آیا زنان ایرانی واقعا علاقه ای به حجاب ندارند؟
عواملی چون فضاسازی اقشار هنجار شکن و سلبریتیها و نشر شبهات به علاوه همراهی برخی مسئولان با موج ضد تبلیغی علیه حجاب منجر به رواج تدریجی سکوت اجتماعی و انفعال و سازگاری جامعه با این پدیده شده است؛ به گونه ای که بیم آن میرود با گسترش رویکرد انتقادی و مقاومتی نسبت به حجاب، پدیده بدحجابی به هنجار تبدیل شود.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بر اساس داده های پژوهشی طی چند دهه گذشته سلیقه نسلی در خصوص شکل حجاب تغییر یافته و از چادر به سمت سایر پوشش ها متحول شده است و در نهایت به صورت کلی نتایج وضعیت سنجیها و پژوهشهای معتبر در زمینه عفاف و حجاب، بیانگر بروز رو به افزایش بی حجابی و بد حجابی در سطح جامعه و کاهش عفاف در روابط فردی و اجتماعی است. این مسئله با متغیرهای سن ، تحصیلات و سکونت در کلانشهرها ارتباط معنا داری دارد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
نتایج حاصل از پیمایش فرهنگ حجاب و پوشش زنان ایرانی (سازمان تبلیغات؛ سال 90 و 95) و پیمایش وضعیت حجاب زنان ایرانی (سازمان بسیج؛ سال 92) نیز نشان دادند که بیش از 90 درصد زنان جامعه ایرانی به اصل رعایت حجاب معتقدند در حالی که حدود 48 درصد از زنان جامعه چادری و حدود 7 درصد نیز دارای حجاب شرعی به غیر از پوشش چادر هستند. این آمار بیانگر آن است که بین اعتقاد به اصل حجاب و التزام به آن یعنی بین انتخاب نظری و عملی مردم در پوشش حجاب فاصله معنا داری وجود دارد این اختلاف 30 تا 35 درصدی که منجر به عدم رعایت حجاب توسط کسانی که معتقد به حجاب شرعی هستند شده است، نشانگر تأثیر تبلیغات بر عرفی سازی پوشش و تاثیر فشار محیط در راستای جامعه پذیری مطلوب، خلاف عقاید درپونی و ذاتی است. به نظر میرسد عواملی چون فضاسازی اقشار هنجار شکن و سلبریتیها و نشر شبهات به علاوه همراهی برخی مسئولان با موج ضد تبلیغی علیه حجاب منجر به رواج تدریجی سکوت اجتماعی و انفعال و سازگاری جامعه با این پدیده شده است؛ به گونه ای که بیم آن میرود با گسترش رویکرد انتقادی و مقاومتی نسبت به حجاب، پدیده بدحجابی به هنجار تبدیل شود.
,
بر اساس همین آمار حدود 5/1 درصد زنان متردد در جامعه به عنوان مروجان بی حجابی شناسایی شده اند؛ اما از آنجایی که عوامل دیگری از جمله تاثیر روانی قوی حضور مستمر هنجارشکنانه در اجتماع و تبلیغات و حمایت رسانه های معاند و بعضا داخلی، به تقویت باز نشر این نوع رفتار می انجامد. جو ایجاد شده در محیطهای مختلف اجتماعی، فشار روانی را ایجاد کرده که به صورت کاملا خاموش سلیقه افراد را برای کسب آرامش در روابط اجتماعی به سمت بی حجابی اجباری، برخلاف عقیده ذاتی، متمایل می کند. و بر همین اساس شاهد تغییر سلیقه نسلی در خصوص شکل حجاب هستیم.
,
اگر برنامه دقیق و موثر ناظر به همین واقعیات در دو بخش ایجابی و سلبی صورت نپذیرد نه تنها شاهد روند نزولی رعایت حجاب تا عریان شدن قسمتهایی از بدن، خواهیم بود بلکه سایر مولفه های فرهنگی کشور هم دچار آسیب جدی خواهند شد.
,
لازم است برای جلوگیری از این چرخه باطل در حال حرکت با توجه به اهمیت و تاثیر رعایت حدود قانونی توسط مسئولان، در گام اول فضای مدیریتی جامعه بر مبنای مصوبات و اسناد بالادستی اصلاح گردد و در گام بعد زیر مجموعه های تحت حاکمیت نظام، ناظر به اهمیت نقش زن مسلمان محجبه برنامه ریزی و حرکت کنند و در آخرین گام پس از پاکسازی محیط کلی اجرایی و اداری کشور، فرهنگسازی موثری بین عوام جامعه با استفاده از ابزار هنر و رسانه صورت پذیرد. تنها با رعایت اولویت بندی گامهای پیش گفته است که امکان ارسال پیام اقتدار نظام در این عرصه وجود خواهد داشت و از چرخه باطل نجات خواهیم یافت.
,
مهری طالبی دارستانی
]
ارسال دیدگاه