مراسم عزاداری سالروز شهادت امام رضا (ع) امروز با حضور خیل عظیمی از دلدادگان اهل بیت (ع) در حالی برگزار شد که عاشقان مسیر امامزاده اسماعیل (ع) را تا امامزاده حسین (ع) پیادهروی کردند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین، بیست و سوم ماه صفر سالروز شهادت امام رضا(ع) است و خیل عظیمی از ارادتمندان و مشتاقان، امروز خود را از راه دور و نزدیک به آستان مقدس امامزاده اسماعیل (ع) قزوین رسانیدهاند تا در این روز با طی کردن مسیری، خود را به آستان مقدس شاهزاده حسین (ع) «به روایتی از فرزندان امام رضا(ع)» برسانند و به پیشگاه ایشان عرض احترام و ارادت کنند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح قزوین,در ثانیههایی که دلها در گرو ضامن آهو بود، به جمع زائرانی رفتیم که حرفهایشان همه از جنس عشق و ارادت بود و کبوتر دلشان برای حرم رضوی پر میزد.
یکی پیر، یکی جوان، یکی نوجوان و دیگری جوان، همه و همه برای حضور در مراسم عزاداری امام هشتم آمده بودند و چشمهای گریانشان، بار دیگر دلتنگیهای حرم رضوی را بر گونههایشان تازه میکرد.
دلم برای حرم امام رضا (ع) پر میزند...
در همین هیاهوی جمعیت، بانویی را میبینم که چشمانش لبریز از اشک دلتنگی است؛ میپرسم آخرین بار کی راهی مشهدالرضا شدی؟
پاسخ میدهد: قبل از شیوع کرونا، آخرین دیدار من و امام رضا (ع) بود؛ میدانم که بار گناهم سنگین شده است و همین هم موجب شده تا قسمت نشود بار دیگر به حرم امام رضا(ع) بروم.
با بغضی فرورفته در گلو ادامه میدهد: انگار آقا خوبها را گلچین میکند، دلم برای حرم پر میزند، آرزو دارم یکبار دیگر راهی مشهدالرضا شوم.
میپرسم چه خواستهای از امام رضا، امام مهربانیها داری؟
وی عنوان میکند: «یکی از خواستههایم فرج امام زمان (عج) بوده و بعد از آن عاقبت به خیری جوانان و برآورده شدن حوائج و برطرف شدن گرفتاریها و مشکلات مردم است».
محال است امام رضا(ع) حواسش به محبانش نباشد
«محال است، امام رضا حواسش به محبانش نباشد، امروز برای همه ما دعوتنامه ویژه ارسال کرده است، اگر اینجا باشی و این حضور را درک نکنی، دچار خسران خواهی شد»؛ این را همان جوان هیئتی میگوید که توفیق حضور چندین ساله در مشهد را دارد و امسال در سالروز شهادت امام رضا پابوس فرزندش امامزاده حسین (ع) در قزوین است.
وی میگوید: «هر سال فرصتی بود در حرم رضوی باشم اما امسال این توفیق را نداشتم و در کنار هیئت شمسالمشموس عزاداری میکنم».
گفتوگویم که تمام میشود، التماس دعا میگوید و همراه هیئت به مسیر پیادهروی و عزاداری ادامه میدهد.
دلتنگی مردم قزوین برای حرم رضوی گویا صبرشان را لبریز کرده و نوای زیبای مداح مجلس بهانهای شده تا بغضشان را فرو ریزند و عشق و علاقه خود را به ضامن آهو ابراز کنند.
عشق به اهل بیت (ع) مردم و مسئول نمیشناسد و در گوشهای از همین مسیر پیادهروی امامزاده اسماعیل (ع) تا امامزاده حسین (ع)، آیتالله عبدالکریم عابدینی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین به خیل خروشان عزاداران میپیوندد و این حرکت بزرگ و ابراز ارادت مردم قزوین نسبت به امام رضا(ع) را فرصت غنیمت و ارزشمندی میشمارد.
از دور نگاهم به پیرزنی میافتد که توان حرکت بر روی پاهایش را ندارد و روی ویلچر نشسته و پابهپای خادمان رضوی در حال حرکت در مسیر پیادهروی و زمزمه نواهای مداح مراسم عزاداری است.
به سراغش میروم و نزدیکتر میشوم، از حال و هوای مراسم میپرسم و آنچه که در این پیادهروی میخواهد؛ همان بغض و سکوت و چشمان خیسش پاسخ تمام سوالاتم را میدهد؛ تحول عجیبی را در وجودم حس میکنم، گویا زبانم از بیان کلمات قاصر میماند و کلمهای دیگر بر زبانم نمیچرخد.
با همان چشم دل میشود دلدادگی محبان را دید
در همین جمعیتی که شناختی از همدیگر نیست، همدلی و مشارکت موج میزند و هرعاشقی به یک نوبهای ارادت خود را به اهل بیت نشان میدهد؛ عطر چای داغ و نان نذری، رقص زیبای پرچمهای مزین شده به نام اهل بیت(ع) بر آسمان آبی و حضور عکاسان برای ثبت این لحظات ماندگار همه و همه جنسی نشان از این وحدت و همدلی است.
کافی است، چشم دلت را در همین میعادگاهها ببندی و با چشم دلت احساس مسئولیت و دلدادگی نوجوانانی از نسل قاسم سلیمانی پرچم به دست مزین شده به نام علمدار کربلا، سیدالشهدا و امام رضا(ع) را نسبت به اهل بیت (ع) ببینی که علمدار محفل هستند.
با یکی از همین نوجوانان که همصحبت میشوم، میپرسم چرا علم و پرچم به دست گرفتهای و چه حسی داری؟
این نوجوان میگوید: «مادرم همیشه به من میگوید این پرچمها که مزین به نام اهل بیت (ع) است، حس عجیب، علاقه و ارادت را در انسان ایجاد میکند؛ من هم دقیقا همین حس را دارم، وقتی پرچم به دست میگیرم، انگار دلم تسکین پیدا میکند»؛ این را میگوید و مسیرش را ادامه میدهد و از هم دور میشویم.
حرفهای این نوجوان برایم به تأملی وا میدارد، با خودم میگویم، خوش به حال دل این نوجوانی که روحش با اهل بیت (ع) پیوند خورده است».
در فاصلهای چند متری، چشمم به پدر و برادر شهید مرتضی رزازیان میخورد که سی و چند سالی از فرزندشان بیخبر بودند.
نزدیکتر میشوم و بعد از احوالپرسی اجازه مصاحبه میگیرم؛ میگویم پدرجان، چرا امروز اینجا آمدهای و چه حسی داری؟ میگوید: ما شیعه دوازده امامی هستیم و شهادت اهل بیت (ع) برایمان سنگین است و لازم است در این مراسمات حضور پیدا کنیم.
وی میگوید: از خداوند درخواست داریم علاقه و ارادت ما نسبت به اهل بیت (ع) ادامه داشته باشد و بتوانیم عاقبت به خیر شویم.
به گزارش صبح قزوین، مراسم عزاداری سالروز شهادت امام رضا (ع) به همت هیئت شمسالشموس در حالی برگزار شد که سیل عظیمی از عاشقان اهل بیت در این مراسم حضور داشتند.
شیفتگان اهل بیت (ع) در سالروز شهادت امام رضا (ع) در مراسم عزاداری شرکت کردند تا بار دیگر نشان دهند که این عشق و علاقه تا انتهای تاریخ ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/
در ثانیههایی که دلها در گرو ضامن آهو بود، به جمع زائرانی رفتیم که حرفهایشان همه از جنس عشق و ارادت بود و کبوتر دلشان برای حرم رضوی پر میزد.
,یکی پیر، یکی جوان، یکی نوجوان و دیگری جوان، همه و همه برای حضور در مراسم عزاداری امام هشتم آمده بودند و چشمهای گریانشان، بار دیگر دلتنگیهای حرم رضوی را بر گونههایشان تازه میکرد.
,
دلم برای حرم امام رضا (ع) پر میزند...
در همین هیاهوی جمعیت، بانویی را میبینم که چشمانش لبریز از اشک دلتنگی است؛ میپرسم آخرین بار کی راهی مشهدالرضا شدی؟
پاسخ میدهد: قبل از شیوع کرونا، آخرین دیدار من و امام رضا (ع) بود؛ میدانم که بار گناهم سنگین شده است و همین هم موجب شده تا قسمت نشود بار دیگر به حرم امام رضا(ع) بروم.
,با بغضی فرورفته در گلو ادامه میدهد: انگار آقا خوبها را گلچین میکند، دلم برای حرم پر میزند، آرزو دارم یکبار دیگر راهی مشهدالرضا شوم.
,میپرسم چه خواستهای از امام رضا، امام مهربانیها داری؟
,وی عنوان میکند: «یکی از خواستههایم فرج امام زمان (عج) بوده و بعد از آن عاقبت به خیری جوانان و برآورده شدن حوائج و برطرف شدن گرفتاریها و مشکلات مردم است».
,محال است امام رضا(ع) حواسش به محبانش نباشد
, محال است امام رضا(ع) حواسش به محبانش نباشد, محال است امام رضا(ع) حواسش به محبانش نباشد,«محال است، امام رضا حواسش به محبانش نباشد، امروز برای همه ما دعوتنامه ویژه ارسال کرده است، اگر اینجا باشی و این حضور را درک نکنی، دچار خسران خواهی شد»؛ این را همان جوان هیئتی میگوید که توفیق حضور چندین ساله در مشهد را دارد و امسال در سالروز شهادت امام رضا پابوس فرزندش امامزاده حسین (ع) در قزوین است.
,وی میگوید: «هر سال فرصتی بود در حرم رضوی باشم اما امسال این توفیق را نداشتم و در کنار هیئت شمسالمشموس عزاداری میکنم».
,گفتوگویم که تمام میشود، التماس دعا میگوید و همراه هیئت به مسیر پیادهروی و عزاداری ادامه میدهد.
,
دلتنگی مردم قزوین برای حرم رضوی گویا صبرشان را لبریز کرده و نوای زیبای مداح مجلس بهانهای شده تا بغضشان را فرو ریزند و عشق و علاقه خود را به ضامن آهو ابراز کنند.
,عشق به اهل بیت (ع) مردم و مسئول نمیشناسد و در گوشهای از همین مسیر پیادهروی امامزاده اسماعیل (ع) تا امامزاده حسین (ع)، آیتالله عبدالکریم عابدینی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین به خیل خروشان عزاداران میپیوندد و این حرکت بزرگ و ابراز ارادت مردم قزوین نسبت به امام رضا(ع) را فرصت غنیمت و ارزشمندی میشمارد.
,از دور نگاهم به پیرزنی میافتد که توان حرکت بر روی پاهایش را ندارد و روی ویلچر نشسته و پابهپای خادمان رضوی در حال حرکت در مسیر پیادهروی و زمزمه نواهای مداح مراسم عزاداری است.
,به سراغش میروم و نزدیکتر میشوم، از حال و هوای مراسم میپرسم و آنچه که در این پیادهروی میخواهد؛ همان بغض و سکوت و چشمان خیسش پاسخ تمام سوالاتم را میدهد؛ تحول عجیبی را در وجودم حس میکنم، گویا زبانم از بیان کلمات قاصر میماند و کلمهای دیگر بر زبانم نمیچرخد.
,با همان چشم دل میشود دلدادگی محبان را دید
, با همان چشم دل میشود دلدادگی محبان را دید, با همان چشم دل میشود دلدادگی محبان را دید,در همین جمعیتی که شناختی از همدیگر نیست، همدلی و مشارکت موج میزند و هرعاشقی به یک نوبهای ارادت خود را به اهل بیت نشان میدهد؛ عطر چای داغ و نان نذری، رقص زیبای پرچمهای مزین شده به نام اهل بیت(ع) بر آسمان آبی و حضور عکاسان برای ثبت این لحظات ماندگار همه و همه جنسی نشان از این وحدت و همدلی است.
,کافی است، چشم دلت را در همین میعادگاهها ببندی و با چشم دلت احساس مسئولیت و دلدادگی نوجوانانی از نسل قاسم سلیمانی پرچم به دست مزین شده به نام علمدار کربلا، سیدالشهدا و امام رضا(ع) را نسبت به اهل بیت (ع) ببینی که علمدار محفل هستند.
,با یکی از همین نوجوانان که همصحبت میشوم، میپرسم چرا علم و پرچم به دست گرفتهای و چه حسی داری؟
,این نوجوان میگوید: «مادرم همیشه به من میگوید این پرچمها که مزین به نام اهل بیت (ع) است، حس عجیب، علاقه و ارادت را در انسان ایجاد میکند؛ من هم دقیقا همین حس را دارم، وقتی پرچم به دست میگیرم، انگار دلم تسکین پیدا میکند»؛ این را میگوید و مسیرش را ادامه میدهد و از هم دور میشویم.
,
حرفهای این نوجوان برایم به تأملی وا میدارد، با خودم میگویم، خوش به حال دل این نوجوانی که روحش با اهل بیت (ع) پیوند خورده است».
در فاصلهای چند متری، چشمم به پدر و برادر شهید مرتضی رزازیان میخورد که سی و چند سالی از فرزندشان بیخبر بودند.
نزدیکتر میشوم و بعد از احوالپرسی اجازه مصاحبه میگیرم؛ میگویم پدرجان، چرا امروز اینجا آمدهای و چه حسی داری؟ میگوید: ما شیعه دوازده امامی هستیم و شهادت اهل بیت (ع) برایمان سنگین است و لازم است در این مراسمات حضور پیدا کنیم.
,وی میگوید: از خداوند درخواست داریم علاقه و ارادت ما نسبت به اهل بیت (ع) ادامه داشته باشد و بتوانیم عاقبت به خیر شویم.
,به گزارش صبح قزوین، مراسم عزاداری سالروز شهادت امام رضا (ع) به همت هیئت شمسالشموس در حالی برگزار شد که سیل عظیمی از عاشقان اهل بیت در این مراسم حضور داشتند.
,شیفتگان اهل بیت (ع) در سالروز شهادت امام رضا (ع) در مراسم عزاداری شرکت کردند تا بار دیگر نشان دهند که این عشق و علاقه تا انتهای تاریخ ادامه خواهد داشت.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه