اخبار داغ

دانا گزارش می دهد؛

ماجرای افغانستان و تلاش برای حرکت غیرعقلانی ایران

ماجرای افغانستان و تلاش برای حرکت غیرعقلانی ایران
باید توجه داشت که هرگونه هیجان زدگی در تصمیم گیری موضوع افغانستان می توانست ایران را درگیر بحرانی عمیق در مرزهای شرقی کند، بحرانی که سال ها انرژی صرف شد تا مرزهای غربی کشور و توسط گروه های تکفیری، شکل نگیرد.
[

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کشور همسایه ایران مدت هاست که درگیر بحرانی با عقبه 25 ساله است؛ طالبان طی مدت چند ماه از آغاز فتح استان به استان در افغانستان، هفته گذشته کار را تمام کرد و وارد کابل پایتخت افغانستان شد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
ظهور و بروز طالبان در دوران کنونی اما یک شبه و ناگهانی شکل نگرفت؛ افغانستان چندین ماه است که درگیر پیش روی ها طالبان است و عجیب تر آنکه ناگهان ماجرای طالبان و سقوط افغانستان به دست این گروه، به صدر اخبار آنهم با محورهایی خاص تبدیل می شود.
,
 
,
ماجرای طالبان به دلیل حافظه تاریخی موجود از این گروه در افکار عمومی ملت ایران، دارای حساسیت خاصی است؛ نکته ای که می تواند محور اساسی جریان سازی رسانه ای در داخل و بیرون کشور قرار گیرد.
,
 
,
تصویرگری از یک گروه دموکرات و منطقی همانقدر درباره طالبان اشتباه است که وحشی و بدوی دانستن مطلق آنها؛ این جریان سال ها بعد از ورود وحشیانه به کابل در دهه هفتاد، دریافت که نمی تواند بدون تن دادن به مناسبات جهانی، خود را حفظ کند و به همین دلیل در اولین گام دفتر سیاسی خود را در قطر تشکیل داد و در کنار آن، میدان جنگ خویش با آمریکایی ها را برای مجاب کردن آنها در ماندن پای میز مذاکره، حفظ کرد.
,
 
,
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای در همسایگی افغانستان نیز نمی توانست نسبت به تحولات افغانستان در این سال ها بی توجه باشد؛ زمزمه های تلاش های طالبان برای ارتباط گیری با ایران طی سال های گذشته، موضوع پنهانی نیست؛ ایران نیز برای ثبات بخشی به کشور همسایه خود و کنترل خشونت در این کشور، هدایت هایی را در مورد این گروه انجام داد که اتفاقا موثر نیز بود.
,
 
,
چرا ایران درباره بحران افغانستان اینگونه عمل کرد؟
, چرا ایران درباره بحران افغانستان اینگونه عمل کرد؟,
 
,
 بیشتر صاحب نظران متخصص در حوزه افغانستان از ماه ها پیش، این روزهای افغانستان را پیش بینی می کردند؛ چرا که توافق نیمه پنهان طالبان با آمریکایی ها و همچنین ضعف جدی دولت مرکزی، حکایت از نبودن سدی جدی در برابر این گروه برای تصرف همه خاک این  کشور داشت.
,
 
,
آمریکایی ها بعد از 20 سال آرام آرام پای خود را از افغانستان بیرون کشیدند، بدون اینکه پاسخی برای سال ها جنایت خود در این کشور برای مردم داشته باشند؛ کشورهای دیگر اروپایی نیز که در این سال ها بیشترین منفعت را از حضور آمریکایی ها در این کشور برده اند نیز ترجیح دادند، زمانی به افغانستان بازگردند که توافق دندان گیری با دولت جدید (که شاید دولت مطلق طالبان باشد) داشته باشند.
,
 
,
حال در این میان عده ای معتقدند که جمهوری اسلامی ایران باید به ماجرای افغانستان ورود می کرد؛ این موج که از شبکه های اجتماعی و با تم حمایت از ملت مظلوم افغانستان آغاز شد، انتظار داشت که ایران با دخالت نظامی یا حداقل حمایت نظامی از گروه های نزدیک به خود در افغانستان، بازی را در این کشور تغییر دهد.
,
 
,
آیا چنین انتظاری منطقی است و آیا می توان بدون در نظر گرفتن، واقعیت های یک کشور و منطقه و نظام بین الملل وارد درگیری در کشوری دیگر شد؟ آیا دولت مستقر در افغانستان از جمهوری اسلامی ایران طلب کمک کرد؟ آیا می توان درخواست چند گروه اقلیت مجاهد در افغانستان در برابر افکار عمومی یک سند برای دلیل ورود ایران به بحران، قلمداد کرد؟
,
 
,
ایران اما عقلانی ترین تصمیم را گرفت؛ طالبان نیاز به توافق دارد تا عمر دولتش مانند دوران پیشین، 4 ساله باقی نماند؛ آنها به خوبی فهمیده اند که در کنار توافق با آمریکا باید ایران و پاکستان را پیش از چین و روسیه و دیگر کشور در نظر بگیرند؛ حال ایران باید گروهی که فقط چند ماه با تصرف کامل همسایه بزرگ شرقی فاصله داشت، پس می زد تا آمریکا تنها بازیگر افغانستان باقی بماند؟
,
 
,
قطعا توافق با گروهی که در دوره ای خشن ترین رفتار را در همسایگی ما داشته است، تردید هایی را به همراه دارد؛ اما رها کردن موجی که به هر حال و هر شرایط به مقصودش یعنی رسیدن به قدرت در افغانستان، می رسید کاری عقلانی بود؟ قطعا خیر.
,
 
,
نکته جالب اینکه برخی هدایت گران پنهان موج علیه ایران در فضای مجازی پیرامون موضوع افغانستان، هیچگاه به این سوال پاسخ نمی دهند که چگونه آمریکا می تواند با یک گروه خشن که به بهانه جنگ با آن، منطقه را به آتش کشید، مذاکره و توافق کند، اما ایران به عنوان یک همسایه اثرگذار نباید با اقتدار از طالبان تعهداتی اخذ کند؟
,
 
,
مقابله با گروه های تکفیری وابسته به داعش در افغانستان، حفظ امنیت مردم افغانستان به ویژه شیعیان، حفظ امنیت مرزها کنترل مواد مخدر و چندین توافق ریز و درشت دیگر، موضوعات کوچکی برای حفظ امنیت پایدار در منطقه نیست و قطعا مخالفان آن، با احساسی کردن ماجرا، سعی می کنند این واقعیت ها را پنهان و موجی تخریبی علیه ایران در داخل کشور، ایجاد کنند.
,
 
,
شاید برخی صاحب نظران حوزه افغانستان و دل دادگان مجاهدانی نظیر احمد شاه مسعود این روزها نگاه متفاوتی به ماجرای افغانستان داشته و معتقد باشند که می شد با حمایت از افراد نظیر احمد مسعود (پسر احمد شاه مسعود) اتفاق دیگری را در این کشور رقم زد.
,
 
,
با احترام به این نگاه اما باید آنرا ساده انگارانه خواند؛ افغانستان دیگر به مجاهدینی که در زمانه چنگ سرو کله شان پیدا می شود نیاز ندارد، خاطره تلخ شکست دولت مجاهدین در دهه هفتاد، نمایان کرد که افغانستان فقط به مجاهدین احتیاج ندارد، بلکه به کسانی نیازمند است که واقعیت های حکومت در این کشور را بدانند؛ نه اینکه طالبان توانایی چنین اقدامی را داشته باشد، اما قطعا طرف مقابل نیز طی 40 سال افت و خیز در افغانستان نشان داد که توانایی چندانی در حفظ دستاوردهای خویش ندارد.
,
 
,
به هر حال و با هر منطقی درگیر شدن ایران در یک تنش و درگیری بدون هدف، همان خواسته ای بود که عده ای در دهه هفتاد و زمان قتل عام در کنسولگری ایران در مزارشریف آنرا دنبال می کردند. 
,
 
,
تا کنون سیاست کنترل طالبان درصد زیادی موفق بوده است؛ آنها نیز به توافقاتشان با وجود چند دستگی درونی (وجود منش ها و گروه های مختلف درون طالبان) تا حد زیادی پایبند بوده اند؛ باقی موارد نیز مانند تشکیل دولت و شیوه حکومت نیز موضوع داخلی افغانستان است و ایران نیز ثابت کرده که بیشترین حمایت را از روند دموکراسی در این کشور داشته و خواهد داشت.
,
 
,
در این میان اما باید توجه داشت که هرگونه هیجان زدگی در تصمیم گیری می توانست ایران را درگیر بحرانی عمیق در مرزهای شرقی کند، بحرانی که سال ها انرژی صرف شد تا مرزهای غربی کشور و توسط گروه های تکفیری، شکل نگیرد.
,
 
,
انتهای پیام/
,
 
,
 
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه