تاریخ معاصر ایران خود آینهای تمامنما از تلخیها و شیرینیهایی است که مردم ایران برای حفظ چهارگوشه کشور ایستادگی کردهاند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا بهنقل از شبکه خبری تهران نیوز، مصطفی هدایی در یادداشتی نوشت: تاریخ معاصر ایران خود آینهای تمامنما از تلخیها و شیرینیهایی است که مردم ایران برای حفظ چهارگوشه کشور ایستادگی کردهاند و همواره عنصر تعیین کننده برای تمام نقشههای شوم دشمن بودهاند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه خبری تهران نیوز, مصطفی هدایی,در جنگها و مصائب ملتها خود را بیشتر از هر موضوعی خود را در بوته آزمایش قرار میدهند. در تاریخ جنگهای جهانی اول و دوم شاهد از هم پاشیدن برخی از کشورها و انسجام و جنگندگی تعدادی از ملتها برای حفظ مرزها در مقابل دشمنان بودیم. در کنار تاریخ مناسبات جنگی و بینالمللی جنگهای جهانی، داستان حماسهها و سلحشوریهای ملتها در دفاع از خاک و بوم خود چارچوب تحلیلی مجزای دارد. دو روی یک سکه بسیاری از تحولات و تاریخ نگاریهای ملتها و کشورها در واقعیت و حماسه نهفته است.
در میان تمام کشورهای دنیا، ایرانیان نیز به حماسهها و سلحشوریهای تاریخ خود میبالند. ایستادگی در مقابل دشمنان و بدخواهان میهن خود سوژه بسیاری از رمانها و دیوان شاعران بوده و هست. آرش و رستم و اسفندیار و … که در دورههای تاریخی در شخصیتهای برجستهای دیگر تبلور پیدا میکنند. باکریها و همتها و … که رستمها و آرشهای روزگار خود در دفاع از آب و خاکمام وطن لقب گرفتند.
شاید در زمان صلح، امنیت و آرامش در جامعه، پلشتیها و نقائص بیشتر خود را نشان دهند ولی این یک واقعیت محض برای بسیاری از تحلیلگران جهان است که ایرانیان در زمان تهدید و فشار متحدتر میشوند و نقشههای شوم دشمن به این فاکتور محض که میرسد، هرگز به نتیجه نمیرسند. تهدید آب و خاک و دین ایرانیان غیرت آنها را به غلیان در میآورد. «غیرت» عنصری است که برخی آن را بهگونهای تفسیر میکنند که دگماندیشی و تحجر برداشت شود ولی برای ایرانی مدرن و سنتی این عنصر همواره بهعنوان بخش ماهیتی زیستیاش درنظر گرفته میشود.
برای تحلیل مقاومت مردم ایران در برابر دشمنان شاید کمتر بتوان بر روی مولفههای قدرت سخت و آمارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استناد کرد چراکه در این مواقع نقش احساس و هیجان خود را بر واقعیات موجود بر روی زمین تحمیل میسازد.
تنها کافی است که چهار دهه اخیر را مورد بررسی از این باب موضوع قرار داد. ایران انقلابی که در داخل اسیر فتنه منافقین بود و بسیاری از مقامات و شخصیتهای تراز اول انقلابی قربانی ترور شدند، در مرزهای غربی و جنوبی درگیر جنگی تمام عیار بودند. جنگی که در تمام محاسبات منطقی پیروز آن عراق و صدام حسین بود و ایران یک بازنده کامل! نه از لحاظ تجهیزات نظامی، نه ائتلافها و قدرت اقتصادی و نه از نظر نیروی نظامی حرفهای، ایران و عراق قابل مقایسه نبودند. بر اساس همین محاسبات بود که صدام حسین اعلام کرد ۲۴ ساعته تهران را فتح خواهد کرد! اما عناصری از قدرت نرم تمام این محاسبات را برهم زدند. در جبهه جنگ خط راست و چپ سیاسی به هیچ وجه مفهوم نداشت. مردم ایران یکصدا و یک رنگ در مقابل تمام تجهیزات صدام حسین قد علم کردند و خاک ایران را از وجود منحوس دشمن پاکسازی کردند.
این قدرت مردمی خود را در طول دهههای بعدی نیز به خوبی نشان داد. عراق صدام حسین تنها در عرض یک دهه به خاطر تحریمهای اقتصادی به چنان فلاکتی افتاد که نتوانست حتی یک هفته در مقابل ارتش آمریکا دوام بیاورد اما همین تحریمها برای ایرانیان به محلی برای خودباوری و پیشرفت تبدیل شده است. بسیاری از اتفاقات خوب ایران در زمانی روی داد که تحریمها خود را بر کشور تحمیل کرده بودند. پیشرفت در عرصههای علمی و فنی و بومیسازی دانشی که از آن محروم بودند در این عصر رقم خورد. روایتهای بسیاری وجود دارد که در زمان شروع مجدد برنامه هستهای کشور پس از جنگ تحمیلی، راهاندازی راکتور تحقیقاتی امیرآباد، یک آرزو بود ولی عنصر غیرت و خودباوری باعث شدن فرزندان داشمند کشور پس از چند سال در نطنز سالنهای بزرگ سانتریفیوژ برای غنیسازی راهاندازی کنند. در علوم حیاتی دیگری چون فضا، نانو، بیوتکنولوژی، و … ایران در حال حاضر سرآمد منطقه و جهان است.
تجربه ثابت کرده که مردم ایران میتوانند از سختیها و مشکلات عبور کنند و دشمنان را از امیدواری برای از پای درآورد کشور ناامید سازند. شاید در حال حاضر بسیاری از تئوریسینهای اتاقهای فکر غربی و شرقی ایران را مستعد فروپاشی و تجزیه ارزیابی کنند ولی همین افراد با نگاهی به تاریخ کشور به خوبی میدانند که رسیدن به چنین نقطه آرمانی برای دشمنان تقریبا محال است. در اوج مشکلات اقتصادی و معیشتی و زمانی که برخی از مسئولانی بیلیاقت و آقازادههایی در حال غارت کشورند و مدیریت بحران را وانهادهاند، ایرانیان نشان دادند زمانی که یک تهدید جدی میشود، چگونه در کنار هم یکصدا و متحد علیه دشمنان به غرش در میآیند.
بستن تنگه هرمز هرچند برای دشمن یک تهدید بود ولی برای ایرانیان یک واقعیت است که میتواند اجرایی شود. زمانی که حسن روحانی؛ رئیس جمهور کشور با وجود انتقادهای بسیاری که بیشتر مردم به وی دارند، در سفر اروپایی خود تلویحاً به غرب هشدار داد در صورت جلوگیری برای فروش نفت ایران، هیچکس در منطقه نخواهد توانست نفتکشهایش را از تنگه هرمز عبور دهد، این تهدید با کنار هم قرار گرفتن مردم و بسیاری از منتقدان و مخالفان دولت و جریانهای سیاسی به یک تهدید و واقعیت عینی تبدیل شد.
کنکاشی در شبکههای اجتماعی و مواضع سیاسیون و شخصیتهای چپ و راست نشان میدهد که در زمان تهدید دشمن، ایران به یکباره یکپارچهتر میشود. تهدید به بستن تنگه هرمز توسط رئیس جمهور مورد تمجید قرار گرفت از سردار شهید قاسم سلیمانی گرفته تا علی مطهری از این تصمیم حاکمیت استقبال کردند. سردار سلیمانی که با شهادتش، نشان داد، ایرانیان یک روح در میلیونها بدن هستند و برای شهادتش گریستند و برای انتقامی سخت از دشمن و قاتلش لحظه شماری میکنند. رنجها و زخمهای زمان و تاریخ را به جان خریدهاند و دشمن دیگر چیزی نماده که از کشور ایران تحریم کند و مبهوت چنین استقامت و مقاومتی شده است. مقاومتی که میخواهد آن را با جنگ روانی و رسانهای در نبرد ارادهها، آن را دهم شکند ولی زهی خیال باطل.
این یک سنت همیشگی در میان ایرانیان است که تا آخرین نفس غیرتمندانه در برابر دشمنان میایستند. تاریخ معاصر این را ثابت کرده است. تحریمها تنها مختص این چهار دهه نیستند. در زمانی که انگلیس ایران را به بهانه ملی شدن صنعت نفت در دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰ تحت فشار اقتصادی قرار داد و مانع از فروش نفت ایران میشد، دولت مصدق با کمک مردم توانست به اداره کشور بپردازد و حتی در آن زمان تورم در برخی از کالاها منفی شد و تراز تجاری ایران مثبت. مردم در کنار دولت اوراق قرضه را هرکس به در حد بضاعتش خریداری میکرد و همه در اداره کشور به عینه شریک شدند و توانستند از گردنه تحریمهای دشمن آن زمان یعنی استعمار پیر عبور کنند. این تجربه گرانبهاء خود را به تاریخ ایران ثابت کرده و در حال حاضر نیز عنصر غیرت و انسجام ایرانیان در مقابل تهدیدها، تحریمها و فشارها خود را به محاسبات دشمنان تحمیل خواهد ساخت.
در جنگها و مصائب ملتها خود را بیشتر از هر موضوعی خود را در بوته آزمایش قرار میدهند. در تاریخ جنگهای جهانی اول و دوم شاهد از هم پاشیدن برخی از کشورها و انسجام و جنگندگی تعدادی از ملتها برای حفظ مرزها در مقابل دشمنان بودیم. در کنار تاریخ مناسبات جنگی و بینالمللی جنگهای جهانی، داستان حماسهها و سلحشوریهای ملتها در دفاع از خاک و بوم خود چارچوب تحلیلی مجزای دارد. دو روی یک سکه بسیاری از تحولات و تاریخ نگاریهای ملتها و کشورها در واقعیت و حماسه نهفته است.
,در میان تمام کشورهای دنیا، ایرانیان نیز به حماسهها و سلحشوریهای تاریخ خود میبالند. ایستادگی در مقابل دشمنان و بدخواهان میهن خود سوژه بسیاری از رمانها و دیوان شاعران بوده و هست. آرش و رستم و اسفندیار و … که در دورههای تاریخی در شخصیتهای برجستهای دیگر تبلور پیدا میکنند. باکریها و همتها و … که رستمها و آرشهای روزگار خود در دفاع از آب و خاکمام وطن لقب گرفتند.
,شاید در زمان صلح، امنیت و آرامش در جامعه، پلشتیها و نقائص بیشتر خود را نشان دهند ولی این یک واقعیت محض برای بسیاری از تحلیلگران جهان است که ایرانیان در زمان تهدید و فشار متحدتر میشوند و نقشههای شوم دشمن به این فاکتور محض که میرسد، هرگز به نتیجه نمیرسند. تهدید آب و خاک و دین ایرانیان غیرت آنها را به غلیان در میآورد. «غیرت» عنصری است که برخی آن را بهگونهای تفسیر میکنند که دگماندیشی و تحجر برداشت شود ولی برای ایرانی مدرن و سنتی این عنصر همواره بهعنوان بخش ماهیتی زیستیاش درنظر گرفته میشود.
,برای تحلیل مقاومت مردم ایران در برابر دشمنان شاید کمتر بتوان بر روی مولفههای قدرت سخت و آمارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استناد کرد چراکه در این مواقع نقش احساس و هیجان خود را بر واقعیات موجود بر روی زمین تحمیل میسازد.
,تنها کافی است که چهار دهه اخیر را مورد بررسی از این باب موضوع قرار داد. ایران انقلابی که در داخل اسیر فتنه منافقین بود و بسیاری از مقامات و شخصیتهای تراز اول انقلابی قربانی ترور شدند، در مرزهای غربی و جنوبی درگیر جنگی تمام عیار بودند. جنگی که در تمام محاسبات منطقی پیروز آن عراق و صدام حسین بود و ایران یک بازنده کامل! نه از لحاظ تجهیزات نظامی، نه ائتلافها و قدرت اقتصادی و نه از نظر نیروی نظامی حرفهای، ایران و عراق قابل مقایسه نبودند. بر اساس همین محاسبات بود که صدام حسین اعلام کرد ۲۴ ساعته تهران را فتح خواهد کرد! اما عناصری از قدرت نرم تمام این محاسبات را برهم زدند. در جبهه جنگ خط راست و چپ سیاسی به هیچ وجه مفهوم نداشت. مردم ایران یکصدا و یک رنگ در مقابل تمام تجهیزات صدام حسین قد علم کردند و خاک ایران را از وجود منحوس دشمن پاکسازی کردند.
,این قدرت مردمی خود را در طول دهههای بعدی نیز به خوبی نشان داد. عراق صدام حسین تنها در عرض یک دهه به خاطر تحریمهای اقتصادی به چنان فلاکتی افتاد که نتوانست حتی یک هفته در مقابل ارتش آمریکا دوام بیاورد اما همین تحریمها برای ایرانیان به محلی برای خودباوری و پیشرفت تبدیل شده است. بسیاری از اتفاقات خوب ایران در زمانی روی داد که تحریمها خود را بر کشور تحمیل کرده بودند. پیشرفت در عرصههای علمی و فنی و بومیسازی دانشی که از آن محروم بودند در این عصر رقم خورد. روایتهای بسیاری وجود دارد که در زمان شروع مجدد برنامه هستهای کشور پس از جنگ تحمیلی، راهاندازی راکتور تحقیقاتی امیرآباد، یک آرزو بود ولی عنصر غیرت و خودباوری باعث شدن فرزندان داشمند کشور پس از چند سال در نطنز سالنهای بزرگ سانتریفیوژ برای غنیسازی راهاندازی کنند. در علوم حیاتی دیگری چون فضا، نانو، بیوتکنولوژی، و … ایران در حال حاضر سرآمد منطقه و جهان است.
,تجربه ثابت کرده که مردم ایران میتوانند از سختیها و مشکلات عبور کنند و دشمنان را از امیدواری برای از پای درآورد کشور ناامید سازند. شاید در حال حاضر بسیاری از تئوریسینهای اتاقهای فکر غربی و شرقی ایران را مستعد فروپاشی و تجزیه ارزیابی کنند ولی همین افراد با نگاهی به تاریخ کشور به خوبی میدانند که رسیدن به چنین نقطه آرمانی برای دشمنان تقریبا محال است. در اوج مشکلات اقتصادی و معیشتی و زمانی که برخی از مسئولانی بیلیاقت و آقازادههایی در حال غارت کشورند و مدیریت بحران را وانهادهاند، ایرانیان نشان دادند زمانی که یک تهدید جدی میشود، چگونه در کنار هم یکصدا و متحد علیه دشمنان به غرش در میآیند.
,بستن تنگه هرمز هرچند برای دشمن یک تهدید بود ولی برای ایرانیان یک واقعیت است که میتواند اجرایی شود. زمانی که حسن روحانی؛ رئیس جمهور کشور با وجود انتقادهای بسیاری که بیشتر مردم به وی دارند، در سفر اروپایی خود تلویحاً به غرب هشدار داد در صورت جلوگیری برای فروش نفت ایران، هیچکس در منطقه نخواهد توانست نفتکشهایش را از تنگه هرمز عبور دهد، این تهدید با کنار هم قرار گرفتن مردم و بسیاری از منتقدان و مخالفان دولت و جریانهای سیاسی به یک تهدید و واقعیت عینی تبدیل شد.
,کنکاشی در شبکههای اجتماعی و مواضع سیاسیون و شخصیتهای چپ و راست نشان میدهد که در زمان تهدید دشمن، ایران به یکباره یکپارچهتر میشود. تهدید به بستن تنگه هرمز توسط رئیس جمهور مورد تمجید قرار گرفت از سردار شهید قاسم سلیمانی گرفته تا علی مطهری از این تصمیم حاکمیت استقبال کردند. سردار سلیمانی که با شهادتش، نشان داد، ایرانیان یک روح در میلیونها بدن هستند و برای شهادتش گریستند و برای انتقامی سخت از دشمن و قاتلش لحظه شماری میکنند. رنجها و زخمهای زمان و تاریخ را به جان خریدهاند و دشمن دیگر چیزی نماده که از کشور ایران تحریم کند و مبهوت چنین استقامت و مقاومتی شده است. مقاومتی که میخواهد آن را با جنگ روانی و رسانهای در نبرد ارادهها، آن را دهم شکند ولی زهی خیال باطل.
,این یک سنت همیشگی در میان ایرانیان است که تا آخرین نفس غیرتمندانه در برابر دشمنان میایستند. تاریخ معاصر این را ثابت کرده است. تحریمها تنها مختص این چهار دهه نیستند. در زمانی که انگلیس ایران را به بهانه ملی شدن صنعت نفت در دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰ تحت فشار اقتصادی قرار داد و مانع از فروش نفت ایران میشد، دولت مصدق با کمک مردم توانست به اداره کشور بپردازد و حتی در آن زمان تورم در برخی از کالاها منفی شد و تراز تجاری ایران مثبت. مردم در کنار دولت اوراق قرضه را هرکس به در حد بضاعتش خریداری میکرد و همه در اداره کشور به عینه شریک شدند و توانستند از گردنه تحریمهای دشمن آن زمان یعنی استعمار پیر عبور کنند. این تجربه گرانبهاء خود را به تاریخ ایران ثابت کرده و در حال حاضر نیز عنصر غیرت و انسجام ایرانیان در مقابل تهدیدها، تحریمها و فشارها خود را به محاسبات دشمنان تحمیل خواهد ساخت.
,انتهای پیام/*
]
ارسال دیدگاه