ساعدپور نوشت: این تربیت است که در اداره امور، انسانها را بزرگوار و دارای مرام و منش به بار میآورد و به او قدرت روحی میبخشد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سفیرافلاک، متأسفانه خیلیها، برداشت و تلقی درستی از سیاست ندارند؛ سیاست را مساوی و مرادف با پلوتیک میدانند؛ و حال اینکه «میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمین تا آسمان است» هردوی اینها به معنای اداره امور انسانها هستند، ولی با این تفاوت که سیاست به معنای اداره امور انسانها همراه با رشد و ترقیِ مادی و معنوی است، ولی پلوتیک به معنای اداره امور انسانها با هر ابزار و وسایلی است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, سفیرافلاک،,پلوتیک به این معنا، تابوتوان خدعه و نیرنگ و به اصلاح پدرسوختگی را دارد؛ به قول ماکیاولی: «شهریار را اخلاق نشاید.» بر اساس این برداشت از اداره امور انسانها است که ناپلئون میگوید: «من گهی شیرم و گهی روباه و تمام هنر من در این نهفته است که کی شیر باشم و کی روباه.» و بر اساس تعریف درست از سیاست است که مرحوم شهید مدرس میفرماید: «دین ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست.» و مرحوم آیتالله کاشانی میفرماید: «ما از فرق سر تا نوک پا غرق در سیاستیم.» این به خاطر این است که آموزههای دینی برای تربیت انسان جعلشده است که انسان را به رشد و ترقی مادی و معنوی برساند و لذا امام (ره) میفرماید: «سیاست یعنی تربیت.»
اداره اموری همراه با رشد و ترقی مادی و معنوی است که آبی و عاری از دروغ، نیرنگ و حقهبازی باشد.
مقام معظم رهبری فرمودند: «امام امت از اول عمر تا آخر عمر حتی یک دروغ مصلحتآمیز هم نگفت.» اینچنین تربیتی بود که میلیونها انسان را به رشد و ترقی مادی و معنوی رساند.
این تربیت است که انسان را علاوه بر آزادی سیاسی و اجتماعی به آزادی معنوی میرساند و او را از بند رقیت و بندگی هوای نفس میرهاند؛ این تربیت است که انسان از سویدای دلشاد و قبراق و غزلخوان میگوید: «فاش میگویم و از گفته خود دلشادم/ بنده عشقم و از هردو جهان آزادم»
این تربیت است که در اداره امور، انسانها را بزرگوار و دارای مرام و منش به بار میآورد و به او قدرت روحی میبخشد.
رسول خدا (ص) میفرماید: «اَلْقُدْرَهُ تُذْهِبُ الْحَفِظَهَ» یعنی قدرت روحی کینهتوزی را از بین میبرد، برای مطامع دنیوی از دیگران انتقام نمیگیرد و اهل گذشت است.
در روز عاشورا یکی از فحول عرب به مصاف امام حسین (ع) آمد، امام (ع) با یک ضربه پای او را قطع کرد، آن فرد درحالیکه افتاده بود، تقاضای کمک کرد، امام (ع) از قبیله او خواستند و فرد مذکور را از صحنه خارج کردند. این سیاست و تربیت است که سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی را وادار میکند که در یک عملیات، در سوریه وارد یکخانه میشوند، نامهای برای صاحبخانه، جا میگذارند مبنی بر اینکه با عرض معذرت من بهناچار وارد خانه شما شدم، «این شمارهحساب من است از آن برداشت کنید!» حالا آیا کسانی که وارد دستگاه جمهوری اسلامیشدهاند و کوچکترین سنخیتی باسیاست اسلامی ندارند، نباید در این گفتمان انقلابی، با قاطعیت آنها را از بدنه این نظام مقدس جدا کرد؟!
آیا کسانی که دم از سیاست علی گونه میزنند ولی سر سفرههای رنگین معاویهای مینشینند، نباید دست رد به سینه این نامحرمها زد؟!
آیا کسانی که ابزار مدیریتشان دروغ و حقهبازی است نباید عقب زده شوند؟! و آیا نباید افراد اخلاق مدار و بزرگمنشی که خالی از نیرنگ و حقهبازی، اعمال مدیریت میکنند از صدر تا ساقه جایگزین افراد ماکیاول منش و ابلیس صفت شوند؟! و…
خوب است صاحبان این گفتمان انقلابی تأثیرگذار، دستبهکاری بزنند و نگذارند سوءاستفادهچیها، این گفتمان را به قیمت بخت بفروشند.
«یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود»
انتهای پیام/
پلوتیک به این معنا، تابوتوان خدعه و نیرنگ و به اصلاح پدرسوختگی را دارد؛ به قول ماکیاولی: «شهریار را اخلاق نشاید.» بر اساس این برداشت از اداره امور انسانها است که ناپلئون میگوید: «من گهی شیرم و گهی روباه و تمام هنر من در این نهفته است که کی شیر باشم و کی روباه.» و بر اساس تعریف درست از سیاست است که مرحوم شهید مدرس میفرماید: «دین ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست.» و مرحوم آیتالله کاشانی میفرماید: «ما از فرق سر تا نوک پا غرق در سیاستیم.» این به خاطر این است که آموزههای دینی برای تربیت انسان جعلشده است که انسان را به رشد و ترقی مادی و معنوی برساند و لذا امام (ره) میفرماید: «سیاست یعنی تربیت.»
,اداره اموری همراه با رشد و ترقی مادی و معنوی است که آبی و عاری از دروغ، نیرنگ و حقهبازی باشد.
,مقام معظم رهبری فرمودند: «امام امت از اول عمر تا آخر عمر حتی یک دروغ مصلحتآمیز هم نگفت.» اینچنین تربیتی بود که میلیونها انسان را به رشد و ترقی مادی و معنوی رساند.
,این تربیت است که انسان را علاوه بر آزادی سیاسی و اجتماعی به آزادی معنوی میرساند و او را از بند رقیت و بندگی هوای نفس میرهاند؛ این تربیت است که انسان از سویدای دلشاد و قبراق و غزلخوان میگوید: «فاش میگویم و از گفته خود دلشادم/ بنده عشقم و از هردو جهان آزادم»
,این تربیت است که در اداره امور، انسانها را بزرگوار و دارای مرام و منش به بار میآورد و به او قدرت روحی میبخشد.
,رسول خدا (ص) میفرماید: «اَلْقُدْرَهُ تُذْهِبُ الْحَفِظَهَ» یعنی قدرت روحی کینهتوزی را از بین میبرد، برای مطامع دنیوی از دیگران انتقام نمیگیرد و اهل گذشت است.
,در روز عاشورا یکی از فحول عرب به مصاف امام حسین (ع) آمد، امام (ع) با یک ضربه پای او را قطع کرد، آن فرد درحالیکه افتاده بود، تقاضای کمک کرد، امام (ع) از قبیله او خواستند و فرد مذکور را از صحنه خارج کردند. این سیاست و تربیت است که سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی را وادار میکند که در یک عملیات، در سوریه وارد یکخانه میشوند، نامهای برای صاحبخانه، جا میگذارند مبنی بر اینکه با عرض معذرت من بهناچار وارد خانه شما شدم، «این شمارهحساب من است از آن برداشت کنید!» حالا آیا کسانی که وارد دستگاه جمهوری اسلامیشدهاند و کوچکترین سنخیتی باسیاست اسلامی ندارند، نباید در این گفتمان انقلابی، با قاطعیت آنها را از بدنه این نظام مقدس جدا کرد؟!
,آیا کسانی که دم از سیاست علی گونه میزنند ولی سر سفرههای رنگین معاویهای مینشینند، نباید دست رد به سینه این نامحرمها زد؟!
,آیا کسانی که ابزار مدیریتشان دروغ و حقهبازی است نباید عقب زده شوند؟! و آیا نباید افراد اخلاق مدار و بزرگمنشی که خالی از نیرنگ و حقهبازی، اعمال مدیریت میکنند از صدر تا ساقه جایگزین افراد ماکیاول منش و ابلیس صفت شوند؟! و…
,خوب است صاحبان این گفتمان انقلابی تأثیرگذار، دستبهکاری بزنند و نگذارند سوءاستفادهچیها، این گفتمان را به قیمت بخت بفروشند.
,«یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود»
,انتهای پیام/
,
ارسال دیدگاه