران وجود داشته، سند آن را ارائه کنند تا ما هم مطلع باشیم.»
مرعشی در ادامه با کنایه خطاب به حجاریان گفت: این جای خوشبختی دارد که دوستانی مثل آقای حجاریان که سابقه پررنگ در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داشتند، امروز طرفداران دوآتیشه دموکراسی شدهاند. این تحول برای کشور و مردم ایران مثبت است. این سوابق را همه میدانند و از این جهت ما خوشحالیم دوستانی که خودشان نهادهای امنیتی را برای این کشور شکل دادند و اداره کردند، خوشبختانه امروز دموکرات هستند.
مرعشی در ادامه این گفتوگو با مقایسه میان گذار قدرت از گفتمان سازندگی به گفتمان اصلاحات و سپس از اصلاحات به گفتمان عدالت و مهرورزی، تاکید کرد: کارگزاران این افتخار را دارند که در آغاز اولین برگ حیات سیاسی خود مجلس پنجم را که بسیار متعادلتر و متفاوت با مجلس چهارم بود شکل دادند، همچنین این افتخار را داشتند که انتقال قدرت بعد از آقای هاشمی را مدیریت کنند و کشور را به آقای خاتمی تحویل دادند. دوستانی که به ظاهر از کارگزاران دموکراتتر و آزادیخواهتر هستند، نتیجه سیاستورزی و مدیریت فضای سیاسیشان این شد که کشور را از آقای هاشمی تحویل گرفتند و به آقای احمدینژاد تحویل دادند.
اختلاف در کجاست؟
اختلاف میان طیف چپ و راست اصلاحات، اختلافی است که اساسا میان واقعگرایان و آرمانگرایان دموکراسی خواه وجود دارد. واقعگرایان که نمونه ایرانی آن حزب کارگزاران سازندگی است، بر این باورند که راه رسیدن به دموکراسی از زمین توسعه اقتصادی میگذرد. رئالیستها معتقدند که بدون رسیدن به حدی از توسعه و رفاه اقتصادی، اساسا صحبت از دموکراسی و نائل شدن به جامعه دموکراتیک، سوءتفاهمی بیش نیست؛ چه آنکه یک روز پس از پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد، غلامحسین کرباسچی و محمدعلی نجفی در دیدار خصوصی با نامزد پیروز، درصدد فهماندن این مهم بودند که پروژه اصلی دولت باید توسعه اقتصادی باشد نه توسعه سیاسی مدنظر روشنفکران نزدیک به خاتمی.
بر همین اساس نیز محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی چندی پیش در گفتوگو با تسنیم، خاطرنشان کرد: هدف جنبش اصلاحات رسیدن به یک سعادت، رفاه و توسعهای برای کشور است که مردم بتوانند زندگی خوبی داشته باشند.
قوچانی بر همین اساس، دموکراسیخواهی سیاسی اصلاحطلبان را ایدهای مربوط به شرایط سالهای پیش از92 و پیش از88 ارزیابی میکند و در توجیه سیاست ائتلاف با نیروهای غیراصلاحطلب در انتخابات1400 برای رسیدن به توسعه و رفاه اقتصادی، تاکید میکند: اگر قرار است شما همان گفتمان قبلی را ادامه دهید، باید برگردید به قبل از92 باید برگردید به سال88؛ باید برگردید به آن ائتلافهای تاکتیکی که شکل میدهید و فکر میکنید که مثلا الآن نظام یک طرف است و ما هم یک طرف قرار گرفتیم و باید نظام را دموکراتیکش کنیم. اگر نه، این ایده من را میپذیرید که توسعه و رسیدن به یک زندگی بهتر برای مردم معیار است، آن وقت یارانتان هم فرق میکند، آن وقت آدمهایتان هم فرق میکند.
در مقابل واقعگرایان، ایدهآلیستها یا آرمانگرایان اصلاحطلب قرار دارند که نگاهشان به دموکراسیخواهی سیاسی پیشینی و مقدم بر توسعه اقتصادی است. به بیانی، نگاه آرمانگرایان اصلاحطلب به دموکراسی ، بیشتر معطوف به وجوه اجتماعی و فرهنگی است و پیوند میان تأمین معیشت و آزادی را حربه و نیرنگ اقتدارگرایانی مانند کارگزاران سازندگی ارزیابی میکنند. در مقابل، نقد واقعگرایان به آرمانگرایان این است که ایدهآلیسم بدون در نظر گرفتن وجه عاملیت ایدههای دموکراسیخواهانه، بسترساز رادیکالیسم شده و موجب میشود تا همه اهداف توسعه اعم از اقتصادی و سیاسی به محاق بروند.
اختلافاتی که در1400 دامنگیر اصلاحطلبان میشود
اختلافات مبنایی دو طیف آرمانگرا و واقعگرای اصلاحطلب، به نظر میرسد دامنگیر آنها در انتخابات ریاست جمهوری1400 نیز بشود. هماکنون در جبهه اصلاحات تنها طیفی که پیش قراولی پخت و پزهای انتخاباتی را به دست گرفته، طیف واقعگرا یا همان حزب کارگزاران سازندگی است و بقیه طیفها خاصه طیف رادیکال تمامیتخواه، با متهم کردن نهادهای نظارتی به رفتارهای خلاف قانون، حضور خود را مشروط به شروطی از جمله تأیید تمام و کمال نامزدهای حداکثری اصلاحات کرده است. به بیان بهتر، آنچه حجاریان را بر آن داشته تا اینچنین علیه کارگزاران موضع بگیرد، سلطه همهجانبه این حزب بر تاکتیکهای اصلاحطلبی و رهبری و راهبری مادی و معنوی اصلاحات است؛ بهگونهای که علنا تأثیر بقیه طیفها را کاهش داده است.
کارگزاران سازندگی قصد دارد مانند مانند انتخابات مجلس یازدهم، حضوری تمام عیار و همهجانبه در1400 داشته باشد. در آخرین اظهارنظر هم علیمحمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از محسن هاشمی؛ محمدجواد ظریف و اسحاق جهانگیری بهعنوان نامزدهای مورد نظر این مجموعه برای انتخابات 28خرداد پیش رو نام برد. هر چند با وجود برخی تکذیبیهها؛ علی لاریجانی، رییس پیشین مجلس نیز همچنان جدیترین گزینه کارگزاران سازندگی است و به نظر میرسد آقای فیلسوف، همان گزینه اجماعی کارگزاران، حزب اعتدال و توسعه و بخشی از اصولگرایان محافظهکار باشد.
این همان سیاستی است که آرمانگرایان رادیکالی نظیر حجاریان و علویتبار، از آن بهعنوان قدرتطلبی یا فرصتطلبی یاد میکنند و بر این باورند که با چنین همذاتپنداری با انواع و اقسام گروههای سیاسی ، آنچه ذبح میشود، هویت اپوزیسیونی اصلاحطلبی است و موجب میشود تا وجهه عصیانگر اصلاحات نزد اقشار اجتماعی مردد، مخدوش شود.
انتهای پیام/ک
منبع: صبح نو