گفتگو با جوانترین کاندیدای نمایندگی مجلس دهم؛

• دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۱
• کد خبر : 743425

• اخبار
• سایر رسانه ها

شجاعت و اعتماد به نفس. دو خصیصه ای که اگر در یک جوان باشد، او را وادار به تحول می کند. این جوان هر جا که باشد جهاد میکند. چه در سنگر دفاع از کیان ایران اسلامی باشد و چه در سنگر دفاع از دستاوردهایی که حاصل خون هزاران عاشق انقلابی است. جوانی که به خود اعتماد دارد، تاثیرگذار است خصوصا اگر این جوان از جنس مردم و از قشر مستضعف و درد کشیده جامعه باشد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از جلفانیوز، در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی، جوانی شهرستانی پای در عرصه انتخابات گذاشت. جوانی بومی و تحصیلکرده که حرفهای تازه ای برای گفتن داشت. حرفهایی که بوی مردم دوستی میداد و کف جامعه آن را بهتر درک میکرد. حرفهایش با حرفهای دیگر تفاوتی اساسی داشت. این بار یک مستضعف مطالبات هزاران مستضعف دیگر را فریاد میزد.

روز جوان بهانه ای شد تا با اصغر خلفی، جوان موفق شهرمان گفتگویی داشته باشیم. آنچه در زیر می خوانید حاصل گفتگوی یک ساعته ما با ایشان است:

ضمن عرض سلام خدمت شما و تبریک اعیاد پیش رو، ابتدائا اگر حرفی با مردم عزیز دارید بفرمایید تا گفتگو را شروع کنیم:
بنام خدا. بنده هم ولادت حضرت علی اکبر(س) و هفته جوان را خدمت مردم عزیز تبریک عرض میکنم و امیدوارم سال ۹۵ که هنوز مدت زیادی از آغازش نگذشته سال پر خیر و برکتی برای ملت بزرگ ایران باشد.
مردم می خواهند بدانند خلفی کیست؟ هر چند که در انتخابات تا حدودی شناخت پیدا کرده اند اما می خواهیم یک بیوگرافی مختصری از خودتان ارائه بفرمایید.
من همانطوری که در ایام انتخابات هم اعلام کردم هویت خودم را با پدر بزرگوارم می خواهم معرفی کنم. من اصغر خلفی فرزند حسین خلفی کارگر زحمت کش شهرداری هستم. با فقر وتنگدستی بزرگ شده و تحصیل کرده ام. لیسانس فقه و حقوق و فوق لیسانس حقوق بین الملل دارم. در رشته حقوق در دانشگاه آزاد هادیشهر تدریس میکنم و متولد شهریور ۶۴ وساکن هادیشهر هستم .

می خواهیم برویم سراغ انتخابات! اصلا چطور شد که وارد عرصه انتخاباتی شدید؟ روزی فکر میکردید که کاندیدای نمایندگی مجلس شوید؟
زمانی که در اصفهان دانشجو بودم، گاهی فکر میکردم که یک روز پای در انتخابات بگذارم ولی گمان نمیکردم که این ورود به این زودی ها محقق شود. تا اینکه پارسال جهت پیگیری پاره ای از مشکلات سطح شهر به یکی از ادارات مراجعه کردم و چندین بار خواستم با مسئول همان اداره ملاقات داشته باشم که متاسفانه هر دفعه بنا به دلایل تکراری مانند حضور در جلسه و …. موفق به این ملاقات نشدم تا اینکه یک روز ایشان را چند دقیقه بعد از پایان وقت اداری در خارج از اتاقشان دیدم و تا خواستم حرفی بزنم ایشان ساعتشان را به من نشان دادند و گفتند متاسفم وقت اداری تمام شده و فردا تشریف بیاورید. از آن لحظه تصمیم گرفتیم که اگر لیاقت و تواناییش را داشته باشم در انتخابات شرکت کنم چرا که اعتقاد بنده این است که مسئولان و مخصوصا آن دسته از مسئولانی که مستقیما با مردم در ارتباط هستند باید مدیریت جهادی داشته باشند که متاسفانه چنین مسئولانی را کمتر سراغ داریم. حداقل در سطح شهرستان و اینطور شد که به عرصه انتخابات وارد شدم.

می توانیم بگوییم که شما جوانترین کاندیدا حداقل در حوزه انتخابیه مرند وجلفا بودید. نترسیدید که بیایید و شکست بخورید؟
اولا همانطوری که امام (ره) فرموده اند اگر کار برای خدا باشد، شکست ندارد و ما کاملا به این فرمایش اعتقاد داشتیم و اصلا شکست برایمان معنایی نداشت. ثانیا با صراحت عرض میکنم که در انتخابات چند نفر از دوستانم همیشه در کنار من بودند و از کمک ها و مشاورهای آنان استفاده میکردم و با اعتمادی که به مردم عزیر داشتم اصلا به این موارد فکر نمی کردم و می دانستم تنها نخواهم ماند.

در جریان انتخابات آیا شده بود که یک عده بگویند خلفی جوان است، تجربه ندارد و …. حالا چه از طرف کاندیداها و اطرافیان آنها و چه سایر افراد!! جواب شما به آنها چه بود؟
بله یک سری افراد که به نوعی منتسب به برخی جریانها و طیف های معلوم الحال بودند، مرتبا این حرفها را تکرار میکردند و در مقابل هم جمع کثیری می گفتند که فلانی با اینکه جوان است اما شهامت، شجاعت و جرات دارد و شایسته حمایت کردن است. اما ما یک جواب داشتیم برای آنهایی که سن کم ما را مورد نقد قرار میدادند وآن این بود که مگر اینهمه مسئول که مسن هم هستند جز یک عده شان بقیه چه کار عجیبی انجام داده اند که ما جوانان نتوانیم آن را انجام بدهیم.

برای اینکه وارد انتخابات شوید، بنیه مالی داشتید؟ بالاخره انتخابات هزینه هایی دارد که تامین آن برای افراد عادی مثل شما چندان هم آسان نیست! چطور با این مساله کنار آمدید؟
به موضوع خوبی اشاره کردید. آن شبی که تبلیغات علنی شروع شد و ستاد رسما شروع به کار کرد، مبلغ بسیار ناچیزی در پس اندازم داشتم اما امید داشتم که مشکل مالی چیزی نیست که ما را از رسیدن به هدفمان باز دارد و شکر خدا با کمک دوستان و اطرافیان توانستیم تا حدودی این مشکل را حل کنیم و شرمنده مردم عزیز نشویم.

در جریان انتخابات در نطق های رسمی خودتان چند بار فرمودید که پیشنهاداتی به شما شده تا در مقابل دریافت امتیازاتی انصراف داده و به نفع یک جریان کنار بروید ! اگر امکان دارد این موضوع را برای ما و مخاطبان عزیز کمی روشن کنید.
خدمتتان عرض کنم که از طرف برخی جریانها پیشنهاداتی به بنده شد اما از آنجایی که دیگر متعلق به خودم نبودم و به فضل الهی بخشی از مردم به جریان تازه ای که پیش آمده بود اعتماد پیدا کرده بودند لذا قبول هر گونه پیشنهادی را خیانت به ملت و در راس آنها پابرهنگان و مستضعفان میدانستم و از همه برائت جستم و می جویم.

فکر می کنید رای دهندگان به شما بیشتر به کدام طبقه از جامعه ما تعلق داشتند؟
از طیف های مختلفی بودند اما بیشترشان از طبقه محروم و مستضعف جامعه بودند و به اعتقاد من هم ما آنها را بهتر درک میکردیم و هم آنان حرفهای ما را به اهداف خود نزدیک می دیدند و روی این اصل با قاطعیت تمام اعلام میکنم که پاک ترین رای ها برای ما در صندوق انداخته شد چون ما چیزی برای بذل و بخشش نداشتیم و هر کس به ستاد ما می آمد دنبال پول و شغل و مقام و… نبود و شاید تمام هواداران ما بلاشک میدانستند که خلفی شانس بسیار پایینی برای پیروزی دارد اما با تمام این تفاسیر تا آخر در کنار ما ایستادند که جا دارد از همین جا دست یکایک مردم خوب، آگاه و بصیرمان را ببوسم که این خادم حقیر خود را تنها نگذاشتند.

چندین سخنرانی صریح و تند داشتید در نفی کامل زر، زور و تزویر و تا آنجایی که یادمان است در آخرین سخنرانی خود بشدت عناصر وابسته به منابع قدرت و ثروت را کوبیدید و حرفهایی در حمایت از مستضعفین و جایگاه والای آنان گفتید. آیا آن شعارهایی که در دفاع از مستضعفین داشتید صرفا شعار بودند؟ و اگر شعار نبودند چطور توانستید به مردم ثابت کنید که حرفتان توام با عمل است؟
من اعتقاد دارم که این حرفها متعلق به من خلفی نبود. خلفی کسی بود از جنس مردم که با فقر و تنگدستی بزرگ شده بود و حال بنا به اعتمادی که همین مردم به او پیدا کرده بودند، تریبونی در اختیار داشت و باید حرفهای ناگفته و در دل مانده آحاد مردم را فریاد میزد. در توصیف اینکه چطور توانستیم به این مردم ثابت کنیم که حرف و عملتان یکی است، همین بس که دیدند با تمام فشارهایی که بود نه تنها کنار نرفتیم بلکه با پشتوانه مردمی، در راه خود ثابت قدم ماندیم و خداوند متعال به ما قدرت ایستادگی و مقاومت در اهدافمان را عطا نمود.
می خواهیم نظرتان را درباره انتخابات اخیر جویا شویم. دو نفر از کاندیداهای محترم به دور دوم ماندند و شما از هیچکدام از این کاندیدها حمایت نکردید. چرا بی طرف ماندید؟
با تمام احترامی که به این دو عزیز قائلیم، اعتقاد دارم که مردم ما درک و شعور بالایی دارند و خود می توانند اصلح را تشخیص دهند و نیاز به قیم ندارند و حمایت بنده از یکی از این دو کاندیدا توهین به شعور مردم بود.

آقای خلفی سوالات ما تمام شد. در پایان اگر مطلبی را لازم میدانید بفرمایید.
اولا جا دارد از شما تشکر کنم که فرصتی پیش آوردید تا با مردم عزیزمان از طریق این تریبون صحبت کنیم و از زحماتی که مردم در ایام انتخابات کشیدند صمیمانه قدردانی میکنم و امیدوارم بتوانم این محبت ها را جبران کنیم.
با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید و برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی داریم.

انتهای پیام/م

• برچسب ها
• #
• #
• #
• #