وحدت اسلامی؛ رکن بنیادین دین بر اساس آموزههای قرآن و تأکیدات رهبر معظم انقلاب
در عصر کنونی که جهان اسلام با چالشهای فزاینده و تحریکهای هدفمند برای ایجاد تفرقه مواجه است، بازگشت به منابع اصیل دین، یعنی قرآن کریم، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت بنیادین است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بر اساس تأکیدات اخیر رهبر معظم انقلاب، مسئله وحدت در جامعه اسلامی از جایگاه یک استراتژی موقت یا تاکتیک صرف سیاسی فراتر رفته و به عنوان یکی از رکنهای بنیادین دین اسلام معرفی شده است که ریشه آن به صراحت در قرآن کریم دیده میشود. این دیدگاه، ضرورت حفظ انسجام اسلامی را در ساحتهای مختلف فکری، اجتماعی و عملی مورد تأکید قرار میدهد. این گزارش تحلیلی به بررسی عمیق مبانی قرآنی این اصل محوری و همچنین نحوه تفسیر و اجرای آن در چارچوب آموزههای اسلامی میپردازد. تأکید بر بنیادین بودن وحدت، مستلزم آن است که این مفهوم نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه یک فریضه اعتقادی تلقی شود که سلامت و بقای امت اسلامی وابسته به تحقق آن است.
در دنیای امروز که جریانهای تفرقهافکن، چه از درون و چه از خارج، فعالانه در پی شکاف افکنی میان مذاهب، اقوام و گرایشهای مختلف اسلامی هستند، بازگشت به ریشههای قرآنی وحدت، امری حیاتی و ضروری است. این امر نیازمند درک دقیق تفاوت میان "وحدت ظاهری" و "وحدت مبتنی بر اعتصام به ریسمان الهی" است.
مبانی قرآنی وحدت و اعتصام جمعی
ریشه قرآنی این ضرورت در آیات محکم الهی نهفته است. قرآن کریم به صراحت، اجتماع و پرهیز از تفرقه را در کنار تمسک به اصل توحید قرار داده است، که نشاندهنده اهمیت مضاعف این مفهوم در ساختار دین است.
ریسمان الهی؛ مبنای وحدت
محور وحدت، "حبل الله" (ریسمان الهی) است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران: ۱۰۳). این آیه صراحتاً بر مفهوم "جمیعاً" (همگی) تأکید دارد. تحلیل این آیه نشان میدهد که:
الف. ماهیت اعتصام: اعتصام به ریسمان الهی، که مفسرین آن را قرآن، اسلام، یا ولایت الهی دانستهاند، نباید به صورت انفرادی صورت پذیرد؛ بلکه این چنگ زدن به دین باید ماهیتی جمعی و متحد داشته باشد. تفرقه در این تمسک، به معنای سست شدن چنگ زدن به اصل دین است.
ب. نهی صریح از تفرقه: عبارت «وَ لَا تَفَرَّقُوا» یک نهی دستوری مستقیم است. این نهی نشان میدهد که تفرقه نه تنها یک ضعف مدیریتی، بلکه یک گناه کبیره یا حداقل ترک یک واجب اصلی است، زیرا در مقابل واجب "اعتصام جمیعاً" قرار گرفته است.
اعمال دینی؛ مظهر وحدت عملی
اهمیت این اجتماع تا حدی است که حتی مهمترین اعمال دینی، خود مظهر این وحدت و اجتماع الهی هستند.
نماز جماعت: اجتماع مؤمنین در صفوف منظم برای یک عبادت مشترک، تجلی وحدت در سطح کوچک است. امام جماعت به عنوان امام جامعه کوچک عمل میکند.
فریضه حج: بزرگترین گردهمایی مسلمانان جهان، در عرفات و منا، نمادی از برابری و اتحاد در برابر خداوند است، فارغ از اختلافات قومی و مذهبی.
نماز جمعه: این اجتماع هفتگی، سیاسی و عبادی، یک الزام شرعی است که بر لزوم حفظ پیوستگی اجتماعی و سیاسی تأکید دارد.
این مظاهر نشان میدهند که وحدت برای اسلام نه تنها یک مفهوم نظری، بلکه در ساختار عبادات نیز تعبیه شده است. این الزام، در سطح گستردهتر، وحدت جامعه مسلمین را به یک الزام الهی تبدیل میکند.
وحدت در ساحت نزاع: اصلاح و قاطعیت
یکی از نقاط قوت آموزههای اسلامی در باب وحدت، ارائه راهکار برای زمانهایی است که اختلافات بروز میکنند. قرآن کریم آگاهانه پیشبینی کرده است که ممکن است میان مؤمنین درگیری رخ دهد، اما در این مواقع نیز هدف نهایی، بازگشت به اصل اجتماع است.
وظیفه اصلاح و حکمیت
در استناد به آیهای از سوره حجرات، قرآن کریم وظیفه جامعه اسلامی در قبال نزاع را روشن میسازد: «وَ إِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا» (حجرات: ۹) در مواجهه با نزاع میان دو گروه از مؤمنین، اولین وظیفه جامعه اسلامی، برقراری صلح و جلوگیری از گسترش فتنه است. این مرحله، مرحله اصلاح است که بر اساس اصل برادری ایمانی و حفظ کیان جامعه اسلامی اولویت دارد.
تعیین حدّ بغی و قاطعیت در مقابل انحراف
با این حال، قرآن کریم یک اصل مهم را مطرح میسازد: اگر یکی از طرفین دچار «بُغی» شود و از مسیر حق منحرف گردد، دستور به برخورد قاطعانه با او صادر میشود تا به مسیر اصلی بازگردد. آیه ۹ حجرات ادامه مییابد: «فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ»
این رویکرد نشان میدهد که: وحدت مشروط به حقانیت نیست، اما باید در چارچوب دین باشد: این حکم نشان میدهد که وحدت مطلق و چشمپوشی از انحرافات بنیادین، مورد پذیرش نیست. اگر یک گروه به جای اصلاح، به ظلم و تجاوز (بُغی) ادامه دهد، اصل حفظ دین و عدالت ایجاب میکند که برای بازگرداندن او به دایره حق، اقدام عملی صورت پذیرد.
هدف، بازگشت است نه نابودی: قید «حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ» (تا به فرمان خدا بازگردد) تصریح میکند که هدف از قتال یا برخورد، نابودی گروه باغی نیست، بلکه بازگرداندن آنها به چارچوب وحدت ایمانی و شریعت است. این رویکرد نشان میدهد که وحدت در اسلام یک ایده آرمانی نیست، بلکه یک اصل عملی است که در مواقع لزوم، برای حفظ اصل وحدت ایمانی و عدالت، اقدام عملی (حتی مبارزه) را نیز جایز و واجب میشمارد.
اصل برادری ایمانی؛ پیوندی الهی
وحدت تنها در قالب ساختارهای سیاسی و اجتماعی تعریف نمیشود؛ بلکه در عمیقترین لایه خود، یک رابطه قلبی و عاطفی تعریف شده توسط خداوند است.
قرآن کریم، در ادامه بر پیوند عمیق میان مؤمنان تأکید میورزد و آنان را به صورت صریح برادر خطاب میکند. این مفهوم در آیه دیگری از سوره حجرات تبلور یافته است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» (حجرات: ۱۰)
تحلیل این آیه نشاندهنده عمق این پیوند است:الف. تخصیص هویت: کلمه «إِنَّمَا» (همانا، فقط) دلالت بر حصر دارد؛ یعنی هویت اصلی و تعریفی برای مؤمنین، برادری است. این برادری فراتر از روابط خونی یا ملی است و بر اساس ایمان مشترک بنا شده است.
ب. وظیفه ترمیم: بلافاصله پس از تعریف هویت برادری، دستور به اصلاح داده میشود: «فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ». این نشان میدهد که حفظ روابط برادرانه و ترمیم اختلافات جزو وظایف فعالانه مؤمنین است. هرگونه خردگی یا فاصلهای میان دلها، نقض این هویت الهی است.
اهمیت همبستگی عاطفی
این برادری، یک پیوند تعریفشده الهی است که مسلمانان را موظف میسازد که همواره در تلاش باشند تا هرگونه خردگی یا فاصلهای میان دلها را ترمیم و جبران نمایند. این بُعد عاطفی و اخلاقی، تضمینکننده پایداری وحدت در برابر فشارهای بیرونی است؛ زیرا پایههای آن بر محبت و شفقت ایمانی استوار است.
تأکیدات رهبری: وحدت به مثابه ضرورت استراتژیک
تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهههای اخیر، بر مبنای همان اصول قرآنی، وحدت را از ساحت نظری به سطح ضرورت استراتژیک ارتقا داده است. ایشان همواره بر این نکته اصرار دارند که اختلافات مذهبی (اعم از شیعه و سنی) بزرگترین ابزار دشمنان اسلام است.
الف. خطر تفرقه دینی: رهبری همواره هشدار دادهاند که تلاش برای شیعهسازی در میان اهل سنت و یا سنّیسازی در میان شیعیان، یک توطئه خارجی است که هدف آن ایجاد درگیری داخلی و تضعیف جهان اسلام است. این اقدامات، در چارچوب قرآنی، همان مصداق «تفرقه» (لا تفرقوا) است که محکوم است.
ب. تأکید بر مشترکات: محور قرار دادن مشترکات اعتقادی، فقهی و تاریخی (مانند مسئله ولایت پیامبر (ص)، اهمیت قرآن و نماز) به عنوان "حبلالله" که همه باید بدان متمسک شوند، تأکید مجدد بر آیات سوره آل عمران است.
ج. پرهیز از تحقیر: تأکید بر احترام متقابل به مقدسات مذاهب مختلف، به ویژه در مورد شخصیتهای مورد احترام طرف مقابل (مانند صحابه برای اهل سنت و ائمه اطهار (ع) برای شیعیان)، مصداق اجرای عملی آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» است.
مفهوم وحدت اسلامی در متون بنیادین دین، یعنی قرآن کریم، نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه یک امر تأسیسی و ساختاری است که بدون آن، "اعتصام به حبل الله" میسر نخواهد بود. این اصل در دو سطح قابل پیگیری است:
۱. سطح اعتقادی/نظری: تمسک همگانی به اصول مشترک ایمان (حبل الله).
۲. سطح عملی/اجتماعی: برقراری صلح، ترمیم دلها (اخوة)، و برخورد قاطعانه با بغی برای حفظ چارچوب کلی امت.
کارشناس تأکید کرد که وضعیت کنونی در جوامع اسلامی گاهی با این دستورالعملهای روشن الهی فاصله دارد. تشتت، نزاعهای فرقهای و تضعیف بنیه ایمانی در اثر اختلافات، بزرگترین دستاورد دشمنان امت است.
رسالت اصلی ما این است که با تأمل عمیق در کلام خدا و پیروی از سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، با هر حرکت و سکوت خود، این اصل بنیادین را زنده نگه داریم. وحدت نه یک شعار، بلکه یک وظیفه ملموس و فوری برای هر مؤمنی است که باید در زندگی فردی و جمعی، خود را نماد حقیقی وحدت و برادری اسلامی در جهان معرفی کند. تحقق این امر، تضمینکننده عظمت و پایداری جامعه اسلامی در برابر هرگونه توطئه و انحراف خواهد بود.
ارسال دیدگاه