یک کارشناس اقتصاد گفت: کلیت اتمسفر کشور ما رنگ و بوی تولید ندارد؛ از جمله باید تحلیل کنیم که چقدر از منابع بانکی ما صرف تولید میشود؟[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، در هیاهوی اخبار سیاسی و در میانه جنجالهای بیثمر رسانهای، نباید فراموش کرد که تلاش بیوقفه برای ایمنسازی اقتصاد از آسیبها یکی از مهمترین راهبردها برای مقابله با تهدیدات علیه کشور است. بیتردید «رونق تولید» که توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان شعار محوری سال انتخاب شده است، در همین راستا تعریف میشود. سخن گفتن از رونق تولید در گفتگو با کارشناسان میتواند ما را به «راهکارهای عملی» رهنمون سازد. بر این اساس مرآت در ادامه سلسله گفتوگوهای خود با کارشناسان اقتصاد، اینبار به سراغ عطا بهرامی، کارشناس اقتصاد سیاسی رفته است. بیدرنگ شما را به مطالعه این گفتگو دعوت میکنیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,مرآت - جناب آقای بهرامی! رهبر انقلاب در جریان نامگذاری سال 98، به صورت کاربردی الزامات سوگیری اقتصاد کشور را بیان کردند. طبیعتاً آمادهسازی ساختارهای کشور برای توجه عملی به این سوگیری، ضروری است. از این منظر نقاط ضعف را در چه مواضعی میبینید و برای رفع این نقاط ضعف چه باید کرد؟
, مرآت - جناب آقای بهرامی! رهبر انقلاب در جریان نامگذاری سال 98، به صورت کاربردی الزامات سوگیری اقتصاد کشور را بیان کردند. طبیعتاً آمادهسازی ساختارهای کشور برای توجه عملی به این سوگیری، ضروری است. از این منظر نقاط ضعف را در چه مواضعی میبینید و برای رفع این نقاط ضعف چه باید کرد؟,در ساختار کشور به وضوح روشن است که ما هنوز تصمیم نگرفتهایم یک کشور تولیدکننده باشیم. ما زیرساختهایی که باید در خدمت تولید قرار بگیرند را نمیبینیم. شما به درستی اشاره کردید که رهبری به طور کاربردی، مسیر اقتصاد را نشان دادند؛ بنابراین تحلیلهایی که کارشناسان ارائه میدهند باید از جنس تحلیل کاربردی و قابل اندازهگیری باشد تا دیگران بتوانند آن را نقد کنند.
,پیش از اصل سخنم باید اشاره کنم رهبر انقلاب در حکمی که چندی قبل برای آقای رئیسی صادر کردند، تأکید کرده بودند که برای آنچه که میخواهید انجام بدهید، جدول زمانی ارائه دهید. این نکته بسیار مهمی است. یک «برنامه واقعی» باید دارای چند ویژگی باشد. نخست این که نقطه مطلوبی که قرار است به آن برسید باید قابل اندازهگیری باشد و فاعل کار و زمانبندی انجام آن نیز مشخص باشد.
,اما در ابتدای سخنم اشاره کردم که ما تصمیم نگرفتهایم که کشوری تولیدکننده باشیم. کشوری که میخواهد تولیدکننده باشد «سرکوب ارزی» را در دستور کار قرار نمیدهد و تلاش نمیکند که با پول نفت، پول ملیاش را تقویت کند. اگر در ایران بر اثر فشار بازار نرخ ارز افزایش پیدا کند، همه دست به یکی میکنند تا آن را کاهش دهند؛ این یعنی نفی مزیت رقابتی.
,چقدر از منابع بانکی صرف تولید میشود؟
, چقدر از منابع بانکی صرف تولید میشود؟, چقدر از منابع بانکی صرف تولید میشود؟,کلیت اتمسفر کشور ما رنگ و بوی حمایت از تولید ندارد. از طرفی همه ما هم شنیدهایم که اقتصادمان به بیماری هلندی مبتلاست. نکته دوم این است که باید تحلیل کنیم که چقدر از منابع بانکی ما صرف تولید، بازرگانی و فساد میشود؟ بازرگانی اگر در مسیر درست و مشروع در جریان باشد نباید سهم زیادی از منابع بانکی را در اختیار داشته باشد. تقریبا محال است که شما بتوانید بیدردسر برای تولید وام بگیرید!
,در همه کشورهای موفق دنیا شما میتوانید، با یک طرح صنعتی حسابشده به بانک مراجعه کنید. بانک طرح شما را بررسی میکند و اگر آن را مطلوب ارزیابی کند با شما شریک میشود. این مسأله در ایران در حد یک آرزوست. بهرههای بالای بانکی نیز عملا هزینههای تولید را بالا بردهاند. از سوی دیگر رسانه ملی نیز در سطحیترین شکل ممکن به مسأله تولید میپردازد.
,بیتوجهی را به تولید را در روند تعیین حقوق کارگران نیز میتوان دید. در حالی که کارگران باید در حدی حقوق بگیرند که زندگیشان به طور آبرومندی در جریان باشد و تمرکزشان بر انجام کار باشد، کمترین حقوق به آنها تعلق میگیرد در حالی که سهم هزینه نیروی کار در قیمت تمامشده کالا، حدودا 10 درصد است. نکته دیگر آن که میان تولید و دانشگاه تقریبا هیچ ارتباطی وجود ندارد.
,دولت خریدهای خود را از کالاهای غیرایرانی انجام میدهد
, دولت خریدهای خود را از کالاهای غیرایرانی انجام میدهد, دولت خریدهای خود را از کالاهای غیرایرانی انجام میدهد,خود دولت به عنوان نهادی که حجم تقاضای بالایی دارد میتواند خریدار بخش بزرگی از کالاهای داخلی باشد اما میتوان دهها مثال را مطرح کرد که دولت خریدهای خود را چه در حوزه صنعت نفت و چه در دیگر حوزهها، از کالاهای غیرایرانی انجام میدهد. اگر میخواهیم به سمت تولید حرکت کنیم، باید یک «تغییر واقعی» در حوزههایی که به آن اشاره کردم اتفاق بیفتد.
,بهرههای بانکی باید کاهش پیدا کند. نام بانکداری ما اسلامی است اما از بانکداری در کشورهای غربی هم بدتر است! تولید اساسا نمیتواند به سمت بانکها برود! یک تولیدکننده چگونه 30 درصد سود بانکی پرداخت کند و پس از آن هزینههای سربار خود، مواد اولیه، کارگر، دستگاهها و... فراهم کند و در نهایت هم سود ببرد؟ سرانجام این رویههای بانکی، تعطیلی واحدهای تولیدی است.
,اگر این مسائل در عمل مورد توجه قرار بگیرد میتوان گفت که به سمت رونق تولید در حرکت هستیم و الا گرفتن همایش و سمینار مشکلی را حل نمیکند.
,مرآت - شما پیشتر در گفتگویی اشاره کرده بودید که در سالهای 90 تا 92، زیرساختهای بسیار مطلوبی برای مقابله با تحریمها ایجاد شده بود. ما تقریبا توانسته بودیم که اقتصاد خود را با شرایط تحریم تطبیق دهیم. شما وزن تحریمها را در عدم رونق تولید چقدر میدانید و چه باید کرد تا به شرایط پیشین و تطبیق با وضعیت تحریمی بازگردیم؟
, مرآت - شما پیشتر در گفتگویی اشاره کرده بودید که در سالهای 90 تا 92، زیرساختهای بسیار مطلوبی برای مقابله با تحریمها ایجاد شده بود. ما تقریبا توانسته بودیم که اقتصاد خود را با شرایط تحریم تطبیق دهیم. شما وزن تحریمها را در عدم رونق تولید چقدر میدانید و چه باید کرد تا به شرایط پیشین و تطبیق با وضعیت تحریمی بازگردیم؟,واقعیت این است که با هیچ روش علمی محاسبه نشده است که تحریمها واقعا به اندازه چند درصد در آسیبهای اقتصاد ما سهم دارند و آنچه گفته میشود، ذهنی است. بنابراین آنچه در این ارتباط میگوییم بر اساس تجارب و فهممان از اقتصاد است. فهم کلی من این است که تحریمها حداکثر 20 درصد در اقتصاد ما تأثیرگذارند. ما پیشتر شیوههای دور زدن تحریمها را آموخته بودیم اما افراد فعال در این عرصه را لو دادند.
,در انعقاد پیمانهای دوجانبه مالی کُند عمل میکنند
, در انعقاد پیمانهای دوجانبه مالی کُند عمل میکنند, در انعقاد پیمانهای دوجانبه مالی کُند عمل میکنند,دور زدن تحریمها به وسیله افراد، گام اول و اضطراری بود. در گام دوم ساختارهای مطلوبی برای دور زدن تحریمها ایجاد شد. یکی از این ساختارها انعقاد پیمانهای دوجانبه است. در این حوزه متأسفانه بسیار کند و لخت در حال حرکت هستیم. در گذشته مذاکرات خوبی با چینیها انجام شد و کونلونبانک را برای مقابله با تحریمها پای کار آوردند. برخوردهای توهینآمیزی که دولت آقای روحانی با چینیها داشت سبب شد که آنها ارتباط از طریق بانک مذکور را مسدود کنند.
,عدهای در دولت جدید میگفتند با چینیها کار نکنید؛ با اروپاییها کار کنید؛ در حالی که کل مبادلات ما با اروپا به یک میلیارد دلار هم نمیرسد اما با چین تا 30 میلیارد دلار هم تعامل داشتهایم. اکنون به طور رسمی با عراق حدود 15 میلیارد دلار تعامل داریم و نرخ غیررسمی آن بسیار بیشتر از این است. ما نسبت به چین، روسیه و عراق بیمحلی و بیتوجهی کردیم و با ترکیه به خوبی تعامل نکردیم.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه