مراسم رونمایی از کتاب “جز زیبایی ندیدم” در باغ موزه دفاع مقدس همدان برگزار شد. این کتاب خاطرات تلخ و شیرین روزهای سخت و طاقت فرسای سال های اسارت آزاده سرافراز جانعلی حسنخانی به قلم نوجوان بسیجی محمد سجاد حاجیلونی در چهارده فصل گرداوری شده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصرهمدان؛ روز گذشته در باغ موزه دفاع مقدس، از کتاب جز زیبایی چیزی ندیدم، با حضور استاندار همدان رونمایی شد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, عصرهمدان, عصرهمدان, ؛ روز گذشته در باغ موزه دفاع مقدس، از کتاب جز زیبایی چیزی ندیدم، با حضور استاندار همدان رونمایی شد,این کتاب خاطرات تلخ و شیرین روزهای سخت و طاقت فرسای سالهای اسارت آزاده سرافراز جانعلی حسنخانی به قلم نوجوان بسیجی محمد سجاد حاجیلونی در چهارده فصل گرداوری شده است.
, این کتاب خاطرات تلخ و شیرین روزهای سخت و طاقت فرسای سالهای اسارت آزاده سرافراز جانعلی حسنخانی به قلم نوجوان بسیجی محمد سجاد حاجیلونی در چهارده فصل گرداوری شده است,در این مراسم حسنخانی از روزهای سخت اسارت و بی اطلاعی خانواده و همسرش از سرنوشت خود گفت، از استقامت رزمندگان و ظلم افسران رژیم بعث عراق در حق آنان گفت.
, در این مراسم حسنخانی از روزهای سخت اسارت و بی اطلاعی خانواده و همسرش از سرنوشت خود گفت، از استقامت رزمندگان و ظلم افسران رژیم بعث عراق در حق آنان گفت,حسنخانی، هنوز بعد از سی و چند سال از آزادی اش بغض در گلویش بود و صدایش لرزان.
, حسنخانی، هنوز بعد از سی و چند سال از آزادی اش بغض در گلویش بود و صدایش لرزان,وی در این کتاب، دوران کودکی و نوجوانی و روزگار جوانی و روزهای سرد پایانی رژیم پهلوی و روزهای آغازین انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی را روایت می کند.
, وی در این کتاب، دوران کودکی و نوجوانی و روزگار جوانی و روزهای سرد پایانی رژیم پهلوی و روزهای آغازین انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی را روایت می کند,ادامه این کتاب به عملیات کربلای چهار و رشادت و از جان گذشتگی رزمندگان غواص و داستان اسارت خود در سال ۱۳۶۵ می پردازد.
, ادامه این کتاب به عملیات کربلای چهار و رشادت و از جان گذشتگی رزمندگان غواص و داستان اسارت خود در سال , ۱۳۶۵, می پردازد,حسنخانی در باره نوشتن خاطرات سالهای اسارت خود می گوید: بعد از آزادی و شاغل شدن در بنیاد شهید وقت مناسبی برای این کار نداشتم اما بعد از بازنشستگی در مراسمی با نوجوان بسیجی محمد سجاد حاجیلونی آشنا شدم و با دیدن ذوق و شوق وی برای ثبت خاطرات رزمندگان، مشغول شدم.
, حسنخانی در باره نوشتن خاطرات سالهای اسارت خود می گوید: بعد از آزادی و شاغل شدن در بنیاد شهید وقت مناسبی برای این کار نداشتم اما بعد از بازنشستگی در مراسمی با نوجوان بسیجی محمد سجاد حاجیلونی آشنا شدم و با دیدن ذوق و شوق وی برای ثبت خاطرات رزمندگان، مشغول شدم,در این مراسم محمد سجاد حاجیلویی گفت: برای ما متولدین دهه هشتاد تصور روزهای سخت دفاع مقدس شاید غیرممکن باشد، اما رزمندگان و آزادگان عزیز می توانند با ثبت خطرات خود، آن روزها را در ذهن ما تداعی کنند.
, در این مراسم محمد سجاد حاجیلویی گفت: برای ما متولدین دهه هشتاد تصور روزهای سخت دفاع مقدس شاید غیرممکن باشد، اما رزمندگان و آزادگان عزیز می توانند با ثبت خطرات خود، آن روزها را در ذهن ما تداعی کنند,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه