پدر بودن در این زمانهای که زندگی میکنیم دشواریهای به نسبت زیادی دارد؛ این که گفته میشود "دشواریهای پدرانه" از آن رو است که پدر بودن مسئولیتهای فراوانی را متوجه پدران میکند که برآورده نکردن هر کدامشان ممکن است پیامدهایی را به همراه داشته باشد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کُردتودی، پدر بودن در این زمانه و زمینهای که زندگی میکنیم به ویژه در جامعهای چون جامعۀ ایران دشواریهای به نسبت زیادی دارد؛ این که گفته میشود "دشواریهای پدرانه" از آن رو است که پدر بودن مسئولیتهای فراوانی را متوجه پدران میکند که برآورده نکردن هر کدامشان ممکن است پیامدهایی را به همراه داشته باشد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کُردتودی,این دشواریهای پدرانه اگرچه در تمامی دورههای تاریخی کم و بیش وجود داشته و پدران همواره میبایست به وظایف پدری خود را به جا میآوردند، اما واقعیت روشن و مسلم این است که این موضوع در جهان مدرن ابعاد جدید و وسیعی به خود گرفته است که نیازمند واکاوی بیشتر و دقیقتر است. در نوشتۀ نه چندان بلند حاضر برخی از ابعاد مورد نظر به بحث گذاشته میشود.
۱. با نسلی روبرو هستیم که نیازهای بسیار بیش تر و گستردهتری از نسلهای گذشته دارند و در نتیجه برآورده نمودن و پاسخگویی به این نیازها کار آسان و ساده ای نخواهد بود. ممکن است گفته شود به تبع گستردهتر شدن نیازها امکانات و خدمات و صد البته وسایل برآورده نمودن نیازها نیز بسیار بیشتر از گذشته در دسترس همگان قرار دارند. در پاسخ باید گفت نخست این که در شرایط بغرنج اقتصادی دسترسی به این امکانات و خدمات البته دشواریهایی دارد.
دوم این که وجود نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی کار را برای بخشی از جامعه بسیار سخت نموده است و این گونه نیست که تمامی پدران بتوانند به آسانی نیازهای فرزندان خود را برآورده نمایند.
سوم این که به دلیل گسترده تر شدن وسایل ارتباط جمعی مانند شبکههای اجتماعی مجازی امکان با خبر شدن از سبک های زندگی بخش ثروتمند جامعه نیز برای سایر بخش های جامعه فراهم شده است و در نتیجۀ چنین وضعی فرزندان خانوادههای طبقات متوسط و پایین جامعه همواره درحال مقایسۀ خود با فرزندان خانواده های طبقات بالا و ثروتمند جامعه بوده به گونهای که وجود چنین شرایطی کار را برای پدران بسیار دشوار می کند.
مثال ساده ابعاد بحث را روشنتر میکند، تصور کنید پدری به همراه فرزند خود از طبقۀ پایین جامعه یعنی از حاشیۀ شهری چون تهران به منطقۀ شمالی تهران بروند و خانههای مجلل (بخوانید کاخهای مجلل) و خودروهای بسیار گران قیمت و مدرن را ببینند و فرزند از پدر خود بپرسد چرا ما نمیتوانیم چنین خانهها و خودروهایی داشته باشیم در پاسخ چه باید بگوید؟ و میدانیم که پاسخ دادن به این پرسش آسان نبوده و باز هم میدانیم که آن فرزند با پاسخ پدر راضی هم نشده و در عمل خواهان چنین خانه و خودرویی نیز از پدرش خواهد بود.
به خوبی میبینیم که در چنین وضعی کار این پدر تا کجا دشوار میشود! در چنین وضعی اگر فرزند مورد نظر پدر خود را فردی ناتوان از برآورده نمودن نیازهای خود تلقی کند و نوعی بدبینی در او نسبت به پدر ایجاد شود تصور کنید که دشواریهای پدر چند برابر خواهد شد!
۲. از سوی دیگر نسل جدید در زیست جهانی بسیار متفاوت از نسل پیش از خود زندگی میکند که در چنین وضعی انواع تضادها و کشمکشها بین پدران و فرزندان در خانوادهها جریان دارد که خود به مشکل و معضلی اساسی برای خانوادهها و به ویژه پدران تبدیل شده است.
این مشکل البته برای مادران نیز بروز و ظهور نموده اما چون بحث حاضر درباره پدران است بر روی آنان تمرکز کرده است. سخن در این است که اکنون بسیاری از پدران تمام وقت و انرژی خود را صرف حل تضادهای موجود بین خود با فرزندان شان کرده و از این منظر دشواریهایی برایشان بروز ظهور نموده که نظیری در گذشته ندارد. واقعیت این است که سرعت تغییرات سبک زندگی نسل های جدید تا آن میزان زیاد است که بسیاری از پدران از فرزندان خود عقب ماندهاند و توان رویارویی با آنان را ندارند.
مسأله این است که دو زیست جهان به طور کامل متفاوت و حتی متضاد پدران و فرزندان در حال تقابل با یکدیگر بوده به گونهای که حالا این پدراناند که خود را به نوعی بازندۀ این میدان میبینند. این گونه است که کار برای پدران در این میدان دشواریهایی با خود دارد که رفع این دشواریها کار چندان آسانی نخواهد بود.
برای نمونه از پدری با توان اقتصادی پایین و با توان دانشی اندک چگونه میتوان انتظار داشت نیازهای گوناگون و متکثر فرزندان تحول یافتۀ خود را در این شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی برآورده نماید و پا به پای این نسل بسیار متفاوت تر از خودش حرکت کند؟! این گونه است که چنین دشواریهایی با شدت، سرعت و گسترۀ زیاد برای پدران در این زمینه و زمانه بروز میکند که حلِّ این دشواریها توش و توانی مضاعف میطلبد.
یادداشت از محمدباقر تاجالدّین
انتهای پیام/
این دشواریهای پدرانه اگرچه در تمامی دورههای تاریخی کم و بیش وجود داشته و پدران همواره میبایست به وظایف پدری خود را به جا میآوردند، اما واقعیت روشن و مسلم این است که این موضوع در جهان مدرن ابعاد جدید و وسیعی به خود گرفته است که نیازمند واکاوی بیشتر و دقیقتر است. در نوشتۀ نه چندان بلند حاضر برخی از ابعاد مورد نظر به بحث گذاشته میشود.
,۱. با نسلی روبرو هستیم که نیازهای بسیار بیش تر و گستردهتری از نسلهای گذشته دارند و در نتیجه برآورده نمودن و پاسخگویی به این نیازها کار آسان و ساده ای نخواهد بود. ممکن است گفته شود به تبع گستردهتر شدن نیازها امکانات و خدمات و صد البته وسایل برآورده نمودن نیازها نیز بسیار بیشتر از گذشته در دسترس همگان قرار دارند. در پاسخ باید گفت نخست این که در شرایط بغرنج اقتصادی دسترسی به این امکانات و خدمات البته دشواریهایی دارد.
,دوم این که وجود نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی کار را برای بخشی از جامعه بسیار سخت نموده است و این گونه نیست که تمامی پدران بتوانند به آسانی نیازهای فرزندان خود را برآورده نمایند.
,سوم این که به دلیل گسترده تر شدن وسایل ارتباط جمعی مانند شبکههای اجتماعی مجازی امکان با خبر شدن از سبک های زندگی بخش ثروتمند جامعه نیز برای سایر بخش های جامعه فراهم شده است و در نتیجۀ چنین وضعی فرزندان خانوادههای طبقات متوسط و پایین جامعه همواره درحال مقایسۀ خود با فرزندان خانواده های طبقات بالا و ثروتمند جامعه بوده به گونهای که وجود چنین شرایطی کار را برای پدران بسیار دشوار می کند.
,مثال ساده ابعاد بحث را روشنتر میکند، تصور کنید پدری به همراه فرزند خود از طبقۀ پایین جامعه یعنی از حاشیۀ شهری چون تهران به منطقۀ شمالی تهران بروند و خانههای مجلل (بخوانید کاخهای مجلل) و خودروهای بسیار گران قیمت و مدرن را ببینند و فرزند از پدر خود بپرسد چرا ما نمیتوانیم چنین خانهها و خودروهایی داشته باشیم در پاسخ چه باید بگوید؟ و میدانیم که پاسخ دادن به این پرسش آسان نبوده و باز هم میدانیم که آن فرزند با پاسخ پدر راضی هم نشده و در عمل خواهان چنین خانه و خودرویی نیز از پدرش خواهد بود.
,به خوبی میبینیم که در چنین وضعی کار این پدر تا کجا دشوار میشود! در چنین وضعی اگر فرزند مورد نظر پدر خود را فردی ناتوان از برآورده نمودن نیازهای خود تلقی کند و نوعی بدبینی در او نسبت به پدر ایجاد شود تصور کنید که دشواریهای پدر چند برابر خواهد شد!
,۲. از سوی دیگر نسل جدید در زیست جهانی بسیار متفاوت از نسل پیش از خود زندگی میکند که در چنین وضعی انواع تضادها و کشمکشها بین پدران و فرزندان در خانوادهها جریان دارد که خود به مشکل و معضلی اساسی برای خانوادهها و به ویژه پدران تبدیل شده است.
,این مشکل البته برای مادران نیز بروز و ظهور نموده اما چون بحث حاضر درباره پدران است بر روی آنان تمرکز کرده است. سخن در این است که اکنون بسیاری از پدران تمام وقت و انرژی خود را صرف حل تضادهای موجود بین خود با فرزندان شان کرده و از این منظر دشواریهایی برایشان بروز ظهور نموده که نظیری در گذشته ندارد. واقعیت این است که سرعت تغییرات سبک زندگی نسل های جدید تا آن میزان زیاد است که بسیاری از پدران از فرزندان خود عقب ماندهاند و توان رویارویی با آنان را ندارند.
,مسأله این است که دو زیست جهان به طور کامل متفاوت و حتی متضاد پدران و فرزندان در حال تقابل با یکدیگر بوده به گونهای که حالا این پدراناند که خود را به نوعی بازندۀ این میدان میبینند. این گونه است که کار برای پدران در این میدان دشواریهایی با خود دارد که رفع این دشواریها کار چندان آسانی نخواهد بود.
,برای نمونه از پدری با توان اقتصادی پایین و با توان دانشی اندک چگونه میتوان انتظار داشت نیازهای گوناگون و متکثر فرزندان تحول یافتۀ خود را در این شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی برآورده نماید و پا به پای این نسل بسیار متفاوت تر از خودش حرکت کند؟! این گونه است که چنین دشواریهایی با شدت، سرعت و گسترۀ زیاد برای پدران در این زمینه و زمانه بروز میکند که حلِّ این دشواریها توش و توانی مضاعف میطلبد.
,یادداشت از محمدباقر تاجالدّین
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه