نقدی بر آسیبهای فضای مجازی؛
جادویی که نیاز به باطل سحر دارد!
در میان این حجم عظیم از تبلیغات فنی، هیچکس از خود سوال نکرد که آیا این آموزشها تنها نیاز افرادی است که تا به امروز از هیچ روش اطلاع رسانی جز پست و تلفن استفاده نکردند؟!
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛با پرسه زدن در دنیای مجازی متوجه میشویم، که هم اکنون تفاوتی فراوانی بین دنیای واقعی و مجازی وجود دارد. تفاوتی که در 10 سال اخیر ندانستیم چگونه بین این دو محیط بوجود آمد و چگونه افسار فرهنگی جامعه اسلامی بدست جادوگر دنیای مجازی سپرده شد.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
صبح قزوین,
جادویی که در حقیقیت جادوگران فراوانی را به نام شاخ مجازی پرورش داد و آنها را معلمان ترویج فرهنگهای عجیب و تازه کرد و پیروان فراوانی را با خود همراه ساخت.
پیروانی که ندانستند دلیل این همه محبوبیتهای ضربتی افرادی با ظاهر و فرهنگهای نوظهور چیست و ندانستند که پیروی از این فرهنگها برای جذب مخاطب چه پیامدهایی مثبت و منفی خواهد داشت!
بهتر از ابتدا شروع کنیم؛ اواخر دهه هفتاد ابزار و تکنولوژی جدیدی به نام کامپیوتر وارد جامعه ای میشود که هیچ پیش زمینه ای از دنیای ناشناخته مجازی ندارد.
,
,
,
,
,
,
,
,
,
استفاده از چنین ابزاری در ابتدا برای خانوادههای سنتی ما مثل تمام ابزارهای دیگر قبح سرسختانهای به حساب میآمد و خانوادههای سنتی جامعه با ورود چنین ابزارهایی تا حد توان خود مقابله کردند و از آنجا که جوانان و نوجوانان هر عصری مشتاقان تکنولوژی جدید آن دوره هستند، با ورود چنین ابزارهایی دائما مورد سرزنش والدین قرار گرفتند و در دهه ورود تکنولوژی به ایران کشمکش بین دو نسل به بیشترین مقدار خود رسید.
این کشمشها ادامه داشت؛ تا زمانی که حاکمیت و دولت خود نیز وارد این چرخه از تکامل تکنولوژی شد و افراد حاضر در جامعه را به استفاده از این ابزارها تشویق کرد.
تبلیغات فراوانی برای استفاده از این تکنولوژی عجیب و غریب انجام شد تا جایی که با شعار هر فردی که علم کامپیوتر را نداند بی سواد است، تمام جامعه را درگیر این ابزار نوین کردند.
با شنیدین این شعار موج عظیمی برای استفاده از این ابزارها به راه افتاد و موسسههای فراوانی برای آموزش کامپیوتر و نرم افزارهای جدید بوجود آمدند و به جایی رسیدیم که خیابانها و کوچهها از برگههای و تیکتهای تبلیغاتی اینچنینی پر شدند.
در کنار این تبلیغات آموزشی، فروشگاههای کامپیوتری با اقساط ویژه مردم را بیشتر از قبل برای استفاده از این ابزار تشویق میکرد.
این موج و ورود تکنولوژی، در دهه هشتاد به صورت صعودی افزایش پیدا کرد و ورود ابزارهایی جدید مانند تلفن همراه و تبلت و دیگر موارد تکنولوژی امکان استفاده آسان و همیشگی از این ابزارها را در اختیار افراد جامعه قرار داد.
این ابزارهای جادویی در نبود اینترنت دائمی چیزی کم داشتند و به خوبی نمیتوانستند بدون حضور فضای مجازی ماموریت خود را به اتمام برسانند.
همین نیاز و همچنین تلقین آن به جامعه باعث شد ورود ابزارهای اینترنت دائمی، در اواخر دهه هشتاد به سرعت افزایش پیدا کند.
به گونهای در اواسط دهه 90 دیگر هیچ جایی از ایران نبود که به اینترنت دسترسی نداشته باشد و از ابزارهای اطلاع رسانی و مجازی استفاده نکند.
در میان این حجم عظیم از تبلیغات فنی، هیچکس از خودش سوال نکرد که آیا این آموزشها تنها نیاز افرادی است که تا به امروز از هیچ روش اطلاع رسانی جز پست و تلفن استفاده نکردند؟!
غول پنهان وحشتناک فضایمجازی در اواسط دهه نود چهره مهربان و یاری دهنده خود را کنار زد و آسیبهایی را به نسل حاضر وارد کرده بود را علنی کرد.
در خفا و پشت پردههای پنهان، محیط مجازی جامعه را به سمت بیاخلاقی و اختلال در روابط خانوادگی سوق داده بود، اتفاقی که با هزاران جنگ سخت انجام نمیشد، حالا با یک ابزار کوچک به وقوع پیوسته بود.
تیترهای روزنامه و سایتها با تغییر نحوه درگیری و نزاعهای خانوادگی متفاوت شد و دلیل آن ورود بدون علم دنیای عجیب و غریب مجازی بود. محیط مجازی به مکانی برای تبلیغ خودکشیهای دسته جمعی، از دست رفتن آبروی افراد، قتلهای سریالی و تبلیغ علنی فحشا تبدیل شد.
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
علاوه بر آن خانوادهها در جزیرههای کوچک مجازی خود پناه گرفتند و قدرت ارتباط گیری خود را با افراد دیگر در خانواده و دوستان از دست دادند.
این اتفاقات حاصل فراموشی بُعد دیگر آموزش افراد در هنگام ورود ناگهانی تکنولوژی به جامعه است. آموزش به دور از تنشها و درگیریهای سیاسی نیاز جامعه دیروز ایران بود. آموزشهایی که غالبا با جبهه گیریهای سیاسی و روشنفکرمآبی نادیده گرفته شد و دو گروه را در حاشیهای از بیاطلاعی قرار داد و باعث شد جامعه به سمت بیاخلاقی سقوط کند.
اتفاقات اخیر در جامعه علنی شد یا به وجود آمد؛ سوالی است که دو گروه سنتی و روشنفکر جامعه را در جنجال دائمی قرار میدهد.
عدهای اعتقاد دارند این بی اخلاقیها حاصل سانسورسازی
خبرگزاریهای رسمی بوده است و از قبل در جامعه ما وجود داشته و تنها با ورود فضای مجازی علنی شده است و عدهی دیگر که بخشی از جامعه سنتی را تشکیل میدهند، اعتقاد دارند که این اتفاقات و بیاخلاقیها با ورود فضایمجازی بوجود آمده است.
بهتر است این موضوع را تفکر سومی که اعتقادی به دو دسته سازی این اتفاقات ندارد بررسی کند. تفکری که به خوبی میداند بالقوه بودن این رفتارها در افرادی که تا دیروز با پدیدهی بیاخلاقیهای مجازی آشنایی نداشتند، دلیل این اتفاقات است.
ریشه این بی اخلاقیهای مجازی، عدم تشخیص خوب و بد توسط افراد است. افرادی که بین دو چرخ سنت و مدرن گیر کرده اند و نمیتوانند خود را از دو دسته سازی رهایی دهند.
نسل جوان و نوجوان با والدینی مواجه شدند که تفسیر درستی از سانسورهای جامعه نداشت و خود نیز نتوانستند در مواجه با اینگونه سانسورها روش درستی اتخاذ کند. جامعه سنتی منع تکنولوژی را پیشنهاد میداد و جامعه مدرن مواجه با هرگونه بدی و زشتی و قبحهای اجتماعی را درمان این زخم دانست.
اما هیچکدام از این نوع روشها نتوانست جلوی دختری 17 ساله را که علنا در محیط مجازی به فحشای خود اعتراف میکند را بگیرد. زیرا پشت پرده این ماجرا و چرخانندهی این اتفاقات هولناک به خوبی میتواند با نشانه گیری احساسی نسل پر از تنش نوجوان، مسیر خود را ادامه دهد.
,
,
,
,
,
,
,
,
خبرگزاری,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
نسل دغدغهمند باید با ورود این تکنولوژی به فکر نسل از دست رفته خود میافتاد، اما حالا هم نمیتوان دست روی دست گذاشت و نسل ناآگاه را در این باتلاق نجات نداد.
دو روش ضربتی و آموزش آرام میتواند نگاه جامعه را تغییر دهد، برخورد ضربتی با افرادی که در فضای مجازی لودگی و بیبند و باری را با روشهای نوین گسترش میدهند و موجب نفرت عموم جامعه شدهاند، به اندازه دستگیری و کمک دلسوزانه به دختران و پسران نوجوان و جوانی که فریب این تبلیغات را خوردهاند، اهمیت دارد و نحوهی برخورد با این دو گروه زمینه ساز نگاه متفاوت افراد و اعتماد سازی میشود و فضا را به سمت تغییر مثبت هدایت میکند.
,
,
,
,
انتهای پیام/
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه