فرقی نمیکند حسینابنعلی (ع) باشی یا روحالله خمینی(ره) یا سید علی خامنهای، مهم این است که تلمذ در مکتب اسلام کرده و عقلانیت از این مکتب آموخته باشی. آنوقت است که اصلیترین بخش کلاس درسَت منطق مقاومت است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ چه بسیار بزرگان و خواصی که به هنگام خروج اباعبدالله الحسین (ع) از مدینه به مکه و از مکه به سمت کوفه سعی داشتند با عنوان کردن راهحل سازش، خود را بهعنوان بزرگ ناجی جریان اسلام و اهلبیت پیغمبر اکرم (ص) معرفی کنند. انسانهایی که بر این باور بودند که سازش با یزیدیان کمترین آسیب را به اسلام و اهلبیت پیامبر وارد خواهد کرد و همهچیز با کمتر تنشی بهپیش خواهد رفت.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب,باید گفت در طول تاریخ بشریت جریانی که سادهترین و با نگاهی عمیقتر پرهزینهترین مسیر، یعنی سازش با دشمنان را، برای رفع مسائل و مشکلات جامعه خود ارائه میدهد همیشه تکرار شده است و هیچگاه این تکرار دچار توقف نبوده. همیشه انسانهایی بودهاند که سعی بر این داشته که سازش را راهحلی منطقی جلوه دهند و در بزک کردن آن کوشا باشند.
نکته حائز اهمیت این است که در مقابل جریان سازش جریانی با عنوان مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان قد علم میکند. جریانی که باور خود را بر اساس این استوار میکند که هر قدم عقب نشستن بهمنزله پیش روی بیشازپیش دشمن خواهد بود و در مقابلش ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن عقبنشینی و شکست او را در پی خواهد داشت. اینها انسانهایی که در طول تاریخ از منطقی با عنوان منطق مقاومت نام میبرند و سیاستهای خود را بر اساس آن میچینند.
مقاومت حسین(ع) اسلام را از حصر زمانی و مکانی خارج کرد
شاید اگر حسینابنعلی ابن ابیطالب (ع) به پشتوانه کلام اهل سازش در مکه و یا مدینه متوقف میشد و امضای سازش بر درخواستهای طرف مقابلش میانداخت اسلام هم در همان بازه از تاریخ متوقف میماند و بهعنوان جزء مغلوب تاریخ حالتی مردابی به خود میگرفت. میتوان گفت پافشاری و ایستادگی حسین (ع) منطق مقاومت را در عصر خود ارائه داد، بر چارچوبهای اسلام ناب ایستادگی کرد و کربلا را رقم زد و این شد که بر اساس منطق مقاومت، اسلام تا به ابد باقی میماند و از حصر زمانی و مکانی خارج گردید.
اهل سازش در اشتباهات خود محصورند. اشتباه محاسباتیای که اهل سازش در نتایج و مسیر سازش مرتکب میشوند یکی از علل رویآوری آنها به این مسیر است. محاسباتی که در نگاه اول هزینههای سازش را بسیار کم و یا حتی هیچ نشان میدهد و برای آن بسیار دستاورد تعریف میکند. دستاوردهایی که اگر وجود خارجی هم داشته باشند سطحی و زودگذر هستند. اهل سازش در میزان اعتماد به دشمن نیز دچار اشتباهات محاسباتی هستند و گاهی میزان اعتمادشان به حدی است که حتی دشمنان هم بر این میزان اعتماد به خودباور ندارند! اهل سازش تلاش میکنند تا دستاوردهای سازش خود را به شکلی جلوه دهند تا مؤلفههای مهم ازدسترفته در این معامله سازش محور، دیده نشود و عملیات سازشِ خود را با عنوان یک عملیات آیندهساز و رفع کننده مشکلات معرفی میکنند.
آینده سازی یکی از مهمترین مؤلفههای منطق مقاومت است. از طرفی منطق مقاومت اصلیترین مؤلفه خود را بر عزتآفرینی و حرکت در مسیر آرمان و شرف یک ملت تعریف میکند و بدون اندک کوتاه آمدنی از آرمان ملتها و با توجه به چارچوبهای فکری حاکم تلاش میکند تا با اقدام خود هزینههای ایجادشده در مسیر مقاومت را به نتایجی بس بزرگ و ملموس برساند تا ملتی در طول تاریخ خود را به پشتوانه منطق مقاومت باعزت و افتخار معرفی کند و بداند ایستادگی بر آرمان و فکر مسیری است با نتایجی ژرف و ماندگار.
انسانهای مقاوم در تاریخ ماندگارند
محرم، ماجرای کربلا و منطق ارائهشده در عاشورا، اسلام را زنده نگه داشت و تحقق آرمانهای اسلام را در مقاومتِ برابر جریان ظلم تعریف کرد. به دنیای اسلام فهماند که حتی اگر تمام اهلبیت را به شهادت برسانند و یا که به اسارت ببرند هنوز هم هزینههای مقاومت کمتر از سازش است و این مقاومت و ایستادگی است که تفکر تو را در تمام تاریخ میگستراند و تو را به تاریخ میفهماند و تاریخ را در حسرت در رکاب تو بودنت قرار میدهد. این است که منطق مقاومت میتواند نسلها و ساکنین زمانههای مختلف تاریخی را به سمت تفکر تو روانه دارد و به آنها بیاموزد که انسانهایی که در راه فکرشان مقاومت میکنند در تاریخ ماندگار هستند.
حرکت در مسیر فکر و ماندگاری در تاریخ با تنبلی سازگار نیست اما جریان سازش از تنبلی و تنپروری در عذاب است. رذیلهای که آنها را مجبور به سازش میکند. آنها حاضرند دستاوردهای جریان مقاومت را هزینه کنند تا شاید در جریان سازش دستاوردی سطحی داشته باشند. اینها میز مذاکره بهعنوان مؤلفه اصلی جریان سازش را سادهترین راه در مقابل جریان پرتلاش جریان مقاومت میبینند و در زمان مواجههی با موانع و مشکلات تنها راهکار مدنظرشان مذاکره است آنهم نه مذاکره از موضع بالادست بلکه مذاکره از موضعی که مورد خواست دشمن باشد.
خواست دشمن را با تلاش میتوان زمینگیر کرد و این است که جریان مقاومت از تنبلی و تنپروری به دور و تشنه تلاش است. نیازمند باور به خود و تکیهبر توانمندیها و ظرفیتهای موجود. منطق مقاومت سازنده است سازنده برای آنانی که اهل سعی و تلاش باشند تا بتوانند خود را از بند دشمنان رهایی دهند و چون موجودی گریزپای به سمت آرمان خود روانه شوند.
منطق مقاومت انسانساز، الگوساز و ارزشآفرین است
تاریخ قرارگیری ملتها و امتها بر دوراهی سازش و مقاومت را کم به خود ندیده است. انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور جریان بزرگ اسلام در عصر حاضر نیز از این دوراهی بینصیب نبوده و اهل سازش در مقاطع مختلف راه نجات کشور و آرمان اسلام را در هزینه کردهایی برای سازش عنوان کرده اند. فرقی نمی کند در مقطع جنگ سخت باشد و یا که در جنگ نرم، نیمه سخت باشد و یا اقتصادی. این ها از تاریخ درس و عبرت نگرفته و سعی دارند شکست در مسیر سازش را هر بار تجربه کنند زیرا شاید باید گفت هزینه های مسیر مقاومت برای شخص آنها بسیار است و سعی دارند مردم را هم شبیه خود ببینند.
مردم با بصیرت شبیه جریان سازش نیستند زیرا جریان سازش یا دچار خیانت است یا دچار نادانی. محور اعتماد این جریان به دشمنان اگر از نادانی سر چشمه گرفته باشد فریادهای عقلا یا کسب تجربه های مختلف از ضربه خوردن در مسیر سازش شاید بتواند آنها را از این خواب غفلت بیدار کند اما از طرفی باید گفت که اگر سازششان برخواسته از خیانت باشد بیداری ای در کار نخواهد بود و این جریان در رکاب اربابان خود سعی دارد که به وسیله سازش ضربات نهایت کاری خود را به یک تفکر و مردم حامی آن وارد سازد و آن تفکر را نه تنها در جامعه خود بلکه در عرصه بین الملل بی ارزش نشان دهد.
ارزشها در جریان مقاومت محورند. جریان مقاومت برای یک ملت ارزشآفرین است. منطق مقاومت انسانساز است. انسانهایی را تربیت میکند که تا نسلهای نسل میتوانند بهعنوان الگوهای اصیل و پرقوت نقش ایفا کنند. پس منطق مقاومت الگوساز است. روزی ابوالفضل العباس ها و علی اکبر ها(ع) الگو می شوند و می مانند و روزی دیگر، حججی ها و سلیمانی ها که خود تربیت یافته فرهنگ ابوالفضلی هستند را بهعنوان الگوهای نسلها معرفی میکند.
منطقی با ابعاد بینهایت
نگاهی به انقلاب اسلامی از آغاز تا به امروز، از دفاع مقدس تا جنگ فرهنگی و از جنگ رسانهای تا جنگ اقتصادی که بیندازیم، تقابل دو جریان مقاومت و سازش را خواهیم یافت. هزینههایشان قابللمس است و در ادامه نتایج هر یک را هم میتوان بررسی کرد. میتوان به محاسبه نشست و عملکرد جریان سازش در دفاع مقدس و در مقابل آن جریان مقاومت در همان بازه را به منصه ظهور گذاشت. اصلاً در همین عصر حاضر هم میتوان نمونه سازش را در برجام و نمونه مقاومت در منطقه که تقریباً در یک بازه زمانی اتفاق افتادند را کنار هم گذاشت و مقایسه کرد. یکی تسلط بر افکار و قلوب مردم منطقه و شکست دشمنان را در پی داشت و دیگری بدعهدیها و خلف وعدههای دشمنان را. پسازاین مقایسه است که میتوان گفت کدام جریان نتایجی مطابق با آرمان یک ملت دارد. نتایج عزتآفرین، ارزشآفرین و الگوساز در کدام جریان نهفته است.
جریان سازش نگاهی کاملاً تکبعدی دارد. نگاهی که در پس آن فقط میتوان رسیدن به دستاوردهای ظاهری را یافت و این دستاوردها از عمق و بعد برخوردار نیستند.
دستاوردهای منطق مقاومت ابعادی از آینده و حال و گذشته یک ملت را دربر میگیرد. چارچوبهای فکری جامعه را مراقب است. برای آرمانهای مردمانش ارزش قائل میشود. شاید در برههای بر مردم سخت بگذرد ولی از آینده روشنی سخن به میان میآورد تا ملتی با تکیهبر خود و ظرفیتهای موجودش قلههای موفقیت را درنوردند. اینجا منطق مقاومت وحدت کلمه و استقلال ملی را تقویت میکند که میتوان گفت منطق مقاومت منطقی چندبعدی است و عمق دارد.
تلمذ در مکتب مقاومت
فرقی نمیکند حسینابنعلی (ع) باشی یا روحالله خمینی(ره) یا سید علی خامنهای. مهم این است که تلمذ در مکتب اسلام کرده و عقلانیت از این مکتب آموخته باشی. آنوقت است که اصلیترین بخش کلاس درسَت منطق مقاومت است. منطقی که هرکسی توان فهمش را ندارد باید اهلدل باشی و اهل عقل، تا بدانی منطق مقاومت چیست اصلاً باید امام و امام شناس باشی. باید ولی و ولی شناس باشی تا بدانی منطق مقاومت کجا به کار اسلام و جامعهی متکی بر اسلام میآید.
باید گفت که منتهیالیه منطق مقاومت بازدارندگی است. بازدارندگی در تمام حوزههای سیاسی، دفاعی، اقتصادی و ... تا جایی که دیگر تو خود منشأ و محور اتفاقات عالم خواهی بود و مسیر معادلات بینالمللی و منطقهای را تو تعیین خواهی کرد. مقاومت هزینهای است برای آیندهای روشن...
انتهای پیام/
باید گفت در طول تاریخ بشریت جریانی که سادهترین و با نگاهی عمیقتر پرهزینهترین مسیر، یعنی سازش با دشمنان را، برای رفع مسائل و مشکلات جامعه خود ارائه میدهد همیشه تکرار شده است و هیچگاه این تکرار دچار توقف نبوده. همیشه انسانهایی بودهاند که سعی بر این داشته که سازش را راهحلی منطقی جلوه دهند و در بزک کردن آن کوشا باشند.
,نکته حائز اهمیت این است که در مقابل جریان سازش جریانی با عنوان مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان قد علم میکند. جریانی که باور خود را بر اساس این استوار میکند که هر قدم عقب نشستن بهمنزله پیش روی بیشازپیش دشمن خواهد بود و در مقابلش ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن عقبنشینی و شکست او را در پی خواهد داشت. اینها انسانهایی که در طول تاریخ از منطقی با عنوان منطق مقاومت نام میبرند و سیاستهای خود را بر اساس آن میچینند.
,مقاومت حسین(ع) اسلام را از حصر زمانی و مکانی خارج کرد
, مقاومت حسین(ع) اسلام را از حصر زمانی و مکانی خارج کرد, مقاومت حسین(ع) اسلام را از حصر زمانی و مکانی خارج کرد,شاید اگر حسینابنعلی ابن ابیطالب (ع) به پشتوانه کلام اهل سازش در مکه و یا مدینه متوقف میشد و امضای سازش بر درخواستهای طرف مقابلش میانداخت اسلام هم در همان بازه از تاریخ متوقف میماند و بهعنوان جزء مغلوب تاریخ حالتی مردابی به خود میگرفت. میتوان گفت پافشاری و ایستادگی حسین (ع) منطق مقاومت را در عصر خود ارائه داد، بر چارچوبهای اسلام ناب ایستادگی کرد و کربلا را رقم زد و این شد که بر اساس منطق مقاومت، اسلام تا به ابد باقی میماند و از حصر زمانی و مکانی خارج گردید.
,اهل سازش در اشتباهات خود محصورند. اشتباه محاسباتیای که اهل سازش در نتایج و مسیر سازش مرتکب میشوند یکی از علل رویآوری آنها به این مسیر است. محاسباتی که در نگاه اول هزینههای سازش را بسیار کم و یا حتی هیچ نشان میدهد و برای آن بسیار دستاورد تعریف میکند. دستاوردهایی که اگر وجود خارجی هم داشته باشند سطحی و زودگذر هستند. اهل سازش در میزان اعتماد به دشمن نیز دچار اشتباهات محاسباتی هستند و گاهی میزان اعتمادشان به حدی است که حتی دشمنان هم بر این میزان اعتماد به خودباور ندارند! اهل سازش تلاش میکنند تا دستاوردهای سازش خود را به شکلی جلوه دهند تا مؤلفههای مهم ازدسترفته در این معامله سازش محور، دیده نشود و عملیات سازشِ خود را با عنوان یک عملیات آیندهساز و رفع کننده مشکلات معرفی میکنند.
,آینده سازی یکی از مهمترین مؤلفههای منطق مقاومت است. از طرفی منطق مقاومت اصلیترین مؤلفه خود را بر عزتآفرینی و حرکت در مسیر آرمان و شرف یک ملت تعریف میکند و بدون اندک کوتاه آمدنی از آرمان ملتها و با توجه به چارچوبهای فکری حاکم تلاش میکند تا با اقدام خود هزینههای ایجادشده در مسیر مقاومت را به نتایجی بس بزرگ و ملموس برساند تا ملتی در طول تاریخ خود را به پشتوانه منطق مقاومت باعزت و افتخار معرفی کند و بداند ایستادگی بر آرمان و فکر مسیری است با نتایجی ژرف و ماندگار.
,انسانهای مقاوم در تاریخ ماندگارند
, انسانهای مقاوم در تاریخ ماندگارند, انسانهای مقاوم در تاریخ ماندگارند,محرم، ماجرای کربلا و منطق ارائهشده در عاشورا، اسلام را زنده نگه داشت و تحقق آرمانهای اسلام را در مقاومتِ برابر جریان ظلم تعریف کرد. به دنیای اسلام فهماند که حتی اگر تمام اهلبیت را به شهادت برسانند و یا که به اسارت ببرند هنوز هم هزینههای مقاومت کمتر از سازش است و این مقاومت و ایستادگی است که تفکر تو را در تمام تاریخ میگستراند و تو را به تاریخ میفهماند و تاریخ را در حسرت در رکاب تو بودنت قرار میدهد. این است که منطق مقاومت میتواند نسلها و ساکنین زمانههای مختلف تاریخی را به سمت تفکر تو روانه دارد و به آنها بیاموزد که انسانهایی که در راه فکرشان مقاومت میکنند در تاریخ ماندگار هستند.
,حرکت در مسیر فکر و ماندگاری در تاریخ با تنبلی سازگار نیست اما جریان سازش از تنبلی و تنپروری در عذاب است. رذیلهای که آنها را مجبور به سازش میکند. آنها حاضرند دستاوردهای جریان مقاومت را هزینه کنند تا شاید در جریان سازش دستاوردی سطحی داشته باشند. اینها میز مذاکره بهعنوان مؤلفه اصلی جریان سازش را سادهترین راه در مقابل جریان پرتلاش جریان مقاومت میبینند و در زمان مواجههی با موانع و مشکلات تنها راهکار مدنظرشان مذاکره است آنهم نه مذاکره از موضع بالادست بلکه مذاکره از موضعی که مورد خواست دشمن باشد.
,خواست دشمن را با تلاش میتوان زمینگیر کرد و این است که جریان مقاومت از تنبلی و تنپروری به دور و تشنه تلاش است. نیازمند باور به خود و تکیهبر توانمندیها و ظرفیتهای موجود. منطق مقاومت سازنده است سازنده برای آنانی که اهل سعی و تلاش باشند تا بتوانند خود را از بند دشمنان رهایی دهند و چون موجودی گریزپای به سمت آرمان خود روانه شوند.
,منطق مقاومت انسانساز، الگوساز و ارزشآفرین است
, منطق مقاومت انسانساز، الگوساز و ارزشآفرین است, منطق مقاومت انسانساز، الگوساز و ارزشآفرین است,تاریخ قرارگیری ملتها و امتها بر دوراهی سازش و مقاومت را کم به خود ندیده است. انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور جریان بزرگ اسلام در عصر حاضر نیز از این دوراهی بینصیب نبوده و اهل سازش در مقاطع مختلف راه نجات کشور و آرمان اسلام را در هزینه کردهایی برای سازش عنوان کرده اند. فرقی نمی کند در مقطع جنگ سخت باشد و یا که در جنگ نرم، نیمه سخت باشد و یا اقتصادی. این ها از تاریخ درس و عبرت نگرفته و سعی دارند شکست در مسیر سازش را هر بار تجربه کنند زیرا شاید باید گفت هزینه های مسیر مقاومت برای شخص آنها بسیار است و سعی دارند مردم را هم شبیه خود ببینند.
,مردم با بصیرت شبیه جریان سازش نیستند زیرا جریان سازش یا دچار خیانت است یا دچار نادانی. محور اعتماد این جریان به دشمنان اگر از نادانی سر چشمه گرفته باشد فریادهای عقلا یا کسب تجربه های مختلف از ضربه خوردن در مسیر سازش شاید بتواند آنها را از این خواب غفلت بیدار کند اما از طرفی باید گفت که اگر سازششان برخواسته از خیانت باشد بیداری ای در کار نخواهد بود و این جریان در رکاب اربابان خود سعی دارد که به وسیله سازش ضربات نهایت کاری خود را به یک تفکر و مردم حامی آن وارد سازد و آن تفکر را نه تنها در جامعه خود بلکه در عرصه بین الملل بی ارزش نشان دهد.
,ارزشها در جریان مقاومت محورند. جریان مقاومت برای یک ملت ارزشآفرین است. منطق مقاومت انسانساز است. انسانهایی را تربیت میکند که تا نسلهای نسل میتوانند بهعنوان الگوهای اصیل و پرقوت نقش ایفا کنند. پس منطق مقاومت الگوساز است. روزی ابوالفضل العباس ها و علی اکبر ها(ع) الگو می شوند و می مانند و روزی دیگر، حججی ها و سلیمانی ها که خود تربیت یافته فرهنگ ابوالفضلی هستند را بهعنوان الگوهای نسلها معرفی میکند.
,منطقی با ابعاد بینهایت
, منطقی با ابعاد بینهایت, منطقی با ابعاد بینهایت,نگاهی به انقلاب اسلامی از آغاز تا به امروز، از دفاع مقدس تا جنگ فرهنگی و از جنگ رسانهای تا جنگ اقتصادی که بیندازیم، تقابل دو جریان مقاومت و سازش را خواهیم یافت. هزینههایشان قابللمس است و در ادامه نتایج هر یک را هم میتوان بررسی کرد. میتوان به محاسبه نشست و عملکرد جریان سازش در دفاع مقدس و در مقابل آن جریان مقاومت در همان بازه را به منصه ظهور گذاشت. اصلاً در همین عصر حاضر هم میتوان نمونه سازش را در برجام و نمونه مقاومت در منطقه که تقریباً در یک بازه زمانی اتفاق افتادند را کنار هم گذاشت و مقایسه کرد. یکی تسلط بر افکار و قلوب مردم منطقه و شکست دشمنان را در پی داشت و دیگری بدعهدیها و خلف وعدههای دشمنان را. پسازاین مقایسه است که میتوان گفت کدام جریان نتایجی مطابق با آرمان یک ملت دارد. نتایج عزتآفرین، ارزشآفرین و الگوساز در کدام جریان نهفته است.
,جریان سازش نگاهی کاملاً تکبعدی دارد. نگاهی که در پس آن فقط میتوان رسیدن به دستاوردهای ظاهری را یافت و این دستاوردها از عمق و بعد برخوردار نیستند.
,دستاوردهای منطق مقاومت ابعادی از آینده و حال و گذشته یک ملت را دربر میگیرد. چارچوبهای فکری جامعه را مراقب است. برای آرمانهای مردمانش ارزش قائل میشود. شاید در برههای بر مردم سخت بگذرد ولی از آینده روشنی سخن به میان میآورد تا ملتی با تکیهبر خود و ظرفیتهای موجودش قلههای موفقیت را درنوردند. اینجا منطق مقاومت وحدت کلمه و استقلال ملی را تقویت میکند که میتوان گفت منطق مقاومت منطقی چندبعدی است و عمق دارد.
,تلمذ در مکتب مقاومت
, تلمذ در مکتب مقاومت, تلمذ در مکتب مقاومت,فرقی نمیکند حسینابنعلی (ع) باشی یا روحالله خمینی(ره) یا سید علی خامنهای. مهم این است که تلمذ در مکتب اسلام کرده و عقلانیت از این مکتب آموخته باشی. آنوقت است که اصلیترین بخش کلاس درسَت منطق مقاومت است. منطقی که هرکسی توان فهمش را ندارد باید اهلدل باشی و اهل عقل، تا بدانی منطق مقاومت چیست اصلاً باید امام و امام شناس باشی. باید ولی و ولی شناس باشی تا بدانی منطق مقاومت کجا به کار اسلام و جامعهی متکی بر اسلام میآید.
,باید گفت که منتهیالیه منطق مقاومت بازدارندگی است. بازدارندگی در تمام حوزههای سیاسی، دفاعی، اقتصادی و ... تا جایی که دیگر تو خود منشأ و محور اتفاقات عالم خواهی بود و مسیر معادلات بینالمللی و منطقهای را تو تعیین خواهی کرد. مقاومت هزینهای است برای آیندهای روشن...
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه