اخبار داغ

استکبار در گرداب نظم نوین جهانی غرق می‌شود؛

سرنوشت شوروی سابق در انتظار آمریکا/ 5 وجه افولی که سقف هژمونی یانکی‌ها را فروریخت

سرنوشت شوروی سابق در انتظار آمریکا/ 5 وجه افولی که سقف هژمونی یانکی‌ها را فروریخت
امروز می بینیم که آمریکایی ها دچار بحران و افول شده‌اند و نه تنها نتوانسته اند هژمونی و برتری خود را به جهان دیکته کنند بلکه حتی متحدین سنتی خود را نیز از دست می دهند و جهان به جای گرایش به سمت جهان یک قطبی یا سلسله مراتبی به سمت نظام چند قطبی و قدرت‌های نوین و نوظهوری پیش می‌رود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از تیتریک، «آمریکا رو به افول است. این وضعیّتی که آمریکایی‌ها دچارش شدند، عامل بلندمدّت دارد؛ اینها در طول تاریخ وضعیّتی را به وجود آوردند که نتیجه‌اش همین است و به این آسانی‌ها علاج‌شدنی نیست. این سنّت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنه‌ی قدرت جهانی». این تنها بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره روند رو به افول قدرت نرم و سخت آمریکا است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, تیتریک, تیتریک,
 
,
, ,
 
,
و اما افول قدرت ایالات متحده آمریکا از چند زاویه قابل تامل و بررسی است، یکی از وجوه افول قدرت این کشور در عرصه سیاسی و دفاعی است. طی یک الی دو دهه اخیر به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد نوعی پسرفت در سیاست های ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا بوده ایم.
, یکی از وجوه افول قدرت این کشور در عرصه سیاسی و دفاعی است,
 
,
طی دو دهه اخیر و پس از حرکت بیداری اسلامی و اتفاقاتی که در عراق و سوریه افتاد ما شاهد این مسئله هستیم که سیاست ها و دکترین های آمریکا یکی پس از دیگری دچار شکست و ناکامی می شود و سرمایه گذاری های بسیار بسیار سنگین و بی سابقه ای که آمریکایی ها به لحاظ دفاعی – نظامی و هم به لحاظ هزینه های نیروی انسانی متقبل شدند هیچگونه پیروزی و پیشرفتی را برای آنها در عرصه های دفاعی، نظامی و استراتژیک در منطقه حیاتی غرب آسیا نداشت و بیش از هر زمانی منافع آمریکا و متحدان آنها را در منطقه دچار اسیب و تهدیدات جدی شده است.
,
 
,
روند مذکور به گونه ای است که تنها متحد اصلی و استراتژیک آمریکا در منطقه یعنی رژیم جعلی صهیونیستی بیش از هر زمانی احساس ضعف و شکست و ناکامی می کند و هزینه های سنگینی که آمریکا برای امنیت این رژیم، متقبل شد و هزینه هایی که استکبار به متحدین خودش مانند آل سعود، امارات، کویت و برخی دیگر از کشورهای عربی تحمیل کرده است باعث شده این کشورها هم در معرض آسیب و تهدید قرار بگیرند و پایه های حکومتی آنها هم دچار تزلزل شود و اعتراضات زیرپوستی حتی در بدنه حاکمیتی آنها هم بروز و ظهور پیدا کند.
,
 
,
اصغر زارعی کارشناس سیاسی غرب آسیا و خاورمیانه در تحلیلی تفصیلی به خبرنگار تیتریک، می گوید؛ "حوادثی که در 8 ساله مداخله جریانات تروریستی پس از حرکت بیداری اسلامی در شمال آفریقاو بعد در سوریه رقم خورد و در ادامه به داخل عراق کشیده شد، همچنین تجاوز ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی به یمن، نشان می دهد که این اتفاقات هیچگونه پیشرفت یا موفقیتی برای ایالات متحده آمریکا و متحدین آن در پی نداشته است و بیش از هر زمانی باعث شده است خاکریزهای آنها یکی پس از دیگری سقوط کند و هزینه های سنگینی را به آنها تحمیل کند به گونه ای که ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا به دفعات اذعان داشته است که هزینه های آمریکا در سوریه و غرب آسیا بی فایده بوده است، باید هر چه سریعتر از این منطقه خارج شوند و خسارت هایی که به آنها وارد شده است را متحدانش متقبل شوند!.
,
 
,
مسئله مذکور باعث شده است که بیش از هر زمانی، متحدین ایالات متحده آمریکا و در راس آنها رژیم منحوس و جعلی صهیونیستی احساس تهدید و خطر کند و سرکوب های خشن و شدیدی طی 3 ساله اخیر باشد، همچنین علی رغم اینکه ترامپ طرح معامله قرن را  کلید زد تا بحران فلسطین و اسرائیل را حل کند اما این طرح به یک بحران جدی در روابط آمریکا با متحدین سنتی خود یعنی اتحادیه اروپا مبدل شد و این اتحادیه رسما طرح خطرناک معامله قرن را مانند الحاق بخش کرانه باختری و بخشی از سرزمین های اشغالی اعم از قدس شریف را رد کرد.
,
 
,
اتحادیه اروپا همچنین توسعه شهرک های یهودی نشین را که بر خلاف قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل متحد است را مورد توجه قرار داد و تحریم کالاها و مصنوعات ساخت رژیم جعلی صهیونیستی توسط یک کمپین در کشورهای اروپایی شکل گرفت، لذا این روند  نشان می دهد که سیاست های آمریکا به لحاظ سیاسی و دفاعی در غرب آسیا دچار افول شده است.
,
 
,
وجه دوم افول قدرت آمریکا در جهان اقتصاد ایالات متحده است، با شکل گیری قدرت های نوین اقتصادی همانند چین، کره و دیگر کشورها ما شاهد هستیم که ایالات متحده آمریکا قدرت رقابت اقتصادی خود را از دست داده است و مانند گذشته نمی تواند به عنوان قدرت برتر اقتصادی دنیا، سیاست های اقتصادی خود را به جهان تحمیل کند، همچنین شکل گرفتن قدرت های نوپایی که از قبل حتی نوید داده شده بود که در آینده بزرگترین تهدید و چالش اقتصادی فراروی ایالات متحده آمریکا خواهند بود به عنوان تهدید زرد نامگذاری شده است که یک مورد آنها تهدید اقتصادی چینی ها و شرق دور بود.
, وجه دوم افول قدرت آمریکا در جهان اقتصاد ایالات متحده است,
 
,
, ,
 
,
ماشاهدیم این روزها قدرت و برتری اقتصادی شرق دور در زمینه موضوعات اقتصادی دنیا خود را به آمریکا و حتی اروپا تحمیل می کند و قدرت رویارویی آنها، آمریکا را با ناکامی مواجه کرده است چرا که هزینه هایی که ناشی از سیاست های غلط و افراطی دولت های گذشته آمریکا به ایالات متحده تحمیل شده است آنها را در بعد اقتصادی هم دچار افول و شکست کرده است. 
,
 
,
وجه سوم افول آمریکا به لحاظ اخلاقی و فرهنگی است،  این روزها ما شاهد شکست و افول اخلاق و فرهنک در جامعه آمریکا هستیم، آمریکایی که خودش را پرچمدار آزادی و دموکراسی قلمداد می کند مجددا با احیای تفکرات نژادپرستانه، سرکوبگرانه، افول نمادهای اخلاقی و ارزش های اخلاقی در سیاستمداران به سرکوب اقلیت های مختلف، رنگین پوستان اعم از آسیایی ها و آفریقایی ها و یا حتی کشورهای آمریکای لاتین پرداخته و به نوعی آنها را شهروندان درجه دو و سه تلقی کرده است. 
, وجه سوم افول آمریکا به لحاظ اخلاقی و فرهنگی است,
 
,
اعمال سیاست های سرکوبگرانه یادآور دوران برده داری، کشتار و تحمیل سیاست های خشن علیه سیاه پوستان آمریکا است و امروز شاهدیم که اقدامات ضد اخلاقی کاخ سفید مورد انتقاد و اعتراض جدی متحدین سنتی آمریکا یعنی اروپا، کانادا و استرالیا، زلاند و ... قرار گرفته است و سیاست های خشن ترامپ علیه سیاه پوستان و رنگین پوستان اعمال می شود.
,
 
,
همچنین در بعد  اقتصادی طی یک الی دو سال گذشته شاهد بودیم که نهضت والستریت وضعیت اسف باری را به لحاظ اقتصادی در ایالات متحده آمریکا بر علیه شهروندان به وجود آورده است و غلبه یک درصدی ها در برابر 99 درصدی ها جنبشی بود که شکل گرفت، همه این موارد دست به دست هم داده است تا امروز شاهد یک اعتراض و جنبش عمومی در آمریکا باشیم که می تواند آغازی یرای فروپاشی و تلاشی یکی دیگر از قدرت های بزرگ دنیای معاصر باشد. 
,
 
,
ضعف نظام حاکمیتی و براورده نشدن آرمان ها دو وجه دیگر افول آمریکا است، همانگونه که در چهل سال گذشته شاهد فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی سابق بودیم، شاید در آینده ای نزدیک از آمریکا به عنوان ایالات متحده سابق یاد کنیم زیرا این کشور به سرزمین بی وطنان مشهور است، چون چیزی به عنوان ملت در ایالات متحده آمریکا معنا و مفهومی ندارد و تمامی کسانی که در این سرزمین مامن پیدا کرده اند مهاجرینی هستند که از اکثر نقاط دنیا در جهت رسیدن به رویاهایشان به این کشور آمده یا همانند برده ها کوچانده شده اند مانند بردگان سیاه از آفریقا که توسط اروپایی ها به آنجا کوچانده شدند. 
, ضعف نظام حاکمیتی و براورده نشدن آرمان ها دو وجه دیگر افول آمریکا است,
 
,
بخشی دیگر از مهاجرین سفید پوستانی هستند که در رویای کسب معادن طلا و ثروت های کلان به آنجا مهاجرت کردند، درواقع نسل اصلی صاحبان اصلی امریکا که سرخپوستان و بومیان آمریکا هستند همانند نسل دایناسورها منقرض شده است و باید در موزه ها و کتاب ها سراغ بومیان را گرفت.
,
 
,
سرزمین بی وطنان امروز سرزمینی است که با بحران اخلاق، سیاست، اقتصاد و مسائل دفاعی امنیتی مواجه شده و سرکوب خشن و بی رحمانه دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی و پلیس این کشور علیه مردم بی دفاع، نشان از افول نمادهای یک جامعه متمدن و فرهنگی است که آنها ادعا داشتند.
,
 
,
, ,
 
,
تمام آرزو و آرمان آمریکایی ها این بود که بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی سابق خودشان را به عنوان نظام برتر و هژمون به دنیا معرفی و تحمیل کنند و یک نظام سلسله مراتبی که کاپلان سیاستمدار آمریکایی در دیدگاه های خود مطرح کرده بود را به جهان حاکم کنند که از آن به عنوان نظام پادگانی یا سلسله مراتبی در ادبیات سیاسی دنیا یاد می شود.
,
 
,
 در این مفهوم آمریکا به عنوان کدخدای جهان باید بر جهان حکومت می گرد و دیگر سرزمین ها و کشورها فرمان بر آمریکا باشند و هر کشوری که از سیاست ها و هنجارهای آمریکایی تبعیت نکند به عنوان کشور یاغی و محور شرارت تلقی شود اما ما دیدیم چیزی کمتر از 40 سال که از افول شوروی سابق سپری شده است و آمریکایی ها در رویایی جهانی شدن و جهانی کردن تمدن و فرهنگ آمریکایی مانده اند.
,
 
,
امروز می بینیم که خود آمریکایی ها دچار بحران و افول شده اند و نه تنها نتوانسته اند این هژمونی و برتری را به جهان دیکته کنند بلکه حتی متحدین سنتی خود را نیز از دست می دهندو جهان به جای گرایش یه سمت جهان یک قطبی یا سلسله مراتبی به سمت نظام چند قطبی و قدرت های نوین و نوظهوری پیش می رود که می توانند در برابر زیاده خواهی های آیالات متحده آمریکا و قدرت سنتی و کلاسیک بایستند و قدرت آن را به چالش بکشند".
,
 
,
ختم کلام...
,
 
,
روند مذکور آغاز نظم نوینی است که در جهان در حال شکل گیری بوده و در واقع رویای نظم یک قطبی جهانی محقق نشد، در واقع امروز نظم نوین جهانی با محوریت چین روسیه و ایران می تواند به عنوان محورهای سیاسی اثرگذار خود را در دنیا مطرح می کنند.
,
 
,

انتهای پیام/

]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه