عبور از خود برای ورود به عرصه خداخواهی از طریق ایثار به دیگران، در نمایش جذاب عشق ابراهیم به اسماعیل، ما را به امروز در نمایش رزمایش مواسات میرساند که انسان ابراهیمی هماکنون نیز اسماعیل خواستههای شخصی را به قربانگاه دیگردوستی میبرد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، به صورت غیرارادی وقتی نام ابراهیم پیامبر در کنار اسماعیل برده میشود، قصه عشقی به ذهن تداعی میگردد، که جنسش فرازمینی، ستودنی و شوقانگیز است. داستانی که وابستگی محبت قویترین عشق پدر و فرزندی را روایت میکند که فراتر از این پیوند، اتصال به منبع عشقآفرین، اقتدار عشق زمینی در مقابل عشق حقیقی را مقهور خود میسازد و جاودانگی اصالت این دلدادگی حقیقی را به رخ بشریت تاریخ میکشاند و خود مکتبی را میسازد که منشاء شکلگیری انسان اسلام در تراز سیدالشهداء و پیروان مکتب حسینی و عاشورایی میشود. مکتبی که حضرت ابراهیم علیهالسلام بر شیدایی به آن مباهات میورزد.
ابراهیم، اسطوره عشق به خداوند
ماجرای حضرت ابراهیم علیهالسلام، داستان عجیبی از فداکاری و خداخواهی است که تجلی این روحیه در فرزند دلبندش، حضرت اسماعیل نیز قابل مشاهده است.
حضرت ابراهیم علیهالسلام در سن زیاد از خداوند طلب فرزند میکند و خداوند نیز به او حضرت اسماعیل را عنایت میفرماید. پس از مدتی ناچار میشود فرزند عزیز و همسرش را در سرزمین خشک و سوزان مکه اسکان دهد و آنها را ترک گوید. چند سالی میگذرد، اسماعیل جوانی رشید میشود. او در دامن مادری فداکار و خداخواه بنام هاجر تربیت شد که این تربیت، دینی و الهی بود.
زمان آزمون و آزمایش حضرت ابراهیم و اسماعیل فرا میرسد. از اینجای داستان به حضرت امام صادق علیه السلام مراجعه میکنیم که میفرمایند: حضرت ابراهیم می خواست فرزند را قربانى کند پس از آن بدن او را به وسیله حیوان سوارى بردارد ببرد دفن کند اسماعیل کارد و حیوان سوارى را حاضر نمود. عرض کرد: اى پدر کجا است قربانى؟ گفت: پروردگار به من امر کرده که تو را در راه خدا قربانى کنم در این باره نظر تو چیست؟.
تکلیفگرایی توام با جلوه زیبای پدرانه
اسماعیل گفت: اى پدر به آن چه مأمورى قیام کن و بخواست خداوند مرا بردبار خواهى یافت چون پدر و پسر به فرمان خدا تسلیم شده و صورت فرزندش را به منظور قربانى کردن روى خاک نهاد. اسماعیل عرض کرد: اى پدر صورتت را از صورت من بازدار و صورتم را بپوشان دست و پایم را نیز ببند. آنگاه کارد بر حلقومم بنه.
ابراهیم گفت: به خدا قسم هرگز دست و پایت را نبندم فرشى را که روى حیوان سوارى بود بروى زمین پهن کرد و صورت اسماعیل را بر آن گذاشت چون کارد بر گلویش نهاد. پیرمردى ظاهر شد، گفت: اى ابراهیم می خواهى فرزندى را ذبح کنى که یک چشم بر هم زدن معصیت خدا را بجا نیاورده.
گفت: پروردگارم امر فرموده. آن پیر جواب داد: پروردگار چنین فرمانى نمی دهد بلکه شیطان تو را امر کرده. فرمود: واى بر تو هیچ وقت شیطان قدرت ندارد به من امر و نهى کند دور شو از نزد من. گفت: اى ابراهیم تو پیغمبر خدا و پیشوا و مقتداى خلایق هستى اگر فرزندت را قربانى کنى این سنت در میان مردم جارى شود و آن ها نیز فرزندان خویش را قربانى کنند قدرى صبر کن.
قربان، مصاف دو فریاد عاشقانه
آن حضرت وقعى به کلام پیر نگذاشت کارد را حرکت داد تا گلو را پاره کند، جبرئیل کارد را برگردانید. ابراهیم دید کارد برگشته دوباره آن را با شدت فشار داد. باز جبرئیل برگردانید، تا چند دفعه این عمل تکرار شد دفعه آخر جبرئیل قوچى زیر دست حضرت ابراهیم خوابانید و اسماعیل را بیرون کشید در این اثناء صدائى از جانب مسجد خیف بلند شد اى ابراهیم رؤیاى تو به راستى صورت پذیر شده و امر ما را تمکین نمودى ما چنین نیکوکاران را پاداش می دهیم گوسفند بزرگى را به قربانى او فدا ساختیم.
خداوند هم قدرشناسی فرمود و پاداش دنیایی این ایثار در راه خشنودی و اطاعت را جاودانهسازی رفتار این پدر و پسر آسمانی قرار داد و آنها را به بهترین پاداش اخروی خواهد رساند.
حرکتی ماندگار در مناسک حج
تمام دستورات و قوانین اسلام بر اساس حکمت یا حکمتهای بسیار دقیق و سودمند به حال مخلوقات وضع شده است. از جمله قوانین و احکام اسلام این است که بر حاجیان واجب است در روز عید قربان در سرزمین منی قربانی کنند. بعضی از حکمتهای قربانی در حج عبارتند از: توجّه حاجیان به قربانی کردن هواهای نفسانی و ذبح نفس اماره، کسب تقوا و تقرّب به خداوند، کمک به مستمندان و... .
قربانی کردن حاجیان در روز عید قربان، نمادی از قربانی کردن هواهای نفسانی و ذبح نفس اماره است. همانطوری که دستور خداوند به حضرت ابراهیم (علیه السلام) در مورد ذبح حضرت اسماعیل (علیه السلام) برای این منظور بوده است تا آنحضرت در پرتو این عمل با سرسختترین و ریشه دارترین عامل تعلّق نفس که حُبّ و دوستی فرزند است مبارزه کند و با اطاعت از خدا تعلّق نفسانی را ریشه کن سازد.
قرآن مجید در این زمینه میفرماید: «نه گوشتها و نه خونهاى آنها، هرگز به خدا نمیرسد. آنچه به او میرسد، تقوا و پرهیزگارى شماست...»؛ (حج، 37: «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماۆُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى مِنْکُمْ...») زیرا اصولاً خدا نیازى به گوشت قربانى ندارد، چرا که او نه جسم است و نه نیازمند، او وجودى است کامل و بیانتها از هر جهت.
به دیگر سخن؛ هدف خداوند از واجب کردن قربانی درروز عید قربان آن است که حاجیان با پیمودن مدارج تقوا در مسیر یک انسان کامل قرار گیرند و روز به روز به خدا نزدیکتر شوند، همه عبادات کلاسهاى تربیت است. قربانى، درس ایثار و فداکارى و گذشت و آمادگى براى شهادت در راه خدا را به انسانها میآموزد، و درس کمک به نیازمندان و مستمندان است. (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 109)
اقدامی در دیروز و الگویی برای امروز
اینکه امروز حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیهالسلام الگوی ایرانیان قرار میگیرد و مردم ایران فرزندان خود را در راه خدا راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل میکنند، همان عزتی را خداوند به آنها میدهد که به حضرت ابراهیم علیهالسلام عنایت فرمود.
مردم ایران در اهداء جان خود و فرزندان خویش برای جلب خشنودی خداوند و یاری دین او دریغ نورزیدند و در طول بیش از چهار دهه از بذل مال نیز فروگذار نبودند، که رزمایش مواسات و خدمت مومنانه اخیر نمونهای از جهاد مالی این ملت خداخواه بود و همچنان این نهضت را تا پایان ماه صفر نیز ادامه خواهند داد، نشانه صلاحیت و لیاقت مردم ایران برای دریافت عنایات ویژه خداوند است که ایرانیان به نوبه خود، الگویی برای جهان اسلام و سایر ملل دنیا شدهاند و نمونه خود را در نقاط مختلف جهان تکثیر میکنند که حزبالله لبنان، حشدالشعبی عراق و سوریه، انصارالله یمن، فاطمیون، زینبیون و...، از مصادیق عنایات خداوند به ملت ایران در الگوشدن و سرفرازی این جهان و عاقبت بخیری در آن جهان است.
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه