عکاس بزرگ جنگ و مستندساز برجسته ایران گفت: پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد که بسیجی بنز سوار شود؟ این را گفتند چون آقازادههایشان میخواستند بنز سوار شوند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، پای راستش از 6 جا شکسته بود، کمر حسین جعفریان هم! به تیم وزارت خارجه که از قضا در افغانستان بودند گفتند ما مجروح شدهایم، ما را با خودتان به ایران ببرید. پاسخ جالب بود: به پرستیژ وزارت خارجه برمیخورد! آنها را در کابل گذاشتند و با هواپیمایی که 40 صندلی خالی داشت به دوبی رفتند و سپس تهران آمدند. رضا برجی و حسین جعفریان هم 40 روز بعد به تهران رسیدند در حالی که استخوان کمرِ شکسته جعفریان جوش خورده بود!
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,از رضا برجی میگویم، تنها مستندساز و خبرنگاری که 16 جنگ را در جهان تجربه کرده اما رسانه ملی حتی لابهلای گفتگو با سلبریتیها هم وقت نمیکند از او درباره تجربه مستندسازی بپرسد و بپرسد که این روزها چه میکنی؟ شاید اگر هم میپرسیدند نمیگفت که روزی در همین حوالی، 7 ساعت به دنبال داروهایش گشته و در نهایت به او ندادهاند که اول پول را واریز کن! بگذریم...
بخش دوم گفتگوی مرآت با خبرنگاری که بارها در معرض شهادت قرار گرفته و 16 جنگ را به تصویر کشیده اما وجودش پرستیژ وزارت خارجه را خدشهدار میکند در ادامه از نظر شما میگذرد.
مرآت- از نگاه شما ارتباطی میان دفاع مقدس ما و جنگ سوریه وجود دارد؟
بله قطعا. سخن این است که خوارج یکبار دیگر در برابر علی(ع) ایستادند. تاریخ دوار دوباره به آنجا رسید که خوارج بلند شدند و قرآنها را بر سر نیزه کردند. یکبار دیگر کسی پیدا میشود که جلوی عدالت و حق میایستد. امام علی(ع) به ابنعباس میگوید با اینها با قرآن استدلال نکن؛ خوارجی که آنقدر سجده کرده بودند پیشانیهایشان مثل زانوی شتر پینه بسته بود.
اسلحههایتان را زمین بگذارید!
امام(ع) میگوید برو و با سیره پیامبر(ص) با آنها استدلال کن؛ درمیمانند. در جنگ سوریه، ما خوارج مدرن را دیدیم اما تفکر دقیقا همان تفکر 1400 سال پیش است. اشعثهای دیوانه در جنگ سوریه دوباره خود را به شکلی دیگر نشان دادند. تاریخ دوباره تکرار میشود. مارقین و قاسطین و ناکثین بودند که به سوی امام(ع) آمدند. امام علی(ع) سه پیک به سوی آنها میفرستد که اسحلههایتان را زمین بگذارید. هر سه فرستاده را میکشند. شرایط به گونهای رقم میخورد که امام(ع) دست به شمشیر میبرد.
داعش شروع کرد به ذبح انسانها و خشونت ذاتی خوارج را دوباره نمایان کرد. ما به سراغ آنها نرفتیم؛ آنها به سراغ ما آمدند. ما در خانههای خود نشسته بودیم؛ آنها به ما حمله کردند و تاریخ دوباره تکرار شد. خوارج هزار و چند سال قبل جلوی علی(ع) ایستادند و دوباره هزار و چند سال بعد آمدند و جلوی علی و عدالت ایستادند. به نظر من آتش خوارج یکبار دیگر گر خواهد گرفت. این جنگ دوباره شعلهور خواهد شد. آنها نمیخواهند هزینههایی که کردهاند از دست برود. سپاه ولایت هم در درون خودش خوارجی دارد؛ خوارجی چندوجهی، خوارج ابوسفیانی.
پیروزی نهایی با ولایت است
در زمان امام علی(ع) در درون جبهه ولایت هم خوارج اشرافی وجود داشتند. در مقابل مسجد پیامبر(ص) مساجد اشرافی درست میشود. پیغمبر(ص) میگوید بروید و مسجد ضرار را با خاک یکسان کنید. چنین اتفاقاتی امروز هم میافتد و به یقین در نهایت پیروزی با ولایت خواهد بود.
مرآت- جناب برجی! شما در مواضع مختلفی تأکید کردهاند که در حوزه فرهنگ و رسانه و هنر نباید منتظر مسئولان بمانیم. این، تعبیر دیگری از آتشبهاختیار است که پیشفرض آن بروز اختلال در فرماندهی است. چه اتفاقی افتاده که در چله انقلاب سیستم فرماندهی فرهنگ و رسانه و هنر دچار اختلال شده است؟
به نظر من این اتفاق عادی است. آقامرتضی آوینی 20 سال پیش گفته بود اینبار از دیوارها رد میشوند و به خانههای شما میآیند و با کودکان شما کار دارند؛ شما دیگر هیچ جای خلوتی ندارید. ما باید با کار فرهنگی جلوی این اتفاق میایستادیم؛ مثل حزبالله لبنان. یک جوان لبنانی میتواند 1000 کانال تلویزیونی را تماشا کند که احتمالا فقط 2 تا از آنها شیعی است اما آن 2 کانال، قدرتمند عمل میکند.
ما دشمن را جدی نگرفتیم. چرا رهبری اینقدر مسأله دشمن و فرهنگ را تکرار میکند؟ رهبری 10 سال قبل میگوید کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها راه بیاندازید. آقا اینقدر در مسائل ریز میشود که میپرسد چرا رمان جنگ نمینویسید؟ چرا از این مخزن پرگهر و زیبا استفاده نمیکنید؟ اغراق نمیکنم؛ هر رزمنده یک رمان است. متأسفانه دولتها فکر مردم را خراب کردند.
به ضرس قاطع به شما میگویم که دولتها فرهنگ مردم را خراب کردند. دولتها مصرفگرایی را رواج دادند. دولتها ذائقه مردم را به سمت بدی تغییر دادند. زمانی در تلویزیون فیلمهای چارلی چاپلین را نشان میدادند که به گونهای کمدی سیاه بود و فقر را در قالب طنز نشان میداد. ما را از کمدی چارلیچاپلین به کمدی برره رساندند! در حالی که منطقی این بود که کمدی برره را به کمدی چارلی چاپلین برسانند.
پول نفت را درست هدایت نکردند
چرا این اتفاق نیفتاد؟ چرا از ما از بالا به پایین سیر کردیم و رسیدیم به برره؟ این امر ذائقه مردم را خراب کرد. دولتها ذائقه مردم را خراب کردند. ما را بد بار آوردند. پولهای نفت را درست هدایت نکردند تا آدمها در دانشگاهها درست تربیت شوند. از سال اول محمدرضاشاه تا انقلاب را نگاه کنید؛ خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است؟ چهل سال انقلاب را هم نگاه کنید که خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است.
چگونه کسی در چند متر اتاق زندگی میکند و نان را در روغن ترید میکند و میخورد و از وجودش بهجت و طالقانی و مطهری و رهبری زاده میشود. چرا از دانشگاههای ما دکتر حسابیها و مفتحها و بهشتیها و باهنرها و شریعتیها بیرون نیامدند؟ البته نمیتوان نادیده گرفت که دشمن با سمبه پرزور آمد و فرصت اصلاح به ما نداد. انقلاب؛ آنگاه جنگ! مردم هنوز انقلاب را درک نکرده بودند که ما وارد جنگ شدیم.
پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد بسیجی بنز سوار شود؟
چند درصد از مردم در جنگ شرکت داشتند؟ طبق آمارها بسیار زیاد! 85 درصد مردم عراق در جنگ درگیر بودند اما در ایران، 20 درصد مردم شلمچه را درک کردند. مسئولان به جای این که فرصت شلمچه استفاده تربیتی کنند، پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد که بسیجی سوار بنز شود؟ آخر بسیجی پولش کجا بود که بنز سوار شود؟ این را گفتند چون آقازادههایشان میخواستند بنز سوار شوند.
بسیجی وقت نمیکرد درس بخواند و آقازادههای آنها در خارج از کشور درس میخواندند و حالا آمدهاند و مناصب را گرفتهاند. اینگونه بود که فرهنگ به انحراف کشیده شد.
مرآت- به گفته شما، امروز شرایط آشفتهای در حوزه رسانه وجود دارد. در این شرایط چه باید کرد؟
ما باید رسانههایمان را به روز کنیم. رهبری چقدر از رسانه سخن گفتهاند. لیبرالیسم یک شمشیر دو دم است. یک لبه آن ما را میزند و با لبه دیگر آن میتوانی خودش را بزنی! اینترنت یک اتوبان دوطرفه است. من در جریان جنگ 33 روزه لبنان حضور داشتم و دوربینم یک آپشن از دوربین شبکه CNN بالاتر بود. به بچهها گفتم تمام شد! ما الان در تکنولوژی با هم برابریم. حالا چه کسی برنده است؟ آن کس که کار کند!
کسی که از ایران به جنگ 33 روزه آمده، روزی 3 خبر مخابره میکند و مجموعا 20 دقیقه ارتباط برقرار میکند اما CNN 6 ساعت ارتباط زنده دارد. بعد از واقعه هم کسی نیامد که کار تیمهای خبری و فرهنگی را ارزیابی کند. چرا وقتی نیروهای فرهنگی برگشتند کسی به آنها نگفت آقا شما روزی 100 دلار حق مأموریت گرفتی اما ارزیابیها نشان میدهد که عملکرد شما خوب نبوده و باید به ازای هرروز 50 دلار را برگردانید؟ و چرا کسی نگفت که آقا ما کار شما را ارزیابی کردیم، ارزش کار شما بیش از این است و باید به ازای هرروز 150 دلار بگیرید؟
گلویمان را پاره کردیم، چه کسی گوش کرد؟
ما در مواضع مختلف مثل جشنوارهها و از جمله جشنواره فجر وا دادیم! نشستیم و نگاه کردیم و دشمن کار خودش را کرد! گلویمان را پاره کردیم که آقا بیایید سینمای مستند را جدی بگیرید؛ چه کسی گوش داد؟ چه اتفاقی دارد میافتد؟ در جنگ کوزوو 5 اکیپ از ایران آمده بود اما 4 اکیپ بعد از 15 روز برگشتند و تنها یک اکیپ وقایع جنگ را پوشش داد.
چرا این جنگ را درست نشان ندادید؟ آدمهایی که میتوانستند خوب کار کنند را پشت سر گذاشتید و داد زدید که کسی نیست! هست! خودتان آنها را پشت سر گذاشتید. مستند را اینگونه جدی نگرفتند و این اوضاع ماست.
دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط برگشت خریدم!
مرآت- شاید یکی از مشکلات نسل جدید مستندسازان عافیتطلبی باشد. شما در جنگهای مختلفی حضور داشتهاید و شرایط بسیار دشواری را تجربه کردهاید. شاید کمتر جوانی حاضر باشد که در این شرایط دشوار کار کند. برای برونرفت از این عافیتطلبی چه باید کرد؟
باید آتش به اختیار کار کرد. من پول مسیر رفت به بوسنی را داشتم اما پول برگشت نداشتم. دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط گرفتم و برگشتم! آنجا هفت روز کنار یک دیوار در یک کیسه خواب خوابیدیم و کار کردیم.
مرآت- زور عافیتطلبی زیاد است!
بله و کسانی که درست کار کردند هم دیده نشدند و انگیزهها ضعیف و ضعیفتر شد. ما سلبریتیها را بالا آوردیم و آنها که باید بالا میآمدند، نیامدند.
مرآت- جناب استاد برجی! بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
از رضا برجی میگویم، تنها مستندساز و خبرنگاری که 16 جنگ را در جهان تجربه کرده اما رسانه ملی حتی لابهلای گفتگو با سلبریتیها هم وقت نمیکند از او درباره تجربه مستندسازی بپرسد و بپرسد که این روزها چه میکنی؟ شاید اگر هم میپرسیدند نمیگفت که روزی در همین حوالی، 7 ساعت به دنبال داروهایش گشته و در نهایت به او ندادهاند که اول پول را واریز کن! بگذریم...
بخش دوم گفتگوی مرآت با خبرنگاری که بارها در معرض شهادت قرار گرفته و 16 جنگ را به تصویر کشیده اما وجودش پرستیژ وزارت خارجه را خدشهدار میکند در ادامه از نظر شما میگذرد.
مرآت- از نگاه شما ارتباطی میان دفاع مقدس ما و جنگ سوریه وجود دارد؟
بله قطعا. سخن این است که خوارج یکبار دیگر در برابر علی(ع) ایستادند. تاریخ دوار دوباره به آنجا رسید که خوارج بلند شدند و قرآنها را بر سر نیزه کردند. یکبار دیگر کسی پیدا میشود که جلوی عدالت و حق میایستد. امام علی(ع) به ابنعباس میگوید با اینها با قرآن استدلال نکن؛ خوارجی که آنقدر سجده کرده بودند پیشانیهایشان مثل زانوی شتر پینه بسته بود.
اسلحههایتان را زمین بگذارید!
امام(ع) میگوید برو و با سیره پیامبر(ص) با آنها استدلال کن؛ درمیمانند. در جنگ سوریه، ما خوارج مدرن را دیدیم اما تفکر دقیقا همان تفکر 1400 سال پیش است. اشعثهای دیوانه در جنگ سوریه دوباره خود را به شکلی دیگر نشان دادند. تاریخ دوباره تکرار میشود. مارقین و قاسطین و ناکثین بودند که به سوی امام(ع) آمدند. امام علی(ع) سه پیک به سوی آنها میفرستد که اسحلههایتان را زمین بگذارید. هر سه فرستاده را میکشند. شرایط به گونهای رقم میخورد که امام(ع) دست به شمشیر میبرد.
داعش شروع کرد به ذبح انسانها و خشونت ذاتی خوارج را دوباره نمایان کرد. ما به سراغ آنها نرفتیم؛ آنها به سراغ ما آمدند. ما در خانههای خود نشسته بودیم؛ آنها به ما حمله کردند و تاریخ دوباره تکرار شد. خوارج هزار و چند سال قبل جلوی علی(ع) ایستادند و دوباره هزار و چند سال بعد آمدند و جلوی علی و عدالت ایستادند. به نظر من آتش خوارج یکبار دیگر گر خواهد گرفت. این جنگ دوباره شعلهور خواهد شد. آنها نمیخواهند هزینههایی که کردهاند از دست برود. سپاه ولایت هم در درون خودش خوارجی دارد؛ خوارجی چندوجهی، خوارج ابوسفیانی.
پیروزی نهایی با ولایت است
در زمان امام علی(ع) در درون جبهه ولایت هم خوارج اشرافی وجود داشتند. در مقابل مسجد پیامبر(ص) مساجد اشرافی درست میشود. پیغمبر(ص) میگوید بروید و مسجد ضرار را با خاک یکسان کنید. چنین اتفاقاتی امروز هم میافتد و به یقین در نهایت پیروزی با ولایت خواهد بود.
مرآت- جناب برجی! شما در مواضع مختلفی تأکید کردهاند که در حوزه فرهنگ و رسانه و هنر نباید منتظر مسئولان بمانیم. این، تعبیر دیگری از آتشبهاختیار است که پیشفرض آن بروز اختلال در فرماندهی است. چه اتفاقی افتاده که در چله انقلاب سیستم فرماندهی فرهنگ و رسانه و هنر دچار اختلال شده است؟
به نظر من این اتفاق عادی است. آقامرتضی آوینی 20 سال پیش گفته بود اینبار از دیوارها رد میشوند و به خانههای شما میآیند و با کودکان شما کار دارند؛ شما دیگر هیچ جای خلوتی ندارید. ما باید با کار فرهنگی جلوی این اتفاق میایستادیم؛ مثل حزبالله لبنان. یک جوان لبنانی میتواند 1000 کانال تلویزیونی را تماشا کند که احتمالا فقط 2 تا از آنها شیعی است اما آن 2 کانال، قدرتمند عمل میکند.
ما دشمن را جدی نگرفتیم. چرا رهبری اینقدر مسأله دشمن و فرهنگ را تکرار میکند؟ رهبری 10 سال قبل میگوید کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها راه بیاندازید. آقا اینقدر در مسائل ریز میشود که میپرسد چرا رمان جنگ نمینویسید؟ چرا از این مخزن پرگهر و زیبا استفاده نمیکنید؟ اغراق نمیکنم؛ هر رزمنده یک رمان است. متأسفانه دولتها فکر مردم را خراب کردند.
به ضرس قاطع به شما میگویم که دولتها فرهنگ مردم را خراب کردند. دولتها مصرفگرایی را رواج دادند. دولتها ذائقه مردم را به سمت بدی تغییر دادند. زمانی در تلویزیون فیلمهای چارلی چاپلین را نشان میدادند که به گونهای کمدی سیاه بود و فقر را در قالب طنز نشان میداد. ما را از کمدی چارلیچاپلین به کمدی برره رساندند! در حالی که منطقی این بود که کمدی برره را به کمدی چارلی چاپلین برسانند.
پول نفت را درست هدایت نکردند
چرا این اتفاق نیفتاد؟ چرا از ما از بالا به پایین سیر کردیم و رسیدیم به برره؟ این امر ذائقه مردم را خراب کرد. دولتها ذائقه مردم را خراب کردند. ما را بد بار آوردند. پولهای نفت را درست هدایت نکردند تا آدمها در دانشگاهها درست تربیت شوند. از سال اول محمدرضاشاه تا انقلاب را نگاه کنید؛ خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است؟ چهل سال انقلاب را هم نگاه کنید که خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است.
چگونه کسی در چند متر اتاق زندگی میکند و نان را در روغن ترید میکند و میخورد و از وجودش بهجت و طالقانی و مطهری و رهبری زاده میشود. چرا از دانشگاههای ما دکتر حسابیها و مفتحها و بهشتیها و باهنرها و شریعتیها بیرون نیامدند؟ البته نمیتوان نادیده گرفت که دشمن با سمبه پرزور آمد و فرصت اصلاح به ما نداد. انقلاب؛ آنگاه جنگ! مردم هنوز انقلاب را درک نکرده بودند که ما وارد جنگ شدیم.
پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد بسیجی بنز سوار شود؟
چند درصد از مردم در جنگ شرکت داشتند؟ طبق آمارها بسیار زیاد! 85 درصد مردم عراق در جنگ درگیر بودند اما در ایران، 20 درصد مردم شلمچه را درک کردند. مسئولان به جای این که فرصت شلمچه استفاده تربیتی کنند، پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد که بسیجی سوار بنز شود؟ آخر بسیجی پولش کجا بود که بنز سوار شود؟ این را گفتند چون آقازادههایشان میخواستند بنز سوار شوند.
بسیجی وقت نمیکرد درس بخواند و آقازادههای آنها در خارج از کشور درس میخواندند و حالا آمدهاند و مناصب را گرفتهاند. اینگونه بود که فرهنگ به انحراف کشیده شد.
مرآت- به گفته شما، امروز شرایط آشفتهای در حوزه رسانه وجود دارد. در این شرایط چه باید کرد؟
ما باید رسانههایمان را به روز کنیم. رهبری چقدر از رسانه سخن گفتهاند. لیبرالیسم یک شمشیر دو دم است. یک لبه آن ما را میزند و با لبه دیگر آن میتوانی خودش را بزنی! اینترنت یک اتوبان دوطرفه است. من در جریان جنگ 33 روزه لبنان حضور داشتم و دوربینم یک آپشن از دوربین شبکه CNN بالاتر بود. به بچهها گفتم تمام شد! ما الان در تکنولوژی با هم برابریم. حالا چه کسی برنده است؟ آن کس که کار کند!
کسی که از ایران به جنگ 33 روزه آمده، روزی 3 خبر مخابره میکند و مجموعا 20 دقیقه ارتباط برقرار میکند اما CNN 6 ساعت ارتباط زنده دارد. بعد از واقعه هم کسی نیامد که کار تیمهای خبری و فرهنگی را ارزیابی کند. چرا وقتی نیروهای فرهنگی برگشتند کسی به آنها نگفت آقا شما روزی 100 دلار حق مأموریت گرفتی اما ارزیابیها نشان میدهد که عملکرد شما خوب نبوده و باید به ازای هرروز 50 دلار را برگردانید؟ و چرا کسی نگفت که آقا ما کار شما را ارزیابی کردیم، ارزش کار شما بیش از این است و باید به ازای هرروز 150 دلار بگیرید؟
گلویمان را پاره کردیم، چه کسی گوش کرد؟
ما در مواضع مختلف مثل جشنوارهها و از جمله جشنواره فجر وا دادیم! نشستیم و نگاه کردیم و دشمن کار خودش را کرد! گلویمان را پاره کردیم که آقا بیایید سینمای مستند را جدی بگیرید؛ چه کسی گوش داد؟ چه اتفاقی دارد میافتد؟ در جنگ کوزوو 5 اکیپ از ایران آمده بود اما 4 اکیپ بعد از 15 روز برگشتند و تنها یک اکیپ وقایع جنگ را پوشش داد.
چرا این جنگ را درست نشان ندادید؟ آدمهایی که میتوانستند خوب کار کنند را پشت سر گذاشتید و داد زدید که کسی نیست! هست! خودتان آنها را پشت سر گذاشتید. مستند را اینگونه جدی نگرفتند و این اوضاع ماست.
دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط برگشت خریدم!
مرآت- شاید یکی از مشکلات نسل جدید مستندسازان عافیتطلبی باشد. شما در جنگهای مختلفی حضور داشتهاید و شرایط بسیار دشواری را تجربه کردهاید. شاید کمتر جوانی حاضر باشد که در این شرایط دشوار کار کند. برای برونرفت از این عافیتطلبی چه باید کرد؟
باید آتش به اختیار کار کرد. من پول مسیر رفت به بوسنی را داشتم اما پول برگشت نداشتم. دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط گرفتم و برگشتم! آنجا هفت روز کنار یک دیوار در یک کیسه خواب خوابیدیم و کار کردیم.
مرآت- زور عافیتطلبی زیاد است!
بله و کسانی که درست کار کردند هم دیده نشدند و انگیزهها ضعیف و ضعیفتر شد. ما سلبریتیها را بالا آوردیم و آنها که باید بالا میآمدند، نیامدند.
مرآت- جناب استاد برجی! بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
از رضا برجی میگویم، تنها مستندساز و خبرنگاری که 16 جنگ را در جهان تجربه کرده اما رسانه ملی حتی لابهلای گفتگو با سلبریتیها هم وقت نمیکند از او درباره تجربه مستندسازی بپرسد و بپرسد که این روزها چه میکنی؟ شاید اگر هم میپرسیدند نمیگفت که روزی در همین حوالی، 7 ساعت به دنبال داروهایش گشته و در نهایت به او ندادهاند که اول پول را واریز کن! بگذریم...
بخش دوم گفتگوی مرآت با خبرنگاری که بارها در معرض شهادت قرار گرفته و 16 جنگ را به تصویر کشیده اما وجودش پرستیژ وزارت خارجه را خدشهدار میکند در ادامه از نظر شما میگذرد.
مرآت- از نگاه شما ارتباطی میان دفاع مقدس ما و جنگ سوریه وجود دارد؟
بله قطعا. سخن این است که خوارج یکبار دیگر در برابر علی(ع) ایستادند. تاریخ دوار دوباره به آنجا رسید که خوارج بلند شدند و قرآنها را بر سر نیزه کردند. یکبار دیگر کسی پیدا میشود که جلوی عدالت و حق میایستد. امام علی(ع) به ابنعباس میگوید با اینها با قرآن استدلال نکن؛ خوارجی که آنقدر سجده کرده بودند پیشانیهایشان مثل زانوی شتر پینه بسته بود.
اسلحههایتان را زمین بگذارید!
امام(ع) میگوید برو و با سیره پیامبر(ص) با آنها استدلال کن؛ درمیمانند. در جنگ سوریه، ما خوارج مدرن را دیدیم اما تفکر دقیقا همان تفکر 1400 سال پیش است. اشعثهای دیوانه در جنگ سوریه دوباره خود را به شکلی دیگر نشان دادند. تاریخ دوباره تکرار میشود. مارقین و قاسطین و ناکثین بودند که به سوی امام(ع) آمدند. امام علی(ع) سه پیک به سوی آنها میفرستد که اسحلههایتان را زمین بگذارید. هر سه فرستاده را میکشند. شرایط به گونهای رقم میخورد که امام(ع) دست به شمشیر میبرد.
داعش شروع کرد به ذبح انسانها و خشونت ذاتی خوارج را دوباره نمایان کرد. ما به سراغ آنها نرفتیم؛ آنها به سراغ ما آمدند. ما در خانههای خود نشسته بودیم؛ آنها به ما حمله کردند و تاریخ دوباره تکرار شد. خوارج هزار و چند سال قبل جلوی علی(ع) ایستادند و دوباره هزار و چند سال بعد آمدند و جلوی علی و عدالت ایستادند. به نظر من آتش خوارج یکبار دیگر گر خواهد گرفت. این جنگ دوباره شعلهور خواهد شد. آنها نمیخواهند هزینههایی که کردهاند از دست برود. سپاه ولایت هم در درون خودش خوارجی دارد؛ خوارجی چندوجهی، خوارج ابوسفیانی.
پیروزی نهایی با ولایت است
در زمان امام علی(ع) در درون جبهه ولایت هم خوارج اشرافی وجود داشتند. در مقابل مسجد پیامبر(ص) مساجد اشرافی درست میشود. پیغمبر(ص) میگوید بروید و مسجد ضرار را با خاک یکسان کنید. چنین اتفاقاتی امروز هم میافتد و به یقین در نهایت پیروزی با ولایت خواهد بود.
مرآت- جناب برجی! شما در مواضع مختلفی تأکید کردهاند که در حوزه فرهنگ و رسانه و هنر نباید منتظر مسئولان بمانیم. این، تعبیر دیگری از آتشبهاختیار است که پیشفرض آن بروز اختلال در فرماندهی است. چه اتفاقی افتاده که در چله انقلاب سیستم فرماندهی فرهنگ و رسانه و هنر دچار اختلال شده است؟
به نظر من این اتفاق عادی است. آقامرتضی آوینی 20 سال پیش گفته بود اینبار از دیوارها رد میشوند و به خانههای شما میآیند و با کودکان شما کار دارند؛ شما دیگر هیچ جای خلوتی ندارید. ما باید با کار فرهنگی جلوی این اتفاق میایستادیم؛ مثل حزبالله لبنان. یک جوان لبنانی میتواند 1000 کانال تلویزیونی را تماشا کند که احتمالا فقط 2 تا از آنها شیعی است اما آن 2 کانال، قدرتمند عمل میکند.
ما دشمن را جدی نگرفتیم. چرا رهبری اینقدر مسأله دشمن و فرهنگ را تکرار میکند؟ رهبری 10 سال قبل میگوید کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها راه بیاندازید. آقا اینقدر در مسائل ریز میشود که میپرسد چرا رمان جنگ نمینویسید؟ چرا از این مخزن پرگهر و زیبا استفاده نمیکنید؟ اغراق نمیکنم؛ هر رزمنده یک رمان است. متأسفانه دولتها فکر مردم را خراب کردند.
به ضرس قاطع به شما میگویم که دولتها فرهنگ مردم را خراب کردند. دولتها مصرفگرایی را رواج دادند. دولتها ذائقه مردم را به سمت بدی تغییر دادند. زمانی در تلویزیون فیلمهای چارلی چاپلین را نشان میدادند که به گونهای کمدی سیاه بود و فقر را در قالب طنز نشان میداد. ما را از کمدی چارلیچاپلین به کمدی برره رساندند! در حالی که منطقی این بود که کمدی برره را به کمدی چارلی چاپلین برسانند.
پول نفت را درست هدایت نکردند
چرا این اتفاق نیفتاد؟ چرا از ما از بالا به پایین سیر کردیم و رسیدیم به برره؟ این امر ذائقه مردم را خراب کرد. دولتها ذائقه مردم را خراب کردند. ما را بد بار آوردند. پولهای نفت را درست هدایت نکردند تا آدمها در دانشگاهها درست تربیت شوند. از سال اول محمدرضاشاه تا انقلاب را نگاه کنید؛ خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است؟ چهل سال انقلاب را هم نگاه کنید که خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است.
چگونه کسی در چند متر اتاق زندگی میکند و نان را در روغن ترید میکند و میخورد و از وجودش بهجت و طالقانی و مطهری و رهبری زاده میشود. چرا از دانشگاههای ما دکتر حسابیها و مفتحها و بهشتیها و باهنرها و شریعتیها بیرون نیامدند؟ البته نمیتوان نادیده گرفت که دشمن با سمبه پرزور آمد و فرصت اصلاح به ما نداد. انقلاب؛ آنگاه جنگ! مردم هنوز انقلاب را درک نکرده بودند که ما وارد جنگ شدیم.
پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد بسیجی بنز سوار شود؟
چند درصد از مردم در جنگ شرکت داشتند؟ طبق آمارها بسیار زیاد! 85 درصد مردم عراق در جنگ درگیر بودند اما در ایران، 20 درصد مردم شلمچه را درک کردند. مسئولان به جای این که فرصت شلمچه استفاده تربیتی کنند، پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد که بسیجی سوار بنز شود؟ آخر بسیجی پولش کجا بود که بنز سوار شود؟ این را گفتند چون آقازادههایشان میخواستند بنز سوار شوند.
بسیجی وقت نمیکرد درس بخواند و آقازادههای آنها در خارج از کشور درس میخواندند و حالا آمدهاند و مناصب را گرفتهاند. اینگونه بود که فرهنگ به انحراف کشیده شد.
مرآت- به گفته شما، امروز شرایط آشفتهای در حوزه رسانه وجود دارد. در این شرایط چه باید کرد؟
ما باید رسانههایمان را به روز کنیم. رهبری چقدر از رسانه سخن گفتهاند. لیبرالیسم یک شمشیر دو دم است. یک لبه آن ما را میزند و با لبه دیگر آن میتوانی خودش را بزنی! اینترنت یک اتوبان دوطرفه است. من در جریان جنگ 33 روزه لبنان حضور داشتم و دوربینم یک آپشن از دوربین شبکه CNN بالاتر بود. به بچهها گفتم تمام شد! ما الان در تکنولوژی با هم برابریم. حالا چه کسی برنده است؟ آن کس که کار کند!
کسی که از ایران به جنگ 33 روزه آمده، روزی 3 خبر مخابره میکند و مجموعا 20 دقیقه ارتباط برقرار میکند اما CNN 6 ساعت ارتباط زنده دارد. بعد از واقعه هم کسی نیامد که کار تیمهای خبری و فرهنگی را ارزیابی کند. چرا وقتی نیروهای فرهنگی برگشتند کسی به آنها نگفت آقا شما روزی 100 دلار حق مأموریت گرفتی اما ارزیابیها نشان میدهد که عملکرد شما خوب نبوده و باید به ازای هرروز 50 دلار را برگردانید؟ و چرا کسی نگفت که آقا ما کار شما را ارزیابی کردیم، ارزش کار شما بیش از این است و باید به ازای هرروز 150 دلار بگیرید؟
گلویمان را پاره کردیم، چه کسی گوش کرد؟
ما در مواضع مختلف مثل جشنوارهها و از جمله جشنواره فجر وا دادیم! نشستیم و نگاه کردیم و دشمن کار خودش را کرد! گلویمان را پاره کردیم که آقا بیایید سینمای مستند را جدی بگیرید؛ چه کسی گوش داد؟ چه اتفاقی دارد میافتد؟ در جنگ کوزوو 5 اکیپ از ایران آمده بود اما 4 اکیپ بعد از 15 روز برگشتند و تنها یک اکیپ وقایع جنگ را پوشش داد.
چرا این جنگ را درست نشان ندادید؟ آدمهایی که میتوانستند خوب کار کنند را پشت سر گذاشتید و داد زدید که کسی نیست! هست! خودتان آنها را پشت سر گذاشتید. مستند را اینگونه جدی نگرفتند و این اوضاع ماست.
دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط برگشت خریدم!
مرآت- شاید یکی از مشکلات نسل جدید مستندسازان عافیتطلبی باشد. شما در جنگهای مختلفی حضور داشتهاید و شرایط بسیار دشواری را تجربه کردهاید. شاید کمتر جوانی حاضر باشد که در این شرایط دشوار کار کند. برای برونرفت از این عافیتطلبی چه باید کرد؟
باید آتش به اختیار کار کرد. من پول مسیر رفت به بوسنی را داشتم اما پول برگشت نداشتم. دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط گرفتم و برگشتم! آنجا هفت روز کنار یک دیوار در یک کیسه خواب خوابیدیم و کار کردیم.
مرآت- زور عافیتطلبی زیاد است!
بله و کسانی که درست کار کردند هم دیده نشدند و انگیزهها ضعیف و ضعیفتر شد. ما سلبریتیها را بالا آوردیم و آنها که باید بالا میآمدند، نیامدند.
مرآت- جناب استاد برجی! بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
از رضا برجی میگویم، تنها مستندساز و خبرنگاری که 16 جنگ را در جهان تجربه کرده اما رسانه ملی حتی لابهلای گفتگو با سلبریتیها هم وقت نمیکند از او درباره تجربه مستندسازی بپرسد و بپرسد که این روزها چه میکنی؟ شاید اگر هم میپرسیدند نمیگفت که روزی در همین حوالی، 7 ساعت به دنبال داروهایش گشته و در نهایت به او ندادهاند که اول پول را واریز کن! بگذریم...
,بخش دوم گفتگوی مرآت با خبرنگاری که بارها در معرض شهادت قرار گرفته و 16 جنگ را به تصویر کشیده اما وجودش پرستیژ وزارت خارجه را خدشهدار میکند در ادامه از نظر شما میگذرد.
,مرآت- از نگاه شما ارتباطی میان دفاع مقدس ما و جنگ سوریه وجود دارد؟
, مرآت- از نگاه شما ارتباطی میان دفاع مقدس ما و جنگ سوریه وجود دارد؟,بله قطعا. سخن این است که خوارج یکبار دیگر در برابر علی(ع) ایستادند. تاریخ دوار دوباره به آنجا رسید که خوارج بلند شدند و قرآنها را بر سر نیزه کردند. یکبار دیگر کسی پیدا میشود که جلوی عدالت و حق میایستد. امام علی(ع) به ابنعباس میگوید با اینها با قرآن استدلال نکن؛ خوارجی که آنقدر سجده کرده بودند پیشانیهایشان مثل زانوی شتر پینه بسته بود.
,اسلحههایتان را زمین بگذارید!
, اسلحههایتان را زمین بگذارید!, اسلحههایتان را زمین بگذارید!,امام(ع) میگوید برو و با سیره پیامبر(ص) با آنها استدلال کن؛ درمیمانند. در جنگ سوریه، ما خوارج مدرن را دیدیم اما تفکر دقیقا همان تفکر 1400 سال پیش است. اشعثهای دیوانه در جنگ سوریه دوباره خود را به شکلی دیگر نشان دادند. تاریخ دوباره تکرار میشود. مارقین و قاسطین و ناکثین بودند که به سوی امام(ع) آمدند. امام علی(ع) سه پیک به سوی آنها میفرستد که اسحلههایتان را زمین بگذارید. هر سه فرستاده را میکشند. شرایط به گونهای رقم میخورد که امام(ع) دست به شمشیر میبرد.
,داعش شروع کرد به ذبح انسانها و خشونت ذاتی خوارج را دوباره نمایان کرد. ما به سراغ آنها نرفتیم؛ آنها به سراغ ما آمدند. ما در خانههای خود نشسته بودیم؛ آنها به ما حمله کردند و تاریخ دوباره تکرار شد. خوارج هزار و چند سال قبل جلوی علی(ع) ایستادند و دوباره هزار و چند سال بعد آمدند و جلوی علی و عدالت ایستادند. به نظر من آتش خوارج یکبار دیگر گر خواهد گرفت. این جنگ دوباره شعلهور خواهد شد. آنها نمیخواهند هزینههایی که کردهاند از دست برود. سپاه ولایت هم در درون خودش خوارجی دارد؛ خوارجی چندوجهی، خوارج ابوسفیانی.
,پیروزی نهایی با ولایت است
, پیروزی نهایی با ولایت است, پیروزی نهایی با ولایت است,در زمان امام علی(ع) در درون جبهه ولایت هم خوارج اشرافی وجود داشتند. در مقابل مسجد پیامبر(ص) مساجد اشرافی درست میشود. پیغمبر(ص) میگوید بروید و مسجد ضرار را با خاک یکسان کنید. چنین اتفاقاتی امروز هم میافتد و به یقین در نهایت پیروزی با ولایت خواهد بود.
,مرآت- جناب برجی! شما در مواضع مختلفی تأکید کردهاند که در حوزه فرهنگ و رسانه و هنر نباید منتظر مسئولان بمانیم. این، تعبیر دیگری از آتشبهاختیار است که پیشفرض آن بروز اختلال در فرماندهی است. چه اتفاقی افتاده که در چله انقلاب سیستم فرماندهی فرهنگ و رسانه و هنر دچار اختلال شده است؟
, مرآت- جناب برجی! شما در مواضع مختلفی تأکید کردهاند که در حوزه فرهنگ و رسانه و هنر نباید منتظر مسئولان بمانیم. این، تعبیر دیگری از آتشبهاختیار است که پیشفرض آن بروز اختلال در فرماندهی است. چه اتفاقی افتاده که در چله انقلاب سیستم فرماندهی فرهنگ و رسانه و هنر دچار اختلال شده است؟,به نظر من این اتفاق عادی است. آقامرتضی آوینی 20 سال پیش گفته بود اینبار از دیوارها رد میشوند و به خانههای شما میآیند و با کودکان شما کار دارند؛ شما دیگر هیچ جای خلوتی ندارید. ما باید با کار فرهنگی جلوی این اتفاق میایستادیم؛ مثل حزبالله لبنان. یک جوان لبنانی میتواند 1000 کانال تلویزیونی را تماشا کند که احتمالا فقط 2 تا از آنها شیعی است اما آن 2 کانال، قدرتمند عمل میکند.
,ما دشمن را جدی نگرفتیم. چرا رهبری اینقدر مسأله دشمن و فرهنگ را تکرار میکند؟ رهبری 10 سال قبل میگوید کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها راه بیاندازید. آقا اینقدر در مسائل ریز میشود که میپرسد چرا رمان جنگ نمینویسید؟ چرا از این مخزن پرگهر و زیبا استفاده نمیکنید؟ اغراق نمیکنم؛ هر رزمنده یک رمان است. متأسفانه دولتها فکر مردم را خراب کردند.
,به ضرس قاطع به شما میگویم که دولتها فرهنگ مردم را خراب کردند. دولتها مصرفگرایی را رواج دادند. دولتها ذائقه مردم را به سمت بدی تغییر دادند. زمانی در تلویزیون فیلمهای چارلی چاپلین را نشان میدادند که به گونهای کمدی سیاه بود و فقر را در قالب طنز نشان میداد. ما را از کمدی چارلیچاپلین به کمدی برره رساندند! در حالی که منطقی این بود که کمدی برره را به کمدی چارلی چاپلین برسانند.
,پول نفت را درست هدایت نکردند
, پول نفت را درست هدایت نکردند, پول نفت را درست هدایت نکردند,چرا این اتفاق نیفتاد؟ چرا از ما از بالا به پایین سیر کردیم و رسیدیم به برره؟ این امر ذائقه مردم را خراب کرد. دولتها ذائقه مردم را خراب کردند. ما را بد بار آوردند. پولهای نفت را درست هدایت نکردند تا آدمها در دانشگاهها درست تربیت شوند. از سال اول محمدرضاشاه تا انقلاب را نگاه کنید؛ خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است؟ چهل سال انقلاب را هم نگاه کنید که خروجی حوزه و دانشگاه چه بوده است.
,چگونه کسی در چند متر اتاق زندگی میکند و نان را در روغن ترید میکند و میخورد و از وجودش بهجت و طالقانی و مطهری و رهبری زاده میشود. چرا از دانشگاههای ما دکتر حسابیها و مفتحها و بهشتیها و باهنرها و شریعتیها بیرون نیامدند؟ البته نمیتوان نادیده گرفت که دشمن با سمبه پرزور آمد و فرصت اصلاح به ما نداد. انقلاب؛ آنگاه جنگ! مردم هنوز انقلاب را درک نکرده بودند که ما وارد جنگ شدیم.
,پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد بسیجی بنز سوار شود؟
, پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد بسیجی بنز سوار شود؟, پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد بسیجی بنز سوار شود؟,چند درصد از مردم در جنگ شرکت داشتند؟ طبق آمارها بسیار زیاد! 85 درصد مردم عراق در جنگ درگیر بودند اما در ایران، 20 درصد مردم شلمچه را درک کردند. مسئولان به جای این که فرصت شلمچه استفاده تربیتی کنند، پشت تریبون نماز جمعه گفتند چه اشکالی دارد که بسیجی سوار بنز شود؟ آخر بسیجی پولش کجا بود که بنز سوار شود؟ این را گفتند چون آقازادههایشان میخواستند بنز سوار شوند.
,بسیجی وقت نمیکرد درس بخواند و آقازادههای آنها در خارج از کشور درس میخواندند و حالا آمدهاند و مناصب را گرفتهاند. اینگونه بود که فرهنگ به انحراف کشیده شد.
,مرآت- به گفته شما، امروز شرایط آشفتهای در حوزه رسانه وجود دارد. در این شرایط چه باید کرد؟
, مرآت- به گفته شما، امروز شرایط آشفتهای در حوزه رسانه وجود دارد. در این شرایط چه باید کرد؟, مرآت- به گفته شما، امروز شرایط آشفتهای در حوزه رسانه وجود دارد. در این شرایط چه باید کرد؟,ما باید رسانههایمان را به روز کنیم. رهبری چقدر از رسانه سخن گفتهاند. لیبرالیسم یک شمشیر دو دم است. یک لبه آن ما را میزند و با لبه دیگر آن میتوانی خودش را بزنی! اینترنت یک اتوبان دوطرفه است. من در جریان جنگ 33 روزه لبنان حضور داشتم و دوربینم یک آپشن از دوربین شبکه CNN بالاتر بود. به بچهها گفتم تمام شد! ما الان در تکنولوژی با هم برابریم. حالا چه کسی برنده است؟ آن کس که کار کند!
,کسی که از ایران به جنگ 33 روزه آمده، روزی 3 خبر مخابره میکند و مجموعا 20 دقیقه ارتباط برقرار میکند اما CNN 6 ساعت ارتباط زنده دارد. بعد از واقعه هم کسی نیامد که کار تیمهای خبری و فرهنگی را ارزیابی کند. چرا وقتی نیروهای فرهنگی برگشتند کسی به آنها نگفت آقا شما روزی 100 دلار حق مأموریت گرفتی اما ارزیابیها نشان میدهد که عملکرد شما خوب نبوده و باید به ازای هرروز 50 دلار را برگردانید؟ و چرا کسی نگفت که آقا ما کار شما را ارزیابی کردیم، ارزش کار شما بیش از این است و باید به ازای هرروز 150 دلار بگیرید؟
,گلویمان را پاره کردیم، چه کسی گوش کرد؟
, گلویمان را پاره کردیم، چه کسی گوش کرد؟, گلویمان را پاره کردیم، چه کسی گوش کرد؟,ما در مواضع مختلف مثل جشنوارهها و از جمله جشنواره فجر وا دادیم! نشستیم و نگاه کردیم و دشمن کار خودش را کرد! گلویمان را پاره کردیم که آقا بیایید سینمای مستند را جدی بگیرید؛ چه کسی گوش داد؟ چه اتفاقی دارد میافتد؟ در جنگ کوزوو 5 اکیپ از ایران آمده بود اما 4 اکیپ بعد از 15 روز برگشتند و تنها یک اکیپ وقایع جنگ را پوشش داد.
,چرا این جنگ را درست نشان ندادید؟ آدمهایی که میتوانستند خوب کار کنند را پشت سر گذاشتید و داد زدید که کسی نیست! هست! خودتان آنها را پشت سر گذاشتید. مستند را اینگونه جدی نگرفتند و این اوضاع ماست.
,دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط برگشت خریدم!
, دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط برگشت خریدم!, دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط برگشت خریدم!,مرآت- شاید یکی از مشکلات نسل جدید مستندسازان عافیتطلبی باشد. شما در جنگهای مختلفی حضور داشتهاید و شرایط بسیار دشواری را تجربه کردهاید. شاید کمتر جوانی حاضر باشد که در این شرایط دشوار کار کند. برای برونرفت از این عافیتطلبی چه باید کرد؟
, مرآت- شاید یکی از مشکلات نسل جدید مستندسازان عافیتطلبی باشد. شما در جنگهای مختلفی حضور داشتهاید و شرایط بسیار دشواری را تجربه کردهاید. شاید کمتر جوانی حاضر باشد که در این شرایط دشوار کار کند. برای برونرفت از این عافیتطلبی چه باید کرد؟,باید آتش به اختیار کار کرد. من پول مسیر رفت به بوسنی را داشتم اما پول برگشت نداشتم. دوربینم را در سارایوو فروختم و بلیط گرفتم و برگشتم! آنجا هفت روز کنار یک دیوار در یک کیسه خواب خوابیدیم و کار کردیم.
,مرآت- زور عافیتطلبی زیاد است!
, مرآت- زور عافیتطلبی زیاد است!,بله و کسانی که درست کار کردند هم دیده نشدند و انگیزهها ضعیف و ضعیفتر شد. ما سلبریتیها را بالا آوردیم و آنها که باید بالا میآمدند، نیامدند.
,مرآت- جناب استاد برجی! بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
, مرآت- جناب استاد برجی! بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.,من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه