«تخریبچی کیه» نام و عنوان کتابی است که سختی کار و تلاش رزمندگان واحد تخریب در دوران جنگ تحمیلی را مرور و منتشر کرده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ سید علی حسینی منجزی، نویسنده و گردآورنده خاطرهها و متن کتاب است و در بخش اول کتاب با عنوان حدیث ولایت از بیان رهبر انقلاب مینویسد: در دوران جنگ، باز جوانان بودند که جنگ را با خسران دشمن تمام کردند. این شهدا و رزمندگان جوان، این دست اندرکاران جوان عرصههای جنگ. چیزی نیست که اهمیت نسل جوان را در حادثه سرنوشت سازی مثل جنگ از نظر، دور بدارد. این حادثه اتفاق افتاد اما چشمهای طراحان استکبار جهانی همه صحنه را دید و فهمید که جوان مومن در این کشور، زیر تربیت اسلامی انقلابی، چه معجزهها میکند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صاحب نیوز,در مقدمه این مجموعه از فراموشی تاریخ پربرکت دفاع مقدس و کمرنگ شدنش گفتهاند و سپس نوشتهاند: امروز ناچاریم حتی پیش پا افتادهترین واژگان آن دوران را ترجمه کنیم یا شرح دهیم و برای حقانیت آن دلیل و داستان بیاوریم. کمی بعد اما از هفت گام تخریب آوردهاند که مهمترین نکته اش در این رابطه این جمله طلایی است: «اولین اشتباه، آخرین اشتباه است»
,درباره اینکه تخریبچی کیست هم او را مجسمه از خود گذشتگی و نمادی از یک رزمنده مکتبی دانستهاند.
,نویسنده در ادامه خاطرهای از دوران اسارت خود را نقل میکند و مینویسند: فرمانده عراقی به همراه مترجم وارد اردوگاه شد و پرسید چه کسی تخریبچی است؟
,با وجود چند بار سوال کردن اما کسی از میان اسیران ایرانی پاسخ نمیدهد تا اینکه شجاعانه میگوید: من بسیجی ۲۰ ساله اهل اصفهان، تک تیرانداز و تخریبچی هستم. شما اما الاغها را روی مینها رها میکنید و این کار درستی نیست.
,فرمانده عراقی پوزخندی میزند ودر ادامه گفتگو با اسیر ایرانی مدام میگوید: عجیب؛ والله عجیب…
,رزق و ترکش
, رزق و ترکش, رزق و ترکش,در صفحه ۸۲ کتاب خاطرهای از ابوالمحمد محمودی نقل شده که میگفت: همانطور که روی هر لقمه نوشتهاند این رزق فلانی فرزند فلانی است و هر کس رزق معین خود را میخورد، روی هر ترکش و تیری هم نوشتهاند این سهمیه فلانی، فرزند فلانی است.
,او معتقد است: مین ها مامورند و معذور، هر کسی را که بخواهند دو دستی میچینند. هر کسی را هم که نخواهند جفت پا روی آن ببرند، تحویل نمیگیرند.
,در میانه کتاب روایتی از یک رزمنده شجاع و نترس اصفهانی بنام آقا مصطفی با لهجه غلیظ و البته پر جنب و جوش بازخوانی شده و سپس در صفحه ۱۳۰ مینویسد: شب هنگام در حرت بودیم که دشمن بعثی منور زد و یکی از رزمنده ها بدون لحظهای درنگ خیز برداشت و خود را با شکم روی منور انداخت تا کمترین شعاع نور دیده نشود. همین که سوزش حرارت و سوختن را حس کرد بار اول بی اختیار فریاد زد یا زهرا اما بار دوم مشتی از خاک برداشت و دهانش راپر کرد و فریادهایی سوزناک از گلو برآورد تا دشمن متوجه نشود…
,صفحههای پایانی کتاب از عملیات فتحالمبین یاد شد و گوینده رادیو عراق که میگوید: نیروهای ایرانی مثل جن از آسمان نازل میشوند یا از زیر زمین ناگهان بیرون میجهند!
,نویسنده و رزمنده این مجموعه در خاتمه چند بیت شعری را که در سال ۱۳۸۰ سروده بازنشر کرده است:
,آنان که با ایثار دست از جان کشیدند
,در عرصه پیکار حق شور آفریدند
,در خلوت خاموش شبهای شهادت
,افسانه ایثار گفتند و شنیدند
,از شعلههای جان شکار ظلم و بیداد
,پروانهوش پروا نکردند و پریدند
,باید که از جان لالهها را پاس داریم
,چون یادگار سرخ خونهای شهیدند
,نشر ستارگان درخشان اصفهان کتاب «تخریبچی کیه» را در ۱۷۶ صفحه منتشر کرده است.
,*گزارش از محمود افشاری
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه