چرا من معلول شدم…؟
مگه من چ گناهی کردم
حتما خدا منو دوست نداشته
که مرا معلول آفرید…..
وامروز دریافتم که
ما به این دنیا فقط برای تفریح کردن و لذت بردن نیامده ایم فرض کنید که
کسی در زندگی هیچ مشکلی نداشته باشد ایا بعد از چند ماه به شما احساس خستگی و کسالت دست نمی دهد ؟
درست است شادی ها و مشکلات هرگز به تنهایی خوب و زیبا نیستند زندگی ما همچون دریا است لحظه ای مواج و خروشان و لحظه ای ارام و ساکت است
اگر مشکلات نباشند خوشی ها هرگز جلوه نمی کنند اگر شما از نیمه خالی لیوان به مشکلات بنگرید مشکلات چیزی جز درد سر و بد بختی به ارمغان نمی اورند
اما اگر از نیمه پر لیوان به مشکلات نگاه کنید مشکلات باعث قوی شدن روح می شود و انسان را صبور و پر تحمل می کند تا به حال با خود فکر کرده اید
که ما معلولان چقدر قدرتمند هستیم بله درست شنیدید ما معلولین بسیار قدرتمندیم
چرا که بسیاری از انسان های سالم با کوچکترین مشکلی روحیه خود را می بازند و زندگی را تمام شده تلقی می کنند
اما ما معلولین با وجود مشکلات فراوانی که داریم نه تنها روحیه خود را نمی بازیم بلکه از زندگی لذت هم می بریم باید قبول کنیم که ما معلولین همچون آهن قدرتمندیم و همگان باید به ما افتخار کنند پس خداوند نه تنها ما معلولین را دوست دارد بلکه ما را از بندگان سالم نیز بیشتر دوست دارد و هر چه خداوند برای ما رقم می زند چیزی جز مصلحت ما نیست
پس ما باید خدا را شاکر باشیم و همیشه از خداوند درخواست کنیم که هر چه مصلحت ما است همان رخ دهد در پایان باید اضافه کنم که خداوند خالق خوبی ها بوده هست و خواهد بود.
ارسال دیدگاه