واکاوی ابعاد نفوذ:
تغییر روشهای نفوذ استکبار در ایران پس از فتنه 88
پس از ناکامی فتنه براندازانه سال 88 استراتژی نفوذگران به تغییر دادن نظام تصمیم گیری ایران از طریق تاثیر بر طرز فکر و تصمیم گیری مردم متمایل شده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سایت قم فردا،پس از هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری که در اثنای مذاکرات هسته ای شدت گرفته و بعد از آن نیز تاکنون ادامه یافته است، کلید واژه «نفوذ» مورد توجه بسیاری از صاحبنظران عرصه فرهنگ و سیاست و اهالی رسانه قرار گرفته است. اما متاسفانه برخی تلاش دارند با همان عینک جناحی و حزبی به این مسئله نگاه کنند. به ویژه عده ای که به قول معروف خودشان یا دوستانشان را مرجع ضمیر بکار رفته در هشدارهای رهبری معظم انقلاب احساس کرده اند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, قم فردا, قم فردا,این عده خواسته یا ناخواسته تلاش داشتند با مصادره به مطلوب نمودن هشدار رهبرانقلاب درباره نفوذ، به زعم خود دلسوزان نظام و جناح مومن و انقلابی را متهم به استفاده سیاسی و ابزاری از واژه نفوذ نموده و به نوعی فضای غفلت و انفعال نسبت به این هشدار مهم را ایجاد کنند. این طیف بلافاصله با واکنش حکیمانه رهبر معظم انقلاب مواجه شدند که فرمودند: برخی به طرح موضوع نفوذ واکنش نشان دادند و گفتند که از این موضوع، استفاده جناحی می شود البته اگر کسانی از آن استفاده جناحی می کنند، کار اشتباهی است، اما این حرفها نباید موجب غفلت از اصل موضوع «نفوذ» و فراموشی آن شود. (بیانات در دیدار با فرماندهان بسیج 4/9/94)
,اگر چه با گذشت قریب به چهار دهه از عمر پربرکت انقلاب اسلامی، قطعا نفوذگران و دشمنان این انقلاب ترفندها و روشهای گوناگون نفوذ را آزموده و از براندازی نظام اسلامی و انقلاب ناتوان بوده اند لکن بدیهی است که جبهه دشمن با اندوختن این تجربه ها همواره در صدد پیدا کردن راهها و روشهای جدیدتر و کارآمدتری برای نفوذ می باشد.
,امروز دیگر روش بکارگیری نفوذگرانی نظیر کشمیری که توانست با طرحی چند ساله به ارکان بالای امنیتی نظام اسلامی راه یافته و فاجعه 8 شهریور را رقم زد منسوخ شده و با توجه به تجربه و توانمندی بالای نهادهای امنیتی و ساختاری نظام قطعا چنین روشهایی کارآیی ندارد.
,طی سالهای اخیر و به ویژه پس از ناکامی فتنه براندازانه سال 88 استراتژی نفوذگران به تغییر دادن نظام تصمیم گیری ایران از طریق تاثیر بر طرز فکر و تصمیم گیری مردم متمایل شده است.
,بدون شک تشدید تحریمهای اقتصادی را می توان بزرگترین حربه نظام سلطه برای به زانو در آوردن این ملت و سرانجام تغییر در تصمیمات مردم دانست. حربه ای که با هجمه گسترده رسانه ای و سیاسی خود و به ویژه در جریان مذاکرات هسته ای سعی داشتند با استفاده از آن به عنوان یک برگ برنده بدنبال تغییر در نوع نگاه مذاکره کنندگان ایرانی باشند.
,همزمان با این مسئله در این مقطع بزک کنندگان داخلی چهره استکبار که عوامل نفوذی آمریکا هستند تلاش دارند تا اینگونه القا کنند که آمریکا دیگر شیطان بزرگ نیست و می توان بر سر دیگر اختلافات نیز مذاکره کرد.
,اما اینکه در شرایط جدید دشمن از چه راههای برای جذب عناصر نفوذی خود استفاده می کند فرآیند پیچیده و حساب شده ای است. تجربه نشان داده است که بستر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی به ویژه مطبوعات و رسانه های می تواند ظرفیت بالایی برای ارتباط گیری مستقیم و غیر مستقیم دشمن با افراد در داخل کشور باشد. نگاهی به آمار بالای فعالین رسانه ای و روزنامه نگاران مدعی اصلاحات در دو دهه گذشته که هم اکنون به دامان اربابان غربی خود پناه برده اند، این مدعا را ثابت می کند.
,عرصه دیگری که همواره در برنامه ریزی نظام سلطه برای نفوذ در ملتهای مستقل مورد بهره برداری قرار گرفته است برگزاری سمینارهای به ظاهر علمی، واگذاری فرصتهای مطالعاتی و بورسهای تحصیلی به نخبگان دیگر کشورهاست. چرا که اگر افراد جذب شده در این روش پس از مدتی به کشور بازگردند به احتمال زیاد تصدی مسئولیتهای آموزشی یا اجرایی را در سطوح مختلف به عهده خواهند گرفت و ناخودآگاه مروج طرز فکر و مجری سیاستهای کشور میزبانشان در دوران تحصیل خواهند بود.
,علاوه بر آن این افراد معمولا علاقمندی فراوانی برا تصدی سمت استادی و تدریس و پژوهش، مشاوره شرکتها و موسسات، سخنرانی در سمینارها و حتی ارائه تحلیل وضعیت ایران – بخوانید راهکار به دشمن – را دارند.
,بخش دیگری از نفوذ که اتفاقا در شرایط پس از تحریم احتمال شکل گیری آن در کشور ما فراوان است، نفوذ از طریق فعالین اقتصادی است. در میان فعالین اقتصادی نیز با بازشدن بی حساب باب مراودات اقتصادی، به نوعی فرهنگ مصرفی غرب، بی توجهی و ناچیز یا نامناسب شمردن تولید ملی و همچنین تغییر در ذائقه ملی مردم اتفاق می افتد که پیامد همه این موارد افزایش وابستگی و در نهایت تشدید نفوذ در اقتصاد کشور را موجب خواهد شد. در همین راستا ورود نماد مصرف گرایی و تغییر ذائقه ملی یعنی «مک دونالد» و امثال آن بزرگترین آسیب را خواهد داشت.
]
ارسال دیدگاه