یکی از پادشاهان عابدی را پرسید که عیالان داشت اوقات عزیز چگونه میگذرد گفت همه شب در مناجات و سحر در دعای حاجات و همه روز در بند اخراجات.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نافع، ملک را مضمون اشارت عابد معلوم گشت فرمود تا وجه کفاف وی معین دارند و بار عیال از دل او بر خیزد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نافع,
ای گرفتار پای بند عیال/ دیگر آسودگی مبند خیال/ غم فرزند و نان و جامه و قوت/ بازت آرد ز سیر در ملکوت/ همه روز اتفاق میسازم/ که به شب با خدای پردازم/شب چو عقد نماز میبندم/چه خورد بامداد فرزندم
حکایت سعدی و اشاره ای که به ممانعت فرزند و نان و جامه و قوت از عبادت دارد، بر احوال امروز ما نیز صادق است که در مراسمی برای خبرنگاران و اهالی رسانه هنگام اذان برنامه همچنان استمرار می یابد و حتی مسئولان و مدیران با وجود اقامه بستن جمعی از مدعوان، به بیانات و جلسه خویش ادامه می دهند.
سر آن نداریم که همکاران خویش را مذمت کنیم اما اگر این همراه نشدن با جماعت نمازخوان از سر پرهیز از ریا است که چه خوب ریایی و زهی سعادت که گاه به طور علن در خداپرستی و خداخواهی خود ریا کنیم که در این ریای فرضی برکات بسیار وجود دارد و اقل آن سر سبک کردن و خاکی و بیپیرایه شدن گرد هم نشستن بر عبادت است که در دوری از نخوت و غرور و مردمی شدن کار و بار خبر بسیار موثر است و اگر هم این عدم همراهی از سر عدم تعلق خاطر است که بدا به حالمان چون خدا در کار خبر و خبر رسانی جایی نداشته باشد و مسیر اخبار و مطالب به سمت غیر خدا میل کند.
سّر کلام را اما سعدی شیرین سخن بازگفته که حفظ نان و جامه و قوت در این روزگار بسیار سخت شده و گاه ما ندای قلب خود را سرکوب می کنیم تا مباد دیگری نپسندد و دیگری هم از ترس ما از طاعت خودداری می ورزد و هر دو به خیال که در این معاملت نان و قوتی نهفته است که در عبادت روزیرسان دو عالم نیست بی آن که بدانیم خطوات شیطان گاه مانع گام گزاردن در مسیر صحیح میشود که اگر چنین و چنان کنم از اینها که هستم دور شده و بدانها منتسب میشوم و دریغ که عبادت خدای دو عالم اینها و آنها و جامه زربفت یا پشمینه عاریه بر نمی دارد.
از آن بَتر اما بی توجهی مسئولانیست که تدبیر امور دنیا و آخرت مردمانی را در حیطه ای به نام شهر بر عهده دارند و هیچشان باک نیست که اینسو سه گانه و چهارگانه ای گزارده شود و آنسو همچنان بر طبل و تنبک بکوبند و خاطره بیان کنند و دریغا که گویی هر چه میگذرد رنگ همه چیز ما بیشتر و بیشتر غیرخدایی می شود و این میان خداجویانند که مانع کار جمع و مزاحم محسوب می شوند.
خداوند آخر و عاقبت همه ما را ختم به خیر کند و ما را از قضاوت ناحق بازدارد که شاید در آن جمع کسانی کودک همراه آورده یا عذر شرعی داشته باشند اما در چنین مواردی عقل و شرع حکم میکند که با شنیدن صوت ملکوتی اذان حداقل به وقت صلاه، همگان و به ویژه مدیران برنامه را قطع کرده و در ظاهر طوری رفتار کنند که ترک جماعت را به ذهن متبادر نسازد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه