موسسهای که از سال 1373 برای حمایت از دختران بیسرپرست و کمتوان ذهنی در روستای وینسار استان کردستان تاسیس شد و آغاز بهکار کرد و اکنون بیش از 40 مددجوی دختر را حمایت میکند و برای ارتقا کیفیت خدمات خود تلاش میکند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کردتودی، دوران بیخیالی کودکی در کنار تمام شیرینیهایش حُسن بزرگی داشت و آن داشتن دل بیکینه بود که باعث میشد در طول روز بارها با همبازیهایمان قهر و آشتی کنیم و بعد از گذشت دقایقی دعواها به فراموشی سپرده میشد و بازی را از سر میگرفتیم. دوران کودکی اما، به سرعت گذشت و ما وارد دنیای آدمهای بزرگ شدیم؛ آدمهای بزرگی که به راحتی دلها را مچاله میکنند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کردتودی,,
تغییر شیوه زندگی و رشد روزافزون انسانهایی که برای ادامه زندگی نیازمند کمکهای همنوعان خود هستند شرایطی را به وجود آورده که دولتها نمیتوانند به تنهایی از مددجویان حمایتهای لازم را بهعمل آورد و دست نیاز به سمت مردمی دراز میکنند که دغدغه حمایت از همنوعان خود را دارند.
,
در این بین تلاش خیرانی که عشق به انسان را در دل خود زنده نگاه میدارند و موسسات خیریهای را بنا مینهند تا در راستای حفظ امید همنوعان خود و فراهم کردن بهداشت روانی و جسمی برای کودکان، جوانان و کهنسالان تلاش کنند قابل ستایش است.
,
, ,
کمبود حمایت از مددجویانی که به دلیل فقدان وسایل فنی، منابع مالی و حامیان انسانی از جامعه دور ماندهاند و دولت نیز نمیتواند همهآنها را با کیفیت لازم نگهداری کند خلاهایی را بهوجود آورده است که پر کردن آن کارکرد موسسات خیریهای است که روزبه رو نیاز به افزایش آنها در جامعه احساس میشود.
,
شاید ندانید تنهایی چقدر سخت است. اینجا پر از تنهایی است، تنهایی در اتاق ها، سالن ها و... نشسته است و به ما نگاه می کند.
,
یکی از موسساتی که توانسته با حمایتهای خیران سرپا بماند و پس از 24 سال همچنان در راستای اهداف خود گام بردارد، موسسه خیریه خدیجه الکبری است. موسسهای که از سال 1373 برای حمایت از دختران بیسرپرست و کمتوان ذهنی در روستای وینسار استان کردستان تاسیس شد و آغاز بهکار کرد و اکنون بیش از 40 مددجوی دختر را حمایت میکند و برای ارتقا کیفیت خدمات خود تلاش میکند.
, ,
در حالی که شرایط سخت و نفس گیر است و کاملا مبهوت تقدیر و مشیت الهی هستیم با آقای فرهاد زارعی رئیس هیئت امنای مرکز معلولین ذهنی دخترانه وینسار گفتگو می کنیم که وی به خبرنگار ما می گوید: این مرکز در سال ۱۳۷۳ در روستای وینسار تاسیس شده است.
,
وی گفت: در این مرکز 40 دختر عقب مانده ذهنی و جسمی که متعلق به استان کردستان و شهرها و روستاهای مختلف استان است نگهداری می شوند و پرسنل که اکثر آنها نیز زن هستند با گذشت و ایثار و از خود گذشتگی همچون مادرانی دلسوز شب و روز از این معلولان معصوم نگهداری می کنند.
,
, ,
وی با بیان اینکه کار در اینجا عشق بازی با خداست و ایثار و فداکاری دل می خواهد، گفت: نگهداری این معلولان هزینه در بر دارد که بخشی از آن از سوی بهزیستی و بخش دیگری از آن نیز توسط خیرین نوعدوست به صورت نقدی و غیر نقدی پرداخت می شود.
,
وی افزود: اما برکت و روزی این افراد همواه از سوی خدا تامین می شود و با کمک خیران بارها و بارها بسیاری از نذورات نقدی و کالایی و غذایی به سوی این مرکز هدایت شده است.
,
فرهاد زارعی ادامه داد: پرسنل های زن در این مرکز به صورت شیفتی عاشقانه این معلولان معصوم و بی گناه را در آغوش کشیده و تر و خشک می کنند و گاهی نیز خانواده های خیرین و نیکو کار به همراه بچه های خودشان روزها و ساعت ها را در این مرکز سپری می کنند تا تلنگری باشد برای راهشان و زمینه ای باشد برای نزدیکی بیشتر به خدا.
,
, ,
وی سن این دختران معلول در این مرکز توانبخشی را بین 22 تا 72 سال عنوان کرد و گفت: توفیق خدمت به جامعه معلولین نصیب هر شخصی نخواهد شد و باید این فرصت الهی را مغتنم شمرد و با همت عالی و مضاعف حقوق انسانی و اخلاقی را رعایت کرد تا این افراد از شرایط مناسب زندگی برخوردار باشند.
,
چنان فضای غریبی در کنار تمامی دردها و معصومیت و نگاه عاشقانه این دختران فراموش شده در زندگی برما حاکم شده بود که با دیدن آنان، گویی دل سنگ ها نیز برای مظلومیت جسمی این دختران می سوزد
,
وقتی خدمت در قالب بهزیستی باشد باید هر لحظه و در هر کجا از این دنیای پهناور «دختران مظلوم» را دید. باید چشمها دردها را ببیند و دستها اشکها را پاک کند و دلها آنقدر بزرگ و آسمانی باشد تا بتواند تمام دردهایی را که میبیند در خود جای دهد و گوشها آنقدر صبور باشند تا شنیدنیها را بشنوند. احسان و مهربانی و دستگیری از نیازمندان، توفیق الهی است که تنها نصیب عدهای میشود که سزاوار لطف پروردگارند.
,
و خداوند چه زیبا میفرماید: «زمانی که بندهام با انجام کردار نیک به من نزدیک شود آنگاه به او عشق میورزم. وقتی به او عشق میورزم گوش او میشوم که با آن میشنود، چشم او میشوم که با آن میبیند. دست او میشوم که با آن میگیرد و پای او میشوم که با آن راه میرود و این است هدف نهایی عشق...»
,, ,
نه دروغی، نه ریایی، نه ظلمی و نه گناهی و چه زیباست تنفس در این دنیای معکوس....
,
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه