نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانههای مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,,
, ,
,
دشمنشناس باشیم، مثل مردم!
سیدمحمد سعید مدنی در کیهان نوشت:
۱- خانم نیکی هیلی یکی از ضدایرانیترین عناصر دولت سابق آمریکا، اخیرا ضمن اعلام پشیمانی و شرمندگی به خاطر همکاری با دولت ننگین و تروریست ترامپ، درباره هدف اصلی تحریمها علیه ایران گفته است: «میخواستیم اقتصاد ایران را چنان تضعیف کنیم تا شاهد تظاهرات خیابانی باشیم.» به بیانی دیگر و روشنتر هدف تحریمها مثل سایر تاکتیکها و دشمنیهای دیگر در عرصههای مختلف، مقابله با اصل نظام و محو سیرت و تاثیرات انقلاب است. و این البته هدف کهنه و همیشگی شیطان بزرگ درباره انقلاب اسلامی است. هدفی که از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی قبل از اینکه دولت ترامپ در کار باشد از سوی گردانندگان اصلی نظام سرمایهداری و تمدن غرب در دستور کار قرار گرفته و بدون تردید بعد از ترامپ هم از طرف دولت جدید- ولو مثلا دموکرات- «باید» ادامه داشته باشد! این واقعیتی غیر قابل انکار و همراه با دهها مصداق و سند است که دموکرات و جمهوریخواه، بایدن و ترامپ، هر تفاوت و اختلافی که با یکدیگر داشته باشند و مواضع ناهمسانی درباره هر چیز و هر جاداشته باشند(چین، روسیه، آمریکای لاتین، شرق دور، ارتجاع عرب و...) در مقابله تمام عیار با ایران انقلابی و انقلاب اسلامی کوچکترین اختلاف دیدگاه و نظری ندارند. هدف هر دو، دشمنی آشتیناپذیر و جنون آمیز با انقلاب اسلامی است.
در این باره بر خلاف میل و القائات بیامان دلدادگان غرب و هویت باختههای داخلی، روزی نیست که اظهار نظری که موید این نظر باشد به گوش نرسد. همین چند روز پیش بود که «لارنس دیوید سن» تحلیلگر آمریکایی در نشریهای (کانتر پانچ) نوشت: دولت بایدن، علیه ایران، رویکردی مشابه با سیاستهای ترامپ اتخاذ کرده است...» او در بخش دیگری مینویسد «تحریمهای آمریکا علیه ایران امروز دیگر تحریمهای ترامپ نیست بلکه بایدن با مخالفت با برداشتن تحریمها علیه ایران(۷فوریه ۲۰۲۱) اکنون مالک این نمایش ترسناک(تحریم علیه ایران) است...»
,
۲- یکی از سنتهای الهی و درسهای تاریخ که منحصر به عصر و زمان خاصی نیست ومربوط به جغرافیا و قومیت خاصی هم نمیشود، این است که خواسته و نقشه دشمنان بیرونی وقتی عملی و موفق میشود که شرایط و عوامل و بالاخره عناصری از «درون» با او همراهی و همکاری نمایند. هیچ جامعهای، و هیچ دولت و تمدنی تا زمانی که از درون قرص ومحکم است دشمن خارجی نمیتواند او را شکست دهد و ساقط کند. در این باره تاریخ مثالها و شواهد فراوان در برگهای خود ثبت کرده است سقوط امپراتوریهای هخامنشی و صفوی در ایران، افول امپراطوری بنی عباس و عثمانی در جهان اسلام و فروپاشی امپراطوری رم و آزتک در اروپا و آمریکا بیش از آنکه به دلیل قدرت دشمن بیرونی باشد، حاصل «انحطاط درون» بوده است. همچنین علاوه بر تذکرات کتب آسمانی و پیامبران الهی، سخنان هشدار دهنده بسیاری در این باره از قول حکما و فلاسفه و عالمان تاریخ برجای مانده است. بنابراین اصل تاریخی اگر دشمنان این آب و خاک باهمه دشمنیهای علنی و وحشیانه و موذیانه خود طی بیش از چهاردهه اخیر در مصاف با انقلاب اسلامی کاری از پیش نبرده و در همه حملات و هجمههای خود شکست خورده و رسوا شدهاند یکی از دلایل اصلی آن حتما این بوده است که انقلاب و کشور، مردم و مسئولان و... از درون محکم و متحد بوده و اجازه ندادهاند فردی یا گروهک و جریانی- با همه تلاشها و خیانتهایی که مرتکب شده و «گرا»هایی که دادهاند- پازل و نقشه دشمن را در داخل کامل کنند و... راه را برای ورود و سلطه او هموار نمایند.
۳- دشمنان، علیه انقلاب اسلامی و برای از نفس انداختن و توقف حرکت تاریخی و تمدن ساز ملت ایران دست به هر حربه و ترفندی زدهاند، طی این ۴۲ سال، خباثت و شرارت و جنایتی نبوده که به آن دست نزده باشند. ساده اندیشی و از سر مرحله پرتی یا خود را به کری و کوری زدن است که حرف دشمن را باورکنیم که این همه صرفا به خاطر مسائل هستهای ایران است. یا برای متوقف کردن پیشرفتهای تسلیحاتی و صنایع موشکی ایران است و یا این جنایتکاران ضد بشر که بزرگترین جنایتها و خباثتها را درباره بشریت مرتکب شدهاند به خاطر حقوق بشر با ایران انقلابی مشکل دارند.... اینها همه بهانه است؛ دلیل اصلی این دشمنیها اصل وجودی انقلاب اسلامی است. مشکل و مشغله اصلی که ۴۲ سال است ذهن و فکر و توجه سردمداران تمدن سرمایهداری را به خود مشغول داشته و خواب خوش را برآنها حرام کرده است اصل برپایی و بعد تثبیت و تداوم خروشان انقلاب اسلامی است.
۴- درباره جنگ اقتصادی و تحریمهای غیر انسانی و وحشیانه شیطان بزرگ و همپالکیهای اروپاییاش هم داستان باید همین باشد. یک بار دیگر حرفهای خانم هیلی را مرور کنیم. او میگوید میخواستیم اقتصاد ایران را تضعیف کنیم میان مردم و مسئولان چنان جدایی و اختلافی ایجاد کنیم تا مردم ناراضی و عاصی از فشار اقتصادی تنها راه پیش روی خود را در صفکشی علنی علیه نظامی که خود برپاکرده ببینند و به خیابانها بریزند و... دشمن شاد شوند. البته در اینجا هم از آنجا که دشمن، ایران و مردم ایران و فرهنگ و اعتقادات و جامعهشناسی و... آن را نمیدانند به نتیجه مطلوب نرسیدهاند. اما باید سخت مراقب و هشیار بود که از «درون» افراد یا باندها و جریاناتی خواسته و یا ناخواسته در زمین دشمن، و مطابق میل و آرزوی او علیه مردم و انقلاب اسلامی بازی نکنند. چرا که همانطور که با رجوع به تاریخ اشاره شد تا جامعهای از درون قرص و محکم باشد محال است دشمن خارجی بتواند به اهداف خود برسد.
۵- بر خلاف آنها که دل در گرو غرب دارند و در ضمن ادای روشنفکر بودن و واقعگرایی و امروزی بودن را درمیآورند و در پرونده و سابقه تاریخی آنها جز اهانت و تحقیر این ملک و ملت و احساس حقارت در برابر غرب و بدتر از همه خیانت و تحمیل قراردادهای ننگین وطن فروشانه ثبت نشده، مردم ایران، دست دشمن را خواندهاند. با رجوع به سابقه و گذشته نه چنداندور، نیتها و انگیزههای آنها را میشناسند. و این شناخت دلیل اصلی صبر و استقامت آنها در برابر انواع خباثتها و شرارتهای دشمن است. عامل نومید کردن دشمنی است که به قول خانم هیلی منتظر است تا فشار اقتصادی و تنگناهای معیشتی آنها را از پای درآورد، آن چنانکه، بنا بر خواست دشمن رفتار کند.در قبال چنین مردم و دشمنانی وظیفه مسئولان و کسانی که امور جامعه و مملکت را اینجا و آنجا برعهدهدارند، خیلی روشن است. آنها هم باید مثل این مردم دشمن زخم خورده را بشناسند و باور کنند این دشمن وجود یک ایران مستقل، آزاده و عزتمدار را خار چشم خود میداند و هرگز نمیتواند آن را تحمل کند، بنابراین باید از او کاملا قطع امید کنند. درعوض باید عملا- نه فقط در حرف و سخن -قدرشناس این مردم فهیم و آگاه باشند و تحمل و صبر آگاهانه و استقامت مومنانه آنها را با خدمتگزاری خالصانه و تلاش بیامان و جهادی برای خنثی کردن تحریمها و... پاسخ دهند. دشمنان را باید مثل عرصه نظامی در تهاجم اقتصادی هم نومید کرد. همان طور که بعد از شروع جنگ تحمیلی با تکیه بر توان و دانش داخلی حرکت انقلابی و سازنده به سوی خودکفایی نظامی را آغاز کردیم تا آنجا که امروز دشمن از توان نظامی و تسلیحات موشکی ایران سخت به هراس افتاده است، و این باره اعتراف هم میکند، باید باور کنیم دشمن یک جنگ اقتصادی تمام عیار را با ما شروع کرده است. او به زعم خود» پاشنه آشیل» را پیدا کرده و به هیچ قیمت آن را رها نمیکند وبه طور وحشیانه هم ادامه میدهد، و در این جنگ اقتصادی هم جز بر پای خود ایستادن و تکیه به داشتههای بکر و خدادادی و امکانات سرشار طبیعی و جغرافیایی و همچنین انسانی و معنوی و... راهی برای خنثی و درهم شکستن تهاجم دشمن و رسوا کردن او وجود ندارد.
۶- غفلت از درون، دست روی دست گذاشتن و چشم امید به دشمنان خونی این ملک وملت داشتن، خواه و ناخواه به رهابودگی اقتصاد، فقدان نظارت، جولان دلالیسم افسارگسیخته، گرانی، سختی معیشت مردم خاصه طبقاتی که در همه میادین نفسگیر و مردافکن در دفاع از انقلاب و نظام با خلوص تمام سینه سپر کرده و عزیزان خود را روانه قربانگاه کردهاند، دست درازی به بیتالمال و ولنگاری مالی، وادادگی و بالاخره همکاری پنهان و غیرعلنی بعضی کسانی که به غلط ردای مسئولیت به تن کرده با منفعت پرستان و حرام خواران و... منجر میشود و اینها آفاتی است که از درون چون موریانه عمل میکند و دقیقا چیزی است که دشمن میخواهد و به دنبال آن است. یکی از اصلیترین علل ایجادکننده این آفات هم فساد برخی از کارگزاران و فامیل بازی و عدم رعایت ملاکهای مدیریتی مثل شایستهسالاری و رواداشتن تبعیض و... است که پایههای اجتماع را سست و میان مردم بدبینی وتفرقه و نفرت پراکنی میکند... و در نهایت مانع از وحدت و همدلی مردم (که بزرگترین عامل پیروزی انقلاب و تداوم آن تا به امروز بوده) و سلامت جامعه و حرکت بالنده و پرنشاط کشور به سوی «تحول» و «قوی شدن» و «پیشرفت» میشود؛ این همه تاکید اکید و توصیه مکرر و هشدار گونه بزرگان دین در رعایت حق الناس و محافظت از بیتالمال از همین روست. این علی(ع) است که میفرماید «انصف الله و انصف الناس و من خاصه اهلک و من لک فیه هوی من رعیتک»(نهجالبلاغه نامه ۵۳) تفسیر این سخن در کلام رهبری چنین است «درباره خودت، درباره دوستان و خویشاوندان و رفقای خودت؛ رعایت انصاف را در قبال مردم و خدا بکن؛ یعنی اختصاص و امتیاز به آنها نده؛ یعنی همین چیزی که دوستان عزیز فرنگی مآب ما به آن « رانت خواری» میگویند... «این کارها نتایج و پیامدهای منفی دارد» این کار جزو کارهای ضد مردم سالاری است... باید با این فسادها مبارزه شود. برادران و خواهران عزیز! تا این فسادها در مجموعه کارگزاران کشور وجود داشته باشد، توانایی کار وجود نخواهد داشت و پیشرفت امکان ندارد؛ هرکار هم بکنید امکان نخواهد داشت...»
,
,
, ,
,
پیام های حمله راکتی اربیل به بایدن
, پیام های حمله راکتی اربیل به بایدن,دکترعلیرضا تقوی نیا در خراسان نوشت:
, دکترعلیرضا تقوی نیا در خراسان نوشت:,گروهی ناشناس که خود را «سرایا اولیاء الدم» می نامیدند ، ساعت ۹:۱۵روز ۲۷ بهمن ، حمله راکتی سنگینی را به پایگاه آمریکایی حریر اربیل انجام دادند. در این حمله که با یک وانت ساده مجهز به راکت انداز ۲۴ تایی ۱۰۷ میلی متری انجام شد ، یک هواپیمای مسافربری از نوع super king air 350 و یک پهپاد هجومی آمریکا منهدم ، یک پیمانکار امنیتی کشته شده و14نظامی آمریکایی زخمی شدند.در باره این حمله چند نکته باید ذکر شود:1- «سرایا اولیاء الدم» که یک گروه تازه تأسیس است، مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته است. این موضوع نشان میدهد ادعاها درباره سازمان الحشد الشعبی و نقش آن در حمله به اماکن دیپلماتیک و پایگاههای نظامی و به طور کلی ناامنیهای عراق نادرست است. گروههای متعددی در عراق شکل گرفتهاند که با حضور نظامی آمریکا در این کشور مخالف هستند، اما شاید در زمره گروههای زیرمجموعه سازمان الحشد الشعبی محسوب نشوند.
,افزون بر این که این حمله با ابتدایی ترین سلاح های تاکتیکی انجام شد ، اما تلفات و خسارات تحمیلی بر طرف آمریکایی سنگین بود . به عبارت دیگر به چالش کشیدن ابرقدرت غربی با سلاح های ساده نشان دهنده ضعف راهبردی ایالات متحده در برابر حملات ایذایی است و سامانه های پیشرفته پدافندی چون C-RAM نیز برای آنان مصونیت نخواهد آورد .2-آمریکا در اوایل سال ۲۰۲۰ تلاش کرد با تجمیع نیرو در دو پایگاه «عین الاسد » در الانبار و «حریر » در اربیل و پناه بردن به حریم امنیتی منطقه اقلیم کردستان ، نظامیانش را از تیررس خارج کند و در گام بعدی با نخست وزیر کردن مصطفی الکاظمی و روی کار آوردن افرادی همچون عبدالوهاب الساعدی بر راس دستگاه های امنیتی و ضد تروریسم ، در برابر مصوبه پارلمان عراق برای خروج نظامیانش از این کشور ایستادگی کند ،اما شلیک دستکم 14 موشک به مناطق استقرار اشغالگران آمریکایی این پیام را به واشنگتن رساند که پناه بردن به استانهای شمالی عراق، امنیت بیشتری برای نظامیان آمریکایی در پی نخواهد داشت.
,این پیام در شرایطی منتقل میشود که تنها یک ماه از آغاز فعالیت دولت جدید آمریکا میگذرد و این دولت در پی تقویت حضور نظامی در عراق است.3-جو بایدن سیاستمدار تربیت شده در ساختار سیاسی آمریکاست و به همین دلیل بیش از ترامپ بر حضور نظامی در نقاط راهبردی جهان ( از جمله عراق ) پافشاری می کند و از طرفی بر تلفات نظامیان خود نیز حساس است. سلف او سعی داشت با مشت آهنین این حملات را پاسخ دهد و عملیات های مستقیم علیه فرماندهان و نیروهای مقاومت عراق را در دستور کار قرار داد اما نتوانست برای آمریکایی ها بازدارندگی لازم را ایجاد کند .
,در چنین شرایطی حملات راکتی به اربیل می تواند حاوی این پیام به دولت جدید آمریکا باشد که دست سیاست های نظامی وسیاسی آمریکا در عراق رو شده و اگر دولت جدید مستقر در کاخ سفید همچنان به حفظ نظامیان خود در این کشور یا انتقال آن ها به منطقه کردنشین اصرار داشته باشد با مقاومت گروه های عراقی روبه رو خواهد شد و هیچ نقطه ای از خاک عراق برای آن ها امن نخواهد بود. به ویژه این که دولت جدید آمریکا قصد ندارد نظامیان آمریکایی را از منطقه به ویژه عراق وافغانستان خارج کند و حتی در این باره نگرانی هایی از طرح دولت دموکرات ها برای کلید زدن تجزیه عراق از سوی عراقی ها ابراز می شود.آمریکاییها همچنین در حال گسترش پایگاه حریر هستند تا با استفاده از مرز سیمالکا و پایگاه نظامی العربیه در شمال شرق سوریه، خط زمینی ایمن جدیدی برای دسترسی به شمال سوریه ایجاد کنند.این حمله می تواند سیگنال منفی جدی به این برنامه نیز باشد4-به رغم مصوبه پارلمان عراق، دولت آمریکا در دوره ترامپ با وقت کشی و نادیده گرفتن این مصوبه به تقویت پایگاه های نظامی خود در عین الاسد و همچنین انتقال نیروهای خود به منطقه کردستان عراق اقدام و از سویی با نقل وانتقال نیروهای داعش از خاک سوریه به عراق و سازمان دهی مجدد آن ها نیروهای عراقی را با چالش های امنیتی روبه رو کرد تا حضور خود را به بهانه مبارزه با بقایای داعش توجیه کند.«سرایا اولیاء الدم» با انجام این حمله سنگین ، پیغامی نیز به طرف آمریکایی ارسال کرد و آن عزم جدی برای اخراج نظامیان اشغالگر از میهن شان است و با توجه به مصوبه پارلمان عراق به نظر می رسد سران واشنگتن یا باید خروج از این کشور را بپذیرند یا خود را آماده دادنِ تلفات بیشتر و در نتیجه فشار افکار عمومی داخلی کنند.
,,
, ,
,
متهمان امام زدایی خود مدعی امام شده اند
, متهمان امام زدایی خود مدعی امام شده اند,محمدجواد اخوان در جوان نوشت:
, محمدجواد اخوان در جوان نوشت:,
یکی از حاشیههایی که اخیراً فضای سیاسی کشور را متأثر کرد، جنجالی بود که با ادعای فراموش شدن نام امام راحل عظیمالشأن (ره) در بیانیه پایانی مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برپا شد. هرچند مطالعه دقیق بیانیه نشان میدهد که این ادعا فاقد صحت بوده و در بیانیه صراحتاً به «بنیانگذار نستوه و مبارز این انقلاب استوار و شکوهمند اسلامی» اشاره گردیده است، اما افراد و جریانات فرصتطلب میکوشند با نادیده گرفتن واقعیتها بر طبل شبهه افکنی بکوبند و از این محل برای خود متاعی حاصل کنند.
جالب اینجاست که کسانی امروز با کلیدواژه «امام زدایی» مدعی شدهاند که در طول سه دهه اخیر بارها در مقابل هتاکیهای همقطاران خود به ساحت امام احل (ره) سکوت کردهاند. درست در هنگامهای که اینان در دوره دوم خرداد قدرت را دست گرفته بودندف چنان مست از غربزدگی بودند که جسارت و هتاکی آن همسنگرشان را که مدعی سپرده شدن امام به موزه بود، نادیده گرفته و جالب اینجاست کسانی که از آنها انتظار میرفت سکوت را بشکنند و به شبههافکنی ضدانقلاب پاسخ گویند، دقیقاً همان کسانی بودند که بر سر سفرهای از عناوین و القاب نشسته و از آن متنعم هستند و غافل از اینکه اگر - خدایناکرده- بدخواهان انقلاب در پیشبرد این سناریوی خود موفق شوند همین سفره، عناوین و دکانها نیز جایی نخواهد داشت.
البته این داستان غمانگیز سالهاست که ادامه داشته و در دوره موسوم به دوم خرداد و نیز فتنه ۸۸ که تجدیدنظرطلبان توهین آشکار به امام و آرمانهایش را در دستور کار قرار داده بودند، قبیلهگرایی مانع شد تا همین کسانی که وظیفه دفاع از اندیشههای امام را برعهده دارند، به وظیفه خود عمل کنند و این بار بر دوش یاوران حقیقی خمینی افتاد، یعنی همانها که بیهیچ چشمداشت و انتظار مادی یا بهرهبرداری از عنوان خانوادگی، تنها به رسالت انقلابی خویش میاندیشیدند.
در واقع باید گفت دو نگاه به امام (ره)، مکتب و گفتمان او وجود دارد که باید دقیقاً شناخته و از هم مجزا تعریف گردند. نگاه اول نگرشی ژنتیک داشته و هیچ توجهی به مکتب، اندیشه و گفتمان آن عزیز سفرکرده ندارد. در این نگاه نام امام تنها فرصتی است برای برخی از منسوبان نسبی و سببی تا برای خود عنوان و امکاناتی فراهم کنند و جالب اینجاست که برخی از اینها درست در نقطه مقابل مکتب و گفتمان امام (ره) قرار گرفتهاند. در مقابل نگاه دوم که صحیحتر است به میراث معنوی و فکری امام (ره) توجه داشته و به دنبال زنده و بالنده نگاه داشتن مکتب و گفتمان امام خمینی (ره) است. در این نگاه صرفاً قرابت نسبی و سببی، اصالت ندارد و آنچه اصل است، قرابت و امتداد فکری و معنوی است. در این نگاه قرار نیست کسی از نام خانوادگی مشترک با امام سود برد، بلکه بنا بر این با تسری گفتمان امام (ره) در سطح ملی و فراملی، نام و مکتب امام اعتلا یابد.
امید ان است آنانی که خود را متولی حفظ آثار امام (ره) میدانند، بیش از بهره برداریهای سیاسی به بسط و تسری مکتب و گفتمان امام خمینی (ره) همت گمارند
,
, ,
,
رابطه فساد اقتصادی با شاخص فلاکت
, رابطه فساد اقتصادی با شاخص فلاکت,
جعفر بای در آرمان نوشت:
یکی از مباحث مهم و ارزشمند در شرایط اقتصاد اجتماعی، رابطه میان شاخص فلاکت با نرخ رشد فساد اقتصادی در جامعه است. هر زمان عمقبخشی به فساد در جامعه ما بیشتر شد، در طرف مقابل شاخص فلاکت افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر، مفسدان اقتصادی، اختلاسگران و ویژهخواران، گویا دست در جیب مردم برده و از درآمد آنها سرقت و دزدی میکنند، نه از جیب دولت که برخی از آنها معتقدند سهم خود را از زحمت نکشیده در این سالها برداشتهاند. اگر مقایسهای میان دو مبحث شاخص فلاکت و نرخ فساد، به لحاظ عددی و آمار داشته باشیم، شاهد هستیم که در سال 96 شاخص فلاکت در جامعه 19.8 بود و در همان سال ایران در رتبه فساد اقتصادی 130 در جهان بود. در سال 97 شاخص فلاکت طبق آمار رسمی 39 درصد شد درحالیکه نرخ فساد اقتصادی به 138 رسید. در سال بعد، شاخص فلاکت به 45.5 درصد رسید و رتبه ایران همچنان روبه وخامت بود و عدد 146 را جلوی خود میدید. در سال 99 نیز شاخص فلاکت و بازهم براساس آمار رسمی، 70 شد و رتبه فساد به 149 در جهان رسید و این یعنی فاجعه!
پس به موازات اختلاس و روند رشد فساد اقتصادی، گویا ما شاهد دست بردن در جیب مردم هستیم و اینگونه روند رشد فلاکت عمومی اثر خود را بر جامعه میگذارد. همانطور که شاهد هستیم قدرت خرید مردم پایین آمده و حتی آنها در تهیه اقلام عمومی مانند شامپو، ماسک و حتی تخممرغ و نان ناتوان هستند. توان اقتصادی مردم کاهش پیدا کرده و منجر به رسیدن اقشار متوسط جامعه به فقر شده است. اگر امروز برخی مجبور به نسیهخواری و نسیهبری حتی در زمینه «نان» شدهاند، باید به دنبال پولهای خارجشده از ایران که در کشورهای دیگر به وسیله آقازادهها بذل و بخشش میشود، گشت. زمانیکه برخی مسئولان به دنبال افراد اختلاسگر نیستند، این سهلانگاری نابخشودنی است. بسیاری از خانوادهها به دلیل همین فساد و فقر با عنصر طلاق متلاشی میشوند و افزایش سرقتهای خرد که پس از کیفقاپی و موبایلقاپی، حالا به دزدیدن نرده پلهای عابرپیاده رسیده، گویای این شرایط و مهر تایید بر این سخنان است. چه بسا دختران کودکی که به دلیل اختلاس فلان فرد مسئول، مجبور به ازدواج اجباری میشود و دختر دمبخت دیگری ازدواجش محقق نمیشود، یا جوانی در پرداخت شهریه دانشجویی عاجز میماند و بسیاری از دانشآموزان به دلیل نداشتن یک تبلت یا گوشی هوشمند مجبورند ترک تحصیل کنند.
,همه عوامل مذکور، آثار نامطلوب اجتماعی فساد اقتصادی است که سایه شوم آن بر زندگی تکتک مردم قابل لمس میشود. پس رابطه معناداری میان شاخص فلاکت و فسادِ حتی یک فرد وجود دارد که میتواند به بسیاری از آسیبهای اجتماعی منجر شود. اگرچه نرخ رشد فلاکت تنها به افزایش فساد نیست، اما یکی از متغیرهای بسیار تاثیرگذار و فوقالعاده مهم در این رابطه است. مهمترین آسیبی که وقوع اختلاس و انتشار آن در رسانهها ایجاد میکند، یک سونامی است که سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را زیر سوال میبرد. باید توجه داشت که فساد اقتصادی فرد مسئول، فقط یک خبر رسانهای نیست بلکه بسیاری از خانوادها از هم میپاشند و آسیبهای اجتماعی برای سالها نشانش باقی میماند.
,,
, ,
,
رمز ارزها، تغییر پارادایم اقتصادجهانی یا یک هیجان زودگذر
, رمز ارزها، تغییر پارادایم اقتصادجهانی یا یک هیجان زودگذر,پیمان مولوی در آرمان نوشت:
, پیمان مولوی در آرمان نوشت:,
اما این روزها هیجان رمز ارزها جهان را فرا گرفته است و ایران نیز تافته جدا بافتهای نیست.
رمز ارزها دقیقا در زمانی در حال اوج گیری هستند که در چند لایه در اقتصاد جهان شاهد تغییرات بنیادین در نظامهای مالی هستیم.
اولین و مهمترین آن شروع جایگزینی دلار به عنوان ارز مرجع جهانی است و دلیل آن شیفت سریع اقتصاد از غرب به شرق است و تغییر نقطه ثقل جهان.
همانطور که میدانید در سال ۲۰۳۰ در حدود ۱۰ سال آینده رتبه کشورهای بزرگ اقتصاد جهان تغییراتی بنیادین را خواهند دید و چین به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان و هند سومین اقتصاد جهان آمریکا را محاصره خواهند کرد. طبیعی است با این تغییرات در نقطه ثقل قدرت دلار تضعیف و سرنوشتی مانند رئال و پوند در انتظارش خواهد بود و این نه یک پیشگویی که یک امر محتمل است.
دومین موضوع توسعه ارزهای دیجیتال بر بستر اقتصاد دیجیتالی شده است، ورود یوان دیجیتال و طی کردن دوره های ازمایشی و اجازه بانک تسویه بینالمللی به برخی بانکهای مرکزی کوچک برای شروع پروژه ارزهای بانک مرکزی فرصتی بزرگ را برای جایگزینی فیات مانی ها با پولهای دیجیتال فراهم میآورد که باید حواسمان باشد که همان سیستم مالی قبلی تحت کنترل بانکهای مرکزی است اما با هیبتی جدید و دیجیتال شده.
سومین رویداد اما کمی سریع در حال تکوین است و آن رشد و توسعه رمزارزها است، بیش از ۸۰۰۰ رمز ارز در جهان مبتنی بر بلاکچین ایجاد شدهاند که بیت کویین مهمترین آنها و البته قدیمی ترین آنهاست.
امروز مارکت کپ (اندازه بازار) رمز ارزها به ۱۵۰۰ میلیارد دلار رسیده است.
برای اینکه حسی به این عدد داشته باشید اندازه کل بازار طلا ۹۵۰۰ میلیارد دلار است (با ۲۰۰۰ سال قدمت) و اندازه بازار سهام در جهان ۱۰۵۰۰۰ میلیارد دلار.
اندازه کل سپردههای دیداری و غیر دیداری در جهان نیز ۹۵۰۰۰ میلیارد دلار.
جنگ امروز جنگ بین سیستم متمرکز و غیر متمرکز مالی است
البته بانکهای مرکزی، بانک تسویه بینالمللی و مخصوصا کمیته بازل در حال چاره اندیشی برای هضم این مورد هستند.
چند سوال اساسی در این خصوص وجود دارد:
اول: آیا نظام مالی جهانی به سمت قبول همه جانبه رمز ارزها می روند؟
دوم: آیا بیت کویین، اتریوم و یا ریپل توسط کمیته بازل به عنوان دارایی قابل ذخیره گیری طبقه بندی خواهند شد؟
سوم: آیا غول های فناوری به رجعت به رمز ارزها به یک باره نظام بانکی را تغییر خواهند داد!
فقط کافیست به این نکته دقت کنید، میلیاردها نفر در جهان حساب بانکی ندارند اما حساب کاربری اینستاگرام و فیسبوک دارند.
حال فرض کنید این پلتفرم ها رمز ارز خود را داشته باشند!
تحول بزرگی است نه؟
,
انتهای پیام/ک
]
ارسال دیدگاه