دولت دوازدهم در آزمونی سخت؛
کابینه سیاسی یا اجرایی؟!
سهمخواهی از دولت دوازدهم این روزها به اوج خود نزدیک شد و این در حالی است که کابینه سیاسی کلید رفع مشکل کشور نیست.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، به نقل از بلاغ، سیاستزدگی یکی از آفتهای جدی هر کشور، استان و منطقه است.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
بلاغ،,
دولتهای که نمیتوانند خواستهها و دغدغههای مردمی خویش را آنطور که باید و شاید برآورده کنند روی به مسائل سیاسی و حاشیهای میآورند و تلاش دارند از کاه کوه ساخته و ذهن جامعه را از واقعیتهای موجود منحرف کرده تا به قول خودشان زمان بخرند.
بیشتر کسانی به مسائل سیاسی دامن میزنند که به لحاظ اقتصادی مشکلی نداشته و از همه بدتر اینکه اگر این افراد به عنوان مسئول اجرایی قرار گیرند بیشتر افراد جامعه با مشکلات اقتصادی بنیادینی مواجه میشوند.
تب دو قطبی کردن کشور از دوران اصلاحات در کشور مطرح شد، در دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد تا حدوی کاهش یافت و در دوره دوم ریاست جمهوری احمدینژاد دوباره و در ایام انتخابات قوت گرفت و مسائل اصلی و زیربنایی جامعه تحت تاثیر القائات نامناسب قرار گرفته و جریان فتنه 88 چندین ماه کشور را تحت تاثیر فضای نامناسب سیاسی قرار داد و کشور به شدت به لحاظ اقتصادی دچار لطمات شدید شد.
افزایش فشار تهدید و تحریم اقتصادی و سیاسی کشورهای همسایه و دیگر کشورهای حامی جریان فتنه از مشکلاتی بود که در جریان فتننه 88 به کشور تحمیل شد و کشور از مناسبات سیاسی به شدت دچار لطمه شد.
پس از انتخابات سال 92 انتظار بود که فضای دو قطبیسازی در کشور تا حدودی کاهش پیدا کند و در چند ماهی این روند در کشور حاکم بود تا اینکه بحث برجام به میان آمد و تصمیمات رفع تحریمها در سایه دو قطبیسازی کشور قرار گرفت و نظرات به حق دلسوزان نظام نادیده گرفته شد و دولت برای کاهش فشارها و به جای اتخاذ راهکار منطقی در حوزه برجام تحت تاثیر تصمیم احساسی همه داشتههای هستهای ما را نادیده گرفته و بدون بررسی دغدغههای به حق افراد دلسوز برجام را تصویب کرد.
در سایر امور دولت به جای رفع مشکلات جامعه و بررسی نقدهای به حق تحت تاثیر فضای سیاسی قرار گرفته و انتخابات سال 96 را به همین منوال مدیریت کرد، بعد از انتخابات انتظار این بود که دولت مردان از فضای انتخاباتی کشور خارج شده و به دنبال رفع دغدغههای اجتماعی مردم باشند.
دولت یازدهم علیرغم اینکه شعار اعتدال را سرلوحه کار خویش قرار داد، در عمل از شعار فاصله گرفته و بیشتر از آنکه دغدغه رفع معضلات اجتماعی داشته باشد به دنبال دامن زدن به مسائل سیاسی کشور است.
این روند نه تنها تعدیل نشده بلکه ابزاری شد برای انحراف افکار عمومی از واقعیتهای موجود در جامعه نظیر، فقر، بیکاری، اعتیاد، بیحجابی و بیکاری اقشار خاص و برخی از فعالان رسانهای هم با توجه به اینکه منافع آنها در این بخش تامین میشود در این حوزه قلم فرسایی کرده و به فکر له شدن اقشار ضعیف جامعه در سایه سیاسی کردن وضعیت جامعه نیستند.
بعد از انتخابات، فعالیت اقتصادی و اجتماعی در کشور به نظر میرسد که به کلی تعطیل شده و فعالیتهای سیاسی دولت رنگ و بوی جدیتر گرفته است.
دولت در حال حاضر در شرایط حساس انتخاب کابینه قرار دارد و فشارهای برخی سیاسیون نسبت به انتخاب وزرا روز به روز در حال قوت گرفتن است، مردم انتظار دارند که دولت در انتخاب کابینه مصلحت کشور را در نظر گرفته و فراتر از مسائل سیاسی و جناحی نسبت به انتخاب کابینه اقدام کند و مصالح کشور را فدای منفعتطلبی برخی سیاسون نکند.
,
دولتهای که نمیتوانند خواستهها و دغدغههای مردمی خویش را آنطور که باید و شاید برآورده کنند روی به مسائل سیاسی و حاشیهای میآورند و تلاش دارند از کاه کوه ساخته و ذهن جامعه را از واقعیتهای موجود منحرف کرده تا به قول خودشان زمان بخرند.
بیشتر کسانی به مسائل سیاسی دامن میزنند که به لحاظ اقتصادی مشکلی نداشته و از همه بدتر اینکه اگر این افراد به عنوان مسئول اجرایی قرار گیرند بیشتر افراد جامعه با مشکلات اقتصادی بنیادینی مواجه میشوند.
تب دو قطبی کردن کشور از دوران اصلاحات در کشور مطرح شد، در دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد تا حدوی کاهش یافت و در دوره دوم ریاست جمهوری احمدینژاد دوباره و در ایام انتخابات قوت گرفت و مسائل اصلی و زیربنایی جامعه تحت تاثیر القائات نامناسب قرار گرفته و جریان فتنه 88 چندین ماه کشور را تحت تاثیر فضای نامناسب سیاسی قرار داد و کشور به شدت به لحاظ اقتصادی دچار لطمات شدید شد.
افزایش فشار تهدید و تحریم اقتصادی و سیاسی کشورهای همسایه و دیگر کشورهای حامی جریان فتنه از مشکلاتی بود که در جریان فتننه 88 به کشور تحمیل شد و کشور از مناسبات سیاسی به شدت دچار لطمه شد.
پس از انتخابات سال 92 انتظار بود که فضای دو قطبیسازی در کشور تا حدودی کاهش پیدا کند و در چند ماهی این روند در کشور حاکم بود تا اینکه بحث برجام به میان آمد و تصمیمات رفع تحریمها در سایه دو قطبیسازی کشور قرار گرفت و نظرات به حق دلسوزان نظام نادیده گرفته شد و دولت برای کاهش فشارها و به جای اتخاذ راهکار منطقی در حوزه برجام تحت تاثیر تصمیم احساسی همه داشتههای هستهای ما را نادیده گرفته و بدون بررسی دغدغههای به حق افراد دلسوز برجام را تصویب کرد.
در سایر امور دولت به جای رفع مشکلات جامعه و بررسی نقدهای به حق تحت تاثیر فضای سیاسی قرار گرفته و انتخابات سال 96 را به همین منوال مدیریت کرد، بعد از انتخابات انتظار این بود که دولت مردان از فضای انتخاباتی کشور خارج شده و به دنبال رفع دغدغههای اجتماعی مردم باشند.
دولت یازدهم علیرغم اینکه شعار اعتدال را سرلوحه کار خویش قرار داد، در عمل از شعار فاصله گرفته و بیشتر از آنکه دغدغه رفع معضلات اجتماعی داشته باشد به دنبال دامن زدن به مسائل سیاسی کشور است.
این روند نه تنها تعدیل نشده بلکه ابزاری شد برای انحراف افکار عمومی از واقعیتهای موجود در جامعه نظیر، فقر، بیکاری، اعتیاد، بیحجابی و بیکاری اقشار خاص و برخی از فعالان رسانهای هم با توجه به اینکه منافع آنها در این بخش تامین میشود در این حوزه قلم فرسایی کرده و به فکر له شدن اقشار ضعیف جامعه در سایه سیاسی کردن وضعیت جامعه نیستند.
بعد از انتخابات، فعالیت اقتصادی و اجتماعی در کشور به نظر میرسد که به کلی تعطیل شده و فعالیتهای سیاسی دولت رنگ و بوی جدیتر گرفته است.
دولت در حال حاضر در شرایط حساس انتخاب کابینه قرار دارد و فشارهای برخی سیاسیون نسبت به انتخاب وزرا روز به روز در حال قوت گرفتن است، مردم انتظار دارند که دولت در انتخاب کابینه مصلحت کشور را در نظر گرفته و فراتر از مسائل سیاسی و جناحی نسبت به انتخاب کابینه اقدام کند و مصالح کشور را فدای منفعتطلبی برخی سیاسون نکند.
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
انتهای پیام/
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه