شاید بتوان گفت اتفاق ساده اما عجیب پاساژ گلستان اراک که در آن یک عاشقانه شخصی و خانوادگی را به یک مقوله اجتماعی تبدیل میکند خود نمایانگر این مهم باشد که دیگر تفکر مدرنیسم در بخشی از جامعه تأثیرات خود را گذاشته است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ یکی از اصلیترین مسائلی که از ابتدای انقلاب اسلامی زیر ذرهبین دشمنان انقلاب و اسلام قرا گرفت تکیه جریان انقلاب بر بنیههای فرهنگی و سنتهای الهی بود سنتهایی که در راستای رشد و تکامل مادی و معنوی بشر ارائهشده و راهی است برای دگرگونیهای درونی و درک و کشف بالاترین مراحل از عالم هستی.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب,پس از تمرکز دشمنان بر مقولهی فرهنگ و سنتهای الهی هجوم با برنامه و دقیق آغاز میشود و یکی از اصلیترین اهداف خود را خانواده در نظر میگیرند و در عمق خانواده مسئله مهمی چون ارزش و جایگاه زن در خانواده اسلامی و همچنین غیرت مردانه را تحتالشعاع قرار میدهد.
این هجمه فرهنگی در کنار هجمههای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی در یک بسته دقیق و کامل تهاجمی صورت میگیرد و سعی دارد تا با جذاب سازی و مدرن جلوه دادن برخی از اعمال، به مقابله با سنتهای الهی بپردازد و نهایت آسیب ممکن را وارد نماید و سیر از سنتهای الهی به فرهنگ مدرن ساخته بشر را عادی جلوه دهد.
از طرفی سیر کلی جامعه از یک فضای سنتی به مدرن و افزایش حکومت تمامعیار مدرنیته بر زندگی افراد ازجمله عواملی است که جامعه را آماده یک تحول اساسی در افکار، رفتار و سبک زندگی میکند. سبک زندگیای که حتی به آرمانهای هویتی خود پشت کرده و در عین طبیعت ستیزی با محوریت رؤیا و اندیشههای برآمده از توهم زندگی را پیش میبرد.
این دگرگونیهای شگرف را میتوان در جایجای جامعه در زمانهی تحقق گذار از سنت به مدرنیته ملاحظه کرد و تأثیرات ابزار مدرنیته که نتیجهای جز بنیانهای افکار مدرن را در پی نخواهد داشت، خود را روز به روز در ریزترین و درشتترین اتفاقات جامعه در هر سطح از فرهنگ و تمدن که باشد به نمایش خواهد گذاشت.
نگاهی ساده به اتفاقات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی نمایانگر این مهم است که سرعت دریافت تفکر مدرنیته بیشتر از سرعت ورود و پذیرش ابزار آن است. بهعنوانمثال در سینمای امروز جامعه ما به سادگی قابلرؤیت است که قبل از دریافت سواد سینمایی و شناخت فرمهای تأثیرگذار، سبک زندگی و رفتار سینمای مدرنِ برآمده از توهم، دریافت میشود و متأسفانه این تفکر و سبک زندگی ناقص نه تنها بر خواص فرهنگی بلکه با بروز و ظهور این تفکر در رفتار همین خواص به شکلی کاملاً مویرگی به جامعه سرایت میکند و افکار اجتماعی را در بر میگیرد.
پس در جامعهای که نهاد تأثیرگذار و بزرگی چون سینمای آن خارج از سنتهایی قدم بردارد که هویت جامعه بر آن تکیه دارد نباید آن چنان به دریافت عکس عملهای مثبت اجتماعی از طریق عوام امیدوار بود.
نکته مهمی که باید موردتوجه قرار گیرد سرعت رشد مدرنیته و نفوذ آن در رده سنی مختلف جامعه است. اگر تا دیروز باید نگران کنترل و جهتدهی صحیح چند نهاد بزرگ فرهنگی بودیم باید امروز بدانیم که ابزارسازی رسانهای تفکر مدرن به شکلی شده است که تمام لحظههای زندگی افراد در هر سنی که باشند را با خود درگیر میکند و شاید بتوان گفت فضای مجازی، افزایش تبلیغات و رسانههای متنوع تنها گوشهای از این ابزار در جهت رسوخ این تفکر در هر جامعه هستند. ابزاری که اصلیترین نتیجه آنها تمرکززدایی از جامعه است و این تمرکززدایی منجر به زندگیای پر از توهمات و سردرگمی خواهد شد.
یکی از اصلیترین خصوصیات تفکر مدرن تقابل و تضاد با طبیعت است که در سطحیترین نشانههای آن تا عمقیترین بنیانهایش هم میتوان به این مسئله پی برد. در یک نگاه ساده میتوان گفت تقریباً تمام زایش مدرنیسم در حوزه تکنولوژی در جهت تخریب طبیعت است و نمیتوانیم از چندساله تحول بشری در حوزه تکنولوژی سخن بگوییم و نابودی طبیعت را در مقابل آن نبینیم. همین مسئله را در مسائل هویتی و بر خواسته از طبیعت انسانها هم میتوان دریافت. بشرِ در اسارت مدرنیته آنچنان مقهور توهمات و رؤیاهای خود میشود که حتی طبیعتش را فراموش میکند و به شکلی از خود فاصله میگیرد و این میشود که بهعنوانمثال در سادهترین امور اجتماعی نه زنان زن خواهند بود و نه مردان مرد. جایگاه این دو تغییر میکند و مسئولیتهای فردی و اجتماعیای که بر اساس همین ویژگیها در سنتهای الهی برای آنها در نظر گرفتهشده است زیر سؤال میرود و همه بدون در نظر گرفتند بسیاری از ویژگیها و طبیعت درونی خود را در برابریِ محض تعریف میکنند.
پس با همه این تفاسیر شاید بتوان گفت طبیعی است که هر از چند گاهی در جامعه سنتی ما و یا به قول عدهای در جامعه در حال گذار ما یا در جامعه تازه مدرن شده ما اتفاقاتی بس عجیب در حالت ابتدایی و عادی شده در حالتهای تکرارش را ببینیم. جامعهای که در آن بخشی از افراد مقهور مدرنیته شدهاند و با عبور از سنتهای الهی زندگی بر اساس توهمات را پیشگرفتهاند.
شاید بتوان گفت همین اتفاق ساده اما عجیب پاساژ گلستان اراک که در آن یک عاشقانه شخصی و خانوادگی را به یک مقوله اجتماعی تبدیل می کند خود نمایانگر این مهم باشد که دیگر تفکر مدرنیسم در بخشی از جامعه تأثیرات خود را گذاشته است و افراد آنچنان در دنیای توهمی خود غرق شده اند که تمامی توهمات و برداشت های تبلیغاتی و رسانه ای خود را در جامعه به نمایش می گذارند و شاید به آن افتخار هم می کنند و با هزار استدلال محکم عقلی به اثبات می رسانند. اتفاقی که در آن زیر پا گذاشتن طبیعت انسانی و هویت ها مشهود است.
مطئنا این دست اتفاقات زنگ خطری است برای جامعه ای که سالیانی را در چارچوب های سنتی پیش رفته و امروز نیز آینده خود را با آرمان های بر پایه سنت های الهی چیده است و نیاز دارد که در راستای مواجهه با این چنین اتفاقات اجتماعی ورود منطقی داشته باشد. به عبارتی امروز برخوردهای انتظامی تاثیر مقطعی بر این اتفاق دارد اما نمی تواند نجات بخش جامعه باشد بلکه شاید در بلند مدت در گسترش آن تأثیر شگرفی خواهد داشت و از طرفی بر افزایش فضای بدبینی و فضای تقابلی کمک خواهد کرد.
پر واضح است که این دست اتفاقات یک عملیات عظیم فکری و فرهنگی می طلبد که در تمام ابعاد اجتماعی به کار گرفته شود و همچنین به تلاش های گسترده ای از طرف طلایهداران سنت الهی نیاز است تا نگاه عمیقی از سنتهای الهی در جامعه فعلی ارائه شود تا درکها و برداشتهای سطحی و برآمده از نبردهای رسانهای کنار رود و جامعه، بالأخص جوانان با عمق تفکر و سنت الهی آشنا شوند و بدانند سنتهای الهی با محوریت رشد انسانی و تفکر مدرن بر پایه توهمات است.
انتهای پیام/
پس از تمرکز دشمنان بر مقولهی فرهنگ و سنتهای الهی هجوم با برنامه و دقیق آغاز میشود و یکی از اصلیترین اهداف خود را خانواده در نظر میگیرند و در عمق خانواده مسئله مهمی چون ارزش و جایگاه زن در خانواده اسلامی و همچنین غیرت مردانه را تحتالشعاع قرار میدهد.
,این هجمه فرهنگی در کنار هجمههای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی در یک بسته دقیق و کامل تهاجمی صورت میگیرد و سعی دارد تا با جذاب سازی و مدرن جلوه دادن برخی از اعمال، به مقابله با سنتهای الهی بپردازد و نهایت آسیب ممکن را وارد نماید و سیر از سنتهای الهی به فرهنگ مدرن ساخته بشر را عادی جلوه دهد.
,از طرفی سیر کلی جامعه از یک فضای سنتی به مدرن و افزایش حکومت تمامعیار مدرنیته بر زندگی افراد ازجمله عواملی است که جامعه را آماده یک تحول اساسی در افکار، رفتار و سبک زندگی میکند. سبک زندگیای که حتی به آرمانهای هویتی خود پشت کرده و در عین طبیعت ستیزی با محوریت رؤیا و اندیشههای برآمده از توهم زندگی را پیش میبرد.
,این دگرگونیهای شگرف را میتوان در جایجای جامعه در زمانهی تحقق گذار از سنت به مدرنیته ملاحظه کرد و تأثیرات ابزار مدرنیته که نتیجهای جز بنیانهای افکار مدرن را در پی نخواهد داشت، خود را روز به روز در ریزترین و درشتترین اتفاقات جامعه در هر سطح از فرهنگ و تمدن که باشد به نمایش خواهد گذاشت.
,نگاهی ساده به اتفاقات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی نمایانگر این مهم است که سرعت دریافت تفکر مدرنیته بیشتر از سرعت ورود و پذیرش ابزار آن است. بهعنوانمثال در سینمای امروز جامعه ما به سادگی قابلرؤیت است که قبل از دریافت سواد سینمایی و شناخت فرمهای تأثیرگذار، سبک زندگی و رفتار سینمای مدرنِ برآمده از توهم، دریافت میشود و متأسفانه این تفکر و سبک زندگی ناقص نه تنها بر خواص فرهنگی بلکه با بروز و ظهور این تفکر در رفتار همین خواص به شکلی کاملاً مویرگی به جامعه سرایت میکند و افکار اجتماعی را در بر میگیرد.
,پس در جامعهای که نهاد تأثیرگذار و بزرگی چون سینمای آن خارج از سنتهایی قدم بردارد که هویت جامعه بر آن تکیه دارد نباید آن چنان به دریافت عکس عملهای مثبت اجتماعی از طریق عوام امیدوار بود.
,نکته مهمی که باید موردتوجه قرار گیرد سرعت رشد مدرنیته و نفوذ آن در رده سنی مختلف جامعه است. اگر تا دیروز باید نگران کنترل و جهتدهی صحیح چند نهاد بزرگ فرهنگی بودیم باید امروز بدانیم که ابزارسازی رسانهای تفکر مدرن به شکلی شده است که تمام لحظههای زندگی افراد در هر سنی که باشند را با خود درگیر میکند و شاید بتوان گفت فضای مجازی، افزایش تبلیغات و رسانههای متنوع تنها گوشهای از این ابزار در جهت رسوخ این تفکر در هر جامعه هستند. ابزاری که اصلیترین نتیجه آنها تمرکززدایی از جامعه است و این تمرکززدایی منجر به زندگیای پر از توهمات و سردرگمی خواهد شد.
,یکی از اصلیترین خصوصیات تفکر مدرن تقابل و تضاد با طبیعت است که در سطحیترین نشانههای آن تا عمقیترین بنیانهایش هم میتوان به این مسئله پی برد. در یک نگاه ساده میتوان گفت تقریباً تمام زایش مدرنیسم در حوزه تکنولوژی در جهت تخریب طبیعت است و نمیتوانیم از چندساله تحول بشری در حوزه تکنولوژی سخن بگوییم و نابودی طبیعت را در مقابل آن نبینیم. همین مسئله را در مسائل هویتی و بر خواسته از طبیعت انسانها هم میتوان دریافت. بشرِ در اسارت مدرنیته آنچنان مقهور توهمات و رؤیاهای خود میشود که حتی طبیعتش را فراموش میکند و به شکلی از خود فاصله میگیرد و این میشود که بهعنوانمثال در سادهترین امور اجتماعی نه زنان زن خواهند بود و نه مردان مرد. جایگاه این دو تغییر میکند و مسئولیتهای فردی و اجتماعیای که بر اساس همین ویژگیها در سنتهای الهی برای آنها در نظر گرفتهشده است زیر سؤال میرود و همه بدون در نظر گرفتند بسیاری از ویژگیها و طبیعت درونی خود را در برابریِ محض تعریف میکنند.
,پس با همه این تفاسیر شاید بتوان گفت طبیعی است که هر از چند گاهی در جامعه سنتی ما و یا به قول عدهای در جامعه در حال گذار ما یا در جامعه تازه مدرن شده ما اتفاقاتی بس عجیب در حالت ابتدایی و عادی شده در حالتهای تکرارش را ببینیم. جامعهای که در آن بخشی از افراد مقهور مدرنیته شدهاند و با عبور از سنتهای الهی زندگی بر اساس توهمات را پیشگرفتهاند.
,شاید بتوان گفت همین اتفاق ساده اما عجیب پاساژ گلستان اراک که در آن یک عاشقانه شخصی و خانوادگی را به یک مقوله اجتماعی تبدیل می کند خود نمایانگر این مهم باشد که دیگر تفکر مدرنیسم در بخشی از جامعه تأثیرات خود را گذاشته است و افراد آنچنان در دنیای توهمی خود غرق شده اند که تمامی توهمات و برداشت های تبلیغاتی و رسانه ای خود را در جامعه به نمایش می گذارند و شاید به آن افتخار هم می کنند و با هزار استدلال محکم عقلی به اثبات می رسانند. اتفاقی که در آن زیر پا گذاشتن طبیعت انسانی و هویت ها مشهود است.
,مطئنا این دست اتفاقات زنگ خطری است برای جامعه ای که سالیانی را در چارچوب های سنتی پیش رفته و امروز نیز آینده خود را با آرمان های بر پایه سنت های الهی چیده است و نیاز دارد که در راستای مواجهه با این چنین اتفاقات اجتماعی ورود منطقی داشته باشد. به عبارتی امروز برخوردهای انتظامی تاثیر مقطعی بر این اتفاق دارد اما نمی تواند نجات بخش جامعه باشد بلکه شاید در بلند مدت در گسترش آن تأثیر شگرفی خواهد داشت و از طرفی بر افزایش فضای بدبینی و فضای تقابلی کمک خواهد کرد.
,پر واضح است که این دست اتفاقات یک عملیات عظیم فکری و فرهنگی می طلبد که در تمام ابعاد اجتماعی به کار گرفته شود و همچنین به تلاش های گسترده ای از طرف طلایهداران سنت الهی نیاز است تا نگاه عمیقی از سنتهای الهی در جامعه فعلی ارائه شود تا درکها و برداشتهای سطحی و برآمده از نبردهای رسانهای کنار رود و جامعه، بالأخص جوانان با عمق تفکر و سنت الهی آشنا شوند و بدانند سنتهای الهی با محوریت رشد انسانی و تفکر مدرن بر پایه توهمات است.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه