اخبار داغ

سرگذشت‌هایی ویژه از شهدا؛

از اقامه نماز اول وقت روی تشک کُشتی تا خوابیدن روی سیم خاردارها

از اقامه نماز اول وقت روی تشک کُشتی تا خوابیدن روی سیم خاردارها
شهید حسینعلی عالی در شب عملیات کربلای ۵ در حالیکه لباس غواصی بر تن داشت پلی برای عبور رزمندگان شد؛ پس از آن که نیروها از روی وی عبور کرده و خط دشمن را شکستند متوجه جسم بی جان حسینعلی شدند که بر روی سیم های خاردار افتاده و با چهره ایی معصوم به ملکوت عروج کرده بود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصرهامون، امروز می خواهیم به مهمانی شهیدی برویم که با اخلاص و توسل خویش زمین را به آسمان وصل کرد، شهیدی که بدن مطهرش پلی برای عبور رزمندگان در زمین مین شد تا با رد شدن از روی بدنش خط دشمن را بشکنند و به دنیا نشان بدهند برای دفاع از دین و میهن اسلامی از جان خود گذشتند و امروز این نظام و انقلاب امانتی در دستان ما است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, عصرهامون,

"حسینعلی عالی" نوجوانی از دیار سیستان وبلوچستان بود که سردار سنگر علم و جنگ نام گرفت؛ 14 بهار بیشتر از عمرش نمی گذشت که دلش برای خدمت به انقلاب چون کبوتری در سینه می تپید، عزمش را جزم کرد و علاوه برسنگر علم و مقابله با جهل زمانه درسنگر جنگ نیز در برابر تجاوز دشمن با قامت کوچک خود قد علم کرد و موجب ثبت خاطراتی جاودانه در دفتر تاریخ جنگ و رشادت های جوانان این مرز و بوم شد.

مدیریت، مسئولیت‌پذیری، ولایت‌مداری،اطاعت و فرمانبرداری، احترام و روحیه مشورت از خصوصیات بارز او بود و همین ویژگی‌ها موجب شد تا در19 سالگی در عملیات «کربلا5» از سوی حاج قاسم سلیمانی مسئول محور عملیات لشکر ۴۱ ثارالله به او سپرده شود.

گفته می شود هنگامی که از منطقه برای دیدار خانواده می آمد اوقات خود را با رفتن به مزارشهدا، خواندن زیارت عاشورا و شرکت در نمازهای جماعت سپری می کرد علاوه بر اینها صله ارحام و ارتباط با دوستان و خانواده برایش ارجحیت داشت و احترام خاصی قائل بود.

در انجام فرایض و عمل به مستحبات و قرائت قرآن و دعا کوشا بود، از کودکی خلوت ها با خدای خود داشت و اعضای خانواده و دوستانش خاطرات فراوانی از مناجات های او به یاد دارند، حاصل این نیایش ها و سوز و گدازها رسیدن به درجات روحانی است که یاران خاص از آن یاد می کنند.

سیم‌خاردار، مهمان فرمانده جوان

عملیات والفجر۸ بود که بر اثر بمباران شیمیایی دشمن تعدادی از رزمنده‌ها زیر آوار ماندند اما حسینعلی بدون توجه به گازهای شیمیایی سریع به طرف بچه‌ها رفت، تمام صورت حسینعلی سوخته بود برای همین به بیمارستان بوعلی تهران اعزام شد، مصدومیت حسین از ناحیه چشم بیشتر از دیگر اعضای بدنش بود اما مدام می‌خندید و می گفت اینها امتحان الهی است.  

حسینعلی در عملیات های متعددی مانند والفجر هشت،کربلا یک ،کربلا پنج حضور داشت، در عملیات کربلای پنج که مسئول محور و فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ثارالله بود هنگامی که جان یاران را در خطر می بیند و از آنجایی که نیروها باید از میان مین ها عبور می کردند وارد عمل شده و با اقامه آخرین نماز خود روی سیم خاردارها خوابیده و راه را برای رزمندگان باز و به شهادت رسید.
 
حسینعلی به عنوان یک کشتی گیر قهرمان بارها نماز اول وقتش را بر روی تشک کشتی اقامه می کرد به گونه ای که بارها وی و شهید علیرضا جُر پیش نماز کشتی گیران استان بر روی تشک کشتی می‌شدند و نماز جماعت را بروی تشک کشتی برگزار می‌شد.

شهید مرتضی بشارتی از همرزمان شهید حسینعلی عالی درباره به یقین رسیدنش در قنوت نماز می‌گوید:«با حسین برای شناسایی رفتیم وقت نماز شد،عالی نماز را با صوتی حزین و دلی شکسته خواند بعد به نگهبانی ایستاد و من به نماز، من در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم. پس از نماز دیدم حسین می‌خندد به من گفت:« می‌خواهی یقینت زیاد بشه؟»با تعجّب گفتم: «بله،اما تو از کجا فهمیدی؟» خندید و گفت: چه‌قدر؟ گفتم زیاد؛ ادامه داد: «گوشت رو بذار روی زمین و گوش کن»، من همان کار را کردم و شنیدم که زمین با من حرف می‌زد و من را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: «مرتضی! نترس.عالم عبث نیست و کار شما بیهوده نیست. من و تو هر دو عبد خداییم، اما در دو لباس و دو شکل، سعی کن با رفتار ناپسندت خدا را ناراضی نکنی و...» زمین مدام برایم حرف می‌زد. سپس حسین گفت: مرتضی! یقینت زیاد شد؟»

 انتهای پیام/

,
,
,
,
,
,
,
,
, سیم‌خاردار، مهمان فرمانده جوان, سیم‌خاردار، مهمان فرمانده جوان,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه