اخبار داغ

یادداشت اختصاصی «رحیم مخدومی» نویسنده ادبیات در نقد نظر وزیر ارشاد

آقای امیری صالحی، وزارت ارشاد را از سر می‌خوانید یا از ته؟!

آقای امیری صالحی، وزارت ارشاد را از سر می‌خوانید یا از ته؟!
«رحیم مخدومی»؛ نویسنده ادبیات و مدیر موسسه «رسول آفتاب» با انتشار یادداشتی اختصاصی به نقد گفته اخیر سیدرضا صالحی امیری؛ وزیر ارشاد دولت یازدهم دست زده و آن را جهت انتشار در اختیار «آینه نیوز» قرار داده است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آینه نیوز، «رحیم مخدومی»؛ نویسنده آثاری چون «جنگ پا برهنه»، «آنان که رفتند»، «فرمانده من» و «من مادر مصطفی» که ضمن مدیریت موسسه «رسول آفتاب» و انتشار کتاب توانسته است در سال های اخیر با اراده ای مصمم به برپایی جشنواره مردمی «رسول آفتاب» اقدام کند، با انتشار یادداشتی اختصاصی برای «آینه نیوز» به نقد گفته اخیر سیدرضا صالحی امیری؛ وزیر ارشاد دولت یازدهم دست زده است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

متن یادداشت رحیم مخدومی خطاب به وزیر ارشاد:

, متن یادداشت رحیم مخدومی خطاب به وزیر ارشاد:, متن یادداشت رحیم مخدومی خطاب به وزیر ارشاد:,

وزیر ارشاد برای مجموعه هنرمندان جامعه نقش پدر را دارد. اگر چه این پدر عاریه ای و ناپدری است، با این حال بسته به ذات او، ممکن است از پدر واقعی فهمیده تر و دلسوزتر باشد، اما امان از روزی که دو نقش مخوف و غیرقابل تحمل «ناپدری» و «نابخردی» در وجود یک انسان دست به دست هم دهند و نقش پدر را برای آدم بازی کنند. کافی است نابخردی چنان اوج بگیرد که ناپدری تصور کند حق فروش زن و فرزندش را هم دارد. مثلا هنرمندان فرهیخته ی کشور را بندگان زرخرید خود تصور نموده و به یک کاندیدا بگوید اگر به من می گفتی، چندتا هنرمند به تو می دادم. این جاست که آدمی برای فرار از شر این دیوصفتی ها حاضر است سر به جهنم بگذارد اما فرزند خواندگی این فراعنه سرمست قارونی را نپذیرد. این حد توهین به هنرمند جز از یک ذهن زرخرید برنمی خیزد. 

,

وقتی بنده مصاحبه حین رأی  ناپدری ارشاد را دیدم، به نظرم رسید این سوال را از او بپرسم که جناب آقای امیری صالحی! چهار سال از ارسال نامه ی تقاضای دیدار و گفتگوی موسسه رسول آفتاب با معاون فرهنگی تان می گذرد. طی این چهار سال، از معاون فرهنگیِ فرهنگی ترین وزارتخانه ی دولت انتظار پاسخی فرهنگی داشتم. متاسفانه تا این لحظه با فرار ایشان از زیر پاسخ، به عمق فهم فرهنگی اش پی برده ام.

,

و اما جنابعالی که بعد از استعفای مشکوک و حقارت آمیز ناپدری سابق، سر این سفره ی دستمالی شده نشسته اید، تا این افاضات اخیرتان در نظر ما پسته ی لب باز نکرده بودید و از مغز دار یا تهی مغز بودنتان خبری نداشتیم. وقتی آن مصاحبه ی سرشار از شعور! و ادب! و اخلاق! شما در فضای مجازی پخش شد، بنده از داشتن چنین پدر ناخلفی احساس شرم کردم. کما این که پیشتر چنین شرمی را از ناپدری آموزش و پرورش به خاطر کاسبی خود و قاچاق دختر میلیادر بیکارش کرده بودم. نمی دانم خبر دارید یا خیر. بنده از بد روزگار دوتا ناپدری دارم. چون هم معلم هستم و هم نویسنده.

,

حال سوالم این است. وزارت ارشاد اسلامی را از سر می خوانید یا از ته؟!

,

اگر از سر بخوانید، این وزارتخانه باید از ارشادِ افراد به اسلام و از گل شدن خارها، خرسند باشد، نه این که از زور عصبانیت حالتی نزدیک به انفجار به او دست دهد. مثل ندامت آن خواننده از رویه بد گذشته و دست رأفتی که بر شانه اش نشست. اما اگر از ته بخوانید، طبیعتا برای ارشاد افرادی مایه فخر و مباهات خواهند بود که از اسلام ارشاد شده و اعلان ندامت از خوبی های گذشته کرده اند. مثل آن یکی خواننده- که البته ایشان هم به تازگی از ندامت خود نادم شده و خوشبختانه ارشادیها را در خماری گذاشته است-.

,

پس سوال بنده این است؛ وزارت ارشاد را از سر می خوانید یا از ته؟! خوب فکر کنید و اگر دوست داشتید مثل معاون فرهنگی تان پاسخ بنده را دهید!

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه