هر تمدنی دست به نهادسازی میزند تا شکل زندگی و معیشت جامعه را مطابق الگوی خود تغییر دهد، همانطور غرب با نهادهایی که بر اساس قواعد خودش ساخته شدند توانسته الگوی معیشت خود را در سایر جوامع پیاده کند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صنعت8، وقتی اسلام در شبه جزیره عربستان حاکم شد، کسی فکر نمیکرد که تا چند قرن بعد، چهره برخی قسمتهای اروپا چنان دگرگون شود که قابل مقایسه با سایر کشورهای اروپایی نباشد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صنعت8,,
پیشرفتی که اسلام در پایتخت اسپانیای آن روز یعنی قرطبه ایجاد کرد قرنها بعد به لندن و پاریس رسید، ولی سوال اصلی اینجاست که اسلام چطور یک کشور اروپایی را از تمدن مسیحی کاتولیک گرفت و الگوی خود را در آنجا پیاده کرد.
,,
در یک بررسی تاریخی میتوان فهمید نهادهایی که براساس قواعد اسلام به وجود آمدهاند، به تدریج شکل زندگی مردم را تغییر دادند و اسلام را پیاده کردند، در واقع این نهادها باعث پیشرفت شبه جزیره عربستان و زمینه ساز یک کشور اسلامی شد و البته این روش تنها مختص اسلام نیست.
,,
هر تمدنی دست به نهادسازی میزند تا شکل زندگی و معیشت جامعه را مطابق الگوی خود تغییر دهد، همانطور غرب با نهادهایی که بر اساس قواعد خودش ساخته شدند توانسته الگوی معیشت خود را در سایر جوامع پیاده کند.
,,
نهادهایی مثل بانک، بورس و بیمه، در همه جا هستند و حتی در کشورهای اسلامی، الگوی معیشت غرب را پیاده میکنند، در حالی که اسلام برای اداره معیشت، دارای الگوی مشخص است و توان اداره جامعه را دارد.
,,
خمس، زکات، صدقه، انفاق، قرض، وقف و مجموعه عقود اسلامی از جمله نهادهای الگوی معیشت اسلام هستند که میتوانند به بهترین شکل معیشت را اداره کنند.
, , , ,نهادها به زندگی مردم شکل و ارزشها و اعتقادات را تغییر میدهند، مثلا در بورس افراد سوداگر، هیچگاه از ضرر دیگران ناراحت نمیشوند و حتی با حملههای سفتهبازانه، برای مردم عادی، تله میگذارند و سود میبرند و میتوان گفت افرادی که به این نهاد وارد میشوند چنین روحیهای پیدا میکنند.
,,
در بانک نیز مردم سپردهگذاری میکنند، سود میگیرند و پول عملا برای آنها کار میکند و در عمل پولی که میتوانست صرف قرضالحسنه شود را درگیر قرض ربوی میکنند.
,,
بیمه نیز تلاش میکند از نگرانی و ترس مردم از آینده سود ببرد و حتی به آن دامن بزند، با پولهای مردم ثروتهای بزرگی به دست آوردند.
,,
عملا در نهادهای الگوی معیشت غرب «طمع» حرف اول را میزند و روح حاکم بر تمامی فعالیتهای معیشتی است، نهادهایی که به طمع سود بیشتر تجمیع ثروت میکنند و برای اَبَرطبقه پول میسازند.
, , , ,روح حاکم بر الگوی معیشت اسلام، قناعت است و نهادهای آن در خدمت برپایی عدالت و قسط است، نهادهایی که به جای تجمیع به توزیع ثروت میپردازند تا هر چیز در جای خود قرار بگیرد سهم هرکس هرآنچه که هست به او داده شود.
,,
بر خلاف الگوی معیشت غرب که انسانمحور است و محصول آن افراد طماع و سوداگر هستند، الگوی معیشت اسلام، الگویی خدامحور است و افراد را قانع و ایثارگر بار میآورد.
,,
وقتی افراد در نهادهای مختلف الگوی معیشت اسلام، بارها انفاق و بخشش را تمرین میکنند، نهتنها طمع در روحیه آنها از بین میرود، بلکه روحیه بخشندگی و ایثار در آنها رشد میکند و سوال بزرگی اینجا مطرح میشود که چرا این الگوی معیشتی در جامعه حاکم نیست؟
,,
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در پی رسیدن به جامعه اسلامی بودهایم، در حالی که امروز نهادهای الگوی معیشت غرب، در عمل حرص، طمع و ربا را در جامعه نهادینه میکنند که ذاتا با اسلام در تضاد هستند، حقیقتی که امام خمینی (ره) نیز به آن اشاره داشتهاند: « چنانچه ربا در یک کشوری مثل کشور ما خدای نخواسته، باز در بانکش، در تجارتش، در بین مردمش باشد، ما نمیتوانیم بگوییم که ما جمهوریمان اسلامی است.»
,,
یکی از گامهای مهم در رسیدن به جامعه اسلامی، زدودن نهادهای الگوی معیشت غرب و جایگزین کردن آنها با الگوی معیشت اسلامی است، مسیری که پیمودن آن، جز با اقتصاد مقاومتی، امکانپذیر نیست، همچنان که خداوند، پیامبر (ص) و یارانش را در سوره هود آیه ۱۱۲، به مقاومت و ایستادگی امر میکند.
,,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه